پرش به محتوا

بجیله در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۱: خط ۴۱:


== [[بجیله]] و حضور در شهرهای [[اسلامی]] ==
== [[بجیله]] و حضور در شهرهای [[اسلامی]] ==
با آغاز [[فتوحات اسلامی]] و پس از فتح [[حیره]]، شهرهای اسلامى تازه تأسیس آن - کوفه و [[بصره]] -، [[شاهد]] [[مهاجرت]] تعداد زیادى از [[قبایل عرب]] بود.<ref> عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طورى که به گفته بلاذرى، حضور [[دوازده]] هزار یمنى در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است.<ref> البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این شهر تخطیط شد و هر [[قبیله]]، محله‌ای را به خود اختصاص داد. بجلیان در کوفه بخش قابل توجهی از [[جمعیت]] [[شهر]] را به خود اختصاص داده بودند و در کنار [[قبایل یمنی]] [[قضاعه]]، [[غسان]]، [[خثعم]]، [[کنده]]، حضرموت و [[ازد]] بخشی از جمعیت اسباع کوفه را تشکیل داده بودند. و [[سیادت]] از آن دو قبیله بجیله با [[ریاست]] جریر که با [[خلیفه دوم]] [[دوستی]] نزدیکی داشت و [[قبیله کنده]] بود. <ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۱۹-‌۲۱.</ref> پس از [[جنگ جمل]] در [[سال ۳۶ هجری]] علی{{ع}} با [[تغییر]] این [[نظام]]، [[ازد]]، [[بجیله]]، خثعم و [[انصار]] را در یک گروه قرار داد.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۲۱-‌۲۲/</ref> در کنار [[اکثریت]] بجلیان ساکن در کوفه، گروه اندکی از آنان به بصره و [[شام]] رفتند ودر آنجا ساکن شدند. با [[فتح اندلس]] برخی از آنان به [[شهر]] اربونه رفته و در آن مأوا گزیدند. <ref> إحسان النص، مقاله "[قبیلة] بجیلة"، الموسوعة العربیه.</ref>
با آغاز [[فتوحات اسلامی]] و پس از فتح [[حیره]]، شهرهای اسلامى تازه تأسیس آن - کوفه و [[بصره]] -، [[شاهد]] [[مهاجرت]] تعداد زیادى از [[قبایل عرب]] بود.<ref> عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طورى که به گفته بلاذرى، حضور [[دوازده]] هزار یمنى در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است.<ref> البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این شهر تخطیط شد و هر [[قبیله]]، محله‌ای را به خود اختصاص داد. بجلیان در کوفه بخش قابل توجهی از [[جمعیت]] [[شهر]] را به خود اختصاص داده بودند و در کنار [[قبایل یمنی]] [[قضاعه]]، [[غسان]]، [[خثعم]]، [[کنده]]، حضرموت و [[ازد]] بخشی از جمعیت اسباع کوفه را تشکیل داده بودند. و [[سیادت]] از آن دو قبیله بجیله با [[ریاست]] جریر که با [[خلیفه دوم]] [[دوستی]] نزدیکی داشت و [[قبیله کنده]] بود. <ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۱۹-‌۲۱.</ref> پس از [[جنگ جمل]] در [[سال ۳۶ هجری]] علی{{ع}} با [[تغییر]] این [[نظام]]، [[ازد]]، [[بجیله]]، خثعم و [[انصار]] را در یک گروه قرار داد.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۲۱-‌۲۲/</ref> در کنار [[اکثریت]] بجلیان ساکن در کوفه، گروه اندکی از آنان به بصره و [[شام]] رفتند ودر آنجا ساکن شدند. با [[فتح اندلس]] برخی از آنان به [[شهر]] اربونه رفته و در آن مأوا گزیدند. <ref> إحسان النص، مقاله "قبیلة بجیلة"، الموسوعة العربیه.</ref>
 
آنان در بازار [[کوفه]] نیز حضوری فعال داشتند به نحوی که چهار سوق [[بجیله]] در کنار بازاریان [[قبایل]] خنیس و [[همدان]] یکی از مهمترین چهارسوق‌های بازار کوفه به شمار می‌‌رفت.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۳۳.</ref> آنان همچنین به مانند دیگر قبایل [[کوفی]] مساجدی مختص به خود داشتند که از جمله آن می‌‌توان به نام [[مسجد]] [[جریر بن عبدالله بجلی]] که بواسطه [[کناره‌گیری]] او از رفتن به [[جنگ صفین]]، در شمار [[مساجد]] ملعونه قرار گرفت و نیز مسجد احمس اشاره کرد.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۵۴-‌۵۷.</ref>  
آنان در بازار [[کوفه]] نیز حضوری فعال داشتند به نحوی که چهار سوق [[بجیله]] در کنار بازاریان [[قبایل]] خنیس و [[همدان]] یکی از مهمترین چهارسوق‌های بازار کوفه به شمار می‌‌رفت.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۳۳.</ref> آنان همچنین به مانند دیگر قبایل [[کوفی]] مساجدی مختص به خود داشتند که از جمله آن می‌‌توان به نام [[مسجد]] [[جریر بن عبدالله بجلی]] که بواسطه [[کناره‌گیری]] او از رفتن به [[جنگ صفین]]، در شمار [[مساجد]] ملعونه قرار گرفت و نیز مسجد احمس اشاره کرد.<ref> لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۵۴-‌۵۷.</ref>  


بجیله در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}}
== بجیله در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}} ==
[[کشته شدن عثمان]] در ذی‌الحجه سال سی و پنج [[هجری]]، [[بیعت]] عمومی [[مردم]] با علی{{ع}} را به عنوان [[خلیفه مسلمین]] به همراه داشت. [[قاطعیت]] [[حضرت]] در [[اجرای عدالت]] در کنار دیگر عوامل، [[مخالفت]] و [[بیعت‌شکنی]] جمعی که بعدها در [[تاریخ]] به [[ناکثین]] مشهور شدند را در پی داشت. آنان با حضور در [[بصره]] به غائله‌ای دست زدند که به "[[جمل]]" شهره است. با برپایی [[جنگ جمل]] در [[سال ۳۶ هجری]] علیه [[خلیفه]] بحق [[مسلمین]]، [[کوفیان]] که هفت گروه از قبایل[[ازد]]، [[بجیله]] و [[خثعم]] نیز در میانشان بودند،<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۴۴.</ref> علی‌رغم کارشکنی‌های [[ابوموسی اشعری]]، با تلاش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} و [[مالک اشتر]] و [[عمار]] به کمک [[سپاه علی]]{{ع}} شتافتند. بسیاری از مردم بجیله همراه با جمعی دیگر از مسلمین خود را از کوفه به [[ذی قار]] نزد علی{{ع}} رساندند.<ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۰۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۳۲.</ref> پیش از آغاز [[جنگ]]، علی{{ع}} برای [[ازد]] و بجیله و خثعم و [[خزاعه]] [[پرچم]] بست و [[مخنف بن سلیم ازدی]] را بر آنان گماشت<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۱۴۶. و با اندک اختلاف: بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۵۰۰.</ref> و [[رفاعة بن شداد بجلی]] چهره مشهور بجلیان را به [[فرماندهی]] جناح راست [[لشکر]] پیاده [[سپاه امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[منصب]] کرد.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۸.</ref> این‌ قبیله‌ در صفین‌ نیز حضور یافت؛ بسیاری از افراد این [[قبیله]] در این [[جنگ]] جانب [[حضرت علی]]{{ع}} را گرفتند و جز اندکی، همگی در [[سپاه]] آن [[حضرت]] حضور داشتند. <ref> نصربن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۶۰،۲۰۵،۲۲۸ـ۲۲۹.</ref> هر چند گروهی از آنان در [[جنگ صفین]] با [[سپاه شام]] همراه بودند <ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۵۰۰، ۵۶۱، ۵۶۲؛ دینوری، الاخبار الطوال،۱۴۴- ۱۴۶، ۱۷۲.</ref> که [[یزید بن اسد]] بن [[عبدالله بجلی]] از خطبای [[قهار]] [[عرب]] و [[مطاع]] یمنیان که چون [[مردم]] را به [[قتال]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[صفین]] می‌‌خواند [[خطیب]] الشیطان خوانده شده است، از جمله آنانند.<ref> إحسان النص، مقاله "[قبیلة] بجیلة"، الموسوعة العربیه. نیز ر. ک. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲۲، ص۲۷۸.</ref> در این جنگ، به نقل از ابن اعثم، علی{{ع}}، [[مخنف بن سلیم ازدی]] را به فرماندهی[[ازد]]، [[بجیله]]، [[خثعم]]، [[انصار]] و [[خزاعه]] [[منصوب]] نمود.<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref> همچنین در جنگ صفین ابی [[شداد]] [[پرچمدار]] احمسی ها<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۲۵۸.</ref> و [[رفاعة بن شداد]] به [[فرمان]] علی{{ع}} پرچمدار قبیله [[بجیله]] بود.<ref> نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۵.</ref> [[ابوشداد]] پس از [[اصرار]] بجلیان جهت پذیرش پرچمداری آنان در صفین، با این شرط که اگر پرچمداری قبیله را به او بسپارند آنان را به راهی جز آنکه که بدان صاحب سپر زرین<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref> منتهی شود نمی‌کشانم پذیرفت. او در حالی که اشعاری در [[مدح]] علی{{ع}} می‌‌خواند به [[دشمن]] [[حمله]] برد تا این که به [[شهادت]] رسید.<ref> راوی می‌‌گوید: مردی بر فراز سر معاویه به نگهبانی ایستاده بود که سپری زرین داشت و آن را سایبان او کرده بود.</ref> همچنین از [[رفاعة بن شداد]] به عنوان یکی از [[فرماندهان]] جناح راست [[سپاه امام علی]]{{ع}} در [[جنگ صفین]] یاد شده است که در کنار [[عبدالله بن بدیل]] [[خزاعی]] و [[سعید بن قیس همدانی]] و [[عدی بن حاتم طائی]] با [[لشکر]] [[معاویه]] دلیرانه می‌جنگید و در [[پیروزی]] [[یاران امام]] نقش چشمگیری داشت.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۲۵.</ref>
[[کشته شدن عثمان]] در ذی‌الحجه سال سی و پنج [[هجری]]، [[بیعت]] عمومی [[مردم]] با علی{{ع}} را به عنوان [[خلیفه مسلمین]] به همراه داشت. [[قاطعیت]] [[حضرت]] در [[اجرای عدالت]] در کنار دیگر عوامل، [[مخالفت]] و [[بیعت‌شکنی]] جمعی که بعدها در [[تاریخ]] به [[ناکثین]] مشهور شدند را در پی داشت. آنان با حضور در [[بصره]] به غائله‌ای دست زدند که به "[[جمل]]" شهره است. با برپایی [[جنگ جمل]] در [[سال ۳۶ هجری]] علیه [[خلیفه]] بحق [[مسلمین]]، [[کوفیان]] که هفت گروه از قبایل[[ازد]]، [[بجیله]] و [[خثعم]] نیز در میانشان بودند،<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۴۴.</ref> علی‌رغم کارشکنی‌های [[ابوموسی اشعری]]، با تلاش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} و [[مالک اشتر]] و [[عمار]] به کمک [[سپاه علی]]{{ع}} شتافتند. بسیاری از مردم بجیله همراه با جمعی دیگر از مسلمین خود را از کوفه به [[ذی قار]] نزد علی{{ع}} رساندند.<ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۰۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۳۲.</ref> پیش از آغاز [[جنگ]]، علی{{ع}} برای [[ازد]] و بجیله و خثعم و [[خزاعه]] [[پرچم]] بست و [[مخنف بن سلیم ازدی]] را بر آنان گماشت<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۱۴۶. و با اندک اختلاف: بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۵۰۰.</ref> و [[رفاعة بن شداد بجلی]] چهره مشهور بجلیان را به [[فرماندهی]] جناح راست [[لشکر]] پیاده [[سپاه امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[منصب]] کرد.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۸.</ref> این‌ قبیله‌ در صفین‌ نیز حضور یافت؛ بسیاری از افراد این [[قبیله]] در این [[جنگ]] جانب [[حضرت علی]]{{ع}} را گرفتند و جز اندکی، همگی در [[سپاه]] آن [[حضرت]] حضور داشتند. <ref> نصربن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۶۰،۲۰۵،۲۲۸ـ۲۲۹.</ref> هر چند گروهی از آنان در [[جنگ صفین]] با [[سپاه شام]] همراه بودند <ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۵۰۰، ۵۶۱، ۵۶۲؛ دینوری، الاخبار الطوال،۱۴۴- ۱۴۶، ۱۷۲.</ref> که [[یزید بن اسد]] بن [[عبدالله بجلی]] از خطبای [[قهار]] [[عرب]] و [[مطاع]] یمنیان که چون [[مردم]] را به [[قتال]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[صفین]] می‌‌خواند [[خطیب]] الشیطان خوانده شده است، از جمله آنانند.<ref> إحسان النص، مقاله "[قبیلة] بجیلة"، الموسوعة العربیه. نیز ر. ک. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲۲، ص۲۷۸.</ref> در این جنگ، به نقل از ابن اعثم، علی{{ع}}، [[مخنف بن سلیم ازدی]] را به فرماندهی[[ازد]]، [[بجیله]]، [[خثعم]]، [[انصار]] و [[خزاعه]] [[منصوب]] نمود.<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref> همچنین در جنگ صفین ابی [[شداد]] [[پرچمدار]] احمسی ها<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۲۵۸.</ref> و [[رفاعة بن شداد]] به [[فرمان]] علی{{ع}} پرچمدار قبیله [[بجیله]] بود.<ref> نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۵.</ref> [[ابوشداد]] پس از [[اصرار]] بجلیان جهت پذیرش پرچمداری آنان در صفین، با این شرط که اگر پرچمداری قبیله را به او بسپارند آنان را به راهی جز آنکه که بدان صاحب سپر زرین<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref> منتهی شود نمی‌کشانم پذیرفت. او در حالی که اشعاری در [[مدح]] علی{{ع}} می‌‌خواند به [[دشمن]] [[حمله]] برد تا این که به [[شهادت]] رسید.<ref> راوی می‌‌گوید: مردی بر فراز سر معاویه به نگهبانی ایستاده بود که سپری زرین داشت و آن را سایبان او کرده بود.</ref> همچنین از [[رفاعة بن شداد]] به عنوان یکی از [[فرماندهان]] جناح راست [[سپاه امام علی]]{{ع}} در [[جنگ صفین]] یاد شده است که در کنار [[عبدالله بن بدیل]] [[خزاعی]] و [[سعید بن قیس همدانی]] و [[عدی بن حاتم طائی]] با [[لشکر]] [[معاویه]] دلیرانه می‌جنگید و در [[پیروزی]] [[یاران امام]] نقش چشمگیری داشت.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۲۵.</ref>
[[ابن اثیر]] در نقل بیان کار [[خوارج]] پس از [[نهروان]] از خروج فردی به نام اشهب یا [[اشعث]] بن [[بشر]] از بُجَلیه پس از [[شورش]] هلال بن عُلفه تیمی خبر داده و آورده است وی با یکصد و هشتاد تن از مردان رزم آور، علیه علی{{ع}} خروج کرد و همراه با یارانش به ماسبذان –محل کشته شدن هلال و یارانش- رفت و بر کشتگان آنان [[نماز]] گزارد و هر که را توانست [[دفن]] کرد. علی{{ع}} نیز [[جاریة بن قدامه سعدی]] یا [[حجر بن عدی]] را به [[جنگ]] آنها فرستاد. در [[جنگی]] که در "جرجرایا" از بلاد "جوخی" روی داد، اشهب و یارانش همگی کشته شدند.<ref> ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۷۳-۳۷۴.</ref>  
[[ابن اثیر]] در نقل بیان کار [[خوارج]] پس از [[نهروان]] از خروج فردی به نام اشهب یا [[اشعث]] بن [[بشر]] از بُجَلیه پس از [[شورش]] هلال بن عُلفه تیمی خبر داده و آورده است وی با یکصد و هشتاد تن از مردان رزم آور، علیه علی{{ع}} خروج کرد و همراه با یارانش به ماسبذان –محل کشته شدن هلال و یارانش- رفت و بر کشتگان آنان [[نماز]] گزارد و هر که را توانست [[دفن]] کرد. علی{{ع}} نیز [[جاریة بن قدامه سعدی]] یا [[حجر بن عدی]] را به [[جنگ]] آنها فرستاد. در [[جنگی]] که در "جرجرایا" از بلاد "جوخی" روی داد، اشهب و یارانش همگی کشته شدند.<ref> ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۷۳-۳۷۴.</ref>  
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش