|
|
خط ۹۲: |
خط ۹۲: |
| تقریباً بیشتر اسماعیلیان عراق، ایران، [[بحرین]] و [[جوامع]] شرقی تا نیمه [[قرن چهارم]] مخالف [[فاطمیان]] [[مصر]] بوده و به گروه دوم تعلق داشتند <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه،ص ۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید حسن طالقانی|طالقانی، سید حسن]]، [[اسماعیلیه (مقاله)|مقاله «اسماعیلیه»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۴.</ref> | | تقریباً بیشتر اسماعیلیان عراق، ایران، [[بحرین]] و [[جوامع]] شرقی تا نیمه [[قرن چهارم]] مخالف [[فاطمیان]] [[مصر]] بوده و به گروه دوم تعلق داشتند <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه،ص ۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید حسن طالقانی|طالقانی، سید حسن]]، [[اسماعیلیه (مقاله)|مقاله «اسماعیلیه»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۴.</ref> |
|
| |
|
| ==[[اسماعیلیان]] فاطمی== | | ==[[اسماعیلیان فاطمی]]== |
| [[عبیداللّه مهدی]] پس از رسیدن به [[رهبری]] [[نهضت]] در سال ۲۸۹از سَلَمیه در [[شام]] (مرکز رهبری [[اسماعیلیه]]) به [[فلسطین]] و سپس [[مصر]] رفت و از آنجا به سوی [[مغرب]] حرکت کرد و با کمک [[داعی]] [[ابوعبداللّه شیعی]] [[قدرت]] را به دست گرفت و در سال ۲۹۷هـ.ق به عنوان [[خلیفه]] و [[امیرالمؤمنین]]، [[دولت فاطمی]] را بنیان نهاد <ref>افتتاح الدعوه،ص ۲۹۹، عیون الاخبار، ص۱۱۲، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۴۶۱، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۱۶۰.</ref>. وی در سال ۳۲۲ در [[شهر]] [[مهدیه]] [[وفات]] یافت <ref>افتتاح الدعوه، ۳۲۹.</ref> پس از او فرزندش [[القائم بأمراللّه]] به [[خلافت]] و [[امامت]] رسید. پس از او فرزندش [[اسماعیل المنصور بالله]]و پس از او فرزند وی [[المعز لدین اللّه]] بر [[مسند]] [[امامت]] نشست. وی که چهارمین خلیفه فاطمی بود در سال ۳۵۸ لشکری برای [[فتح مصر]] فرستاد و در [[شعبان]] همان سال مصر را [[فتح]] کرد <ref>تاریخ الدعوة الاسماعیلیه، ص۲۰۰، اتعاظ الحنفاء،ص ۱۵۸، المنتظم، ج۱۴،ص ۱۹۷، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۰۹.</ref>. وی در سال ۳۶۲ به مصر رفت و آنجا را [[دارالخلافه]] اسماعیلیان قرار داد <ref>عیون الاخبار، ص۱۹۴.</ref>. در [[زمان]] معز فاطمی جامع ازهر تأسیس شد و به زودی به یک [[دانشگاه]] بزرگ [[اسلامی]] تبدیل گردید که تا آخر دوره [[فاطمیان]] مرکز مهم [[تعلیم]] داعیان و اشاعه [[اصول عقاید]] اسماعیلیه بود <ref>خطط مقریزیه، ج۲، ص۲۷۳.</ref>.
| |
| | |
| معز همچنین اقدامات مختلفی برای [[جلب حمایت]] اسماعیلیان قرمطی انجام داد. در همین راستا برخی از نظریات اسماعیلیان نخستین را که مورد [[تأیید]] [[قرمطیان]] قرار داشت به رسمیت [[شناخت]]. وی همچنین جهانشناسیای که توسط داعی [[نسفی]] و [[ابوحاتم رازی]] تدوین شده بود و در میان [[قرامطه]] اشاعه یافته بود به عنوان جهانشناسی رسمی اسماعیلیان فاطمی پذیرفت.
| |
| | |
| کوششهای معز در جلب حمایت قرمطیان تا حدودی [[موفقیت]] آمیز بود. داعی [[ابویعقوب سجستانی]] که در ابتدا به جناح قرمطی تعلق داشت به وی گروید و در کتبی که پس از به [[خلافت]] رسیدن معز تألیف کرد [[امامت]] [[خاندان]] فاطمی را [[تأیید]] نمود. در نتیجه [[اسماعیلیان]] [[خراسان]] و سیستان نیز [[پشتیبان]] [[دعوت]] فاطمی شدند <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۰۹.</ref>.
| |
| | |
| معز در ۳۶۵هـ.ق پس از بیست و دو سال امامت درگذشت <ref>عیون الاخبار، ص۲۰۲.</ref>.
| |
| | |
| پس از او فرزندش [[نزار بن معد بن المعز لدین اللّه]] ملقب به [[العزیز باللّه]] به [[امامت]] رسید<ref>عیون الاخبار، ص۲۰۲.</ref>. پس از وی [[ابوعلی منصور]] ملقب به [[حاکم بأمراللّه]] بر [[مسند]] امامت نشست، وی داعیان مختلفی را برای اقالیم و شهرهای دیگر فرستاد و با تنظیم [[نظام]] دعوت، نقش مهمی در گسترش [[اسماعیلیه]] ایفا نمود.
| |
| | |
| حاکم بأمراللّه پس از ۲۵سال امامت در سال ۴۱۱هـ.ق مرد، [[مرگ]] او و علت آن معلوم نیست <ref>تاریخ الدعوة الإسماعیلیه، ص۲۳۹.</ref>.
| |
| | |
| پس از مرگ حاکم بامراللّه یکی از داعیان او به نام [[حمزة بن علی الفارسی]] ملقب به درزی که [[داعی]] بزرگ [[شام]] بود مرگ حاکم را [[انکار]] کرد و در [[انتظار]] [[رجعت]] وی باقی ماند. [[اتباع]] او با نام درزی یا [[دروزیه]] از اسماعیلیان جدا شدند و [[عقاید]] غالیانهای اظهار نمودند <ref>تاریخ الدعوة الإسماعیلیه، ص۲۳۸.</ref>.
| |
| | |
| هفتمین [[خلیفه]] فاطمی، [[اعزاز دین اللّه]] فرزند حاکم پس از [[غیبت]] [[پدر]] در ۴۱۱ به امامت رسید و در ۴۲۷ق از [[دنیا]] رفت <ref>عیون الاخبار، ص۳۲۱، اتعاظ الحنفاء، ج۲،ص ۴۴.</ref>.
| |
| | |
| پس از وی [[المنتصر باللّه]] در هفت سالگی بر مسند امامت نشست و پس از ۶۰سال امامت در ۴۸۷ق از دنیا رفت <ref>اتعاظ الحنفاء، ج۲، ص۴۵ و ۱۴۹، تاریخ الدعوة الاسماعیلیه، ص۲۵۰.</ref>.
| |
| | |
| وی در [[زمان]] [[حیات]] خود فرزند ارشدش نزار را به [[ولایت عهدی]] و امامت پس از خود [[منصوب]] نمود، ولی پس از مرگ او [[افضل بعد الجمالی]] که در [[مقام وزارت]] بود توانست با [[اعمال]] [[نفوذ]]، نزار را از [[حقوق]] خود [[محروم]] کند و [[برادر]] جوانتر وی، [[احمد]] ملقب به [[المستعلی باللّه]] را جایگزین او نماید <ref>اتعاظ الحنفاء، ج۲، ص۱۵۲ـ ۱۵۳.</ref>. این [[اقدام]] سبب شد اسماعیلیان به دو شاخه اصلی [[مستعلویه]] و نزاریه تقسیم شوند <ref>اتعاظ الحنفاء، ج۲، ص۱۶۲.</ref>. بیشتر [[اسماعیلیان]] [[مصر]]، [[یمن]] و گجرات [[امامت]] مستعلی را پذیرفتند و گروه بزرگی از اسماعیلیان [[شام]] و تمامی اسماعیلیان [[ایران]] و [[عراق]] و [[ماوراء النهر]] به [[نص]] اول [[مستنصر]] [[وفادار]] مانده، نزار را به عنوان [[جانشین]] به [[حق]] پدرش قبول کردند <ref>زبدة التواریخ،ص ۱۱۴.</ref>. از این پس اسماعیلیان مستعلوی و نزاری دعوتهای مستقلی داشتند و مسیرهای مذهبی [[سیاسی]] مجزایی را طی نمودند.
| |
| | |
| جریان اسماعیلیان مستعلوی پس از مستعلی به امامت [[الآمر بأحکام اللّه]] [[معتقد]] شدند. ولی پس از او دوباره در مسئله امامت دچار [[اختلاف]] شده، به دو شاخه حافظیه و طیّبیه منشعب شدند. طیّب، فرزند الآمر باحکام اللّه بود که چند ماه پیش از [[وفات]] [[پدر]] متولد شد، پس از [[مرگ]] آمر، عموزاده او به نام [[ابوالمیمون عبدالمجید]] به عنوان ولی [[عهد]]، زمام امور را در دست گرفت، ولی پس از چند سال [[مدعی امامت]] شد و [[لقب]] [[الحافظ لدین اللّه]] را برای خود برگزید <ref>اتعاظ الحنفاء، ج۲، ص۲۲۹.</ref>. اکثر اسماعیلیان مستعلوی در مصر و شام و گروهی در یمن امامت [[حافظ]] را پذیرفته، به حافظیه اشتهار یافتند و گروهی از مستعلویان مصر و شام و یبشتر یمنیها امامت [[طیب]] را پذیرفتند و به طیبیه [[شهرت]] یافتند.
| |
| | |
| [[دولت]] [[فاطمیان]] با توجه به این کشمکشهای درونی، [[روز]] به روز ضعیفتر شد تا اینکه در ۵۶۷ق به دست [[صلاح الدین ایوبی]] منقرض گردید.
| |
| | |
| اسماعیلیان حافظی تا حدود یک قرن پس از حافظ امامت را در اخلاف او ادامه دادند، ولی به زودی [[دعوت]] آنان در مصر و شام از بین رفت و در یمن نیز دوامی نیافت و [[جماعت]] حافظی به طور کامل از بین رفت.
| |
| | |
| دعوت [[مستعلوی طیبی]] پایگاه خود را در یمن و سپس [[هندوستان]] پیدا کرد. از همان آغاز افتراق حافظی طیبی، دولت صلیمی در یمن، طیب بن آمر را به عنوان [[امام]] اسماعیلیان مستعلوی [[شناخت]] و دعوت طیبی را در [[یمن]] بنیان گذارد. [[دعوت اسماعیلی]] که در سال ۴۶۰ق به گجرات [[هند]] راه یافته بود نیز به جناح طیبی پیوست و در ۹۷۴ق احمدآباد گجرات مرکز [[دعوت]] طیبی گردید. بنابر [[اعتقادات]] مستعلویان طیبی، [[امامت]] در اعقاب [[طیب]] که همچنان در [[استتار]] ماندهاند تداوم یافته و سرانجام در پایان دوره فعلی ستر، یکی از همین [[امامان]] [[ظهور]] خواهد کرد.
| |
| | |
| [[اسماعیلیان]] طیبی در [[اصول عقاید]] ادامه دهنده [[تعالیم]] و [[سنن]] اسماعیلیان فاطمی بودهاند، آنان همانند فاطمیها برای ظاهر و [[باطن دین]] و [[احکام شرعی]] اهمیت یکسانی قائلند.
| |
| | |
| اسماعیلیان هند که به بهره [[شهرت]] دارند در ۹۹۹ق، به دو شاخه داوودیه و [[سلیمانیه]] منشعب شدند <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۳۴۵</ref>. اکثر بهرههای هند به [[فرقه]] داوودیه تعلق دارند و بیشتر طیبیهای یمن و گروه کوچکی از بهرهها به فرقه سلیمانیه پیوستند.
| |
| | |
| امروزه [[جمعیت]] داوودی [[جهان]] حدود نیم میلیون نفر است <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۳۵۶.</ref> و سلیمانیها نیز حدود ۷۰ هزا رنفر در یمن و تعدادی در هند وجود دارند <ref>تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۳۶۴.</ref>.<ref>[[سید حسن طالقانی|طالقانی، سید حسن]]، [[اسماعیلیه (مقاله)|مقاله «اسماعیلیه»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۴.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[اسماعیلیان نزاری]]== | | ==[[اسماعیلیان نزاری]]== |