پرش به محتوا

آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> '
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ')
خط ۷۳: خط ۷۳:


روایاتی نیز دلالت می‌کند که علم، آن چیزی است که در شب و روز حادث می‌شود، در روایتی طولانی ابوبصیر از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کند: که حضرت اموری را به‌عنوان علم خویش بیان کردند، مانند این‌که [[رسول خدا]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} هزار باب علم تعلیم فرمود که از هر بابی هزار باب دیگر باز می‌شد، و نیز نزد ایشان جامعه، [[جفر]] و [[مصحف حضرت زهرا]]{{س}} و علم آنچه بوده و موجود می‌شود تا روز قیامت می‌باشد، لكن فرمودند: اینها علم نیست، علم آن است که شب و روز حادث شده و تدریجاً امور یکی پس از دیگری تا روز قیامت تحقق می‌یابد<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص ۱۷۰، روایت ۱، و ص ۱۷۱، روایت ۳ و ۵.</ref>
روایاتی نیز دلالت می‌کند که علم، آن چیزی است که در شب و روز حادث می‌شود، در روایتی طولانی ابوبصیر از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کند: که حضرت اموری را به‌عنوان علم خویش بیان کردند، مانند این‌که [[رسول خدا]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} هزار باب علم تعلیم فرمود که از هر بابی هزار باب دیگر باز می‌شد، و نیز نزد ایشان جامعه، [[جفر]] و [[مصحف حضرت زهرا]]{{س}} و علم آنچه بوده و موجود می‌شود تا روز قیامت می‌باشد، لكن فرمودند: اینها علم نیست، علم آن است که شب و روز حادث شده و تدریجاً امور یکی پس از دیگری تا روز قیامت تحقق می‌یابد<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص ۱۷۰، روایت ۱، و ص ۱۷۱، روایت ۳ و ۵.</ref>
::::::باتوجه به روایات گوناگون استفاده می‌شود که هریک از [[ائمه]]{{عم}} به جهت وجودشان در این عالم دارای مراتبی طولی می‌باشند مثلاً به جهت داشتن روح اعظم، به تمامی حقایق و واقعیات آگاهی دارند و از این آگاهی و احاطه علمی کمتر در امور جزیی استفاده می‌نمایند، لذا هر وقت بخواهند بدانند با آن حقیقت ارتباط گرفته و از آنجا خبر مطابق با واقع می‌دهند و گاهی شب‌های جمعه چنین اتفاق برای آنان رخ می‌دهد و نوعاً این امر در شبانه روز نسبت به وقایع جزئیه واقع می‌شود، شب‌های قدر نیز این چنین است گاهی وقایع سالانه از آن عالم به واسطه ملک و روح به ایشان عرضه می‌شود مانند: دانشمندی که در رشته‌ای تخصص کامل داشته باشد و کلیات آن علم برایش حاصل باشد، و به جهت اشتغال به امور زندگانی از آن علمش غافل است لکن اگر از مسائل آن علم از او سؤال شود یا مسائل جدیدتری پیش آید، با مراجعه به آگاهی‌های قبلی خود، جواب‌ها را استخراج می‌نماید»<ref>[[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref>.
 
باتوجه به روایات گوناگون استفاده می‌شود که هریک از [[ائمه]]{{عم}} به جهت وجودشان در این عالم دارای مراتبی طولی می‌باشند مثلاً به جهت داشتن روح اعظم، به تمامی حقایق و واقعیات آگاهی دارند و از این آگاهی و احاطه علمی کمتر در امور جزیی استفاده می‌نمایند، لذا هر وقت بخواهند بدانند با آن حقیقت ارتباط گرفته و از آنجا خبر مطابق با واقع می‌دهند و گاهی شب‌های جمعه چنین اتفاق برای آنان رخ می‌دهد و نوعاً این امر در شبانه روز نسبت به وقایع جزئیه واقع می‌شود، شب‌های قدر نیز این چنین است گاهی وقایع سالانه از آن عالم به واسطه ملک و روح به ایشان عرضه می‌شود مانند: دانشمندی که در رشته‌ای تخصص کامل داشته باشد و کلیات آن علم برایش حاصل باشد، و به جهت اشتغال به امور زندگانی از آن علمش غافل است لکن اگر از مسائل آن علم از او سؤال شود یا مسائل جدیدتری پیش آید، با مراجعه به آگاهی‌های قبلی خود، جواب‌ها را استخراج می‌نماید»<ref>[[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۲۳: خط ۲۲۴:


[[امام]]{{ع}} فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. [[محمد بن سلیمان]] عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر رسول خدا{{صل}} نهان بود. [[امام]]{{ع}} فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته می‌‌فرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.</ref>
[[امام]]{{ع}} فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. [[محمد بن سلیمان]] عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر رسول خدا{{صل}} نهان بود. [[امام]]{{ع}} فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته می‌‌فرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.</ref>
::::::در برخی از احادیث معتبر منقول است که در هر شب جمعه، روح مقدس رسول{{صل}} و ارواح مطهر امامان گذشته و روح [[امام زمان]]{{ع}} را رخصت می‌دهند که به آسمان‌ها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی رسند و سپس با سرور فراوان و علوم بی پایان به سوی بدن‌های خود برگردند و نیز اعمال هر یک از امت را از نیکان و بدان در هر صبح و شام و هر هفته و ماه به ایشان عرضه می‌کنند و درها و دیوارها و دره‌ها و کوه‌ها مانع علم ایشان نمی‌شود و آنچه در مشرق و مغرب عالم واقع شود بر آن مطلع می‌گرداند.<ref>[[علامه مجلسی]]، حق الیقین، ص۴۵.</ref>
 
::::::از [[امامان]]{{عم}} روایت شده که علم ایشان هر روز و هر لحظه افزایش می‌یابد. [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمی‌دانست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد.
در برخی از احادیث معتبر منقول است که در هر شب جمعه، روح مقدس رسول{{صل}} و ارواح مطهر امامان گذشته و روح [[امام زمان]]{{ع}} را رخصت می‌دهند که به آسمان‌ها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی رسند و سپس با سرور فراوان و علوم بی پایان به سوی بدن‌های خود برگردند و نیز اعمال هر یک از امت را از نیکان و بدان در هر صبح و شام و هر هفته و ماه به ایشان عرضه می‌کنند و درها و دیوارها و دره‌ها و کوه‌ها مانع علم ایشان نمی‌شود و آنچه در مشرق و مغرب عالم واقع شود بر آن مطلع می‌گرداند.<ref>[[علامه مجلسی]]، حق الیقین، ص۴۵.</ref>
 
از [[امامان]]{{عم}} روایت شده که علم ایشان هر روز و هر لحظه افزایش می‌یابد. [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: آیا برای شما چیزی از علوم هست که رسول خدا آن را نمی‌دانست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: هرگاه علمی به ما دهند اول آن را بر رسول خدا عرضه کنند، سپس بر همه امامان تا به ما برسد.


[[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: چیزی از نزد خداوند بیرون نیاید تا آغاز به [[رسول خدا]]{{صل}} شود و سپس به امیرمؤمنان و پس از آن به یک یک از ماها به ترتیب برسد تا امام بعدی از ما اعلم از امام قبلی نباشد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۰ و ۴۹۱.</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: چیزی از نزد خداوند بیرون نیاید تا آغاز به [[رسول خدا]]{{صل}} شود و سپس به امیرمؤمنان و پس از آن به یک یک از ماها به ترتیب برسد تا امام بعدی از ما اعلم از امام قبلی نباشد.<ref>[[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۰ و ۴۹۱.</ref>
::::::در این جا جای اشکال است که اخبار بسیاری دلالت دارد بر این که [[پیامبر]]{{صل}} همه چیز و همه شرایع و احکام را می‌دانست و همه را به [[امیرالمؤمنین]] آموخت، او همه را به [[امام حسن]]{{ع}} و همچنین هر امامی به امام بعدی آموخته است، پس اگر ایشان همه چیز را می‌دانستند چه چیز می‌ماند که در هر شب و هر روز و هر ساعت برای آنها پدیدار شود. ممکن است از این اعتراض به چند صورت پاسخ گفت:
 
در این جا جای اشکال است که اخبار بسیاری دلالت دارد بر این که [[پیامبر]]{{صل}} همه چیز و همه شرایع و احکام را می‌دانست و همه را به [[امیرالمؤمنین]] آموخت، او همه را به [[امام حسن]]{{ع}} و همچنین هر امامی به امام بعدی آموخته است، پس اگر ایشان همه چیز را می‌دانستند چه چیز می‌ماند که در هر شب و هر روز و هر ساعت برای آنها پدیدار شود. ممکن است از این اعتراض به چند صورت پاسخ گفت:
*علم آن نیست که به شنیدن و کتاب خواندن و حفظ کردن به دست آید، زیرا همه این‌ها تقلیدی است و همانا علم آن است که از طرف خدای سبحان بر قلب افاضه می‌شود و این علم که خدا بی‌واسطه‌ی رسولان و فرشتگان افاضه می‌کند، موجب افزایش ایمان و یقین است.
*علم آن نیست که به شنیدن و کتاب خواندن و حفظ کردن به دست آید، زیرا همه این‌ها تقلیدی است و همانا علم آن است که از طرف خدای سبحان بر قلب افاضه می‌شود و این علم که خدا بی‌واسطه‌ی رسولان و فرشتگان افاضه می‌کند، موجب افزایش ایمان و یقین است.
*خدا به ائمه، تفصیلات علومی را افاضه می‌کند که آن را به طور اجمال و کلی از امام قبلی آموخته‌اند.
*خدا به ائمه، تفصیلات علومی را افاضه می‌کند که آن را به طور اجمال و کلی از امام قبلی آموخته‌اند.
خط ۲۶۴: خط ۲۶۸:
::::::'''سه'''. کامل‌تر از علم [[انبیاء]]{{ع}}، اوصیاء، دانشمندان گذشته بنی اسرائیل، صحف ابراهیم، تورات، انجیل، زبور و الواح موسی؛
::::::'''سه'''. کامل‌تر از علم [[انبیاء]]{{ع}}، اوصیاء، دانشمندان گذشته بنی اسرائیل، صحف ابراهیم، تورات، انجیل، زبور و الواح موسی؛
::::::'''چهار'''. کامل‌تر از علم به پیشامدهای آینده، احوال [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از وفاتش، احوال ذریه [[پیامبر]]{{صل}} و اسم پادشاهانی که در زمین فرمان‌روایی می‌کنند.<ref>مصحف [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}}.</ref>
::::::'''چهار'''. کامل‌تر از علم به پیشامدهای آینده، احوال [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از وفاتش، احوال ذریه [[پیامبر]]{{صل}} و اسم پادشاهانی که در زمین فرمان‌روایی می‌کنند.<ref>مصحف [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}}.</ref>
::::::با همه این حرف‌ها، هنوز این سؤال باقی است که، بالاخره این علم چیست که اگر اضافه نشود، علم [[امام]] تمام می‌شود؟ شرح دهندگان کتاب کافی در این باره احتمال‌های متعددی را مطرح کرده‌اند.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ [[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، [[محسن فیض کاشانی]]، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.</ref> در اینجا احتمالی ذکر می‌شود که بهتر از بقیه به نظر می‌رسد و سازگاری بیشتری با روایات تبیین کننده علم خدای متعال دارد. علم الهی دو گونه است،<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.</ref> قسم اول، علم محتوم و قطعی است که خداوند متعال [[ملائکه]] و [[پیامبر|پیغمبران]]{{ع}} و رسولانش را به آن آگاه ساخته، و از آنها به [[امام]] رسیده است و مقتضای این علم حتما اتفاق می‌افتد و تبدیل و تغییری در آن راه ندارد؛ قسم دوم، علم غیرمحتوم است که خدا به خودش اختصاص داده و احتمال تغییر در آن وجود دارد و هرگاه در آن بداء حاصل شود، خداوند [[امام]] را از آن آگاه می‌سازد و به علم ایشان می‌افزاید.<ref>برای اطلاع بیشتر رک، [[صدر الدین شیرازی]]، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین احتمال را با تکیه بر روایات مطرح کرده و می‌پذیرید.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]] شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.</ref> [[علامه مجلسی]] این علم را غیر از علوم دینی و علومی که مردم به آن احتیاج دارند می‌داند، بلکه آن را همان علمی می‌داند که بنا به عبارت برخی روایات برای [[امام]] از طرف خدا بسط داده می‌شود و [[امام]] عالم می‌شود. ایشان در این باره چنین می‌فرماید: "علمی که برای [[ائمه]]{{عم}} گشوده و گرفته می‌شود غیر از امور دینی و مطالبی است که مردم از [[امام]] می‌پرسند؛ زیرا [[امام]] احکام دینی و سؤالات مورد احتیاج مردم را همیشه می‌داند، چنان‌چه در حدیث است که ممکن نیست از [[امام]] چیزی بپرسند و او بگوید نمی‌دانم، پس مقصود علوم دیگری است غیر از احتیاجات مردم و همین علوم است که در هر شبانه روز و شب‌های قدر و جمعه برای [[امام]] حاصل می‌شود".<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.</ref> بنابراین شاید علمی که روز به روز و ساعت به ساعت برای [[امام]] پدید می‌آید همان الهاماتی است که از نظر مسائل روز و مقتضیات زمان از جانب خدای متعال به قلب [[امام]] افاضه می‌شود و تفصیل مطالبی را که از [[پیامبر|پیغمبر]] و [[امام]] سابق به صورت سربسته گرفته است در می‌یابد و دستور اجرای علوم و قوانین تصویب شده را در هر ساعت و هر روز دریافت می‌کند.<ref>رک: [[جواد مصطفوی]]، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref> در تأیید این مطلب می‌توان به روایت ذیل اشاره کرد. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمایند: همانا هر سال در شب قدر تفسیر و تبیین امور بر ولی امر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نازل می‌شود. در آن شب [[امام]]{{ع}} درباره کار خودش چنین و چنان دستور می‌گیرد و در رابطه با امور مردم نیز به چنین و چنان مأمور می‌شود، و علاوه بر این برای ولی امر ([[امام|امام معصوم زمان]]) در هر روز علم مخصوص و مکنون و عجیب خدای عزوجل پدید می‌گردد؛ همان‌طور که در شب قدر نازل می‌شد؛ سپس این آیه را خواند و اگر درخت‌های روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریای دیگر بدان بپیوندد، (اینها همه تمام می‌شود ولی کلمات خدا تمام نشود).<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.</ref> استشهاد حضرت به آیه فوق می‌تواند جواب سؤال مذکور باشد که گمان نکنید که وقتی علومی بسیار وسیع برای [[امام]]{{ع}} بیان شد دیگر اضافه شدن علم [[امام]] بی معنی است چرا که کلمات خدا ناتمام می‌باشد و هر قدر هم گستره علم مخلوق گسترده باشد - هر چند آن مخلوئق [[امام]] باشد - باز هم در برابر علم خدا ناچیز است و اگر خداوند متعال بخواهد با فضل خویش به علم او می‌افزاید»<ref>[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایان‌نامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص ۶۲-۶۵.</ref>.
 
با همه این حرف‌ها، هنوز این سؤال باقی است که، بالاخره این علم چیست که اگر اضافه نشود، علم [[امام]] تمام می‌شود؟ شرح دهندگان کتاب کافی در این باره احتمال‌های متعددی را مطرح کرده‌اند.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ [[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، [[محسن فیض کاشانی]]، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.</ref> در اینجا احتمالی ذکر می‌شود که بهتر از بقیه به نظر می‌رسد و سازگاری بیشتری با روایات تبیین کننده علم خدای متعال دارد. علم الهی دو گونه است،<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.</ref> قسم اول، علم محتوم و قطعی است که خداوند متعال [[ملائکه]] و [[پیامبر|پیغمبران]]{{ع}} و رسولانش را به آن آگاه ساخته، و از آنها به [[امام]] رسیده است و مقتضای این علم حتما اتفاق می‌افتد و تبدیل و تغییری در آن راه ندارد؛ قسم دوم، علم غیرمحتوم است که خدا به خودش اختصاص داده و احتمال تغییر در آن وجود دارد و هرگاه در آن بداء حاصل شود، خداوند [[امام]] را از آن آگاه می‌سازد و به علم ایشان می‌افزاید.<ref>برای اطلاع بیشتر رک، [[صدر الدین شیرازی]]، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین احتمال را با تکیه بر روایات مطرح کرده و می‌پذیرید.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]] شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.</ref> [[علامه مجلسی]] این علم را غیر از علوم دینی و علومی که مردم به آن احتیاج دارند می‌داند، بلکه آن را همان علمی می‌داند که بنا به عبارت برخی روایات برای [[امام]] از طرف خدا بسط داده می‌شود و [[امام]] عالم می‌شود. ایشان در این باره چنین می‌فرماید: "علمی که برای [[ائمه]]{{عم}} گشوده و گرفته می‌شود غیر از امور دینی و مطالبی است که مردم از [[امام]] می‌پرسند؛ زیرا [[امام]] احکام دینی و سؤالات مورد احتیاج مردم را همیشه می‌داند، چنان‌چه در حدیث است که ممکن نیست از [[امام]] چیزی بپرسند و او بگوید نمی‌دانم، پس مقصود علوم دیگری است غیر از احتیاجات مردم و همین علوم است که در هر شبانه روز و شب‌های قدر و جمعه برای [[امام]] حاصل می‌شود".<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.</ref> بنابراین شاید علمی که روز به روز و ساعت به ساعت برای [[امام]] پدید می‌آید همان الهاماتی است که از نظر مسائل روز و مقتضیات زمان از جانب خدای متعال به قلب [[امام]] افاضه می‌شود و تفصیل مطالبی را که از [[پیامبر|پیغمبر]] و [[امام]] سابق به صورت سربسته گرفته است در می‌یابد و دستور اجرای علوم و قوانین تصویب شده را در هر ساعت و هر روز دریافت می‌کند.<ref>رک: [[جواد مصطفوی]]، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref> در تأیید این مطلب می‌توان به روایت ذیل اشاره کرد. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمایند: همانا هر سال در شب قدر تفسیر و تبیین امور بر ولی امر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نازل می‌شود. در آن شب [[امام]]{{ع}} درباره کار خودش چنین و چنان دستور می‌گیرد و در رابطه با امور مردم نیز به چنین و چنان مأمور می‌شود، و علاوه بر این برای ولی امر ([[امام|امام معصوم زمان]]) در هر روز علم مخصوص و مکنون و عجیب خدای عزوجل پدید می‌گردد؛ همان‌طور که در شب قدر نازل می‌شد؛ سپس این آیه را خواند و اگر درخت‌های روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریای دیگر بدان بپیوندد، (اینها همه تمام می‌شود ولی کلمات خدا تمام نشود).<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.</ref> استشهاد حضرت به آیه فوق می‌تواند جواب سؤال مذکور باشد که گمان نکنید که وقتی علومی بسیار وسیع برای [[امام]]{{ع}} بیان شد دیگر اضافه شدن علم [[امام]] بی معنی است چرا که کلمات خدا ناتمام می‌باشد و هر قدر هم گستره علم مخلوق گسترده باشد - هر چند آن مخلوئق [[امام]] باشد - باز هم در برابر علم خدا ناچیز است و اگر خداوند متعال بخواهد با فضل خویش به علم او می‌افزاید»<ref>[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایان‌نامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص ۶۲-۶۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش