کسب و کار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[کسب و کار در قرآن]] - [[کسب و کار در حدیث]] - [[کسب و کار در معارف و سیره علوی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[کسب و کار در قرآن]] - [[کسب و کار در حدیث]] - [[کسب و کار در معارف و سیره علوی]]</div> | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[اقتصاد]] و فعالیتهای [[اقتصادی]] و اشتغال مفید افراد یک [[جامعه]] از مهمترین مؤلفههای شکلگیری جامعهای سالم و کارآمد محسوب میشود. همچنین، [[بیکاری]] نیز از مشکلات بزرگ هر [[جامعه]] و منشأ بسیاری از جرائم و بزههای [[اجتماعی]] است و عواقب وخیم [[بیکاری]] اگر دامنگیر هر جامعهای شود؛ تهدیدی بزرگی برای [[سلامت]] [[اجتماعی]] آن است<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۶.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} از پرداختن به [[اقتصاد]] و اهمیت بسیار کسب و کار غافل نبود و از نخستین روزهای استقرارشان در [[مدینه]] به این مسئله توجه جدی داشت و برای بهبود معیشت [[مسلمانان]] [[مدینه]] میکوشید.[[پیامبر]]{{صل}} برای ساماندهی به وضعیت [[اقتصادی]] [[مدینه]]، در کنار اقدامات زیربنایی [[اقتصادی]]، برای بالا بردن [[فرهنگ]] کار و کوشش نیز اقداماتی انجام داد<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۶.</ref>. | |||
== | == کسب و کار در [[کلام نبوی]]{{صل}} == | ||
=== ترغیب و [[تشویق]] [[مسلمانان]] به کسب و کار === | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} همواره [[مسلمانان]] را به کار و تلاش برای تأمین [[مشروع]] نیازمندیهای خویش سفارش کرده، از [[سستی]] در امر معاش بر حذر میداشتند. ایشان تلاش برای تأمین [[مالی]] و استغنای خود و [[خانواده]] و سعی در [[پاسخ گویی]] به خواستههای آنان را گام برداشتن در مسیر [[حق]] معرفی میکردند و تلاش شخص در راه افزودن بر داراییهای خود را تلاشی در راه [[شیطان]] میدانستند<ref>الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۸، ص ۲۷۷ - ۲۷۸؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۳۲۵ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج۴، ص۱۰.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۶.</ref>. | |||
[[روایت]] شده است که در [[جنگ تبوک]] آن [[حضرت]]{{صل}} [[جوانی]] نیرومند را دید که شتران فربهی را میراند؛ [[یاران پیامبر]]{{صل}} گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! اگر [[نیرومندی]] و چابکی این [[جوان]] و فربهی شترانش در [[راه خدا]] صرف میشد، هر آینه بهتر بود". پس آن [[حضرت]] [[جوان]] را فرا خواند و فرمود: "قصد داری با این شتران چه کنی؟" گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! [[همسر]] و فرزندانی دارم و با این شتران به کسب درآمد میپردازم تا آنان را از [[مردم]] بینیاز سازم و بدهیام را بپردازم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "مبادا هدفت جز این باشد!" گفت: "نه"؛ وقتی [[جوان]] رفت، [[حضرت]] فرمود: "اگر راست گفته باشد، برای او پاداشی است همانند [[پاداش]] رزمنده و [[حج]] گزارنده و [[عمره]] به جا آورنده"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۴ - ۱۵ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۸.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۷.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} پاکیزهترین کسبها را کار با دست و خرید و فروش [[مشروع]] میدانستند <ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۴.</ref>. ایشان همواره این مسئله را یاد آور میشدند که "از دسترنج خود بخورید"<ref>{{متن حدیث|كُلُوا مِنْ كَدِّ أَيْدِيكُم}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۳۱۴.</ref> و با بیان اینکه [[داوود]] [[نبی]]{{ع}} نیز از دسترنج خود استفاده میکرد، [[مردم]] را از استفاده از دسترنج دیگران منع میکرد<ref>البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۹.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۷.</ref>. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "هر کس به [[کمک]] نیروی بازوانش [[مال]] [[حلال]] کسب کند، [[خداوند]] به او نظر [[رحمت]] میافکند<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۴.</ref> و درهای [[بهشت]] بر او گشوده میشود تا از هر کدام که خواست، به بهشت وارد شود"<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۴.</ref>. ایشان چنین فردی را کسی معرفی کردهاند که در [[روز قیامت]] جزو [[انبیا]] محشور خواهد شد<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۴.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۷.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} کسی را که با دست خود در آمد کسب میکند، [[دوست]] [[خالص]] [[خداوند]]<ref>نهج الفصاحه، ص ۶۱۸.</ref> دانسته و غذایی را که با [[زور]] بازوان شخص به دست آمده باشد، [[بهترین]] غذاها معرفی کردهاند<ref>محیی الدین النووی، المجموع، ج ۹، ص ۵۹؛ صحیح بخاری، ج ۳، ص ۹ و الطبرانی، مسند الشامیین، ج ۳، ص ۱۶۰.</ref>. همچنین ایشان [[رنج]] بردن [[بنده]] در طلب روزی را [[محبوب]] [[خداوند]]<ref>الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۸۷ و کنزالعمال، ج ۴، ص ۴.</ref> و شخص خسته از جستجوی [[مال]] [[حلال]] را کسی دانستهاند که روز را به شب آورده، در حالی که آمرزیده است<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص۲۸۹؛ جامع الاخبار، ص ۱۳۹؛ ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۶۷ و سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۸۴.</ref>. آن [[حضرت]] در [[حدیثی]] دیگر فرمودند: "در [[روز قیامت]]، مردی میآید، در حالی که برایش گناهی نیست و آن، به [[دلیل]] تلاش او در امر معاش است"<ref>قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۲.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۸.</ref>. | |||
=== [[نکوهش]] سربار دیگران بودن === | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} کسانی را که به خاطر سستیها و تنبلیهای خود سربار [[جامعه]] میشوند، همواره [[سرزنش]] میکردند و میفرمودند: "کسی که سربار دیگران شود، [[ملعون]] است، [[ملعون]]؛ و آن کس که خواسته عیال خود را تأمین نکند؛ [[ملعون]] است، [[ملعون]]"<ref>کلینی، الکافی،. ج ۴، ص ۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۵۴۳.</ref>. همچنین، ایشان در [[حدیثی]] دیگر در [[مذمت]] سربار [[جامعه]] بودن فرمودهاند: "در گنهکاری فرد، همین بس که سربار [[مسلمانان]] باشد"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۶۸؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۸۲؛ النسائی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۳۷۴ و ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۳۰۴.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۸.</ref>. | |||
=== قدردانی از [[مقام]] کارگر === | |||
از دیگر اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} در سوق دادن [[جامعه اسلامی]] به سوی کار و کوشش، قدردانی از [[مقام]] والای کارگر است. ایشان علاوه بر ارج نهادن به [[مقام]] کارگر در سخن، در عمل نیز از زحمات [[کارگران]] قدردانی میکردند. [[نقل]] شده است که وقتی [[پیامبر خدا]]{{صل}} از [[جنگ تبوک]] باز میگشتند، در این هنگام، [[سعد ]] [[انصاری]] به استقبال [[حضرت]]{{صل}} آمد. [[پیامبر]]{{صل}} با او دست داد و متوجه شد که دست سعد، زبر و [[خشن]] است، پس، از او پرسید: "[[علت]] زبری دستت چیست؟" گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} با ریسمان و بیل کار میکنم تا بتوانم خرج خانوادهام را تأمین کنم. به همین [[دلیل]]، دستانم این گونه که میبینید زبر و [[خشن]] شده است". پس، آن [[حضرت]] دستان سعد را بوسید و فرمود: {{متن حدیث|هذه ید لایمسها النار }}<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۳، ص ۷۲ و ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۲۱، ص ۵۴۳.</ref>؛ این، دستی است که [[آتش]] به آن نمیرسد<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۸-۵۷۹.</ref>. | |||
=== [[نهی]] از [[ستم]] کردن به کارگر === | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} در کنار توصیه به [[مسلمانان]] درباره کسب و کار، کارفرمایان را نیز از [[ستم]] بر [[کارگران]] و نپرداختن یا کاستن از مزد کارگر به شدت برحذر میداشتند. آن [[حضرت]] کسانی را که در [[حق]] کارگر [[ستم]] روا میدارند و حقوقشان را ضایع میسازند، [[لعن]] کرده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۲؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۳۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص ۲۹.</ref>، خود را [[دشمن]] آنها در [[قیامت]] معرفی کردهاند <ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۳۵۸؛ صحیح بخاری، ج ۴، ص ۴۱؛ البیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۴ و ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۵۳.</ref>. ایشان [[ظلم]] بر [[کارگران]] را در ردیف بزرگترین [[گناهان]] و از گناهانی برشمردهاند که [[خداوند]] آن را نمیبخشد<ref>محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۹۸؛ امام رضا{{ع}}، صحیفة الرضا{{ع}}، ص ۶۴ و فضل الله راوندی، النوادر، ص ۳۶.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] میفرمودند: "هر کس در دادن مزد کارگر به او [[ستم]] روا دارد، [[خداوند]] عملش را [[باطل]] و بوی [[بهشت]] را بر وی [[حرام]] میکند"<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۲؛ اعلام الدین، ص ۴۱۲؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۸۱ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۳۶۵.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۷۹.</ref>. | |||
== کار و کوشش در [[سیره نبوی]]{{صل}} == | |||
کسب و کار در [[سیره]] و [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} بسیار مهم شمرده شده است و ایشان همواره [[مسلمانان]] را به تلاش برای تأمین [[مشروع]] نیازمندیهای خویش سفارش میکردند و از [[سستی]] در امر میمعاش برحذر میداشتند.[[روایت]] شده است که هرگاه [[رسول خدا]]{{صل}} به مردی نظر میافکندند و از [[اخلاق]] و کردارشان خوششان میآمد، از کارش میپرسیدند؛ اگر میگفت که کاری ندارد، میفرمودند: او از چشمم افتاد؛ گفته میشد: چرا ای [[رسول خدا]]{{صل}}؟ میفرمود: برای اینکه هرگاه [[مؤمن]] حرفهای نداشته باشد [تا روزی کسب کند] با دینش در پی روزی میرود"<ref>{{متن حدیث|لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِه}}؛ جامع الاخبار، ص ۱۳۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۱۱.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۰.</ref>. | |||
در [[حدیث]] دیگری [[نقل]] شده است که پس از [[نزول آیات]] دوم و سوم سوره [[طلاق]] که [[خداوند]] در آن روزی [[بندگان]] باتقوا را ضمانت کرده است، عدهای از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} درهای خانههای خود را بستند و برای [[عبادت]] به سوی [[مسجد]] روانه شدند. وقتی خبر به [[رسول خدا]]{{صل}} رسید، آنان را احضار کرد و [[علت]] را از آنان پرسید؛ گفتند: "[[خداوند]] خود روزی ما را بر عهده گرفته است و ما نیز به همین [[دلیل]]، کسب و کار را رها کرده، به [[عبادت]] رو آوردهایم"؛ آن [[حضرت]] فرمود: "بدانید که اگر چنین کنید، هرگز دعایتان [[مستجاب]] نخواهد شد و روزی به شما نخواهد رسید؛ مگر آنکه خودتان در طلب برآیید و بکوشید"<ref>الکافی، ج۵، ص۸۴؛ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۳ و شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۳.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۰.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} برای بازداشتن [[مسلمانان]] از دراز کردن دست [[نیاز]] به سوی دیگران، سفارش میکردند که [[مردمان]] به استقبال [[سختی]] کار و تلاش بروند تا از زبونی سؤال و منتپذیری دیگران دور شوند؛ [[پیامبر اسلام]] میفرمود: "اگر یکی از شما ریسمانی بردارد و با آن، پشته هیزم بر دوش کشد و آن را بفروشد و با این کار آبروی خود را حفظ کند، این کار برای او از خواهش و اظهار [[نیاز]] بهتر است"<ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ يَأْخُذُ حَبْلًا فَيَأْتِي بِحُزْمَةِ حَطَبٍ عَلَى ظَهْرِهِ فَيَبِيعُهَا فَيَكُفُ بِهَا وَجْهَهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَسْأَل}}؛ مسند احمدبن حنبل، ج۱، ص۱۶۷؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۸۸؛ السنن الکبری، ج ۴، ص ۱۹۵ و صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۲۹.</ref>؛ [[رسول خدا]]{{صل}} میکوشید [[بینیازی]] از دیگران را در میان [[اصحاب]] و [[یاران]] خود تقویت کند و در [[نیاز]] و حاجتخواهی را با برانگیختن [[مسلمانان]] به کار و کوشش ببندد<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۰.</ref>. | |||
از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که روزی مردی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} به [[تنگدستی]] و [[سختی]] دچار شد؛ پس همسرش به او گفت: "کاش [[خدمت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} میرسیدی و از او چیزی میخواستی؟" آن مرد [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رفت؛ چون آن [[حضرت]] او را دید، فرمود: "هر کس از ما چیزی بخواهد، به او عطا میکنیم و هر کس که [[بینیازی]] جوید، [[خداوند]] او را بینیاز میکند". پس، آن مرد با خود گفت: "منظور [[پیامبر]]{{صل}} کسی جز من نیست"؛ و سپس به سوی همسرش بازگشت و او را از این ماجرا [[آگاه]] کرد؟ [[زن]] گفت: "[[رسول خدا]]{{صل}} هم [[بشر]] است [و از حال تو [[آگاه]] نیست] او را از حال خود [[آگاه]] ساز!" آن مرد دوباره نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفت و این بار هم وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} او را دید، فرمود: "هر کس از ما خواهش کند، به او عطا میکنیم و هرکس [[بینیازی]] جوید، [[خداوند]] او را بینیاز میکند". این ماجرا تا سه بار تکرار شد و سرانجام، آن مرد رفت و کلنگی قرض کرد و راهی بیابان (صحرا) شد و قدری هیزم برید و آورد و به نیم چارک آرد فروخت و آن را به خانه برد. فردای آن روز هم همین کار را کرد و هیزم بیشتری آورد و فروخت. او پیوسته کار میکرد و میاندوخت تا اینکه کلنگی خرید و باز هم [[پول]] خود را [[ذخیره]] کرد تا اینکه دو شتر و یک [[غلام]] خرید و توانگر شد. پس روزی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رفت و ماجرا را به ایشان خبر داد؛ آن [[حضرت]] فرمود: "من که گفتم هر کس از ما چیزی بخواهد به او عطا میکنیم و هر کس [[بینیازی]] ورزد، [[خداوند]] او را بینیاز میکند"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۳۹ و عدة الداعی، ص ۱۰۰.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۱.</ref>. | |||
== اقدامات [[پیامبر]]{{صل}} برای اشتغال مسلمانان == | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} گاه کسانی را که برای رفع [[نیاز]] [[خدمت]] ایشان میرسیدند [به جای [[کمک]] به آنان] به کار و کوشش [[راهنمایی]] میکردند و حتی برای آنان اسباب و شرایطی را فراهم میآوردند تا در سایه تلاش خود نیازمندیهای روزانه خود را فراهم آورند و دست [[نیاز]] به سوی دیگران دراز نکنند. [[نقل]] شده است، روزی مردی از [[انصار]]، [[نیازمند]] و از برآوردن [[نیاز]] خود درمانده شد. پس نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفت و [[حاجت]] خود را بیان کرد. [[حضرت]] به او فرمود: "آنچه را که در منزل داری، بیاور و چیزی را در این باره کوچک نشمار". پس آن مرد [[انصاری]] به منزل رفت و یک قدح و یک قطعه پوست یا پارچه را که زیر زین اسب یا شتر میگذارند، با خود آورد. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[اصحاب]] رو کرد و فرمود: "چه کسی این دو را میخرد؟" مردی گفت: "من آنها را به یک درهم میخرم"؛ [[حضرت]] فرمود: "چه کسی بیشتر میخرد؟" مرد دیگری گفت: "من به دو درهم میخرم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "برای تو باشد"؛ پس خریدار، دو درهم به مرد [[انصاری]] داد؛ آن گاه [[رسول خدا]]{{صل}} به او فرمود: "با یک درهم آن، خوراکی برای [[خانواده]] خود و با درهم دیگر تیشهای بخر". مرد [[انصاری]] تیشهای خرید و [[پیامبر]]{{صل}} دستهای از دیگران برای آن گرفت و تیشه را دستهدار کرد و سپس به او فرمود: "برو و با این تیشه، هیزم بیابان را بکن و چیزی از چوب و خار بیابان،تر یا خشک را بیارزش ندان!" آن مرد [[انصاری]] دنبال کار رفت و وضع اقتصادیاش بهتر شد. او پس از پانزده شب به محضر [[پیامبر]]{{صل}} رفت و آن [[حضرت]] به او فرمود: "این کار، بهتر از این بود که در [[روز قیامت]] بیایی، در حالی که در چهره تو [[ذلت]] [[صدقه]] باشد"<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۴۵ و بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۰.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۱-۵۸۲.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} برای از بین بردن [[فقر]] در [[مدینه]] و ایجاد اشتغال برای [[مهاجر]] و [[انصار]]، میان ایشان قرارداد مساقات و مزارعه میبست تا [[مهاجران]] بدون [[زمین]] بتوانند کار کنند و بازدهی زمینهای [[انصار]] نیز بالاتر [[رود]]. همچنین ایشان با لغو انحصار [[تجارت]] کشاورزان و پیشهوران، در فعالیتهای [[اقتصادی]] شرکت کرده، با [[عقد]] قرارداد مضاربه و تهیه [[سرمایه]] به [[تجارت]] میپرداختند<ref>نرگس ملک، مدیریت اقتصادی پیامبر{{صل}} در فقرزدایی جامعه مدینه، ج ۲، ص ۱۱۴۴.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۲.</ref>. | |||
واگذاری املاک آباد و بایر به [[مردم]] برای آباد نگهداشتن یا آباد کردن، از دیگر اقدامات [[پیامبر]]{{صل}} بود. این املاکی که با شرایط خاصی واگذار میشد، اقطاع نام داشت<ref>برای نمونه ر.ک: قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله، ج ۲، ص ۱۰۲۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص ۲۳ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۷۶.</ref>. با این کار، فعالیتهای [[اقتصادی]] مانند ساخت [[واحد]] مسکونی، بازار و احیای اراضی موات رونق یافت و تعداد زیادی از [[مردم مدینه]] به کار مشغول شدند<ref>مدیریت اقتصادی پیامبر{{صل}} در فقرزدایی جامعه مدینه، ج ۲، ص ۱۱۴۴.</ref>. اقدامات [[رسول خدا]]{{صل}} برای ساماندهی اوضاع [[اقتصادی]] سبب شد، شرایط [[اقتصادی]] ادی تا حد زیادی، بهبود و رعایت [[احکام اسلامی]] در معاملات [[مردم]] راه یابد<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۳.</ref>. | |||
== منع [[مسلمانان]] از [[مفاسد]] [[اقتصادی]] == | |||
[[پیامبر]]{{صل}} کسب در آمد از راههای [[مشروع]] را [[پسندیده]] میدانست و ایشان همواره [[مردم]] را از گرفتار شدن در [[مفاسد]] [[اقتصادی]] باز میداشت و عواقب شوم آن را هشدار میداد؛ مثلاً [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از غشّ<ref>اصطلاحی فقهی که درباره مخلوط کردن جنس نامرغوب و مرغوب در معاملات استفاده میشود.</ref> در معامله بر حذر میداشتند و میفرمودند: "هرکس در خرید و فروش غش کند، از ما نیست و در [[روز قیامت]] با [[یهودیان]] محشور میشود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِي شِرَاءٍ أَوْ بَيْعٍ فَلَيْسَ مِنَّا وَ يُحْشَرُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ الْيَهُود}}؛من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴؛ اعلام الدین، ص ۴۱۴ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۶۲.</ref>؛ ایشان [[مسلمانان]] را از [[احتکار]] نیز منع میکردند<ref>حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۱۴۰ و بحار الانوار، ج ۷۴، ص۲۵۸.</ref> و محتکر را [[ملعون]] میدانستند <ref>الکافی، ج۵، ص۱۶۵؛ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۶۶؛ تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۱۵۹؛ عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۲۰۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص۱۱ و عبدالرزاق الصنعانی، المصنّف، ص ۸، ص ۲۰۴.</ref> و میفرمودند: "هر کس کالایی را [[چهل]] روز [[احتکار]] کند تا به قیمت بالاتری بفروشد، اگر تمام پولی را که از این راه کسب کرده [[صدقه]] هم بدهد، [[کفاره]] گناهش نخواهد شد"<ref>مجموعه ورام، ج ۲، ص ۸۲؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶۶ و وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۲۵.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۳.</ref>. | |||
همچنین [[پیامبر]]{{صل}} [[مردم]] را از رباخواری به شدت برحذر داشته<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۳؛ ج ۴؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۷؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۰۰؛ المعجم الصغیر، ج۲، ص۴۰۶ و کنزالعمال، ج۴، ص۱۰۶.</ref>، [[گناه]] این عمل را بسیار بزرگ میدانستند<ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۶۵.</ref>. ایشان بدترین کسبها را کسب [[ربا]] معرفی کرده<ref>الکافی، ج ۸، ص ۸۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۰۳ و امالی صدوق، ص۴۸۸.</ref>، میفرمودند: "[[خداوند]]، شکم رباخوار را از [[آتش جهنم]] پر خواهد کرد و تا هنگامی که یک قیراط<ref>تقریباً برابر با ۵/۷ مثقال</ref> از این [[پول]] نزد او باشد، پیوسته مشمول [[لعنت خدا]] و [[ملائکه]] خواهد بود"<ref>بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۴ و ثواب الاعمال، ص ۲۸۵.</ref><ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۸۳-۵۸۴.</ref>. | |||
== [[ارزش]] کار و کارگری == | |||
در [[مکتب]] [[نبوی]]، [[بیکاری]]، [[فقر]] و [[بیچارگی]] و در نتیجه دست نیاز به سوی این و آن دراز کردن از صفات بسیار [[زشت]] و [[ناپسند]] است، رسم [[پیامبر]] بر این بود که هرگاه با مردی [[ملاقات]] میکرد که نیرو و قوتش مایه [[شگفتی]] آن [[حضرت]] میشد، میپرسید: آیا به کاری [[اشتغال]] دارد؟ اگر پاسخ منفی بود میفرمود: {{متن حدیث|سَقَطَ مِنْ عَیْنِی}}<ref>«از چشم من افتاد» بحار الانوار، ج۲۳، ص۹.</ref>. [[پیامبر اکرم]] میفرمودند: {{متن حدیث|مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«آن کس که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند و از دسترنج مردم استفاده کند، ملعون و مطرود درگاه خدا است» تحف العقول، ص۳۷.</ref>. ایشان در سخنی [[زیبا]] به همه [[مسلمانان]] توصیه میکردند که: {{متن حدیث|طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ}}<ref>«کسب روزی و رزق حلال (با کار و کوشش) بر هر مرد و زن مسلمان واجب است» بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۹.</ref>. و نیز میفرمودند: {{متن حدیث|الْفَقْرُ سَوَادُ الْوَجْهِ فِي الدَّارَيْنِ}}<ref>«فقر و ناداری روسیاهی دو جهان است» مواعظ العددیه، ص۱۱۰.</ref>. [[خدای متعال]] [[انسان]] را به گونهای [[آفریده]] است که [[قادر]] است از قابلیتهای وجودی و استعدادهای فراوان خویش در جهت برآوردن نیازهای خود بهره گیرد. بیتردید برخورداری از امکانات رفاهی در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] تنها و تنها بسته به [[میزان]] [[کار و تلاش]] است که فرد یا [[اجتماع]] بر خود هموار ساخته است [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى * ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود * و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود * سپس او را برابر آن کیفری هر چه تمامتر میدهند» سوره نجم، آیه ۳۹-۴۱.</ref>. پیامبر اکرم{{صل}} در [[کلامی]] میفرمایند: {{متن حدیث|مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ ثُمَّ لَا يُعَذِّبُهُ أَبَداً}}<ref>«آن که از دسترنج خود میخورد، خدا به او با نظر رحمت مینگرد و هرگز او را عذاب نمیکند» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۴.</ref>. همچنین میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ حَلَالًا فُتِحَ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ يَدْخُلُ مِنْ أَيِّهَا شَاءَ}}<ref>«آن که از دسترنج خود میخورد درهای بهشت به روی او گشوده خواهد شد و از هر دری بخواهد وارد آن میشود» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} از [[پیامبراکرم]]{{صل}} [[روایت]] میکند: {{متن حدیث|مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَهُ}}<ref>«هر کس شب را برای دستیابی روزی حلال با خستگی به روز رساند، آمرزیده شده شب را به روز رسانده است» وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۲۴.</ref>. [[رسول اکرم]] در [[حدیث]] دیگری میفرمایند: {{متن حدیث|مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ}}<ref>«کسی که از رزق و دسترنج خود بخورد مانند برق درخشنده از روی پل صراط عبور کند» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۳.</ref>. در روایت آمده است که: روزی [[پیامبر اکرم]] با [[یاران]] خود نشسته بودند. [[پیامبر]] [[جوان]] [[نیرومندی]] را دید که اول صبح مشغول کار و [[کوشش]] میباشد، بعضی از حاضران گفتند، این جوان [[شایسته]] [[تمجید]] و [[ستایش]] بود اگر نیروی [[جوانی]] خود را در [[راه خدا]] به کار میانداخت. پیامبر فرمودند: چنین نگویید اگر این جوان کار میکند، تا نیازمندیهای خود را تأمین کند و از دیگران [[بینیاز]] گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنین اگر به نفع [[پدر]] و [[مادر]] [[ناتوان]] و [[کودکان]] خردسالش کار کند، و آنها را از [[مردم]] بینیاز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است<ref>محجة البیضاء، ج۳، ص۱۴۰.</ref>. به [[رسول خدا]]{{صل}} خبر رسید که یکی از [[مسلمانان]] [[انصار]] ([[اهل]] [[مدینه]]) نیازمند و [[فقیر]] شده است. پیامبر به [[خانه]] او رفت و به او فرمود: در خانه چه داری؟ هر چه داری بیاور و آن را کوچک نشمار. او یک فرش کمارزش و یک کاسه آورد. پیامبر به مردم فرمود: چه کسی اینها را میخرد؟ شخصی گفت: من آنها را به یک [[درهم]] خریدارم. [[پیامبر]] فرمود: چه کسی بیشتر میخرد؟ شخصی آنها را به دو درهم خرید. پیامبر دو درهم را گرفت و به آن [[مسلمان]] [[فقیر]] داد و فرمود: با یک درهم آن [[زندگی]] روزانهات را تأمین کن و با درهم دیگر یک عدد تیشه خریداری کن. او رفت و تیشهای خرید و نزد پیامبر آورد. پیامبر آن را محکم نمود و به او داد و فرمود: «این تیشه را بگیر و به بیابان برای خار کنی برو. هیچگاه کار را کوچک و ناچیز نشمار و در بیابان هرگونه تیغ و خار و هیزم دیدی جمع کن و به فروش برسان». او پانزده [[روز]] هیزم جمع میکرد و به [[شهر]] میآورد و میفروخت تا اینکه از همین راه زندگیش سامان گرفت و توانست معاش خود و خانوادهاش را تأمین کند. | |||
پیامبر به او فرمود: {{متن حدیث|هَذَا خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَجِيءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ فِي وَجْهِكَ كُدُوحُ الصَّدَقَةِ}}<ref>«این کار برای تو بهتر از آن است که (صدقهبگیر شوی و در نتیجه) در روز قیامت وارد محشر شوی درحالی که در چهرهات خراش صدقه باشد» بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۱۰؛ شیخ مفید، اختصاص، ص۲۴۹.</ref>. در مورد دیگری [[انس بن مالک]] میگوید: پس از آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[جنگ تبوک]] بازگشت، [[سعد]] [[انصاری]] به استقبال آن [[حضرت]] شتافت و با پیامبر دست داد و [[مصافحه]] کرد. پیامبر به او فرمود: چه صدمه و آسیبی به دست تو رسیده که دستت زبر و [[خشن]] شده است؟ سعد عرض کرد: ای رسول خدا! با طناب و بیل کار میکنم و درآمدی برای معاش خود و خانوادهام کسب مینمایم. ازاین رو دستم خشن شده است<ref>اسدالغابه، ج۲، ص۲۶۹.</ref>. پیامبر دست سعد را بوسید و فرمود: {{متن حدیث|هذا یَدٌ لا تَمَسُّها النّارُ}}<ref>«این دستی است که آتش دوزخ با آن تماس پیدا نمیکند» صدوق، امالی، ص۳۴۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۶۷.</ref> | |||
== [[تشویق]] به کار == | |||
«[[رسول الله]]{{صل}} از بیکاری و [[بطالت]] متنفر بود و میگفت: «خدایا از کسالت و بینشاطی، از [[سستی]] و [[تنبلی]] و از عجز و [[زبونی]] به تو [[پناه]] میبرم». [[مسلمانان]] را به کار کردن تشویق میکرد و میگفت: [[عبادت]] هفتاد جزء دارد و [[بهترین]] جزء آن [[کسب حلال]] است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۴۴.</ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | |||
*[[سیره پیامبر خاتم نسبت به کار کردن در خانه چه بوده است؟ (پرسش)]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:152259.jpg|22px]] [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | |||
# [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | |||
# [[پرونده:1379758.jpg|22px]] [[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|'''سیره نبوی از نگاه استاد مطهری''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||