علم فعلی: تفاوت میان نسخهها
جز
←معناشناسی علم فعلی و شأنی
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==معناشناسی علم فعلی و شأنی== | ==معناشناسی علم فعلی و شأنی== | ||
در برخی از کلمات [[فقها]] در مورد [[علم]] [[امامان]]{{عم}} از تعبیر علم حضوری و فعلی استفاده شده است، مراد از فعلی بودن [[علم امام]]، آن است که علم، نزد ایشان حاضر (بالفعل) باشد، یعنی علم به اشیاء یا به تعبیر صحیحتر اشیاء و [[حقایق]] در پیش [[امام]] حاضر هستند و [[امام]] به همۀ اشیا به حسب [[مقام]] [[نورانیت]] خود [[آگاه]] است. مراد، انکشاف معلومات است برای امام به صورت فعلی. به عبارتی دیگر مراد از [[علم حضوری]] [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} [[علم باطنی]] [[فطری]] [[لدنی]] [[موهوبی]] از جانب [[خداوند]] [[عالم]] است، با [[وحی]] معالواسطه یا بلاواسطه یا [[الهام]] و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و [[اوصیا]] آنها دارد. در این صورت تفاوت [[علم امام]] با [[علم خداوند]] در این است که [[علم]] آنها غیرذاتی و علم خداوند ذاتی است. در مقابلِ علم فعلی، [[علم شأنی]] قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام بدین معنا است که امام به برخی موضوعات علم ندارد؛ اما [[توان]] دریافت آنها را به شیوههای خاص خود دارد. یعنی آنان هر وقت بخواهند و [[اراده]] کنند میدانند و خداوند آنان را آگاه میکند و اگر نخواهند نمیدانند؟ به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا میکند. | در برخی از کلمات [[فقها]] در مورد [[علم]] [[امامان]]{{عم}} از تعبیر علم حضوری و فعلی استفاده شده است، مراد از فعلی بودن [[علم امام]]، آن است که علم، نزد ایشان حاضر (بالفعل) باشد، یعنی علم به اشیاء یا به تعبیر صحیحتر اشیاء و [[حقایق]] در پیش [[امام]] حاضر هستند و [[امام]] به همۀ اشیا به حسب [[مقام]] [[نورانیت]] خود [[آگاه]] است. مراد، انکشاف معلومات است برای امام به صورت فعلی. به عبارتی دیگر مراد از [[علم حضوری]] [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} [[علم باطنی]] [[فطری]] [[لدنی]] [[موهوبی]] از جانب [[خداوند]] [[عالم]] است، با [[وحی]] معالواسطه یا بلاواسطه یا [[الهام]] و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و [[اوصیا]] آنها دارد. در این صورت تفاوت [[علم امام]] با [[علم خداوند]] در این است که [[علم]] آنها غیرذاتی و علم خداوند ذاتی است. در مقابلِ علم فعلی، [[علم شأنی]] قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام بدین معنا است که امام به برخی موضوعات علم ندارد؛ اما [[توان]] دریافت آنها را به شیوههای خاص خود دارد. یعنی آنان هر وقت بخواهند و [[اراده]] کنند میدانند و خداوند آنان را آگاه میکند و اگر نخواهند نمیدانند؟ به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا میکند. | ||