پرش به محتوا

تفسیر عصر پس از تابعین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
{{پایان فهرست اثر}}
{{پایان فهرست اثر}}


تاکنون با تعدادی از [[مفسران]] بعد از [[تابعین]]، یعنی افرادی که [[تابعی]] بودن آنان ثابت نیست ولی به [[گواهی]] رجال‌شناسان و کتاب‌شناسان [[مفسر]] بوده و یا کتاب [[تفسیری]] نیز داشته‌اند، آشنا شدیم. بی‌تردید نمی‌توان مدعی شد مفسران آن عصر به این افراد منحصرند، ولی برخی افرادی را که از مفسران آن عصر به شمار آورده‌اند، هرچند [[تاریخ]] [[وفات]] آنان در آن عصر است، ولی دلیل و شاهدی بر مفسر بودن آنان به‌دست نیامد؛ برای مثال، برخی اعمش ([[سلیمان بن مهران اسدی کوفی]] را از [[مفسران شیعه]] به شمار آورده‌اند<ref>ر.ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. در [[شیعه]] بودن وی تأمّلی نیست؛ زیرا رجال‌شناسان بر شیعه بودن وی تصریح دارند. [[آیت‌الله خویی]] فرموده است: در اینکه شیعه بودن اعمش مورد قبول دو فرقۀ شیعه و [[سنی]] است، اشکالی نیست<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۸۰.</ref>.
بی‌تردید نمی‌توان مدعی شد مفسران آن عصر به این افراد منحصرند، ولی برخی افرادی را که از مفسران آن عصر به شمار آورده‌اند، هرچند [[تاریخ]] [[وفات]] آنان در آن عصر است، ولی دلیل و شاهدی بر مفسر بودن آنان به‌دست نیامد؛ برای مثال، برخی اعمش ([[سلیمان بن مهران اسدی کوفی]] را از [[مفسران شیعه]] به شمار آورده‌اند<ref>ر.ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. در [[شیعه]] بودن وی تأمّلی نیست؛ زیرا رجال‌شناسان بر شیعه بودن وی تصریح دارند. [[آیت‌الله خویی]] فرموده است: در اینکه شیعه بودن اعمش مورد قبول دو فرقۀ شیعه و [[سنی]] است، اشکالی نیست<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۸۰.</ref>.


همچنین در [[آگاه]] بودن وی به [[قرائت قرآن]] و [[حدیث]] و کثرت [[روایات]] نقل شده از وی نمی‌توان تردید کرد. [[ذهبی]] از وی با عنوان «الامام [[شیخ الاسلام]]، شیخ المقرئین و المحدثین» یاد کرده<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۲۶.</ref> [[ابن حجر]] نیز او را [[ثقه]]، حافظ‍ و [[عارف]] به قرائت توصیف کرده است<ref>ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۳۱.</ref> و تصریح به [[استقامت]] و فضل وی از [[شهید ثانی]] نقل شده است<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۸۱.</ref>. [[عجلی]] گفته است: در [[زمان]] خودش [[محدّث]] [[اهل کوفه]] بوده است<ref>عجلی، معرفة الثقات، ج۱، ص۴۳۱.</ref>. اما بر مفسر بودن وی دلیل و شاهدی در دست نیست؛ زیرا نه کتاب تفسیری برای وی ذکر کرده‌اند و نه عنوان مفسر در معرفی وی به کار برده‌اند.
همچنین در [[آگاه]] بودن وی به [[قرائت قرآن]] و [[حدیث]] و کثرت [[روایات]] نقل شده از وی نمی‌توان تردید کرد. [[ذهبی]] از وی با عنوان «الامام [[شیخ الاسلام]]، شیخ المقرئین و المحدثین» یاد کرده<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۲۶.</ref> [[ابن حجر]] نیز او را [[ثقه]]، حافظ‍ و [[عارف]] به قرائت توصیف کرده است<ref>ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۳۱.</ref> و تصریح به [[استقامت]] و فضل وی از [[شهید ثانی]] نقل شده است<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۸۱.</ref>. [[عجلی]] گفته است: در [[زمان]] خودش [[محدّث]] [[اهل کوفه]] بوده است<ref>عجلی، معرفة الثقات، ج۱، ص۴۳۱.</ref>. اما بر مفسر بودن وی دلیل و شاهدی در دست نیست؛ زیرا نه کتاب تفسیری برای وی ذکر کرده‌اند و نه عنوان مفسر در معرفی وی به کار برده‌اند.
۲۱۸٬۰۵۴

ویرایش