آیا رفتار مردم در جلو یا عقب افتادن ظهور نقشی دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۰
، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. '
جز (جایگزینی متن - 'رازی' به 'رازی') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
#[[ظهور]]، امری اختیاری است که [[مردم]] در آن نقش دارند؛ از این رو گاه آن را [[رفتار]] [[انسانها]] تعیین میکند. | #[[ظهور]]، امری اختیاری است که [[مردم]] در آن نقش دارند؛ از این رو گاه آن را [[رفتار]] [[انسانها]] تعیین میکند. | ||
#[[زمان ظهور]] در [[اختیار]] [[خداوند]] است و پیشافتادن و پسافتادن در آن راه ندارد. | #[[زمان ظهور]] در [[اختیار]] [[خداوند]] است و پیشافتادن و پسافتادن در آن راه ندارد. | ||
*'''دیدگاه نخست، اختیاری بودن''': این دیدگاه بر آن است تا با اشاره به برخی [[روایات]] ثابت کند که [[ظهور]] در [[انتخاب]] ما است. بر پایه این دیدگاه، هر چه [[آمادگی برای ظهور]] زودتر فراهم شود، [[ظهور]]، نزدیکتر پدید میآید<ref>ر.ک: سید محمد مرتضوی، ظهور حضرت مهدی{{ع}} در انتخاب ماست، مشرق موعود، ش۱۱، ۱۳۸۸، ص۱۳۹.</ref>. کسانی که چنین دیدگاهی را به میان افکندهاند، نخست به برخی [[آیات]] استناد کردهاند که [[سرنوشت انسانها]] را در دست خود آنها دانسته است<ref>مانند: سوره رعد(۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. | *'''دیدگاه نخست، اختیاری بودن''': این دیدگاه بر آن است تا با اشاره به برخی [[روایات]] ثابت کند که [[ظهور]] در [[انتخاب]] ما است. بر پایه این دیدگاه، هر چه [[آمادگی برای ظهور]] زودتر فراهم شود، [[ظهور]]، نزدیکتر پدید میآید<ref>ر.ک: سید محمد مرتضوی، ظهور حضرت مهدی{{ع}} در انتخاب ماست، مشرق موعود، ش۱۱، ۱۳۸۸، ص۱۳۹.</ref>. کسانی که چنین دیدگاهی را به میان افکندهاند، نخست به برخی [[آیات]] استناد کردهاند که [[سرنوشت انسانها]] را در دست خود آنها دانسته است<ref>مانند: سوره رعد(۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. | ||
در پاسخ گفته میشود: دلیلآوردن به اینگونه [[آیات]]، جایی پذیرفته است که سفارش شده باشیم فقط [[سرنوشت]] خود را با پدیده [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، دگرگون سازیم؛ در حالی که [[آزمایش]] - که از [[سنتهای الهی]] است - در هر دوره هماهنگ آن دوره قرار داده شده است و تغییر [[سرنوشت]] و رسیدن به [[نیکفرجامی]]، متناسب آن دوره خواسته شده است. به بیان دیگر، ما در هیچ روایتی سفارش نشدهایم که کاری انجام دهیم تا [[زمان ظهور]] پیش بیفتد و آنگاه با [[رفتار]] خود در آن دوران تغییر یافته، به [[سعادت]] دست یابیم، بلکه به تکلیفهای ویژه همان دوره [[مکلف]] شدهایم. شاید کسی بگوید که پایهایترین سبب [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[رفتار]] ما [[انسانها]] است، بنابراین، [[انسانها]] هستند که با دگرگونی در [[رفتار]] خود میتوانند [[ظهور]] را نزدیک کنند. حاصل این سخن، آن میشود که [[ظهور]] در [[اختیار]] [[انسانها]] است. | |||
گفته میشود: اگر دلیلهای دیگر [[غیبت]] و نیز آزمایشانسانها در این دوران را نادیده بگیریم، روایاتی [[غیبت]] آن [[حضرت]] را رازی از [[رازهای خداوند]] دانستهاند؛ همانگونه که [[ظهور]] آن [[حضرت]]، سری از [[اسرار الهی]] دانسته شده است. [[حقیقت]] سربودن این امر را [[رسول]] گرامی{{صل}} چنین بیان فرمودهاست: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلْمُهُ مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ إِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فِيهِ فَإِنَّ الشَّكَّ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُفْرٌ}}<ref>«ای [[جابر]]! همانا این امر، امری است از امر خداوندی و سِری است از سِر [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است. بر حذر باش که دچار [[تردید]] شوی. همانا [[شک]] درباره امر [[خدا]] [[کفر]] است» محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۷.</ref>. | گفته میشود: اگر دلیلهای دیگر [[غیبت]] و نیز آزمایشانسانها در این دوران را نادیده بگیریم، روایاتی [[غیبت]] آن [[حضرت]] را رازی از [[رازهای خداوند]] دانستهاند؛ همانگونه که [[ظهور]] آن [[حضرت]]، سری از [[اسرار الهی]] دانسته شده است. [[حقیقت]] سربودن این امر را [[رسول]] گرامی{{صل}} چنین بیان فرمودهاست: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلْمُهُ مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ إِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فِيهِ فَإِنَّ الشَّكَّ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُفْرٌ}}<ref>«ای [[جابر]]! همانا این امر، امری است از امر خداوندی و سِری است از سِر [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است. بر حذر باش که دچار [[تردید]] شوی. همانا [[شک]] درباره امر [[خدا]] [[کفر]] است» محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۷.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
بی [[گمان]] این [[حکمت]]، از اساسیترین دلیلها بر این رخداد بزرگ است؛ بنابراین در کنار اینکه [[مردم]] در [[غیبت]] [[حضرت]] نقش داشتهاند، حکمتها و دلیلهای [[غیبت]]، فراتر از [[نقش مردم]] است؛ از این رو نمیتوان گفت با [[رفتار]] [[مردم]] بهطور بایسته [[ظهور]]، قطعی خواهد بود. از دلیلهای دیدگاه نخست بر [[نقش مردم]]، روایتی است که [[ابو حمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|يَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب}}<ref>«ای ثابت! همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی این امر را در هفتاد وقت گذاشت. چون [[حسین]] - صلواتاللهعلیه - کشته شد، [[خشم]] [[خدای متعال]] بر اهل [[زمین]] سخت شد و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از مطلب پوشیده، پرده برداشتید. بعد از آن، [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هر چه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد او است» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. | بی [[گمان]] این [[حکمت]]، از اساسیترین دلیلها بر این رخداد بزرگ است؛ بنابراین در کنار اینکه [[مردم]] در [[غیبت]] [[حضرت]] نقش داشتهاند، حکمتها و دلیلهای [[غیبت]]، فراتر از [[نقش مردم]] است؛ از این رو نمیتوان گفت با [[رفتار]] [[مردم]] بهطور بایسته [[ظهور]]، قطعی خواهد بود. از دلیلهای دیدگاه نخست بر [[نقش مردم]]، روایتی است که [[ابو حمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|يَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب}}<ref>«ای ثابت! همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی این امر را در هفتاد وقت گذاشت. چون [[حسین]] - صلواتاللهعلیه - کشته شد، [[خشم]] [[خدای متعال]] بر اهل [[زمین]] سخت شد و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از مطلب پوشیده، پرده برداشتید. بعد از آن، [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هر چه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد او است» محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. | ||
[[ابو حمزه]] گوید: "من این [[حدیث]] را به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم؛ فرمود: چنین بوده است"<ref>نعمانی این حدیث را - با اندک تفاوتی در متن - از کلینی با همان سند کتاب کافی نقل کرده است. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۹۳. شیخ طوسی نیز روایت را با اندک تفاوتی در سند و متن نقل کرده است. محمدبن الحسن طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۲۸)</ref>. | [[ابو حمزه]] گوید: "من این [[حدیث]] را به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم؛ فرمود: چنین بوده است"<ref>نعمانی این حدیث را - با اندک تفاوتی در متن - از کلینی با همان سند کتاب کافی نقل کرده است. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۹۳. شیخ طوسی نیز روایت را با اندک تفاوتی در سند و متن نقل کرده است. محمدبن الحسن طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۲۸)</ref>. | ||
ایشان بر این باورند چون برخی [[رفتار]] [[مردم]] سبب پسافتادن [[ظهور]] میشود، پس بهناگزیر با انجام برخی [[کارها]] میتوان [[ظهور]] را نیز پیش انداخت. البته توجه به نکاتی درباره [[روایت]] لازم است: | |||
*'''بررسی [[روایت]]''': در همه نقلهای این [[روایت]]، [[حسن بن محبوب]] از [[ابو حمزه]] [[نقل]] کرده است، در حالی که بر حسب کتابهای [[رجال]] [[ابو حمزه ثمالی]] از طبقه چهارم [[محدثان]] بوده و [[وفات]] او در سال ۱۵۰ قمری، واقع شده است. [[حسن بن محبوب]] که طبق [[سند]]، این خبر را از [[ابو حمزه]] [[روایت]] کرده، از طبقه ششم است که در هفتاد و پنج سالگی (در سال ۲۲۴ ق) در گذشته است. بنابر این [[حسن بن محبوب]] در سال [[وفات]] [[ابو حمزه]]، یک سال بیشتر نداشته و در این صورت، [[روایت]] او از [[ابو حمزه]] اصلاً امکان ندارد و حتماً شخص دیگری بین او و [[ابو حمزه]] واسطه بوده است و چون معلوم نیست او چه کسی بوده است، نمیتوانیم این [[حدیث]] را معتبر بدانیم<ref>سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۹۱ و ج۵، ص۹۱ و ج۱۵، ص۷۷.</ref>(...) | *'''بررسی [[روایت]]''': در همه نقلهای این [[روایت]]، [[حسن بن محبوب]] از [[ابو حمزه]] [[نقل]] کرده است، در حالی که بر حسب کتابهای [[رجال]] [[ابو حمزه ثمالی]] از طبقه چهارم [[محدثان]] بوده و [[وفات]] او در سال ۱۵۰ قمری، واقع شده است. [[حسن بن محبوب]] که طبق [[سند]]، این خبر را از [[ابو حمزه]] [[روایت]] کرده، از طبقه ششم است که در هفتاد و پنج سالگی (در سال ۲۲۴ ق) در گذشته است. بنابر این [[حسن بن محبوب]] در سال [[وفات]] [[ابو حمزه]]، یک سال بیشتر نداشته و در این صورت، [[روایت]] او از [[ابو حمزه]] اصلاً امکان ندارد و حتماً شخص دیگری بین او و [[ابو حمزه]] واسطه بوده است و چون معلوم نیست او چه کسی بوده است، نمیتوانیم این [[حدیث]] را معتبر بدانیم<ref>سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۹۱ و ج۵، ص۹۱ و ج۱۵، ص۷۷.</ref>(...) | ||
::::::صرف نظر از بحث [[سند]]، [[گمان]] اینکه مقصود [[روایت]]، پدیدآمدن گشایشی کلی و عام و به تعبیری [[حاکمیت]] و [[ولایت]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}، میان [[شیعیان]] باشد و نه [[ظهور واپسین]] [[حجت خداوند]]؛ قویتر است؛ چرا که بنا بر صریح [[روایات]]، [[قیام جهانی]] به دست دوازدهمین [[جانشین پیامبر]]{{صل}} [[فرزند امام عسکری]]{{ع}} رخ خواهد داد و سالهای یاد شده، هیچ هماهنگی با [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}} ندارد(...) | ::::::صرف نظر از بحث [[سند]]، [[گمان]] اینکه مقصود [[روایت]]، پدیدآمدن گشایشی کلی و عام و به تعبیری [[حاکمیت]] و [[ولایت]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}، میان [[شیعیان]] باشد و نه [[ظهور واپسین]] [[حجت خداوند]]؛ قویتر است؛ چرا که بنا بر صریح [[روایات]]، [[قیام جهانی]] به دست دوازدهمین [[جانشین پیامبر]]{{صل}} [[فرزند امام عسکری]]{{ع}} رخ خواهد داد و سالهای یاد شده، هیچ هماهنگی با [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}} ندارد(...) |