آیا امامت از دوران کودکی امکان‌پذیر است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۲۱: خط ۲۱:
«در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل قابل توجّه است:
«در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل قابل توجّه است:


'''۱. اعطای [[نبوت]] و حکم در دوره نوزادی به [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت یحیی]]{{ع}}:''' اولین نکته اینکه نباید به [[امامت]] رسیدن دو [[امام]] بزرگوار مزبور در سن کودکی مایه تعجب و چه بسا انکار قرار گیرد؛ چراکه [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] از اعطای حکم به [[حضرت یحیی]] و [[نبوت]] به [[حضرت عیسی]] در [[صغر سن|صغر سنی]] خبر داده است.  
'''۱. اعطای [[نبوت]] و حکم در دوره نوزادی به [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت یحیی]]{{ع}}:''' اولین نکته اینکه نباید به [[امامت]] رسیدن دو [[امام]] بزرگوار مزبور در سن کودکی مایه تعجب و چه بسا انکار قرار گیرد؛ چراکه [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] از اعطای حکم به [[حضرت یحیی]] و [[نبوت]] به [[حضرت عیسی]] در [[صغر سن|صغر سنی]] خبر داده است.
:::::: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref> ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛ سوره مریم، آیه:۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref> مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟!  (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه: ۲۹ - ۳۰.</ref>.
 
{{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref> ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛ سوره مریم، آیه:۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref> مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟!  (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه: ۲۹ - ۳۰.</ref>.


در اینکه مقصود از حکم اعطای خداوند برای [[حضرت یحیی]] چیست؟ آیا شامل [[نبوت]]نیز می‌شود یا نه؟ میان مفسران اعم از [[شیعی]] و [[سنی]] اختلاف نظر وجود دارد<ref>شوکانی در ذکر معانی: حکمت، فهم احکام، علم و نبوت و تعقل می‌گوید: «لا مانع من ان یکون الحکم صالحا لحمله علی جمیع ما ذکره»؛ تفسیر فتح القدیر، ج۳ ، ص۱۰، ابو منطور ماتریدی آیه فوق را دلیل بر نبوت در کودکی و مخالف و نافی نظر معتزله ذکر می کند؛ تأویلات اهل السنه، ج۳، ص۲۶۰ و نیز: شیخ اسماعیل حقی البروسوی، تفسیر روح البیان، ج۵، ص ۳۱۹، علامه طباطبایی آن را علم به معرفت الهیه و انکشاف پرده‌های غیب تفسیر می‌کند المیزان، ج۱۴، ص ۱۹۲.</ref> اینجا به ذکر مفسر و متلکم نامی [[اهل سنت]] یعنی [[فخر رازی]] بسنده می‌شود که در تفسیر اعطای حکم به [[حضرت یحیی]] می‌نویسد: {{عربی|"الحکم هو النبوة فان الله تعالی احکم عقله فی صباه و أوحی الیه و ذلک لان الله تعالی قد بعث یحیی و عیسی وهما صبیان"}} <ref>تفسیر کبیر، ج۱۱، ص ۱۹۲.</ref>.
در اینکه مقصود از حکم اعطای خداوند برای [[حضرت یحیی]] چیست؟ آیا شامل [[نبوت]]نیز می‌شود یا نه؟ میان مفسران اعم از [[شیعی]] و [[سنی]] اختلاف نظر وجود دارد<ref>شوکانی در ذکر معانی: حکمت، فهم احکام، علم و نبوت و تعقل می‌گوید: «لا مانع من ان یکون الحکم صالحا لحمله علی جمیع ما ذکره»؛ تفسیر فتح القدیر، ج۳ ، ص۱۰، ابو منطور ماتریدی آیه فوق را دلیل بر نبوت در کودکی و مخالف و نافی نظر معتزله ذکر می کند؛ تأویلات اهل السنه، ج۳، ص۲۶۰ و نیز: شیخ اسماعیل حقی البروسوی، تفسیر روح البیان، ج۵، ص ۳۱۹، علامه طباطبایی آن را علم به معرفت الهیه و انکشاف پرده‌های غیب تفسیر می‌کند المیزان، ج۱۴، ص ۱۹۲.</ref> اینجا به ذکر مفسر و متلکم نامی [[اهل سنت]] یعنی [[فخر رازی]] بسنده می‌شود که در تفسیر اعطای حکم به [[حضرت یحیی]] می‌نویسد: {{عربی|"الحکم هو النبوة فان الله تعالی احکم عقله فی صباه و أوحی الیه و ذلک لان الله تعالی قد بعث یحیی و عیسی وهما صبیان"}} <ref>تفسیر کبیر، ج۱۱، ص ۱۹۲.</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۶:
[[ابو منصور ماتریدی]] [[رئیس]] [[مکتب]] [[علم کلام|کلامی‌]] ماتریدیه نیز آیه را بر [[نبوت]] دوره کودکی [[تفسیر]] کرده است <ref>تأویلات اهل السنۀ، ج ۳، ص ۲۶۴.</ref>  
[[ابو منصور ماتریدی]] [[رئیس]] [[مکتب]] [[علم کلام|کلامی‌]] ماتریدیه نیز آیه را بر [[نبوت]] دوره کودکی [[تفسیر]] کرده است <ref>تأویلات اهل السنۀ، ج ۳، ص ۲۶۴.</ref>  
::::::حاصل آنکه اعطای [[نبوت]] و حداقل قوه تعقل و [[معرفت]] خاص به [[احکام دین]] و [[ارتباط غیبی]] با [[مقام]] قدسی در سن کودکی امر ممکن بلکه برای بعضی مانند [[حضرت یحیی]] و عیسی اتفاق افتاده است و لذا دیدگاه [[امامیه]] مبنی بر به [[امامت]] رسیدن بعض [[امامان]] در سن کودکی امر محال و [[مخالف]] مبانی [[قرآن|قرآنی]] نیست. این مسئله یعنی تشبیه [[امام جواد]]{{ع}} به [[حضرت عیسی]] در [[روایات]] [[ائمه اطهار]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است <ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، کتاب الحجۀ، باب الأشارۀ و النص علی ابی الحسن، ج ۱۰ و ۱۳، ص ۳۲۱. </ref>
::::::حاصل آنکه اعطای [[نبوت]] و حداقل قوه تعقل و [[معرفت]] خاص به [[احکام دین]] و [[ارتباط غیبی]] با [[مقام]] قدسی در سن کودکی امر ممکن بلکه برای بعضی مانند [[حضرت یحیی]] و عیسی اتفاق افتاده است و لذا دیدگاه [[امامیه]] مبنی بر به [[امامت]] رسیدن بعض [[امامان]] در سن کودکی امر محال و [[مخالف]] مبانی [[قرآن|قرآنی]] نیست. این مسئله یعنی تشبیه [[امام جواد]]{{ع}} به [[حضرت عیسی]] در [[روایات]] [[ائمه اطهار]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است <ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، کتاب الحجۀ، باب الأشارۀ و النص علی ابی الحسن، ج ۱۰ و ۱۳، ص ۳۲۱. </ref>
::::::'''۲. ‌‌وجود بعض [[نوابغ]] در سن کودکی:''' علاوه بر [[پیامبران]] بعض نوابع در دوره کودکی آثار و افعالی بروز می‌‌دهند که مایه تعجب همگان می‌‌گردد، در اخبار و رسانه‌های خبری زیاد می‌‌توان در این موضوع به شواهد و مثال‌هایی دست‌یافت، مثلاً بچه ۶ - ۷ ساله یا کمتر از آن می‌‌تواند به راحتی زبان مادری و زبان بیگانه را نوشته و بخواند یا کتاب یا بخشی از آن مثل [[قرآن]] را حفظ کند که نظیر آن از هم سن و سالان خود بعید است.  
::::::'''۲. ‌‌وجود بعض [[نوابغ]] در سن کودکی:''' علاوه بر [[پیامبران]] بعض نوابع در دوره کودکی آثار و افعالی بروز می‌‌دهند که مایه تعجب همگان می‌‌گردد، در اخبار و رسانه‌های خبری زیاد می‌‌توان در این موضوع به شواهد و مثال‌هایی دست‌یافت، مثلاً بچه ۶ - ۷ ساله یا کمتر از آن می‌‌تواند به راحتی زبان مادری و زبان بیگانه را نوشته و بخواند یا کتاب یا بخشی از آن مثل [[قرآن]] را حفظ کند که نظیر آن از هم سن و سالان خود بعید است.
::::::[[شیخ اسماعیل حقی بروسوی]] صاحب [[تفسیر]] [[روح البیان]] از [[مفسران]] [[اهل سنت]]، خود در ذیل آیه ۱۲ مریم {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}} گزارش می‌‌کند که برای [[شیخ سهل بن عبد الله تستری]] [[عارف]] نامی‌ در سن ۳ - ۷ سالگی حالت [[انکشاف]] و [[الهام غیبی]] رخ داده بود <ref>ر.ک: تفسیر روح البیان، ج ۵، ص ۳۱۹. </ref>. به این ترتیب [[علم غیب]] و [[نبوغ]] از نوع [[عنایت الهی]] در [[تفسیر دین]] حتی [[اداره کشور]] برای فرزندان و سلاله [[پیامبر اکرم]] امر ممکن بل واقع شده است که اشاره خواهد شد.  
 
::::::'''۳. [[دعوت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} از [[امام علی|علی]]{{ع}} در دورۀ کودکی به [[اسلام]] و تعیین [[جانشینی]] وی:''' یکی از نکاتی که شایستگی ذاتی [[امامان]] را ثابت می‌‌کند، مسئله [[دعوت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[حضرت علی]]{{ع}} در سن کودکی "۱۰ ساله" برای پذیرفتن [[اسلام]] بود، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در دوره [[نبوت]] بیست و سه ساله خود از هیچ کودکی نخواست که [[اسلام]] را بپذیرد، اما این افتخار نصیب [[حضرت علی]]{{ع}} شد. علاوه بر [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} از [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در دوره کودکی [[بیعت]] بر [[اسلام]] اخذ نمود که چنین مسئله‌ای در غیر آن و دیده نشده است. این سه نکته ( [[دعوت]] به [[اسلام]] در کودکی [[امام علی]]{{ع}} و اخذ [[بیعت]] از [[امام حسن]] و [[حسین]] در سن کودکی) خود دلیل بر [[فضیلت]] و [[صلاحیت]] ذاتی و منحصر به فرد [[امامان]] می‌‌باشد.  
[[شیخ اسماعیل حقی بروسوی]] صاحب [[تفسیر]] [[روح البیان]] از [[مفسران]] [[اهل سنت]]، خود در ذیل آیه ۱۲ مریم {{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}} گزارش می‌‌کند که برای [[شیخ سهل بن عبد الله تستری]] [[عارف]] نامی‌ در سن ۳ - ۷ سالگی حالت [[انکشاف]] و [[الهام غیبی]] رخ داده بود <ref>ر.ک: تفسیر روح البیان، ج ۵، ص ۳۱۹. </ref>. به این ترتیب [[علم غیب]] و [[نبوغ]] از نوع [[عنایت الهی]] در [[تفسیر دین]] حتی [[اداره کشور]] برای فرزندان و سلاله [[پیامبر اکرم]] امر ممکن بل واقع شده است که اشاره خواهد شد.
::::::بر این نکته [[مأمون]] [[خلیفه]] عباسی معاصر [[امام جواد]]{{ع}} در [[تأیید]] [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] آن حضرت استشهاد کرده است<ref>ر.ک: سلسلۀ مولفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء دوم، ص ۲۸۷، کتاب الأرشاد.</ref>  
 
'''۳. [[دعوت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} از [[امام علی|علی]]{{ع}} در دورۀ کودکی به [[اسلام]] و تعیین [[جانشینی]] وی:''' یکی از نکاتی که شایستگی ذاتی [[امامان]] را ثابت می‌‌کند، مسئله [[دعوت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[حضرت علی]]{{ع}} در سن کودکی "۱۰ ساله" برای پذیرفتن [[اسلام]] بود، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در دوره [[نبوت]] بیست و سه ساله خود از هیچ کودکی نخواست که [[اسلام]] را بپذیرد، اما این افتخار نصیب [[حضرت علی]]{{ع}} شد. علاوه بر [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} از [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در دوره کودکی [[بیعت]] بر [[اسلام]] اخذ نمود که چنین مسئله‌ای در غیر آن و دیده نشده است. این سه نکته ( [[دعوت]] به [[اسلام]] در کودکی [[امام علی]]{{ع}} و اخذ [[بیعت]] از [[امام حسن]] و [[حسین]] در سن کودکی) خود دلیل بر [[فضیلت]] و [[صلاحیت]] ذاتی و منحصر به فرد [[امامان]] می‌‌باشد.
 
بر این نکته [[مأمون]] [[خلیفه]] عباسی معاصر [[امام جواد]]{{ع}} در [[تأیید]] [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] آن حضرت استشهاد کرده است<ref>ر.ک: سلسلۀ مولفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء دوم، ص ۲۸۷، کتاب الأرشاد.</ref>  
::::::'''۴. [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}}:''' نکات پیش گفته [[امام]] [[فضیلت]] ذاتی در دوره کودکی را ثابت می‌‌کند، اما درباره [[امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} علاوه بر امکان، وقوع آن نیز باید ثابت شود که اینک اشاراتی به آن می‌‌شود.
::::::'''۴. [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}}:''' نکات پیش گفته [[امام]] [[فضیلت]] ذاتی در دوره کودکی را ثابت می‌‌کند، اما درباره [[امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} علاوه بر امکان، وقوع آن نیز باید ثابت شود که اینک اشاراتی به آن می‌‌شود.


'''الف. پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در بغداد تصمیم گرفتند ۸۰ تن از فقیهان را نزد حضرت فرستاده و مسئله را تحقیق کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از کودک ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref>
'''الف. پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌:''' بعد از [[رحلت]] [[امام رضا]]{{ع}} [[شیعیان]] برای [[یقین]] به اهلیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]] ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در بغداد تصمیم گرفتند ۸۰ تن از فقیهان را نزد حضرت فرستاده و مسئله را تحقیق کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از کودک ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آرودند<ref>ر.ک: مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶. </ref>
::::::یکی دیگر از مواردی که حضرت شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در حق خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی‌ میان حضرت و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن حضرت به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود می‌‌کرد که در تاریخ ثبت شده است.  
::::::یکی دیگر از مواردی که حضرت شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در حق خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد [[مناظره]] علمی‌ میان حضرت و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان]] [[امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن حضرت به کرات با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود [[صغر سن|صغر سنی]] مغلوب خود می‌‌کرد که در تاریخ ثبت شده است.
::::::مأمون [[خلیفه]] وقت با مشاهده [[فضایل]] و کمالات حضرت در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "ام الفضل" را به عقد آن حضرت درآورد که مورد مخالفت نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظره‌ای را بین آنان و حضرت ترتیب دهد. یحیی بن اکثم داناترین و به تعبیری قاضی القضات دربار نیز در این [[مناظره]] شرکت جست. در این [[مناظره]] نیز حضرت بر خصم فائق آمد و جملگی [[مخالفان]] بر خواست [[مأمون]] درباره تزویج دختر خود با حضرت تسلیم شدند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>  
 
مأمون [[خلیفه]] وقت با مشاهده [[فضایل]] و کمالات حضرت در آن سن - و چه بسا اغراض دیگر - خواست دختر خود "ام الفضل" را به عقد آن حضرت درآورد که مورد مخالفت نزدیکانش از جمله [[عالمان]] درباری قرار گرفت، آنان از [[مأمون]] خواستند مناظره‌ای را بین آنان و حضرت ترتیب دهد. یحیی بن اکثم داناترین و به تعبیری قاضی القضات دربار نیز در این [[مناظره]] شرکت جست. در این [[مناظره]] نیز حضرت بر خصم فائق آمد و جملگی [[مخالفان]] بر خواست [[مأمون]] درباره تزویج دختر خود با حضرت تسلیم شدند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>  
::::::'''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر مخالفان:''' در پی مناظره‌های متعدد حضرت با [[عالمان]] اهل سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره کودکی پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیش‌تر ذکر شد یحیی بن اکثم [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] حضرت بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن حضرت، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان وابستگی به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنان‌که به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] می‌‌گوید:{{عربی|"وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بى‏انتها و الهامات پروردگار است‏»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref>
::::::'''ب. اعتراف [[مأمون]] و دیگر مخالفان:''' در پی مناظره‌های متعدد حضرت با [[عالمان]] اهل سن همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، [[صلاحیت]] و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دوره کودکی پی برده و لب به اعتراف آن گشودند، پیش‌تر ذکر شد یحیی بن اکثم [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت نخست [[مخالف]] [[صفات کمالی]] حضرت بوده اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] خود بارها نه تنها به [[فضایل]] آن حضرت، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان وابستگی به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است، چنان‌که به صورت شفاف خطاب به گروهی از [[عالمان]] می‌‌گوید:{{عربی|"وَيْحَكُمْ إِنَّ أَهْلَ هَذَا الْبَيْتِ خُصُّوا مِنَ الْخَلْقِ بِمَا تَرَوْنَ مِنَ الْفَضْلِ وَ إِنَّ صِغَرَ السِّنِّ لَا يَمْنَعُهُمْ مِنَ الْكَمَال... إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَوَادِّهِ وَ إِلْهَامِهِ"}} <ref>«او از خاندانى است كه [[علم]] ايشان از جانب [[خدا]] و بسته به [[دانش]] عميق بى‏انتها و الهامات پروردگار است‏»؛ ر.ک: [[احتجاج]] الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲. </ref>
::::::دیگر [[عالمان]] [[اهل سنت]] مانند [[ابن حجر هیتمی‌]] به فضل، علم، کمال، عظمت و ارائه برهان و استدلال در کودکی آن حضرت اعتراف نمودند <ref>الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲.</ref>  
::::::دیگر [[عالمان]] [[اهل سنت]] مانند [[ابن حجر هیتمی‌]] به فضل، علم، کمال، عظمت و ارائه برهان و استدلال در کودکی آن حضرت اعتراف نمودند <ref>الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲.</ref>  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش