پرش به محتوا

دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۷۱: خط ۷۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:


«در [[تورات]] - در پاراش لخلخا، فصل ۱ از [[آیه]] ۲۰ از سفر [[تکوین]] از قول [[خداوند]] به [[ابراهیم خلیل]] - آمده است: در خصوص [[اسماعیل]] به تو شنواندم و [[اجابت]] کردم و او را [[برکت]] دادم و نسلش را مثل [[خاک]] - زیاد کردم به وسیله [[محمد]] و [[دوازده امام]]، و امتی [[عظیم]] از وی به وجود خواهم آورد. [[خداوند]] [[جلیل]]، پس از این که هفده [[بشارت]] به [[حضرت]] [[خلیل]]{{ع}} داد - چنانکه در [[پاداش]] مذکور مسطور است - [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بعد از استماع [[بشارت]] مذکور، به [[سجده]] افتاد و تمنا کرد: کاش [[اسماعیل]] در حضور تو زیست کند. پس [[خداوند]] عالم فرمود: دعای تو را در [[حق]] [[اسماعیل]] به [[اجابت]] رساندم او را [[برکت]] داده و [[فرزندان]] او را زیاد خواهم کرد؛ [[قبیله]] بزرگ که عبارت از [[قبیله]] [[عرب]] است - از [[نسل]] او خواهد بود و او را بزرگ خواهم گرداند؛ به سبب این که [[محمد]]{{صل}} و [[دوازده امام]]، که اوصیای [[محمد]]{{صل}} هستند را از [[نسل]] او پدید خواهم آورد.  
«در [[تورات]] - در پاراش لخلخا، فصل ۱ از [[آیه]] ۲۰ از سفر [[تکوین]] از قول [[خداوند]] به [[ابراهیم خلیل]] - آمده است: در خصوص [[اسماعیل]] به تو شنواندم و [[اجابت]] کردم و او را [[برکت]] دادم و نسلش را مثل [[خاک]] - زیاد کردم به وسیله [[محمد]] و [[دوازده امام]]، و امتی [[عظیم]] از وی به وجود خواهم آورد. [[خداوند]] [[جلیل]]، پس از این که هفده [[بشارت]] به [[حضرت]] [[خلیل]]{{ع}} داد - چنانکه در [[پاداش]] مذکور مسطور است - [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بعد از استماع [[بشارت]] مذکور، به [[سجده]] افتاد و تمنا کرد: کاش [[اسماعیل]] در حضور تو زیست کند. پس [[خداوند]] عالم فرمود: دعای تو را در [[حق]] [[اسماعیل]] به [[اجابت]] رساندم او را [[برکت]] داده و [[فرزندان]] او را زیاد خواهم کرد؛ [[قبیله]] بزرگ که عبارت از [[قبیله]] [[عرب]] است - از [[نسل]] او خواهد بود و او را بزرگ خواهم گرداند؛ به سبب این که [[محمد]]{{صل}} و [[دوازده امام]]، که اوصیای [[محمد]]{{صل}} هستند را از [[نسل]] او پدید خواهم آورد.
::::::کلمه عبری (شمعتیخا) به معنی (استمعتک) در [[عربی]] است. یعنی شنوانیدم و [[اجابت]] کردم (مادماد) یعنی [[محمد]]{{صل}} و از نظر عدد - در اعداد [[یهود]] - مثل هم و معادل عدد ۹۲ هستند، (سنیم عاشار) به معنی (اثنی عشر) یعنی [[دوازده امام]] می‌باشد<ref>همان، ص ۸۹.</ref>.
 
کلمه عبری (شمعتیخا) به معنی (استمعتک) در [[عربی]] است. یعنی شنوانیدم و [[اجابت]] کردم (مادماد) یعنی [[محمد]]{{صل}} و از نظر عدد - در اعداد [[یهود]] - مثل هم و معادل عدد ۹۲ هستند، (سنیم عاشار) به معنی (اثنی عشر) یعنی [[دوازده امام]] می‌باشد<ref>همان، ص ۸۹.</ref>.


در [[زبور داود]]: در ترجمه [[فارسی]] [[زبور]] ۳، از [[مزامیر داود]] - که [[چهل]] [[آیه]] است و در آخر [[تورات]] آمده - چنین مطالبی به چشم می‌خورد:
در [[زبور داود]]: در ترجمه [[فارسی]] [[زبور]] ۳، از [[مزامیر داود]] - که [[چهل]] [[آیه]] است و در آخر [[تورات]] آمده - چنین مطالبی به چشم می‌خورد:


[[آیه]] (۹) زیرا که شریران منقطع می‌شوند، اما متوکلان به [[خداوند]]، [[وارث زمین]] خواهند شد.  
[[آیه]] (۹) زیرا که شریران منقطع می‌شوند، اما متوکلان به [[خداوند]]، [[وارث زمین]] خواهند شد.
::::::[[آیه]] (۱۰) و حال، اندک است که شریر نیست می‌شود که هر چند مکانش را استفسار نمایی [[ناپیدا]] خواهد بود.  
 
::::::[[آیه]] (۱۱) اما متواضعان، [[وارث زمین]] شده، از کثرت [[سلامتی]] [[لذت]] می‌برند.  
[[آیه]] (۱۰) و حال، اندک است که شریر نیست می‌شود که هر چند مکانش را استفسار نمایی [[ناپیدا]] خواهد بود.
::::::[[آیه]] (۱۷) چون بازوهای شریران شکسته می‌شود و [[خداوند]] صدیقان را تکیه‌گاه است.  
 
::::::[[آیه]] (۱۸) [[خداوند]] روزهای [[صالحان]] را می‌داند و [[میراث]] ایشان، ابدی خواهد شد.  
[[آیه]] (۱۱) اما متواضعان، [[وارث زمین]] شده، از کثرت [[سلامتی]] [[لذت]] می‌برند.
::::::[[آیه]] (۱۹) زیرا متبرکان [[وارث زمین]] خواهند شد اما ملعونان وی ([[خداوند]]) منقطع خواهند شد.  
 
::::::[[آیه]] (۲۲) [[خداوند]] [[عدالت]] را [[دوست]] می‌دارد و مقدسان خود را وا نمی‌گذارد؛ تا ابد محفوظ می‌شوند در حالی که ذریه شریران منقطع است.  
[[آیه]] (۱۷) چون بازوهای شریران شکسته می‌شود و [[خداوند]] صدیقان را تکیه‌گاه است.
::::::[[آیه]] (۲۹) [[صالحان]] وارد [[زمین]] شده‌ ابداً در آن ساکن خواهند بود.  
 
::::::[[آیه]] (۳۰) [[برهان]] [[صدیق]] به [[حکمت]]، [[متکلم]] خواهد بود و زبانش به [[حکم]] گویاست.  
[[آیه]] (۱۸) [[خداوند]] روزهای [[صالحان]] را می‌داند و [[میراث]] ایشان، ابدی خواهد شد.
::::::[[آیه]] (۳۱) [[شریعت]] [[خدا]] در قلبش بوده قدم‌هایش نخواهد لغزید<ref>همان، ص ۹۰.</ref>؛  
 
[[آیه]] (۱۹) زیرا متبرکان [[وارث زمین]] خواهند شد اما ملعونان وی ([[خداوند]]) منقطع خواهند شد.
 
[[آیه]] (۲۲) [[خداوند]] [[عدالت]] را [[دوست]] می‌دارد و مقدسان خود را وا نمی‌گذارد؛ تا ابد محفوظ می‌شوند در حالی که ذریه شریران منقطع است.
 
[[آیه]] (۲۹) [[صالحان]] وارد [[زمین]] شده‌ ابداً در آن ساکن خواهند بود.
 
[[آیه]] (۳۰) [[برهان]] [[صدیق]] به [[حکمت]]، [[متکلم]] خواهد بود و زبانش به [[حکم]] گویاست.
 
[[آیه]] (۳۱) [[شریعت]] [[خدا]] در قلبش بوده قدم‌هایش نخواهد لغزید<ref>همان، ص ۹۰.</ref>؛  
::::::این [[بشارت]] - کاملاً - مطابق [[آیه]] [[قرآن]] است از آن جا می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و مراد از [[صدیق]] که در [[بشارت]] ۳۰ آمده و صفات او بیان شده بود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. در کتاب [[حقوق]] [[نبی]] فصل ۷ آمده است: و اگر چه تاخیر نماید برایش، [[منتظر]] باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود بلکه جمیع [[امت‌ها]] را نزد خویش جمع می‌کند<ref>سید حسین تقوی، حضرت مهدی{{ع}} از ظهور تا پیروزی، ص ۹۱.</ref>..
::::::این [[بشارت]] - کاملاً - مطابق [[آیه]] [[قرآن]] است از آن جا می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و مراد از [[صدیق]] که در [[بشارت]] ۳۰ آمده و صفات او بیان شده بود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. در کتاب [[حقوق]] [[نبی]] فصل ۷ آمده است: و اگر چه تاخیر نماید برایش، [[منتظر]] باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود بلکه جمیع [[امت‌ها]] را نزد خویش جمع می‌کند<ref>سید حسین تقوی، حضرت مهدی{{ع}} از ظهور تا پیروزی، ص ۹۱.</ref>..


خط ۱۲۶: خط ۱۳۶:
| پاسخ = خانم '''[[زهرا ابراهیمی]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی (مقاله)|نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = خانم '''[[زهرا ابراهیمی]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی (مقاله)|نگاهی به انتظار و ظهور منجی از منظر ادیان توحیدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[قوم]] بنی اسرائیل‌ نیز‌ از‌ سده‌های آغازین [[ظلم و ستم]] تا به حال‌ با‌ بشارت‌های [[انبیاء]]، [[منتظر ظهور]] شکوهمند [[منجی موعود]] به سر برده تا با ظهور‌ خود‌ آنها را به [[برتری]] در‌ جهان‌‌ برساند<ref>مراجعه شود به تاریخ جامع ادیان، تألیف جان بی‌ناس، ترجمه علی اصغر حکمت، چاپ پنجم، ۰۷۳۱، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، (چاپ دوم از‌ ویراسته جدید)، ص ۱۵۵</ref>. مسائل‌ محوری‌ و شکل‌گیری‌ این [[تفکر]] در مستندات [[دینی]] آنها‌ مذکور‌ است.  
«[[قوم]] بنی اسرائیل‌ نیز‌ از‌ سده‌های آغازین [[ظلم و ستم]] تا به حال‌ با‌ بشارت‌های [[انبیاء]]، [[منتظر ظهور]] شکوهمند [[منجی موعود]] به سر برده تا با ظهور‌ خود‌ آنها را به [[برتری]] در‌ جهان‌‌ برساند<ref>مراجعه شود به تاریخ جامع ادیان، تألیف جان بی‌ناس، ترجمه علی اصغر حکمت، چاپ پنجم، ۰۷۳۱، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، (چاپ دوم از‌ ویراسته جدید)، ص ۱۵۵</ref>. مسائل‌ محوری‌ و شکل‌گیری‌ این [[تفکر]] در مستندات [[دینی]] آنها‌ مذکور‌ است.
::::::کلمه [[مسیح]] در [[دین یهود]] مبتنی بر عقایدی است که محور‌ آن‌ [[ظهور]] فردی‌ است به نام مسیح‌ (که گرفته شده از‌ واژه (Mashiah) یعنی تدعین (مسح) شده‌‌ است‌. کلمه عبری (Mashiah) یعنی مسح اشیاء یا افراد با روغن [[مقدس]] در زمان‌‌ مناسب‌ برای رسیدن به اهداف مقدس‌. علاوه‌ بر‌ اینها این کلمه‌ در‌ مورد افرادی نیز به‌ کار‌ می‌رود که [[رسالت]] از طرف [[خدا]] را به عهده می‌گیرند<ref>مراجعه شود به قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مسترهاکس، چاپ اول، اساطیر، ۷۷۳۱، ص‌ ۳۰۸-۲۰۸</ref>. (یعنی فقط شامل‌ پادشاهان‌ یا‌ کشیش‌های والامقام نیست) این واژه در‌ مورد‌ نجات‌دهنده‌ای که‌ در‌ آخر‌ الزمان [[ظهور]] خواهد کرد‌ نیز به کار رفته و [[حکومت]] آرمانی [[منجی موعود]] را دربر گرفته است<ref>مراجعه شود به واژه‌های فرهنگ یهود، مترجمین:نصرت نصرت‌آبادی، منشه امیر‌، ابینوعم‌ شبتای، اوراهام‌ شماس، ساسون بلوم، ناشر انجمن جوامع یهودی، تل آویو، اسرائیل، چاپ اورشلیم، ۷۷۹۱ ص ۶۱۲.</ref>. این طرز تلقی‌ خاص‌ برگرفته از [[اعتقاد]] [[یهود]] بوده است‌ که‌، نجات‌ نهایی‌ بنی‌ [[اسرائیل]] به عهده فردی‌ از [[خاندان]] سلطنتی [[داوود]] خواهد بود و به وسیله او این [[نجات]] محقق خواهد شد و بنابر اعتقاد‌ یهودیان‌، او‌ پسری از نسل‌ [[داوود]] که [[بهترین]] فرد‌ تدهین‌ شده‌ پروردگار‌ است‌ خواهد‌ بود<ref>مراجعه شود به تاریخ جامع ادیان، تألیف جان بی ناس، ترجمه علی اصغر‌ حکمت‌، چاپ پنجم، ۰۷۳۱، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ص ۲۵۵</ref>. و این کلمه به‌ معنای اخیر، یعنی آرزوی [[نجات]] [[جامعه]] و [[امید]] به رهایی [[انسان]] و [[منجی موعود]] تغییر یافت.  
 
::::::ماشیح‌ (Mashiah) [[اندیشه]] [[مدینه فاضله]] را در‌ ذهن‌ می‌پروراند<ref>مراجعه شود به واژهای فرهنگ یهود، مترجمین: نصرت نصرت‌آبادی، منشه‌ امیر‌، ابینوعم شبتای، اورهام‌ شماس، ساسون بلوم، ناشر انجمن جوامع یهودی، تل‌آویو، اسرائیل، چاپ ‌اورشلیم، ۷۷۹۱ ص ۸۳</ref> و [[بهشت]] از دست رفته را متذکر می‌شود که با [[ظهور]] او [[انسان]] می‌تواند آن عصر از دست رفته‌ را بازسازی کند. علاوه بر‌ آن‌ این واژه، جامعه‌ای تکامل‌یافته‌ را‌ در ذهن مجسم‌ می‌کند که حتی در آن [[بهشت]] گمشده نیز هرگز وجود نداشته است، یعنی در واقع‌ دنیای جدیدی توسط او شکل می‌گیرد که بر پایه احقاق [[حقوق]] از‌ دست‌ رفته‌ کسانی است که مورد [[ظلم و ستم]] واقع شده‌اند.  
کلمه [[مسیح]] در [[دین یهود]] مبتنی بر عقایدی است که محور‌ آن‌ [[ظهور]] فردی‌ است به نام مسیح‌ (که گرفته شده از‌ واژه (Mashiah) یعنی تدعین (مسح) شده‌‌ است‌. کلمه عبری (Mashiah) یعنی مسح اشیاء یا افراد با روغن [[مقدس]] در زمان‌‌ مناسب‌ برای رسیدن به اهداف مقدس‌. علاوه‌ بر‌ اینها این کلمه‌ در‌ مورد افرادی نیز به‌ کار‌ می‌رود که [[رسالت]] از طرف [[خدا]] را به عهده می‌گیرند<ref>مراجعه شود به قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مسترهاکس، چاپ اول، اساطیر، ۷۷۳۱، ص‌ ۳۰۸-۲۰۸</ref>. (یعنی فقط شامل‌ پادشاهان‌ یا‌ کشیش‌های والامقام نیست) این واژه در‌ مورد‌ نجات‌دهنده‌ای که‌ در‌ آخر‌ الزمان [[ظهور]] خواهد کرد‌ نیز به کار رفته و [[حکومت]] آرمانی [[منجی موعود]] را دربر گرفته است<ref>مراجعه شود به واژه‌های فرهنگ یهود، مترجمین:نصرت نصرت‌آبادی، منشه امیر‌، ابینوعم‌ شبتای، اوراهام‌ شماس، ساسون بلوم، ناشر انجمن جوامع یهودی، تل آویو، اسرائیل، چاپ اورشلیم، ۷۷۹۱ ص ۶۱۲.</ref>. این طرز تلقی‌ خاص‌ برگرفته از [[اعتقاد]] [[یهود]] بوده است‌ که‌، نجات‌ نهایی‌ بنی‌ [[اسرائیل]] به عهده فردی‌ از [[خاندان]] سلطنتی [[داوود]] خواهد بود و به وسیله او این [[نجات]] محقق خواهد شد و بنابر اعتقاد‌ یهودیان‌، او‌ پسری از نسل‌ [[داوود]] که [[بهترین]] فرد‌ تدهین‌ شده‌ پروردگار‌ است‌ خواهد‌ بود<ref>مراجعه شود به تاریخ جامع ادیان، تألیف جان بی ناس، ترجمه علی اصغر‌ حکمت‌، چاپ پنجم، ۰۷۳۱، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ص ۲۵۵</ref>. و این کلمه به‌ معنای اخیر، یعنی آرزوی [[نجات]] [[جامعه]] و [[امید]] به رهایی [[انسان]] و [[منجی موعود]] تغییر یافت.
::::::[[انتظار]] [[مسیح]] اساسا برگرفته از [[تفکر]] [[یهودی]] است. [[یهودیان]] در زمان‌های گذشته‌ به [[دلیل]] نگرانی از وضع موجود، گذشته خود را‌ مورد‌ توجه قرار‌ می‌دادند و در واقع آنها پس از اولین ویرانی [[شهر]] [[بیت المقدس]] [[منتظر ظهور]] [[رهبری]] قدرتمند و فاتح بوده‌اند‌ که [[قدرت]] و [[عظمت]] این [[قوم]] را که به [[اعتقاد]] خودشان در‌ تورات‌ قوم‌‌ [[خداوند]] نامیده شدند به عصر درخشان [[داوود]] و [[سلیمان]] برگرداند. ماشیح‌ (Mashiah) همان طور که گذشت [[لقب]] [[پادشاهان]] ‌‌بنی‌ [[اسرائیل]] بود و بر اساس‌ [[اعتقادات]] پیشینیان [[یهود]]، هرگاه فردی در حضور جمع توسط‌ پیامبران‌ با‌ روغن‌ مقدسی مسح می‌شد در واقع با این روش آن فرد به عنوان فرد مقدس‌ برای قوم‌ محسوب می‌گردید که این کلمه بعدها برای شخصیت آرمانی [[یهود]] به‌ کار رفت و بعد از‌ این‌ اطلاق، [[بنی اسرائیل]] [[منتظر]] [[پادشاه]] آرمانی خود بودند و به آن، عشق‌ می‌ورزیدند.  
 
::::::در تلمود به [[مأموریت]] [[ماشیح]] اشاره شده و آمده است: "انبیای [[بنی اسرائیل]] به‌ کرات به "روزهای آخر" (که هنوز‌ فرانرسیده است) به عنوان دورانی که در آن‌ [[عظمت]] ملی [[یهود]] به آخرین حد اعتلای خود خواهد رسید، اشاره کرده‌اند، این‌ [[امید]] به یک [[آینده]] [[نورانی]] و مشحون از [[سعادت]] در [[دل]] [[عامه]] [[مردم]] سخت‌ جایگزین‌ شد‌، و با گذشت زمان نه فقط شدت پیدا کرد، بلکه رؤیاهای‌ شگفت‌انگیزی را نیز که در [[جهان]] [[آینده]]، تحقق خواهد یافت، دربرگرفت. این‌ [[آینده]] درخشان و با شکوه، در اطراف شخصیت‌ ماشیح‌ (تدهین شده، با روغن‌ مسح [[مقدس]]) که از جانب [[خداوند]] [[مأموریت]] خواهد داشت تا این دوران تازه و پر از شگفتی‌ها را آغاز کند، تمرکز خواهد یافت"<ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف راب دکتر، ا، کهن، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا‌، ۰۵۳۱‌، ص‌ ۱۵۳</ref>.
ماشیح‌ (Mashiah) [[اندیشه]] [[مدینه فاضله]] را در‌ ذهن‌ می‌پروراند<ref>مراجعه شود به واژهای فرهنگ یهود، مترجمین: نصرت نصرت‌آبادی، منشه‌ امیر‌، ابینوعم شبتای، اورهام‌ شماس، ساسون بلوم، ناشر انجمن جوامع یهودی، تل‌آویو، اسرائیل، چاپ ‌اورشلیم، ۷۷۹۱ ص ۸۳</ref> و [[بهشت]] از دست رفته را متذکر می‌شود که با [[ظهور]] او [[انسان]] می‌تواند آن عصر از دست رفته‌ را بازسازی کند. علاوه بر‌ آن‌ این واژه، جامعه‌ای تکامل‌یافته‌ را‌ در ذهن مجسم‌ می‌کند که حتی در آن [[بهشت]] گمشده نیز هرگز وجود نداشته است، یعنی در واقع‌ دنیای جدیدی توسط او شکل می‌گیرد که بر پایه احقاق [[حقوق]] از‌ دست‌ رفته‌ کسانی است که مورد [[ظلم و ستم]] واقع شده‌اند.
 
[[انتظار]] [[مسیح]] اساسا برگرفته از [[تفکر]] [[یهودی]] است. [[یهودیان]] در زمان‌های گذشته‌ به [[دلیل]] نگرانی از وضع موجود، گذشته خود را‌ مورد‌ توجه قرار‌ می‌دادند و در واقع آنها پس از اولین ویرانی [[شهر]] [[بیت المقدس]] [[منتظر ظهور]] [[رهبری]] قدرتمند و فاتح بوده‌اند‌ که [[قدرت]] و [[عظمت]] این [[قوم]] را که به [[اعتقاد]] خودشان در‌ تورات‌ قوم‌‌ [[خداوند]] نامیده شدند به عصر درخشان [[داوود]] و [[سلیمان]] برگرداند. ماشیح‌ (Mashiah) همان طور که گذشت [[لقب]] [[پادشاهان]] ‌‌بنی‌ [[اسرائیل]] بود و بر اساس‌ [[اعتقادات]] پیشینیان [[یهود]]، هرگاه فردی در حضور جمع توسط‌ پیامبران‌ با‌ روغن‌ مقدسی مسح می‌شد در واقع با این روش آن فرد به عنوان فرد مقدس‌ برای قوم‌ محسوب می‌گردید که این کلمه بعدها برای شخصیت آرمانی [[یهود]] به‌ کار رفت و بعد از‌ این‌ اطلاق، [[بنی اسرائیل]] [[منتظر]] [[پادشاه]] آرمانی خود بودند و به آن، عشق‌ می‌ورزیدند.
 
در تلمود به [[مأموریت]] [[ماشیح]] اشاره شده و آمده است: "انبیای [[بنی اسرائیل]] به‌ کرات به "روزهای آخر" (که هنوز‌ فرانرسیده است) به عنوان دورانی که در آن‌ [[عظمت]] ملی [[یهود]] به آخرین حد اعتلای خود خواهد رسید، اشاره کرده‌اند، این‌ [[امید]] به یک [[آینده]] [[نورانی]] و مشحون از [[سعادت]] در [[دل]] [[عامه]] [[مردم]] سخت‌ جایگزین‌ شد‌، و با گذشت زمان نه فقط شدت پیدا کرد، بلکه رؤیاهای‌ شگفت‌انگیزی را نیز که در [[جهان]] [[آینده]]، تحقق خواهد یافت، دربرگرفت. این‌ [[آینده]] درخشان و با شکوه، در اطراف شخصیت‌ ماشیح‌ (تدهین شده، با روغن‌ مسح [[مقدس]]) که از جانب [[خداوند]] [[مأموریت]] خواهد داشت تا این دوران تازه و پر از شگفتی‌ها را آغاز کند، تمرکز خواهد یافت"<ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف راب دکتر، ا، کهن، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا‌، ۰۵۳۱‌، ص‌ ۱۵۳</ref>.


مهم‌ترین مژده ظهور‌ مسیح‌ در‌ کتاب [[اشعیای نبی]] آمده است‌: "نهالی‌ از‌ تنه یسا ([[پدر]] [[داوود]]) بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت‌ و [[روح]] [[خداوند]] بر او قرار خواهد گرفت، یعنی [[روح]] حکمت‌ و فهم‌ و روح‌‌ [[مشورت]] و قوت و [[روح]] [[معرفت]] و [[ترس]] از [[خداوند]]. خوشی‌ او‌ در [[ترس]] [[خداوند]] خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود [[داوری]] نخواهد کرد و بر وفق سمع‌ گوش‌های خویش تنبیه نخواهد‌ نمود‌. بلکه‌ [[مسکینان]] را به [[عدالت]] [[داوری]] خواهد کرد و به جهت مظلومان‌ [[زمین]]، به [[راستی]] [[حکم]] خواهد نمود. [[جهان]] را به عصای‌ دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب‌های‌ خود‌ خواهد‌ کشت، کمربند کمرش [[عدالت]] خواهد بود و کمربند میانش [[امانت]]، گرگ با‌ بره‌ سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل‌ کوچک آنها‌ را‌ خواهد‌ راند. گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم‌ خواهند خوابید‌ و شیر‌ مثل‌ گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره، بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از‌ شیر‌ بازداشته‌ شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت و در تمامی کوه [[مقدس]] من‌ ضرر‌ و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان‌ از [[معرفت خداوند]] پر خواهد بود، مثل‌ آبهایی‌ که‌ دریا را می‌پوشاند"<ref>کتاب مقدس، انتشارات ایلام، چاپ دوم، ۹۹۹۱، اشعیاء ۱۱:۱-۹ ص ۴۹۷‌</ref>.
مهم‌ترین مژده ظهور‌ مسیح‌ در‌ کتاب [[اشعیای نبی]] آمده است‌: "نهالی‌ از‌ تنه یسا ([[پدر]] [[داوود]]) بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت‌ و [[روح]] [[خداوند]] بر او قرار خواهد گرفت، یعنی [[روح]] حکمت‌ و فهم‌ و روح‌‌ [[مشورت]] و قوت و [[روح]] [[معرفت]] و [[ترس]] از [[خداوند]]. خوشی‌ او‌ در [[ترس]] [[خداوند]] خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود [[داوری]] نخواهد کرد و بر وفق سمع‌ گوش‌های خویش تنبیه نخواهد‌ نمود‌. بلکه‌ [[مسکینان]] را به [[عدالت]] [[داوری]] خواهد کرد و به جهت مظلومان‌ [[زمین]]، به [[راستی]] [[حکم]] خواهد نمود. [[جهان]] را به عصای‌ دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب‌های‌ خود‌ خواهد‌ کشت، کمربند کمرش [[عدالت]] خواهد بود و کمربند میانش [[امانت]]، گرگ با‌ بره‌ سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل‌ کوچک آنها‌ را‌ خواهد‌ راند. گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم‌ خواهند خوابید‌ و شیر‌ مثل‌ گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره، بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از‌ شیر‌ بازداشته‌ شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت و در تمامی کوه [[مقدس]] من‌ ضرر‌ و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان‌ از [[معرفت خداوند]] پر خواهد بود، مثل‌ آبهایی‌ که‌ دریا را می‌پوشاند"<ref>کتاب مقدس، انتشارات ایلام، چاپ دوم، ۹۹۹۱، اشعیاء ۱۱:۱-۹ ص ۴۹۷‌</ref>.


[[شور و هیجان]] [[انتظار]] [[پادشاه]] آرمانی در [[تاریخ]] پر از التهاب یهودیت‌ فراوان‌ به چشم می‌خورد [[یهودیان]] در طول اعصار گذشته تمام [[مصائب]] و [[سختی‌ها]] و آوارگی‌ها را‌ با‌ امید‌ آمدن منجی‌ موعود‌ متحمل‌ شده‌اند و [[باور]] شخصیت آرمانی به زمان‌های سخت و محنت‌بار برمی‌گردد و در همین دوره‌ها شکوفا می‌شود و باور‌ مسیح‌ به‌ عنوان یکی از پاسخ‌های ممکن برای نجات‌ مطرح می‌شود.  
[[شور و هیجان]] [[انتظار]] [[پادشاه]] آرمانی در [[تاریخ]] پر از التهاب یهودیت‌ فراوان‌ به چشم می‌خورد [[یهودیان]] در طول اعصار گذشته تمام [[مصائب]] و [[سختی‌ها]] و آوارگی‌ها را‌ با‌ امید‌ آمدن منجی‌ موعود‌ متحمل‌ شده‌اند و [[باور]] شخصیت آرمانی به زمان‌های سخت و محنت‌بار برمی‌گردد و در همین دوره‌ها شکوفا می‌شود و باور‌ مسیح‌ به‌ عنوان یکی از پاسخ‌های ممکن برای نجات‌ مطرح می‌شود.
::::::در این خصوص‌ آمده‌ است: "این نکته که [[ماشیح]] دورانی از [[صلح]] پایدار و بی‌زوال و [[شادمانی]] و [[خرسندی]] را در سراسر جهان‌ پدید‌ خواهد آورد، بالطبع تأکید شده است...". در [[جهان]] کنونی، [[انسان]] بنایی را‌ می‌سازد‌ و دیگری آن را فرسوده می‌کند. کسی نهالی‌ را‌ می‌نشاند‌، و دیگری میوه آن را می‌خورد". اما درباره جهان‌ [[آینده]] مکتوب است: "آنها بنا نخواهند کرد تا دیگری در آن ساکن شود‌، و (درخت‌) غرس نخواهند کرد تا دیگری‌‌ (میوه آن را‌) بخورد‌... زحمت‌ بیهوده نخواهند کشید...". ([[صفنیا]]، ۳:۹ تنحو ما‌ نوح‌، ۹۱) بیش از همه [[ملت‌ها]]، [[ملت]] [[اسرائیل]] با [[ظهور]] [[ماشیح]] خوشبخت خواهد‌ شد‌ و [[ظلم]] و جوری‌ که از جهانیان متعدی‌ [[تحمل]] کرده است پایان‌ خواهد‌ یافت و به [[مقام]] [[عالی]] که‌ خداوند‌ برایش مقدر کرده است خواهد رسید"<ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن‌، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ۰۶۳-۹۵۳</ref>.
 
در این خصوص‌ آمده‌ است: "این نکته که [[ماشیح]] دورانی از [[صلح]] پایدار و بی‌زوال و [[شادمانی]] و [[خرسندی]] را در سراسر جهان‌ پدید‌ خواهد آورد، بالطبع تأکید شده است...". در [[جهان]] کنونی، [[انسان]] بنایی را‌ می‌سازد‌ و دیگری آن را فرسوده می‌کند. کسی نهالی‌ را‌ می‌نشاند‌، و دیگری میوه آن را می‌خورد". اما درباره جهان‌ [[آینده]] مکتوب است: "آنها بنا نخواهند کرد تا دیگری در آن ساکن شود‌، و (درخت‌) غرس نخواهند کرد تا دیگری‌‌ (میوه آن را‌) بخورد‌... زحمت‌ بیهوده نخواهند کشید...". ([[صفنیا]]، ۳:۹ تنحو ما‌ نوح‌، ۹۱) بیش از همه [[ملت‌ها]]، [[ملت]] [[اسرائیل]] با [[ظهور]] [[ماشیح]] خوشبخت خواهد‌ شد‌ و [[ظلم]] و جوری‌ که از جهانیان متعدی‌ [[تحمل]] کرده است پایان‌ خواهد‌ یافت و به [[مقام]] [[عالی]] که‌ خداوند‌ برایش مقدر کرده است خواهد رسید"<ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن‌، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ۰۶۳-۹۵۳</ref>.
 
به نظر می‌رسد که با اولین ویرانی‌ معبد‌ [[سلیمان]] و [[تبعید]] و بازگشت به سرزمین‌ خود‌ توسط‌ کوروش در واقع‌ علاقمندی‌ به آینده‌ای کامیاب شدت‌ یافت‌، اما این گرایش به‌ خاط [[نجات]] در همان زمان نیز منجر به [[یأس]] گردید‌ زیرا‌ که [[آزار]] و [[شکنجه]] شدید فرمانروای سلوکیه‌ در‌ [[سوریه]] از‌ موارد‌ ناامیدی‌ آنها بود و نیز پیروزی‌ مکابیان در طول زمان‌ از موجبات [[یأس]] محسوب گردید. [[دلیل]] دیگری که این نگرانی و یأس‌ را‌ تشدید نمود به‌ سال ۰۷-۵۶‌ میلادی‌ برمی‌گردد‌. دورانی‌ که‌ [[یهودیان]] علیه حکومت‌ ظالمانه‌ [[روم]] شورش‌ کردند و باعث ویرانی مجدد معبد دوم [[سلیمان]] گردید و [[شورش]] بعدی آنها هم عامل‌ دیگری‌ در‌ این‌ زمینه به شمار آمد تا آنها امید‌ به‌ ظهور‌ منجی‌ را‌ مربوط‌ به [[آخرت]] تلقی‌ نمایند به هرحال تمام این [[شورش‌ها]] برگرفته از [[امید]] به [[رستگاری]] نهایی توسط [[مسیح موعود]] شکل می‌گرفت. [[اندیشه]] [[انتظار]] [[مسیح]] که به سال‌های ۲۲۰ پیش از میلاد تا سال ۷۰ میلادی برمی‌گردد دارای اشکال مختلفی بود و از مشغولیات‌ ذهنی‌ و [[معنوی]] مجالس حاکی بود. این [[اندیشه]] از امیدهای [[دنیوی]] به [[آینده]] [[سیاسی]] مطلوب همانند [[شکست]] [[حکومت]] بیگانه و رهایی از یوغ‌ آنها، تجدید [[حکومت]] [[خاندان]] [[داوود]] و ایجاد همبستگی پس از‌ تبعید‌، بازگشت و بازسازی‌ معبد ویران شده [[سلیمان]] و از طرح [[مکاشفه]] [[پیامبران بنی اسرائیل]] از جمله: به وجود آمدن‌ عصر [[جدید]]، [[ظهور]] [[حکومت]] آسمانی و احیای‌ اموات‌ را در بر می‌گیرند. ایجاد‌ تغییرات‌‌ اساسی که نقش اصلی این تغییرات می‌توانست بر عهده یک [[رهبر]] یا فردی از نسل‌ سلطنتی [[داوود]] یا موجودی مافوق [[بشر]] باشد.
 
[[مسیح]] در‌ یهودیت‌ به دو شکل ترسیم‌ شده‌ بود. یکی [[مسیحی]] که فردی تدهین شده بود از [[کاهنان]] و دیگری [[مسیحی]] از [[نسل]] [[داوود]]. بنا به [[اعتقاد]] [[یهودیان]] [[قبل از ظهور]] [[مسیح]]، اتفاقات زیادی صورت می‌پذیرد از جمله بلایای‌ کیهانی‌ و آشوب‌های [[اجتماعی]] که بیانگر آن است که [[ظلم و ستم]] همه جا را فراخواهد گرفت و [[ظالمان]] بر [[جهان]] مسلط خواهند شد که بنابراین، هرزمان [[مصیبت‌ها]] و نابسامانی‌ها در بین [[مردم]] [[یهود]] شدت‌ می‌یافت‌ شاید به‌‌ نوعی نشانگر [[علائم ظهور]] [[مسیح]] تلقی می‌گردید و خبر از [[ظهور]] قریب الوقوع [[مسیح]] می‌داد. در تأیید این‌ موضوع آمده است "[[زمان ظهور]] [[ماشیح]] به واسطه بروز ناراحتی‌های سیاسی‌‌ که‌ به‌ جنگ‌های سخت منجر خواهد گردید، مشخص خواهد شد. هروقت ببینی که‌ [[دولت‌ها]] با هم به [[جنگ]] می‌پردازند‌، ‌‌منتظر‌ قدوم [[ماشیح]] باش"<ref>گنجینه‌ای‌ از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ص‌ ۵۵۳</ref>.
 
اما [[بعد از ظهور]] [[ماشیح]] وضع [[دنیا]] کاملا تغییر کرده‌ و به‌ صلح‌ جاویدان می‌رسد. در کتاب‌های [[اشعیای نبی]] باب‌های ۲ و ۱۱ [[آیات]] (۲-۴) [[دنیایی]] آرام و آرمانی زیر نظر حاکمی‌‌ از [[نسل]] [[داوود]] را ترسیم می‌کند در کتاب میکاه [[نبی]] باب ۴ [[آیه]] ۴ از‌ [[آرامش]] و سکون در زمین‌ در‌ عصر [[مسیح]] سخن به زبان می‌آورد و بیان می‌دارد که در آن زمان، هرکسی در زیر درخت انجیر خود [[زندگی]] می‌کند. ارمیای [[نبی]] نیز در کتاب خود، [[آینده]] [[قوم]] را ترسیم‌ کرده و اشاره به فردی از [[نسل]] [[داوود]] می‌نماید که خواهد آمد و [[عدالت]] را برقرار می‌نماید و قوم‌ به‌ [[صلح]] و [[آرامش]] می‌رسد و به مباحث [[اخلاقی]] نیز در این زمینه اشاره می‌نماید.


به نظر می‌رسد که با اولین ویرانی‌ معبد‌ [[سلیمان]] و [[تبعید]] و بازگشت به سرزمین‌ خود‌ توسط‌ کوروش در واقع‌ علاقمندی‌ به آینده‌ای کامیاب شدت‌ یافت‌، اما این گرایش به‌ خاط [[نجات]] در همان زمان نیز منجر به [[یأس]] گردید‌ زیرا‌ که [[آزار]] و [[شکنجه]] شدید فرمانروای سلوکیه‌ در‌ [[سوریه]] از‌ موارد‌ ناامیدی‌ آنها بود و نیز پیروزی‌ مکابیان در طول زمان‌ از موجبات [[یأس]] محسوب گردید. [[دلیل]] دیگری که این نگرانی و یأس‌ را‌ تشدید نمود به‌ سال ۰۷-۵۶‌ میلادی‌ برمی‌گردد‌. دورانی‌ که‌ [[یهودیان]] علیه حکومت‌ ظالمانه‌ [[روم]] شورش‌ کردند و باعث ویرانی مجدد معبد دوم [[سلیمان]] گردید و [[شورش]] بعدی آنها هم عامل‌ دیگری‌ در‌ این‌ زمینه به شمار آمد تا آنها امید‌ به‌ ظهور‌ منجی‌ را‌ مربوط‌ به [[آخرت]] تلقی‌ نمایند به هرحال تمام این [[شورش‌ها]] برگرفته از [[امید]] به [[رستگاری]] نهایی توسط [[مسیح موعود]] شکل می‌گرفت. [[اندیشه]] [[انتظار]] [[مسیح]] که به سال‌های ۲۲۰ پیش از میلاد تا سال ۷۰ میلادی برمی‌گردد دارای اشکال مختلفی بود و از مشغولیات‌ ذهنی‌ و [[معنوی]] مجالس حاکی بود. این [[اندیشه]] از امیدهای [[دنیوی]] به [[آینده]] [[سیاسی]] مطلوب همانند [[شکست]] [[حکومت]] بیگانه و رهایی از یوغ‌ آنها، تجدید [[حکومت]] [[خاندان]] [[داوود]] و ایجاد همبستگی پس از‌ تبعید‌، بازگشت و بازسازی‌ معبد ویران شده [[سلیمان]] و از طرح [[مکاشفه]] [[پیامبران بنی اسرائیل]] از جمله: به وجود آمدن‌ عصر [[جدید]]، [[ظهور]] [[حکومت]] آسمانی و احیای‌ اموات‌ را در بر می‌گیرند. ایجاد‌ تغییرات‌‌ اساسی که نقش اصلی این تغییرات می‌توانست بر عهده یک [[رهبر]] یا فردی از نسل‌ سلطنتی [[داوود]] یا موجودی مافوق [[بشر]] باشد.
[[اشعیای نبی]] در باب ۲۵ ([[آیات]] ۳۱-۵۱) [[منجی]] را تعبیر به خدمتگزار رنجدیده [[خداوند]] می‌نماید که انسان‌ها‌ را‌ از گناهانش [[پاک]] می‌سازد.
::::::[[مسیح]] در‌ یهودیت‌ به دو شکل ترسیم‌ شده‌ بود. یکی [[مسیحی]] که فردی تدهین شده بود از [[کاهنان]] و دیگری [[مسیحی]] از [[نسل]] [[داوود]]. بنا به [[اعتقاد]] [[یهودیان]] [[قبل از ظهور]] [[مسیح]]، اتفاقات زیادی صورت می‌پذیرد از جمله بلایای‌ کیهانی‌ و آشوب‌های [[اجتماعی]] که بیانگر آن است که [[ظلم و ستم]] همه جا را فراخواهد گرفت و [[ظالمان]] بر [[جهان]] مسلط خواهند شد که بنابراین، هرزمان [[مصیبت‌ها]] و نابسامانی‌ها در بین [[مردم]] [[یهود]] شدت‌ می‌یافت‌ شاید به‌‌ نوعی نشانگر [[علائم ظهور]] [[مسیح]] تلقی می‌گردید و خبر از [[ظهور]] قریب الوقوع [[مسیح]] می‌داد. در تأیید این‌ موضوع آمده است "[[زمان ظهور]] [[ماشیح]] به واسطه بروز ناراحتی‌های سیاسی‌‌ که‌ به‌ جنگ‌های سخت منجر خواهد گردید، مشخص خواهد شد. هروقت ببینی که‌ [[دولت‌ها]] با هم به [[جنگ]] می‌پردازند‌، ‌‌منتظر‌ قدوم [[ماشیح]] باش"<ref>گنجینه‌ای‌ از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن، ترجمه امیر فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ص‌ ۵۵۳</ref>.


اما [[بعد از ظهور]] [[ماشیح]] وضع [[دنیا]] کاملا تغییر کرده‌ و به‌ صلح‌ جاویدان می‌رسد. در کتاب‌های [[اشعیای نبی]] باب‌های ۲ و ۱۱ [[آیات]] (۲-۴) [[دنیایی]] آرام و آرمانی زیر نظر حاکمی‌‌ از [[نسل]] [[داوود]] را ترسیم می‌کند در کتاب میکاه [[نبی]] باب ۴ [[آیه]] ۴ از‌ [[آرامش]] و سکون در زمین‌ در‌ عصر [[مسیح]] سخن به زبان می‌آورد و بیان می‌دارد که در آن زمان، هرکسی در زیر درخت انجیر خود [[زندگی]] می‌کند. ارمیای [[نبی]] نیز در کتاب خود، [[آینده]] [[قوم]] را ترسیم‌ کرده و اشاره به فردی از [[نسل]] [[داوود]] می‌نماید که خواهد آمد و [[عدالت]] را برقرار می‌نماید و قوم‌ به‌ [[صلح]] و [[آرامش]] می‌رسد و به مباحث [[اخلاقی]] نیز در این زمینه اشاره می‌نماید.
در کتاب [[مزامیر]] در مزمور ۲۷ ([[آیات]] ۶-۴۱) مشخصات [[پادشاه]] و [[منجی موعود]] را بیان‌ نموده و برقراری [[آرامش]] و [[صلح]] در آن زمان را شرح داده است‌ و متذکر‌ شده است که با آمدن چنین فردی [[عدالت]] برقرار خواهد شد و طغیانگری و زورمداری و [[ظلم و ستم]] دیگر، مصداق نمی‌یابد. از نشانه‌های [[آرامش]] در زمان [[ماشیح]] آمده است: "[[صلح]] جاویدان در‌ سراسر‌ طبیعت‌ حکمفرما خواهد شد. گرگ با‌ بره‌ سکونت‌ خواهد داشت و پلنگ با بزغاله‌ خواهد خوابید و...". (اشعیاء ۱۱:۶، ۷ و ۸) <ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن‌، ترجمه‌ امیر‌ فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ص‌ ۸۵۳. </ref> و در مزمورهای ۲ ([[آیات]] ۶ و ۷) و مزمور ۵۴ [[اعمال]] و [[رفتار]] خود نموده و [[عقوبت]] اعمالشان را‌ یادآوری‌ می‌نماید‌. به طور کلی مطالبی که‌ در این مزمورها‌ بیان‌ گردیده است حاوی مضامین ذیل است:
::::::[[اشعیای نبی]] در باب ۲۵ ([[آیات]] ۳۱-۵۱) [[منجی]] را تعبیر به خدمتگزار رنجدیده [[خداوند]] می‌نماید که انسان‌ها‌ را‌ از گناهانش [[پاک]] می‌سازد.
::::::در کتاب [[مزامیر]] در مزمور ۲۷ ([[آیات]] ۶-۴۱) مشخصات [[پادشاه]] و [[منجی موعود]] را بیان‌ نموده و برقراری [[آرامش]] و [[صلح]] در آن زمان را شرح داده است‌ و متذکر‌ شده است که با آمدن چنین فردی [[عدالت]] برقرار خواهد شد و طغیانگری و زورمداری و [[ظلم و ستم]] دیگر، مصداق نمی‌یابد. از نشانه‌های [[آرامش]] در زمان [[ماشیح]] آمده است: "[[صلح]] جاویدان در‌ سراسر‌ طبیعت‌ حکمفرما خواهد شد. گرگ با‌ بره‌ سکونت‌ خواهد داشت و پلنگ با بزغاله‌ خواهد خوابید و...". (اشعیاء ۱۱:۶، ۷ و ۸) <ref>گنجینه‌ای از تلمود، تألیف دکتر راب، ا، کهن‌، ترجمه‌ امیر‌ فریدون گرگانی، چاپخانه زیبا، ۰۵۳۱، ص‌ ۸۵۳. </ref> و در مزمورهای ۲ ([[آیات]] ۶ و ۷) و مزمور ۵۴ [[اعمال]] و [[رفتار]] خود نموده و [[عقوبت]] اعمالشان را‌ یادآوری‌ می‌نماید‌. به طور کلی مطالبی که‌ در این مزمورها‌ بیان‌ گردیده است حاوی مضامین ذیل است:
#[[ظهور منجی]]
#[[ظهور منجی]]
#[[حمایت]] از [[نیکان]] و از بین رفتن [[ستمگران]]
#[[حمایت]] از [[نیکان]] و از بین رفتن [[ستمگران]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش