دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۰ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۰
، ۱۰ آوریل ۲۰۱۸بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
::::::بعضی فرمودهاند معنای [[غیب]] در این آیه و آیات دیگر فقط [[وحی]] نیست [[وحی]] یکی از مصادیق غیب است بلکه غیب معنای پوشیده از حواس است بطور مطلق که معنای وسیع دارد. | ::::::بعضی فرمودهاند معنای [[غیب]] در این آیه و آیات دیگر فقط [[وحی]] نیست [[وحی]] یکی از مصادیق غیب است بلکه غیب معنای پوشیده از حواس است بطور مطلق که معنای وسیع دارد. | ||
::::::'''اشکال:''' در این آیه آنچه استثناء شده [[پیامبران]] است ونسبت به [[ائمه]] شک داریم که آیا مشمول استثناء هستند یا تحت عموم آیه باقیاند "غیب نمیدانند" به عموم آیه تمسک میکنیم میگوییم آنها [[علم غیب]] ندارند. | ::::::'''اشکال:''' در این آیه آنچه استثناء شده [[پیامبران]] است ونسبت به [[ائمه]] شک داریم که آیا مشمول استثناء هستند یا تحت عموم آیه باقیاند "غیب نمیدانند" به عموم آیه تمسک میکنیم میگوییم آنها [[علم غیب]] ندارند. | ||
::::::در جواب میتوان گفت غیر از پیامبران هم [[علم غیب]] دارند مانند [[حضرت خضر|خضر]] که دارای [[علم لدنّی]] "غیر عادی" بود و [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا|آصف برخیا]]، مادر موسی، [[حضرت مریم|مریم]] دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از [[علوم غیب]] را داریم مانند علم بوجود خدا و [[رسالت انبیاء]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} لذا آیه که درآن [[علم غیب]] ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بدست آورد نه علم به مغیبات چون اگر مقصود آیه نفی چنین علمی از غیر خدا باشد معنایش اینست که هیچ مؤمنی وجود ندارد زیرا کس نمیتواند علم بوجود خدا داشته باشد چه رسد به ایمان به خدا درحالیکه مانیز علم به بعضی ازمغیبات داریم. اشکالی که این جواب دارد این است که غیب دانی خضر و مادر موسی و... دلیل اثبات [[علم غیب ائمه]] نمیشود یعنی نمیتوان گفت چون مادر موسی [[علم غیب]] دارد پس ائمه هم دارند زیرا با هیچ یک از دلالات سه گانه مطابقی، تضمنی و التزامی قابل اثبات نیست بلی امکان [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} را ثابت میکند نه وقوع آن را. [[شیخ طوسی]] میفرماید: در اینکه خداوند [[پیامبر]] را بر [[غیب]] مطلع کرده یا نه دو جواب وجود دارد سید گفته مطلع نکرده ولی ابن اسحاق معتقد است که خداوند رسولش را برگزید و بسیاری از غائبات را نیز به او اعلام کرد و این معنا مناسب و لایقتر برای آیه است. | ::::::در جواب میتوان گفت غیر از پیامبران هم [[علم غیب]] دارند مانند [[حضرت خضر|خضر]] که دارای [[علم لدنّی]] "غیر عادی" بود و [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا|آصف برخیا]]، مادر موسی، [[حضرت مریم|مریم]] دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از [[علوم غیب]] را داریم مانند علم بوجود خدا و [[رسالت انبیاء]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} لذا آیه که درآن [[علم غیب]] ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بدست آورد نه [[علم به مغیبات]] چون اگر مقصود آیه نفی چنین علمی از غیر خدا باشد معنایش اینست که هیچ مؤمنی وجود ندارد زیرا کس نمیتواند علم بوجود خدا داشته باشد چه رسد به ایمان به خدا درحالیکه مانیز علم به بعضی ازمغیبات داریم. اشکالی که این جواب دارد این است که غیب دانی خضر و مادر موسی و... دلیل اثبات [[علم غیب ائمه]] نمیشود یعنی نمیتوان گفت چون مادر موسی [[علم غیب]] دارد پس ائمه هم دارند زیرا با هیچ یک از دلالات سه گانه مطابقی، تضمنی و التزامی قابل اثبات نیست بلی امکان [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} را ثابت میکند نه وقوع آن را. [[شیخ طوسی]] میفرماید: در اینکه خداوند [[پیامبر]] را بر [[غیب]] مطلع کرده یا نه دو جواب وجود دارد سید گفته مطلع نکرده ولی ابن اسحاق معتقد است که خداوند رسولش را برگزید و بسیاری از غائبات را نیز به او اعلام کرد و این معنا مناسب و لایقتر برای آیه است. | ||
::::::در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که نشان میدهد علاوه بر امکان [[علم غیب]] برای [[معصومین]] وقوع آن نیز جامة عمل پوشیده که به نمونههای آن اشاره میگردد: | ::::::در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که نشان میدهد علاوه بر امکان [[علم غیب]] برای [[معصومین]] وقوع آن نیز جامة عمل پوشیده که به نمونههای آن اشاره میگردد: | ||
:::::#تعلیم اسماء به آدم که به اعتراف بسیاری از مفسران از علوم غیبی است. | :::::#تعلیم اسماء به آدم که به اعتراف بسیاری از مفسران از علوم غیبی است. |