اقسام آزادی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان منبع جامع}} +{{پایان منبع جامع}})) |
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
#[[آزادی]] [[مذهب]] و [[دین]]: به موجب این آزادی، هر فرد [[حق]] دارد که در امور مذهبی و دینی دارای عقیده یا فاقد عقیده باشد و عقیده خود را اظهار کند و [[تعلیم]] دهد. | #[[آزادی]] [[مذهب]] و [[دین]]: به موجب این آزادی، هر فرد [[حق]] دارد که در امور مذهبی و دینی دارای عقیده یا فاقد عقیده باشد و عقیده خود را اظهار کند و [[تعلیم]] دهد. | ||
*'''آزادیهای [[مدنی]]'''<ref>اصطلاح «آزادی مدنی» بیشتر در علم سیاست رایج است، اما در علم حقوق بیشتر از آزادیهای عمومی تعبیر میشود. و چه بسا آن را معادل آزادیهای فردی میگیرند، برای مثال دکتر لنگرودی مینویسد: «آزادیهای عمومی، مجموع آزادیهای فردی و آزادیهایی که برای دستجات اجتماعی شناخته شده است که محور صلاحیت دولت و حکومت است، آزادیهای عمومی در معنای اخص خود مرادف آزادیهای فردی است». (ترمینولوژی حقوق، ص۳۰-۳۳) در این تعریف آزادیهای فردی به معنای آزادیهای عمومی (مدنی) تفسیر شده است؛ لکن تأمل در معنا و قلمرو آن دو خطای این تفسیر را نشان میدهد، چرا که همانطوری که گفته شد، اولاً، آزادیهای فردی به لحاظ تأکید بر فردیت و شخص واحد است؛ اما آزادیهای مدنی به لحاظ عضویت در اجتماع و جمع خاص است؛ ثانیاً، غایت آزادیهای فردی تحصیل آزادی و کمال مطلوب فرد واحد است، ولی غایت بعضی آزادیهای مدنی به غایت جمعگرانه است و چه بسا ممکن است که فرد واحدی به دلیل غایت جمعی از آزادی و غایت خود چشمپوشی کند. آربلاستر در این باره مینویسد: «منظور از آزادی فرد معمولاً آزادی شخصی است، در این جا نیز مانند مفهوم فرد، تأکید بر شخص انسانی واحد است؛ اما اگر افراد بخواهند گروههای همفکر تشکیل دهند و به صورت دستهجمعی عمل کنند، به چیزی بیش از آزادی فرد نیاز خواهند داشت. در این صورت باید حقوقی نیز برای تشکیل سازمانهای سیاسی و اتحادیههای کارگری داشته باشند و بالاخره در بیان عقاید خود و انتشار روزنامه نیز آزاد باشند. این قبیل آزادیها را نباید با آزادیهای فردی یکسان پنداشت» (لیبرالیسم غرب، ص۸۷).</ref> | *'''آزادیهای [[مدنی]]'''<ref>اصطلاح «آزادی مدنی» بیشتر در علم سیاست رایج است، اما در علم حقوق بیشتر از آزادیهای عمومی تعبیر میشود. و چه بسا آن را معادل آزادیهای فردی میگیرند، برای مثال دکتر لنگرودی مینویسد: «آزادیهای عمومی، مجموع آزادیهای فردی و آزادیهایی که برای دستجات اجتماعی شناخته شده است که محور صلاحیت دولت و حکومت است، آزادیهای عمومی در معنای اخص خود مرادف آزادیهای فردی است». (ترمینولوژی حقوق، ص۳۰-۳۳) در این تعریف آزادیهای فردی به معنای آزادیهای عمومی (مدنی) تفسیر شده است؛ لکن تأمل در معنا و قلمرو آن دو خطای این تفسیر را نشان میدهد، چرا که همانطوری که گفته شد، اولاً، آزادیهای فردی به لحاظ تأکید بر فردیت و شخص واحد است؛ اما آزادیهای مدنی به لحاظ عضویت در اجتماع و جمع خاص است؛ ثانیاً، غایت آزادیهای فردی تحصیل آزادی و کمال مطلوب فرد واحد است، ولی غایت بعضی آزادیهای مدنی به غایت جمعگرانه است و چه بسا ممکن است که فرد واحدی به دلیل غایت جمعی از آزادی و غایت خود چشمپوشی کند. آربلاستر در این باره مینویسد: «منظور از آزادی فرد معمولاً آزادی شخصی است، در این جا نیز مانند مفهوم فرد، تأکید بر شخص انسانی واحد است؛ اما اگر افراد بخواهند گروههای همفکر تشکیل دهند و به صورت دستهجمعی عمل کنند، به چیزی بیش از آزادی فرد نیاز خواهند داشت. در این صورت باید حقوقی نیز برای تشکیل سازمانهای سیاسی و اتحادیههای کارگری داشته باشند و بالاخره در بیان عقاید خود و انتشار روزنامه نیز آزاد باشند. این قبیل آزادیها را نباید با آزادیهای فردی یکسان پنداشت» (لیبرالیسم غرب، ص۸۷).</ref> | ||
آزادیهای پیشین متعلق به [[انسان]]، از حیث [[انسانیت]] و فردیت او بود؛ در کنار آنها، آزادیهای دیگری وجود دارد که انسان به لحاظ عضویت در [[اجتماع]] و به اصطلاح “شهروندی”، واجد آن میشود و دیگران از جمله [[دولت]]، نه تنها ملزم به رعایت آن، بلکه [[مکلف]] به تأمین و تحقق آن هستند؛ به دیگر سخن، آزادیهای [[مدنی]] حمایتهای قانونی از [[شهروندان]] در مقابل [[حکومت]] است؛ لذا از این اصطلاح بیشتر [[حقوق]] شهروندان در برابر دولت به [[ذهن]] متبادر میشود. | |||
چنانکه آستین رنی مینویسد: آزادیهای مدنی به مفهومی عبارتند از حمایتهای قانونی از افراد، [[عقاید]] و [[اموال]] در برابر دخالت مستبدانه حکومت<ref>حکومت، ص۴۸۴.</ref>. کلایمرودی و دیگران در تعریف [[آزادی]] مدنی نوشتهاند: اصطلاح آزادی مدنی به آن معنا که اکثراً به کار میرود، معنایش آزادی فردی در مورد [[اعمال]] خصوصی، آزادی تملک و کاربرد [[دارایی]]، آزادی عقاید و اعمال مذهبی و [[آزادی بیان]] عقاید میباشد. این آزادیها اشاره ضمنی بر [[حق]] [[دفاع]] در مقابل [[تجاوز]] حکومت یا دستهها و افراد خصوصی دارند... اصطلاح آزادی تقریباً مترادف حقوق مدنی است<ref>آشنایی با علم سیاست، ص۲۳۱.</ref>. | چنانکه آستین رنی مینویسد: آزادیهای مدنی به مفهومی عبارتند از حمایتهای قانونی از افراد، [[عقاید]] و [[اموال]] در برابر دخالت مستبدانه حکومت<ref>حکومت، ص۴۸۴.</ref>. کلایمرودی و دیگران در تعریف [[آزادی]] مدنی نوشتهاند: اصطلاح آزادی مدنی به آن معنا که اکثراً به کار میرود، معنایش آزادی فردی در مورد [[اعمال]] خصوصی، آزادی تملک و کاربرد [[دارایی]]، آزادی عقاید و اعمال مذهبی و [[آزادی بیان]] عقاید میباشد. این آزادیها اشاره ضمنی بر [[حق]] [[دفاع]] در مقابل [[تجاوز]] حکومت یا دستهها و افراد خصوصی دارند... اصطلاح آزادی تقریباً مترادف حقوق مدنی است<ref>آشنایی با علم سیاست، ص۲۳۱.</ref>. |