پرش به محتوا

دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۸: خط ۶۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛}}
{{جمع شدن|۶. آیت‌الله شریعتمدار جزایری؛}}
[[پرونده:76355353737.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
آیت‌الله '''[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری]]''' در مقاله ''«[[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]»'' در این باره گفته است:
::::::«باید از دیدگاه عقل‌ این‌ موضوع ‌بررسی‌ شود که ‌آیا مانعی در علم‌ گسترده فرابشری [[امام‌]]{{ع}} وجود دارد؟ و عقل‌ چه‌ مانعی‌ را در وجود این‌ علم‌ درک‌ می‌کند؟ عقل‌ این‌ گونه‌ علم‌ و خبررسانی‌ را محال‌ نمی‌داند و مانعی‌ را در دارا بودن‌ آن‌ تصوّر نمی‌کند. بلکه بالعکس اگر این‌ علم‌ گسترده‌ و فراگیر نبود، ادعای‌ رهبری‌ امّت‌ اثر نداشت‌ و چگونه‌ کسی‌ که‌ آگاهی‌ به‌ حال‌ مردم‌ ندارد، می‌تواند سعادت‌ دنیا و آخرت‌ آنان‌ را تأمین‌ و تضمین‌ نماید. این‌ موضوع‌ با چند دلیل‌ به‌ اثبات‌ می‌رسد.
:::::*'''دلیل اول: [[نبوت]] و [[امامت]] رهبری الهی است‌''': [[نبوت‌]] و [[امامت‌]]، منصب‌ الهی‌ است‌ و مردم‌ هیچ‌ گونه‌ مداخله‌ای‌ در آن‌ نمی‌کنند. [[امام‌]]{{ع}} باید از دیگران‌ در کمالات‌ افضل‌ باشد. در حقیقت‌ ملاک‌ گزینش‌ [[امام‌]]{{ع}}، برتر بودن‌ او از دیگران‌ در تمام‌ صفات‌ است‌. و اگر در افراد جامعه‌ای‌ که‌ [[امام‌]]{{ع}} در آن‌ زندگی‌ می‌کند، کسی‌یافت‌ شود که‌ از [[امام‌]]{{ع}} فضیلت‌ بیشتری‌ دارد، او سزاوار [[امامت]] ‌است‌. افضل‌ بودن‌ [[امام‌]]{{ع}} در یک‌ چیز و در یک‌ مورد نیست، بلکه‌ در تمام‌ صفات‌ و جهات ‌است؛ یکی‌ از فضیلت‌ها که‌ امام‌ باید رتبة‌ بالای‌ آن‌ را داشته‌ باشد، دانش‌ و آگاهی‌ است‌. امام‌ باید از تمام‌ افراد بشر داناتر و دانشمندتر باشد، چنان‌ که‌ همانند او در افراد جامعه ‌یافت‌ نشود. اگر کسی‌ در میان‌ مردم‌ هم‌سان‌ در دانش‌ با [[امام‌]]{{ع}} پیدا شود، رسیدن‌ منصب‌ [[امامت‌]] به‌ هر کدام‌ از آنان‌ مساوی‌ است‌ و محروم‌ شدن‌ یکی‌ از آنان‌ از این‌ منصب‌ ستم‌ در حق‌ اوست‌. در هیچ‌ زمانی‌ برای‌ [[امام‌]]{{ع}} همتایی‌ نخواهد بود که‌ دانش‌ گسترده‌ و فراگیری‌ چون‌ او داشته‌ باشد. آن‌ دانش‌ نه‌ با وسایل‌ عادی، بلکه‌ از راه‌ غیرعادی‌ و الهی‌ یافت‌ می‌شود، و چون‌ از دانش‌ بی‌ انتهای‌ خدا سرچشمه‌ می‌گیرد و فیضی‌ از دریای‌ ژرف‌ فیض‌ بخش‌ او است‌، گسترده‌ است‌ و به‌ هر چیزی‌ تعلق‌ می‌گیرد، زیرا خداوند فیاض‌ مطلق‌ است‌ و بخشش‌ او پایان‌ ندارد. پس‌ دانش‌ را که‌ خداوند به‌ [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام‌]]{{ع}} می‌بخشد، به‌ زمان ‌و یا حالتی‌ اختصاص ‌ندارد.
:::::*'''دلیل دوم: رهبری‌ [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام‌]]{{ع}} برای‌ تمام‌ افراد بشر''': [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام‌]]{{ع}} برای‌ راهنمایی‌ تمام‌ افراد بشر با وجود اختلاف‌ زبان‌، طبیعت، رنگ، گسترش‌ زمین‌، پراکنده‌ بودن‌ مردم‌ از یکدیگر و بسیاری‌ از جهت‌های‌ مختلف‌ که‌ مردم‌ را از هم‌ دور می‌کند، باید سخن‌ تمامی‌ آنان‌ را بشنود و با آنان‌ سخن‌ بگوید، آن‌ گاه‌ تمامی‌ افراد را در اجرای‌ عدالت‌ و احکام‌ خدا برابر بداند و از حال‌ آنان‌ با خبر باشد؛ این‌ گونه‌ اطلاع ‌و خبر داشتن‌ از مردم‌ را، انسان‌ عادی‌ نمی‌تواند و فقط‌ انسانی‌ این‌ ویژگی‌ را دار است‌ که ‌از دانش ‌گستردة ‌خدادادی ‌بهره ‌می‌برد. [[امام‌]]{{ع}} باید از دورترین‌ جاهای‌ زمین‌ که‌ مردم‌ در آن‌ زندگانی‌ می‌کنند باخبر باشد تا درد و رنج‌ آنان‌ را دریابد و اگر نماینده‌ای‌ را به‌ آن‌ جاها گسیل‌ کرد، در هر زمان‌ از او باخبر باشد تا مبادا او در مقام‌ خود بر مردم‌ ستم ‌کند. اگر [[امام‌]]{{ع}} مانند دیگر افراد عادی‌ در زمان‌ قدیم‌، پس‌ از گذشت‌ ماه‌ها و سال‌ها از اخبار دور دست‌ خبرگیری‌ کند و یا با وسایل‌ متعارف‌ آن‌ زمان‌ با فاصله‌های‌ زمانی‌ بسیار از حال‌ دیگران‌ با خبر گردد، ستم‌ زمین‌ را فرا می‌گیرد و فساد بر جامعه‌ استیلا می‌یابد و هدف‌ و غرضی‌ که‌ در فرستادن‌ [[پیامبر]]{{صل}} و انتخاب‌ [[امام‌]]{{ع}} از راهنمایی‌ و هدایت‌ مردم‌ است، به ‌دست‌ نخواهد آمد و نیک‌بختی‌ دنیا و آخرت‌ مردم‌ بر رغم‌ وجود [[امام‌]]{{ع}} تأمین‌ نخواهد شد.
:::::*'''دلیل سوم : خلافت‌ [[امام‌]]{{ع}}''': [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} ، خلیفه ‌و جانشین ‌خدا در زمین ‌هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً}}﴾}}<ref>و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم؛ سوره بقره، آیه:۳۰.</ref> و جانشین‌ او [[حضرت‌ آدم‌]]{{ع}} بود که‌ پیامبر خدا است‌ و تمام‌ پیامبران‌ جانشینان ‌خدا اند. جانشینی‌ [[پیامبر]{{صل}} واسطه‌ بودن‌ او است‌ میان‌ مردم‌ و خدا و فیض‌ رسانی‌ از طرف‌ خدا او است‌. چون‌ پس‌ از آفرینش‌ جهان ‌، خداوند خواست‌ جهانیان‌ او را بشناسند تا با او ارتباط‌ برقرار کنند ـ و با چشم‌ دیدن‌ او ممکن‌ نبود ـ و نمی‌شد که‌ ذات‌ خود را آشکار کند تا او را ببینند، افرادی‌ از بشر را برگزید و آنان‌ را مظهر صفات‌ خویش‌ قرار داد تا صفات ‌او را بنمایانند و نقش ‌واسطه ‌را ایفا کنند. یکی‌ از صفات‌ خدا علم‌ او به‌ هر چیز و در هر حال‌ است‌، و چون‌ [[پیامبر]]{{صل}} مظهر صفات‌ خدا است‌ باید در دانش‌ و آگاهی‌ وسیع‌ نیز مظهر خدا باشد. بر مظهر نبودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} در علم‌ دلیلی‌ وجود ندارد، بلکه‌ همان‌ دلیل‌ بر خلافت‌ و جانشینی‌ که‌ مظهر بودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} در تمام‌ صفات‌ است، علم‌ خدایی‌ را نیز برای‌ او ثابت‌ می‌کند. روشن‌ است‌ که‌ مقصود از مظهر صفات‌ بودن، همانندی‌ [[پیامبر]]{{صل}} و خدا در تمام ‌صفات‌ از جهت‌ چگونگی‌ و مقدار نیست‌؛ زیرا این‌ باور شرک‌ است، بلکه‌ مقصود این‌ است‌که‌ خداوند بهره سرشاری‌ از علم‌ و دانش‌ خود را به‌ پیامبران‌ داده، که‌ دیگر مردم‌ از آن‌ بی‌بهره‌ هستند و علمی‌ را که‌ خداوند به‌ پیامبران‌ داده، افراد عادی‌ بشر به ‌آن ‌دسترسی ‌ندارند. پس‌ از ثبوت‌ این‌ دانش‌ خدایی‌ برای‌ پیامبران ‌، همین‌ علم‌ برای‌ [[امام‌]]{{ع}} نیز ثابت ‌می‌شود؛ زیرا امامت، خلافت‌ نبوت‌ و [[امام‌]]{{ع}} جانشین‌ [[پیامبر]]{{صل}} است‌ و تمام‌ ویژگی‌های‌ رهبری ‌[[پیامبر]]{{صل}} را [[امام‌]]{{ع}} نیز دارد به‌ جز صفات‌ ویژه [[پیامبر]]، مانند؛ [[وحی‌]].
:::::*'''دلیل چهارم: لازمه عصمت [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام‌]]{{ع}}''': از باورهای‌ شیعیان‌ درباره [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام‌{{ع}}]]، عصمت‌ و محفوظ‌ بودن‌ از گناه‌، اشتباه‌، سهو، نسیان‌ و غفلت‌ است‌ که‌ در تمام‌ مدت‌ عمر خود در یک‌ لحظه‌ و در یک‌ بار نیز خطا، اشتباه‌ و گناه‌ از او سر نمی‌زند. معصوم‌ بودن‌ از گناه‌ و خطا، در تمام‌ لحظه‌های‌ عمر و برخوردهای‌ زندگانی ‌، زمانی ‌تحقق‌ می‌‌یابد که‌ دانش‌ و آگاهی‌ فراگیر شود و به‌ هر چیزی‌ در هر حال‌ علم‌ داشته‌ باشد و اگر یک‌ مورد را نداند، مقام‌ عصمت‌ را نمی‌‌یابد، زیرا آن‌ چه‌ با عصمت‌ سازگار نیست ‌گناه‌ و اشتباه‌ و... از نادانی‌ و جهل‌ است‌ و کسی‌ که‌ از مصالح‌ و مفاسد واقعی‌ باخبر است ‌، گناه‌ و اشتباه‌ نمی‌کند. پس‌ معصوم‌ بودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام{{ع}}]]، دانش‌ و آگاهی‌ او را به‌ تمام‌ مصالح‌ و مفاسد و حقایق‌ اشیاء در هر حالی‌ نیاز دارد.
:::::*'''دلیل پنجم: ضرورت علم یک سفیر و شهید از احوال مردم''': در بسیاری‌ از آیات‌ قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌ [[پیامبر]]{{صل}} شاهد و گواه‌ بر امت‌ است‌ و چون ‌شاهد بودن‌ و گواهی‌ دادن، دانش‌ و آگاهی‌ را در هر حالی‌ لازم‌ دارد، پس‌ [[پیامبر]]{{صل}} باید به ‌تمام‌ احوال‌ امت‌ از ظاهر و باطن‌ و افعال‌ آنان‌ آگاه‌ باشد تا بتواند در روز قیامت‌ شاهد و گواهیشان‌ باشد، زیرا اگر چنین‌ دانشی‌ را نداشت ‌، نمی‌تواند شهادت‌ و گواهی‌ را درباره آنان‌ ادا کند. نمونه‌ای‌ از آیات‌ قرآن‌ که‌ شاهد و گواه‌ بودن‌ [[پیامبر]]{{صل}} را بر امت‌ بیان‌ کرده، چنین‌است‌: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا}}﴾}}؛<ref>و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا}}﴾}}<ref>و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه:۱۵۹.</ref>؛{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ}}﴾}}<ref>و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم؛ سوره مائده،  آیه: ۱۱۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}﴾}} <ref>تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. چنان‌ که‌ عقل‌ نه‌ فقط‌ مانعی‌ در امکان‌ این‌ علم‌ ندارد بلکه‌ وجود آن‌ را در پیامبر و امام‌ لازم‌ می‌داند؛ سوره حج، آیه:۷۸.</ref> بزرگی‌ و عظمت‌ این ‌دانش‌ سبب‌ نپذیرفتن‌ آن‌ نمی‌شود و چنین‌ باوری‌ غلو و زیاده‌ روی‌ نیست ‌، زیرا اگر [[امام]]{{ع}} ‌دارای‌ این‌ ویژگی‌ نباشد و گستره‌ دانش‌ او همانند دیگر افراد عادی‌ باشد، سزاوار [[امامت‌]] و رهبری‌ نخواهد بود و گزینش‌ وی‌ برای‌ امامت‌ و بی‌ بهره‌ کردن‌ دیگران ‌از آن ‌، ستم ‌در حق‌ دیگران ‌خواهد بود. اگر [[امامت‌]] را منصب‌ خدایی‌ بدانیم‌ و آن‌ را خلافت‌ و جانشینی‌ از طرف‌ خدا بپنداریم‌ و [[امام‌]]{{ع}} را بیان‌ کننده‌ و مظهر صفات‌ الهی‌ بدانیم‌، باور دانش‌ وسیع‌ او را زیاده‌ روی‌ و غلوّ نمی‌پنداریم‌ و آن‌ را از لوازم‌ مقام‌ [[امامت‌]] می‌شمریم‌»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/2300 مقاله امام حسین و علم شهادت]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛}}
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]]
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
خط ۸۰: خط ۹۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛}}
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛}}
[[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
[[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۸۸: خط ۹۹:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛}}
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده]]]]
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
خط ۹۷: خط ۱۰۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}}
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}}
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۰۶: خط ۱۱۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛}}
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛}}
[[پرونده:11786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد فائز باقری|باقری]]]]
[[پرونده:11786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد فائز باقری|باقری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:  
خط ۱۲۱: خط ۱۳۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۱. حجج الاسلام و المسلمین اعرابی و بخارایی‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۱۲. حجج الاسلام و المسلمین اعرابی و بخارایی‌زاده؛}}
[[پرونده:11117.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام حسین اعرابی]]]]
[[پرونده:11117.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام حسین اعرابی]]]]
حجج الاسلام و المسلمین '''[[غلام حسین اعرابی]]''' و دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در مقاله ''«[[علم غیب امامان در آینه عقل (مقاله)|علم غیب امامان در آینه عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجج الاسلام و المسلمین '''[[غلام حسین اعرابی]]''' و دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در مقاله ''«[[علم غیب امامان در آینه عقل (مقاله)|علم غیب امامان در آینه عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
خط ۱۴۹: خط ۱۶۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}}
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛}}
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی|لطیفی]]]]
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی|لطیفی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)| علم غیب معصوم]]»'' در این باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)| علم غیب معصوم]]»'' در این باره گفته است:
خط ۱۵۶: خط ۱۶۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین  بهدار؛}}
{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین  بهدار؛}}
[[پرونده:11169.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد رضا بهدار|بهدار]]]]
[[پرونده:11169.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد رضا بهدار|بهدار]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا بهدار]]''' در مقاله ''«[[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا بهدار]]''' در مقاله ''«[[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۶۲: خط ۱۷۳:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛}}
{{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛}}
[[پرونده:11754.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین واعظی|واعظی]]]]
[[پرونده:11754.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین واعظی|واعظی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۷۰: خط ۱۸۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}}
{{جمع شدن|۱۶. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}}
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]]
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:  
خط ۱۷۶: خط ۱۸۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۶. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
{{جمع شدن|۱۷. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)| علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)| علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۸۶: خط ۱۹۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۷. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛}}
{{جمع شدن|۱۸. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛}}
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن  (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن  (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۰۳: خط ۲۱۴:
  {{پایان جمع شدن}}
  {{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۸. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛}}
{{جمع شدن|۱۹. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛}}
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف]]]]
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف]]]]
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۲۰۹: خط ۲۲۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۹. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۲۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]] (پدیدآورنده)]]
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]] (پدیدآورنده)]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۱۵: خط ۲۲۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۰. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۲۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]]
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]]
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)| علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)| علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۲۳: خط ۲۳۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۱. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛}}
{{جمع شدن|۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛}}
[[پرونده:11969.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جواد رنجبر|رنجبر]]]]
[[پرونده:11969.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جواد رنجبر|رنجبر]]]]
آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
خط ۲۲۹: خط ۲۴۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۲. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۲۳. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
خط ۲۳۷: خط ۲۴۸:
::::::'''ج. افاضه خداوند''': خداوند فیاض مطلق است و بر کسانی‌ که قابلیت کامل دارند باید افاضه کند و إلّا لازم می‌آید که  محتاج و بخیل باشد. آنچه را که علت مفیضه افاضه می‌کند اثر واحد و مطلق است اما استعداد و قابلیت گیرندگان فیض مختلف است که یکی فیض را نمی‌پذیرد یکی اندکی قبول نموده و دیگری همه را قبول می‌کند مانند نور آفتاب که یک نور است ولی اجسام در نور گیری و استفاده از آن مختلف است. از آیه ۲۴ سوره تکویر نیز می‌توان به این دلیل عقلی که همان افاضه خداوند است پی‌برد زیرا در این آیه آمده است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}﴾}} <ref>تکویر، ۲۴،و او در (رساندن) وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد.</ref> که چه مرجع ضمیر خداوند باشد یا [[پیامبر]]{{صل}} در هر صورت مطلب قابل اثبات است زیرا در صورت اول معنا این می‌شود که خداوند بر غیب بخیل نیست و بر افراد قابل افاضه می‌کند و در صورت دوم مطلوب به صورت جالب‌تر استفاده می‌شود زیرا ثابت می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} [[علم غیب]] دارد و الابخل معنا نداشت چون باید علم غیبی داشته باشد تا بگوئیم بخیل هست یا نیست.
::::::'''ج. افاضه خداوند''': خداوند فیاض مطلق است و بر کسانی‌ که قابلیت کامل دارند باید افاضه کند و إلّا لازم می‌آید که  محتاج و بخیل باشد. آنچه را که علت مفیضه افاضه می‌کند اثر واحد و مطلق است اما استعداد و قابلیت گیرندگان فیض مختلف است که یکی فیض را نمی‌پذیرد یکی اندکی قبول نموده و دیگری همه را قبول می‌کند مانند نور آفتاب که یک نور است ولی اجسام در نور گیری و استفاده از آن مختلف است. از آیه ۲۴ سوره تکویر نیز می‌توان به این دلیل عقلی که همان افاضه خداوند است پی‌برد زیرا در این آیه آمده است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}﴾}} <ref>تکویر، ۲۴،و او در (رساندن) وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد.</ref> که چه مرجع ضمیر خداوند باشد یا [[پیامبر]]{{صل}} در هر صورت مطلب قابل اثبات است زیرا در صورت اول معنا این می‌شود که خداوند بر غیب بخیل نیست و بر افراد قابل افاضه می‌کند و در صورت دوم مطلوب به صورت جالب‌تر استفاده می‌شود زیرا ثابت می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} [[علم غیب]] دارد و الابخل معنا نداشت چون باید علم غیبی داشته باشد تا بگوئیم بخیل هست یا نیست.
::::::'''د. افضلیت''': مرحوم [[مفید]] می‌فرماید: واجب است امام{{ع}} افضل از رعیت باشد چون امام{{ع}} از نظر فضائل یا مساوی با رعیت یا ناقص‌تر از آنها است یا افضل از آنها است و تحت این حکم داخل می‌شود که امام{{ع}} از نظر علم باید افضل باشد که همین درست است زیرا صورت اول ترجیح بلامرجح و صورت دوم باعث مقدم شدن مفضول "ناقص در کمالات" بر فاضل "کامل در کمالات" می‌شود. [[امام علی|علی]]{{ع}} در موارد زیادی از غیب خبر داده و این مرتبه برای هیچ یک از صحابه حاصل نشده سپس حتماً [[امام علی|علی]]{{ع}} از آنها افضل است مانند خبر دادن از کشته شدن ذوالثدیه. دلیل [[امامت]] عین دلیل نبوت است بنابراین امام{{ع}} باید به عنوان قائم مقام [[پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون بجز وحی دارای صفات کمال مانند شجاعت و کرم و عفت و صدق و عدل تدبیر و عقل و حکمت باشد و همچنین باید أکمل و أفضل از غیر خودش باشد تا بتواند آنها را هدایت نموده و مردم نیز در یادگیری و استکمال مطیع او باشند وگرنه نیابت محقق نشده و نقض غرض می‌گردد.
::::::'''د. افضلیت''': مرحوم [[مفید]] می‌فرماید: واجب است امام{{ع}} افضل از رعیت باشد چون امام{{ع}} از نظر فضائل یا مساوی با رعیت یا ناقص‌تر از آنها است یا افضل از آنها است و تحت این حکم داخل می‌شود که امام{{ع}} از نظر علم باید افضل باشد که همین درست است زیرا صورت اول ترجیح بلامرجح و صورت دوم باعث مقدم شدن مفضول "ناقص در کمالات" بر فاضل "کامل در کمالات" می‌شود. [[امام علی|علی]]{{ع}} در موارد زیادی از غیب خبر داده و این مرتبه برای هیچ یک از صحابه حاصل نشده سپس حتماً [[امام علی|علی]]{{ع}} از آنها افضل است مانند خبر دادن از کشته شدن ذوالثدیه. دلیل [[امامت]] عین دلیل نبوت است بنابراین امام{{ع}} باید به عنوان قائم مقام [[پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون بجز وحی دارای صفات کمال مانند شجاعت و کرم و عفت و صدق و عدل تدبیر و عقل و حکمت باشد و همچنین باید أکمل و أفضل از غیر خودش باشد تا بتواند آنها را هدایت نموده و مردم نیز در یادگیری و استکمال مطیع او باشند وگرنه نیابت محقق نشده و نقض غرض می‌گردد.
::::::'''اشکال''': برهان افضلیت، علم ائمه{{عم}} به احکام را ثابت می‌کند نه [[علم غیب]] را بنابر این اگر ائمه{{عم}} در علم به احکام و حلال و حرام از سائرین افضل باشد کافیست.
::::::'''اشکال''': برهان افضلیت، علم [[ائمه]]{{عم}} به احکام را ثابت می‌کند نه [[علم غیب]] را بنابر این اگر [[ائمه]]{{عم}} در علم به احکام و حلال و حرام از سائرین افضل باشد کافیست.
::::::'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی درفقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای ائمه{{عم}} مرتبه‌ای از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی امام{{ع}} همان چیز را نداند امام{{ع}} نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت {{عربی|اندازه=155%|"کل واحد من اهل زمانه"}} و {{عربی|اندازه=155%|"کل فن من الفنون"}} در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود اینست که ائمه{{عم}} باید از تک تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل [[علم غیب]] شده و علم ائمه{{عم}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به‌وضوح استفاده می‌شود که [[علم غیب]] از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی امام{{ع}} نباید بی بهره باشد پس امام{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی بهره باشد.»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۳۶ - ۴۰.</ref>.
::::::'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی درفقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای [[ائمه]]{{عم}} مرتبه‌ای از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی امام{{ع}} همان چیز را نداند امام{{ع}} نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت {{عربی|اندازه=150%|"کل واحد من اهل زمانه"}} و {{عربی|اندازه=150%|"کل فن من الفنون"}} در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود اینست که [[ائمه]]{{عم}} باید از تک تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل [[علم غیب]] شده و علم ائمه{{عم}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به‌وضوح استفاده می‌شود که [[علم غیب]] از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی امام{{ع}} نباید بی بهره باشد پس [[امام]]{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی بهره باشد.»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۳۶ - ۴۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۳. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛}}
{{جمع شدن|۲۴. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛}}
[[پرونده:1907.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[گل‌افشان پارسانسب]]]]
[[پرونده:1907.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[گل‌افشان پارسانسب]]]]
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۵۱: خط ۲۶۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.}}
{{جمع شدن|۲۵. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11811.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید انیس‌الحسن نقوی|نقوی]]]]
::::::آقای '''[[سید انیس‌الحسن نقوی|نقوی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی خود با عنوان ''«[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)| علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::«'''دلیل عقلی بر [[علم غیب]] [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}}''':
::::::'''دلیل اول''': ضرورت [[امام]]{{ع}} بدیهی است و عقل آن ضرورت را درک می‌کند و از دلیل ضرورت [[امام]]{{ع}} و نصب [[امام]]{{ع}}، علم خدادادی ([[غیب]]) ثابت می‌شود زیرا [[امام]]{{ع}} تمام مقامات [[پیامبر]]{{صل}} جز [[وحی]] را دارد. در این مورد [[علامه حلی]] در کشف المراد استدلال خوبی ذکر کرده‌اند. واجب است امام{{ع}} افضل از رعیت خودش باشد چون [[امام]]{{ع}} یا با رعیت مساوی است یا کمتر از رعیت است و یا افضل است. افضل بودن [[امام]]{{ع}} مطلوب و ادعای ما است و مساوی بودن محال است چون در صورت مساوات محال است که بر دیگران مقام شود و به وسیله [[امامت]] ترجیح داشته باشد. و کمتر بودن هم محال است چون عقلا قبیح است مفضول بر فاضل متقدم شود و به همین مطلب آیه شریفه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}﴾}}<ref>بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی "حق" رهنمون باشد؟ بگو خداوند به "حق" رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟، سوره مبارکه یونس، آیه ۳۵.</ref> .<ref>الامام یحب أن یکون أفضل من رعیته لاته اما ان یکون مساو بالهم او انقص منهم او أفضل و الثالث هو المطلوب و الأول محال لأنه مع التساوی یستحیل ترجیحه علی غیره بالامامة، و الثانی ایضا محال لأن المفضول یقبح عقلا تقدیمه علی الفاضل و یدل علیه ایضا قوله تعالی: "أفمن یهدی إلی الحق أحق أن یتبع أن " یهدی إلا أن یهدی قا لکم کیف تحکمون". "و یدخل تحت هذا الحکم کون الامام افضل فی العلم و الدین". علامه حلی، کشف المراد، قم، نشر اسلامی، چاپ و ۱۴۱۷.</ref>
::::::'''دلیل دوم محفوظ‌تر بودن امامان{{ع}} از فریب خوردن''': اگر درون مردم برای [[امام]]{{ع}} آشکار باشد و پنهانی ما را نداند ممکن است مومن را از منافق و سالم را از بیمار تمیز ندهد، چرا که هده ظاهری آراسته داشته و از خود شوق و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان می‌دهند. در چنین جانی چه چیز مانع از آن می‌شود که امام{{ع}} فریب آن حسن ظاهری را نخورد و به خاطر اعتماد بر آن زیبایی فریبنده خود را در خطر و دیگران را در مهلکه نیندازد.
::::::'''دلیل سوم ضرورت علم یکی سفیر و شهید از احوال مردم''': [[پیامبر]]{{ع}} و امامان{{ع}} سفیران خداوند و امانت‌داران او در میان مردم و شهدای بر ایشان‌اند حال می‌پرسیم چگونه کسی چیزی از اموال مردم نمی‌داند و نسبت به اعمال آنها و آنچه در درون‌شان می‌گذرد معرفتی ندارد گواه مردم و سفیر در میان و امین بر ایشان باشد»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)| علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۳۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa49979 وبگاه اسلام کوئست]»  در این‌باره گفته‌اند:
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa49979 وبگاه اسلام کوئست]»  در این‌باره گفته‌اند:
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش