دلایل اثبات امامت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلایل اثبات امامت امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. '
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
:::::«امروزه در حوزه علم کلام، [[امام]] و [[امامت]]، دارای بار معنایی خاصی است که تفسیرهای گوناگونی از آن ارائه شده است. متکلمان اسلامی- [[شیعه]] و [[اهل سنت]]- [[امام]] و به دنبال آن، خلیفه را درباره کسی به کار میبرند که از ناحیه [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نیابت و ریاست یافته است؛ تا امور دینی و دنیوی مردم را بر عهده گیرد و [[دین]] و دنیای آنان را سامان داده، آباد سازد؛ از اینرو بر مردم است تا از دستورات وی پیروی کنند. | :::::«امروزه در حوزه علم کلام، [[امام]] و [[امامت]]، دارای بار معنایی خاصی است که تفسیرهای گوناگونی از آن ارائه شده است. متکلمان اسلامی- [[شیعه]] و [[اهل سنت]]- [[امام]] و به دنبال آن، خلیفه را درباره کسی به کار میبرند که از ناحیه [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نیابت و ریاست یافته است؛ تا امور دینی و دنیوی مردم را بر عهده گیرد و [[دین]] و دنیای آنان را سامان داده، آباد سازد؛ از اینرو بر مردم است تا از دستورات وی پیروی کنند. | ||
[[قاضی ایجی]] از متکلمان نامور [[اهل سنت]] در المواقف، [[امامت]] را عبارت از "ریاست عمومی در امور دین و دنیای مردم" دانسته است<ref> المواقف، ص ۳۴۵</ref>. و همو نوشته است: "[[امامت]]، جانشینی [[رسول]]{{صل}} در برپایی امور [[دین]] است؛ به گونهای که بر همه امت اسلامی پیروی از او واجب میباشد"<ref>المواقف، ص ۳۴۵. | [[قاضی ایجی]] از متکلمان نامور [[اهل سنت]] در المواقف، [[امامت]] را عبارت از "ریاست عمومی در امور دین و دنیای مردم" دانسته است<ref> المواقف، ص ۳۴۵</ref>. و همو نوشته است: "[[امامت]]، جانشینی [[رسول]]{{صل}} در برپایی امور [[دین]] است؛ به گونهای که بر همه امت اسلامی پیروی از او واجب میباشد"<ref>المواقف، ص ۳۴۵.</ref>. | ||
[[ | [[ابن خلدون]] دیگر چهره معروف دانشمندان [[اهل سنت]]، [[امامت]] را اینگونه تفسیر کرده است: "[[امامت]]، جانشینی از صاحب شریعت در حفظ [[دین]] و سیاستگذاری و اداره امور دنیایی مردم است"<ref>ابن خلدون، مقدمه، ص ۱۹۱</ref>. | ||
چون [[امامت]] دارای جایگاه والایی است، [[شیعه]] آن را همانند [[نبوت]] به نصّ و امر الهی و از اصول [[دین]] "مذهب" میداند؛ در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]]، از فروع [[دین]] شمرده شده و از این جهت، از افعال مکلفان به شمار میآید<ref> جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۰</ref>. | [[سعد الدین تفتازانی]] در شرح المقاصد نوشته است: "[[امامت]]، ریاست عمومی در امور دین و دنیای مردم به هدف خلافت از ناحیه [[پیامبر]]{{صل}} است<ref> شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۶۹</ref>. | ||
[[سید شریف جرجانی]] در شرح المواقف نوشته است: [[امامت]]، جانشینی [[پیامبر|رسول گرامی]] در برپایی [[دین]] و حفظ اسلام است؛ به گونهای که بر همه امت اسلامی پیروی از [[امام]] واجب است. و خلیفه، [[امام]] نامیده میشود<ref> شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۷۶</ref>. | |||
بنابراین، [[امامت]]، به معنای ریاست عمومی فردی خاص بر امور [[دین]] و دنیای مردم در دنیا بالاصاله یا به جانشینی از [[پیامبر]] است؛ زیرا [[امامت]]، دارای شأنهایی همچون رهبری سیاسی و زعامت اجتماعی و مرجعیت دینی و تبیین و تفسیر [[وحی]] و [[ولایت]] باطنی و معنوی است که از این جهت، [[امام]] حجت خدا در زمان، ولی اللّه، [[انسان کامل]] حامل معنویت کلی انسانیت و قطب است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | |||
چون [[امامت]] دارای جایگاه والایی است، [[شیعه]] آن را همانند [[نبوت]] به نصّ و امر الهی و از اصول [[دین]] "مذهب" میداند؛ در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]]، از فروع [[دین]] شمرده شده و از این جهت، از افعال مکلفان به شمار میآید<ref> جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۰</ref>. | |||
[[شیعه]]، بر این باور است که پیامبران چون از جهت عمر و امکانات محدودند، برای محقق ساختن اهداف خود به امر الهی، جانشین خود را به مردم معرفی و مردم را به اطاعت از آنان سفارش میکنند. بر این اساس اگر [[پیامبر]] خلیفه و [[امام]] معرفی نکند، رسالتش را به انجام نرسانده است. | |||
::::::دیگر آنکه، [[وجود امام]] در هر عصر و زمان و در هر جامعهای برای [[هدایت]] انسانها به سوی کمال و برقراری نظم در جامعه ضرورت دارد. خداوند در این باره فرمود: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ }}<ref> و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.</ref> | ::::::دیگر آنکه، [[وجود امام]] در هر عصر و زمان و در هر جامعهای برای [[هدایت]] انسانها به سوی کمال و برقراری نظم در جامعه ضرورت دارد. خداوند در این باره فرمود: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ }}<ref> و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.</ref> | ||
::::::روایات تفسیری این آیه نیز این حقیقت را تأیید میکند که امامی زنده تا روز قیامت میان انسانها حضور دارد. همچنین بر اساس روایاتی درباره سوره قدر، در شب قدر هر سال تا روز قیامت، فرشتگان بر [[امام]] آن زمان نازل میشوند و این سوره دلیل روشنی بر [[وجود امام]] در همه زمانها است. | ::::::روایات تفسیری این آیه نیز این حقیقت را تأیید میکند که امامی زنده تا روز قیامت میان انسانها حضور دارد. همچنین بر اساس روایاتی درباره سوره قدر، در شب قدر هر سال تا روز قیامت، فرشتگان بر [[امام]] آن زمان نازل میشوند و این سوره دلیل روشنی بر [[وجود امام]] در همه زمانها است. | ||
افزون بر آیات، از روایات فراوانی نیز استفاده میشود که زمین، هیچگاه از حجت الهی تهی نخواهد بود و هرگاه از حجت الهی تهی باشد، اهلش را فرو خواهد برد؛ به گونهای که حتی اگر دو نفر بر روی زمین زندگی کنند، یکی از آنان حجت و [[امام]] خواهد بود<ref>جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۵</ref>ر. | افزون بر آیات، از روایات فراوانی نیز استفاده میشود که زمین، هیچگاه از حجت الهی تهی نخواهد بود و هرگاه از حجت الهی تهی باشد، اهلش را فرو خواهد برد؛ به گونهای که حتی اگر دو نفر بر روی زمین زندگی کنند، یکی از آنان حجت و [[امام]] خواهد بود<ref>جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۲۵</ref>ر. | ||
::::::روایات فراوانی در دست است که [[امامت]] در ادامه پیامبری اسلام در دوازده نفر معین شد که آخرین آنها [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. نه فقط پیروان مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} که برخی از دانشوران [[اهل سنت]]، در روایاتی چند به این حقیقت بزرگ اشاره کردهاند<ref> ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، الفصل الاوّل فیما یدّل علی انّ الائمة اثنا عشر </ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | ::::::روایات فراوانی در دست است که [[امامت]] در ادامه پیامبری اسلام در دوازده نفر معین شد که آخرین آنها [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. نه فقط پیروان مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} که برخی از دانشوران [[اهل سنت]]، در روایاتی چند به این حقیقت بزرگ اشاره کردهاند<ref> ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، الفصل الاوّل فیما یدّل علی انّ الائمة اثنا عشر </ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | ||
سالها پیش از آنکه نهم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق فرا رسد، پیشوایان معصوم{{عم}} و به ویژه واپسین فرستاده خداوند سبحانه و تعالی، [[پیامبر خاتم]]{{صل}} [[امامت]] آخرین حجّت الهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نوید داده بودند. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: پیشوایان پس از من، دوازده نفرند؛ نخستین ایشان، [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}}، و آخرین آنها [[امام مهدی|قائم]] است. آنها جانشینان و اوصیای و اولیای من و حجتهای خداوند سبحانه و تعالی پس از من، بر امت من هستند. اقرارکننده به آنها مؤمن، و انکارکننده ایشان، کافر است<ref> {{عربی|" الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ "}}؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۷۹</ref>. | |||
پیشوایان معصوم{{عم}} نیز به پیروی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} همواره به سلسله [[امامان]] دوازدهگانه اشاره کردهاند؛ به روشنی از دوازدهمین ایشان یاد نموده، شیعیان را از افتادن در دام انحراف و مدعیان، بر حذر داشتهاند. آنگاه که از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در باره معنای روایت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرموده بود: "همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما میگذارم کتاب خداوند و عترتم را"<ref>{{عربی|" إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي "}}</ref> پرسیده شد: "عترت" چه کسانی هستند؟ فرمود: من و [[امام حسن|حسن]]{{ع}} و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} و پیشوایان نهگانه از فرزندان [[امام حسین|حسین]]{{ع}}. نهمین آنها [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} آنها است. هرگز از کتاب خدا جدا نمیشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نمیشود. تا آن که کنار حوض [[پیامبر]]{{صل}}، بر او بازگردند<ref> {{عربی|"أَنَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَ قَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} حَوْضَهُ "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۴۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | |||
افزون بر روایتهای یاد شده که از مهمترین دلیلها بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، دیگر پیشوایان معصوم {{عم}} نیز سخنان ارزشمندی در اینباره فرمودهاند. که برخی بدین قرار است: | |||
[[امام حسن]]{{ع}}، [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نهمین فرزند برادر خود [[امام حسین|حسین]] و پسر سرور کنیزان دانسته است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۵</ref>. | [[امام حسن]]{{ع}}، [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نهمین فرزند برادر خود [[امام حسین|حسین]] و پسر سرور کنیزان دانسته است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۵</ref>. | ||
[[امام حسین]]{{ع}} در اشاره به [[امامت]] نهمین پیشوای هدایتگر از نسل خود، از وی با "قائم به حق" یاد کرده است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷</ref>. | [[امام حسین]]{{ع}} در اشاره به [[امامت]] نهمین پیشوای هدایتگر از نسل خود، از وی با "قائم به حق" یاد کرده است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷</ref>. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} نیز به [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره کرده، آن حضرت را دوازدهمین جانشینان [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوایان پس از او دانسته است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | |||
[[امام باقر]]{{ع}} [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نهمین پیشوای پس از [[حسین بن علی]]{{ع}} و قائم آنها خوانده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۳، ح ۱۵</ref>. | |||
ششمین پیشوای شیعیان، به روشنی [[حضرت مهدی]]{{ع}} را دوازدهمین از پیشوایان [[هدایت]] پس از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} ذکر کرده است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۴۲</ref>. | |||
هفتمین [[امام]] [[معصوم]] نیز آن حضرت را پنجمین از فرزندان خود دانسته، فرمود: "برای او غیبتی است که مدتش طولانی خواهد شد"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۶۱</ref>. | |||
[[امام رضا]]{{ع}} پس از اشاره به دوران غیبت و سختیهای آن، سبب آن سختیها را پنهان بودن پیشوای ایشان ذکر کرده است<ref> شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۷۳</ref>. | |||
[[امام جواد]]{{ع}} نیز درباره آن حضرت، وی را سومین از فرزندان خود دانسته است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref>. | |||
[[امام | [[امام هادی]]{{ع}}، جدّ بزرگوار آن حضرت نیز به پیشوایی آن حضرت پس از فرزند خود [[امام عسکری]]{{ع}} تأکید کرده است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۸۳</ref>. | ||
و سرانجام این تلاش پیوسته، به دست یازدهمین پیشوای معصوم{{ع}} به اوج خود رسید که در آن، آخرین ذخیره الهی به نیکوترین صورت ممکن، معرفی شده است؛ آنجا که از آن حضرت درباره درستی یا چگونگی این خبر که به نقل از پدران بزرگوارش رسیده است، پرسیدند که: "زمین، هیچگاه از حجت خدا بر خلقش خالی نیست. هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است<ref> {{عربی|" أَنَ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>. آن حضرت فرمود: این مطلب [[حق]] است؛ آنگونه که روز، [[حق]] است<ref> {{عربی|" أَنَ هَذَا حَقٌ كَمَا أَنَ النَّهَارَ حَقٌ"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>. سپس از آن حضرت سؤال شد: ای پسر [[پیامبر]]! حجت و [[امام]] پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمّد. او [[امام]] و حجّت پس از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است"<ref> {{عربی|" ابْنِي مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶-۲۸.</ref>. | |||
تا اینکه با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳</ref>، در حالی که بیش از پنج بهار <ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹</ref> از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود، فصل بهرهمندی مستقیم انسانها از [[امام]] ظاهر به پایان رسید و در پی آن، دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} پیش آمد. این دوران، همزمان با دو رخداد مهم آغاز شد: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام [[امامت]] و دیگر؛ قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهانزیستی. | تا اینکه با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳</ref>، در حالی که بیش از پنج بهار <ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹</ref> از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود، فصل بهرهمندی مستقیم انسانها از [[امام]] ظاهر به پایان رسید و در پی آن، دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} پیش آمد. این دوران، همزمان با دو رخداد مهم آغاز شد: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام [[امامت]] و دیگر؛ قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهانزیستی. | ||
خط ۸۷: | خط ۹۹: | ||
[[ابو بصیر]] گوید: خدمت [[امام صادق]]{{ع}} رسیدم، در حالی که کودک نابالغی عصاکش من بود. حضرت به من فرمود: چگونه خواهید بود زمانی که حجت بر شما هم سال این کودک باشد؟<ref> به نظر میرسد مقصود آن حضرت، امام جواد علیه السّلام بوده است.اگرچه میتواند اشاره به امامت حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نیز باشد</ref>. یا فرمود: "همسال این کودک بر شما ولایت داشته باشد"<ref> {{عربی|" كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا احْتَجَ عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ أَوْ قَالَ سَيَلِي عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، حالات الأئمة علیهم السّلام فی السن، ح ۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶-۲۸.</ref>. | [[ابو بصیر]] گوید: خدمت [[امام صادق]]{{ع}} رسیدم، در حالی که کودک نابالغی عصاکش من بود. حضرت به من فرمود: چگونه خواهید بود زمانی که حجت بر شما هم سال این کودک باشد؟<ref> به نظر میرسد مقصود آن حضرت، امام جواد علیه السّلام بوده است.اگرچه میتواند اشاره به امامت حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نیز باشد</ref>. یا فرمود: "همسال این کودک بر شما ولایت داشته باشد"<ref> {{عربی|" كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا احْتَجَ عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ أَوْ قَالَ سَيَلِي عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، حالات الأئمة علیهم السّلام فی السن، ح ۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶-۲۸.</ref>. | ||
[[صفوان بن یحیی]] گوید: به [[امام رضا]]{{ع}} گفتم: پیش از آنکه خدا ابو جعفر را به شما ببخشد، درباره جانشینتان از شما میپرسیدیم و شما میفرمودید: "خدا به من پسری عنایت میکند" اکنون او را به شما عنایت کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خدای ناخواسته برای شما پیش آمدی پدید آید به که بگرویم؟. حضرت با دست به ابو جعفر که برابرش ایستاده بود، اشاره فرمود. عرض کردم: قربانت شوم! این پسر، سه ساله است. فرمود: چه مانعی دارد؟ [[حضرت عیسی|عیسی]] سه ساله بود که به حجّت قیام کرد<ref> {{عربی|" وَ مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذلِكَ، فَقَدْ قَامَ عِيسى {{ع}} بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِ سِنِينَ"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، باب الاشارة و النّص علی ابی جعفر الثانی</ref>. اگرچه برخی برابر این اراده از خود واکنشهای نامناسبی نشان دادند، کم نبودند انسانهای وارستهای که برابر این خواست الهی، در کمال تواضع سر فروتنی و پذیرش فرود آورده، با خشنودی کامل آن را پذیرفتند. از جمله ایشان، [[علی بن جعفر بن محمد]]، عموی [[امام رضا]]{{ع}} بود که در کهولت سن، برابر [[امام جواد]]{{ع}} در نهایت فروتنی بر پیروی از ایشان تأکید میکرد<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی،، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۱۲</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶-۲۸.</ref>. | [[صفوان بن یحیی]] گوید: به [[امام رضا]]{{ع}} گفتم: پیش از آنکه خدا ابو جعفر را به شما ببخشد، درباره جانشینتان از شما میپرسیدیم و شما میفرمودید: "خدا به من پسری عنایت میکند" اکنون او را به شما عنایت کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خدای ناخواسته برای شما پیش آمدی پدید آید به که بگرویم؟. حضرت با دست به ابو جعفر که برابرش ایستاده بود، اشاره فرمود. عرض کردم: قربانت شوم! این پسر، سه ساله است. فرمود: چه مانعی دارد؟ [[حضرت عیسی|عیسی]] سه ساله بود که به حجّت قیام کرد<ref> {{عربی|" وَ مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذلِكَ، فَقَدْ قَامَ عِيسى {{ع}} بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِ سِنِينَ"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، باب الاشارة و النّص علی ابی جعفر الثانی</ref>. اگرچه برخی برابر این اراده از خود واکنشهای نامناسبی نشان دادند، کم نبودند انسانهای وارستهای که برابر این خواست الهی، در کمال تواضع سر فروتنی و پذیرش فرود آورده، با خشنودی کامل آن را پذیرفتند. از جمله ایشان، [[علی بن جعفر بن محمد]]، عموی [[امام رضا]]{{ع}} بود که در کهولت سن، برابر [[امام جواد]]{{ع}} در نهایت فروتنی بر پیروی از ایشان تأکید میکرد<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی،، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۱۲</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۵۰-۶۲.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۶-۲۸.</ref>. | ||
از اینجا بود که پیروان راستین [[اهل بیت]]{{عم}} با این باور که مقام [[امامت]] امری فراتر از محاسبات ظاهری است در [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}}، با اطمینان بیشتری آن را پذیرفتند. چرا که ایشان نیز در سنّ هشت سالگی به [[امامت]] رسید<ref> ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷</ref>. | |||
از آنجا که شرایط [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} دیگرگون بود، تردیدهایی در ذهن [[شیعه]] پدید آورده، کار [[امام حسن عسکری]]{{ع}} را مشکل ساخت. آن حضرت، نه فقط در سن کمتر از دیگر [[امامان]] به [[امامت]] رسید، بلکه ولادتش نیز به خاطر مصالحی پنهانی بود و تا زمان [[امامت]]، جز اندکی، جمال دلآرای او را ندیده بودند. البته حافظه [[شیعه]]، آموزههای پیشوایان معصوم{{عم}} پیشین را که با اقداماتی مناسب، برای این امر زمینهسازی کرده بودند<ref> ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۳۲۲، ح ۱</ref>، هرگز فراموش نکرده بود. | |||
شایان ذکر است که افزون بر پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} که به تأیید الهی دارای ویژگیهای خاصی هستند، بین انسانهای معمولی نیز کسانی یافت میشوند که دارای نبوغ خاصی هستند که آنها را از دیگران متمایز میکند. | شایان ذکر است که افزون بر پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} که به تأیید الهی دارای ویژگیهای خاصی هستند، بین انسانهای معمولی نیز کسانی یافت میشوند که دارای نبوغ خاصی هستند که آنها را از دیگران متمایز میکند. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۱۹: | ||
«[[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به دو راه نصّ و [[معجزه]] ثابت شده است: | «[[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به دو راه نصّ و [[معجزه]] ثابت شده است: | ||
'''نخست: [[نص]]''': [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین (کتاب)|کمال الدین]] به سندی صحیح به [[نقل]] از [[یونس بن عبد الرحمن]] آورده است که گفت: به محضر [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{عم}} مشرف شدم و عرضه داشتم: یابن [[پیامبر خاتم|رسول الله]] آیا تو [[قائم]] بالحقّ هستی؟ فرمودند: من هم [[قائم بالحق]] هستم و لکن آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عز و جل [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدالت]] مینماید، همچنانکه از [[جور]] و [[ستم]] پر شده باشد، پنجمین [[فرزند من]] است که غیبتی طولانی دارد، زیرا که بر [[جان]] خود میترسد. در این مدت عدّهای از [[حق]] برگشته و عدهای دیگر ثابتقدم میمانند. سپس فرمود: خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[غیبت]] [[قائم]] ما به رشته [[ولایت]] ما چسبیده و به [[دوستی]] ما ثابت مانده و از [[دشمنان]] ما بیزار باشند. آنان از ما و ما از آنهاییم<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۶۱. </ref>. | '''نخست: [[نص]]''': [[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین (کتاب)|کمال الدین]] به سندی صحیح به [[نقل]] از [[یونس بن عبد الرحمن]] آورده است که گفت: به محضر [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{عم}} مشرف شدم و عرضه داشتم: یابن [[پیامبر خاتم|رسول الله]] آیا تو [[قائم]] بالحقّ هستی؟ فرمودند: من هم [[قائم بالحق]] هستم و لکن آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عز و جل [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدالت]] مینماید، همچنانکه از [[جور]] و [[ستم]] پر شده باشد، پنجمین [[فرزند من]] است که غیبتی طولانی دارد، زیرا که بر [[جان]] خود میترسد. در این مدت عدّهای از [[حق]] برگشته و عدهای دیگر ثابتقدم میمانند. سپس فرمود: خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[غیبت]] [[قائم]] ما به رشته [[ولایت]] ما چسبیده و به [[دوستی]] ما ثابت مانده و از [[دشمنان]] ما بیزار باشند. آنان از ما و ما از آنهاییم<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۶۱. </ref>. | ||
نمونههای دیگری از [[نص]] را میتوان در جلد دوم کتاب [[کمال الدین]]، صفحات ۳۸۱، ۳۷۶ و ۴۰۹ ملاحظه کرد. همچنین در کتاب [[کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الاثنی عشر (کتاب)|کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الاثنی عشر]] تألیف [[شیخ]] [[علی بن محمد بن علی الخزاز قمی]]، ۱۷۰ [[حدیث]] از طریق [[شیعه]] و [[سنی]] [[روایت]] شده که همه آنها به [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} تصریح دارد. | |||
'''دوم:[[معجزه]]''': [[معجزات امام مهدی|معجزات]] و [[کرامات امام مهدی|کرامات حضرت]]، دلیلی بر [[اثبات امامت]] اوست. از [[علی بن محمد سمری]] [[نقل]] شده که به محضر [[مقدس]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[نامه]] نوشت و درخواست [[کفن]] کرد. جواب آمد که در سال هشتاد یا هشتاد و یکم به آن نیازمند خواهی شد. پس در همان وقتی که آن [[حضرت]] برایش تعیین کرده بود [[وفات]] یافت و یک ماه پیش از فوتش [[کفن]] برایش فرستاده شد<ref>همان، ص ۵۰۱. </ref>. | |||
از جمله [[معجزات]] آشکار [[حضرت]]، [[حاجت]] گرفتن [[مردم]] از آن [[حضرت]] است که هرازگاهی زبانبهزبان میچرخد و [[مشتاقان]] را امیدوارتر و مشتاقتر میکند. شفا یافتن بیماران لاعلاج در [[مسجد جمکران]] از آن جمله است. در کتابهای [[کمال الدین]] [[شیخ صدوق]]، [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] و [[نجم الثاقب]] میرزا [[حسین]] نوری از [[معجزات]] [[حضرت]] بسیار آمده است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||