تواتر حدیث غدیر: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== حدیث غدیر از احادیثی است که محدثان و مورخان اسلامی ـ اعم از شیعه و اهلسنت ـ به صورت متواتر آن را روایت کردهاند. متواتر بودن حدیث غدیر، متقضای قوانین طبیعتی است، زیرا پیامبر{{صل}} آن را در میان انبوه مسلمانانی که...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
#[[ابوهریره]] که [[راوی]] این حدیث است حدیث غدیر را نیز روایت کرده است. بنابراین به [[دلیل]] [[تعارض]] دو خبر وی، هر دو از اعتبار ساقط شده، و نقلهای دیگر حدیث غدیر بدون معارض خواهد بود. | #[[ابوهریره]] که [[راوی]] این حدیث است حدیث غدیر را نیز روایت کرده است. بنابراین به [[دلیل]] [[تعارض]] دو خبر وی، هر دو از اعتبار ساقط شده، و نقلهای دیگر حدیث غدیر بدون معارض خواهد بود. | ||
#خبر یاد شده با حدیث غدیر تعارض ندارد، زیرا [[حصر]] [[ولایت]] بر دیگران در [[خداوند]] به معنای ولایت بالذات است و با ولایت بالغیر در غیر خداوند تعارض ندارد، و حصر آن در پیامبر{{صل}} نیز مربوط به [[زمان]] [[حیات]] وی است و با ولایت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که پس از پیامبر{{صل}} است ناسازگار نخواهد بود. اگر این [[تفسیر]] پذیرفته نشود، با ولایت خلفای سهگانه قبل از امیرالمؤمنین{{ع}} و [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}} پس از [[عثمان]] - که مورد قبول اهلسنت است- نیز تعارض خواهد داشت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۲-۱۹۸.</ref> | #خبر یاد شده با حدیث غدیر تعارض ندارد، زیرا [[حصر]] [[ولایت]] بر دیگران در [[خداوند]] به معنای ولایت بالذات است و با ولایت بالغیر در غیر خداوند تعارض ندارد، و حصر آن در پیامبر{{صل}} نیز مربوط به [[زمان]] [[حیات]] وی است و با ولایت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که پس از پیامبر{{صل}} است ناسازگار نخواهد بود. اگر این [[تفسیر]] پذیرفته نشود، با ولایت خلفای سهگانه قبل از امیرالمؤمنین{{ع}} و [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}} پس از [[عثمان]] - که مورد قبول اهلسنت است- نیز تعارض خواهد داشت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۲-۱۹۸.</ref> | ||
==حدیث غدیر در نقل محدثان و مورخان== | |||
نقلهای بسیار [[محدثان]] و مورخان [[اسلامی]] بیانگر این است که [[پیامبر]]{{صل}} هنگام بازگشت از [[سفر]] [[حجةالوداع]] به [[مدینه]] در [[غدیر خم]] که نزدیکی [[جحفه]] بود توقف و برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کرد. آن [[حضرت]] در آن سخنرانی، مطالب بسیاری را در زمینه مسائل [[دینی]] بیان کرد و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با تأکید ویژهای اعلام فرمود. به همین جهت در نقلهای مربوط به [[واقعه غدیر]] آنچه بیش از هر سخن دیگر پیامبر{{صل}} مورد توجه محدثان و مورخان واقع شده است، مسئله ولایت امیرالمؤمنین{{ع}} است، تا آنجا که عدهای از آنان تنها به [[نقل]] این مسئله اکتفا کرده و دیگر [[سخنان پیامبر اکرم]]{{صل}} را که قبل و بعد از اعلام [[ولایت علی]]{{ع}} بیان شده است، نقل نکردهاند. بنابراین [[حدیث غدیر]] در آثار محدثان و مورخان اسلامی از نظر کوتاهی و بلندی، و اختصار و تفصیل، متفاوت نقل شده است. در اینجا گونههایی از این نقلها را بازگو میکنیم.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۸.</ref> | |||
===کوتاهترین نقل=== | |||
کوتاهترین نقل حدیث غدیر به جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} بسنده کرده است؛ این عبارت در همه آثار اسلامی که به واقعه غدیر توجه شده است - اعم از [[کتابهای حدیث]]، [[تاریخ]]، [[تفسیر]] و [[کلام]] - نقل شده است. در [[متواتر بودن]] این بخش از حدیث غدیر، مجال تردید وجود ندارد، چنانکه بسیاری از محدثان بر آن تصریح کردهاند<ref>در فصل اول، سخنان شماری از محدثان اهلسنت را در این باره نقل کردیم.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۸.</ref> | |||
===گزارش دوم=== | |||
گزارش دوم حدیث غدیر از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول، جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} و بخش دوم جمله {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ- وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}. اکثر نقلهای حدیث غدیر این گونهاند، چنانکه [[تواتر]] آن نیز مورد قبول شماری از [[عالمان]] [[اهلسنت]] است و شماری از آنان نیز صحت آن را پذیرفتهاند<ref>این مطلب نیز در گفتار اول بیان شد.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۹.</ref> | |||
===گزارش سوم=== | |||
در بسیاری از گزارشهای حدیث غدیر، قبل از بیان آنچه در گزارشهای اول و دوم [[نقل]] شده، جمله {{متن حدیث|ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم}} یا جمله {{متن حدیث|ألست اولی بکم من أنفسکم}}، یا عبارتهای مشابه آن بیان شده است که مفاد آنها این است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[مؤمنان]] [[ولایت]] دارد. | |||
از آنجا که گزارشهایی که دربردارنده این جمله است بسیار است در [[متواتر بودن]] آن نمیتوان تردید کرد. در [[احتجاج امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[رحبه]] [[کوفه]]، سی نفر از [[صحابه]] - که [[دوازده نفر]] آنان [[صحابی]] [[بدری]] بودند- [[شهادت]] دادند [[حدیث غدیر]] را از [[پیامبر]] شنیدهاند. در شهادت آنان جمله {{متن حدیث|ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم}} نیز آمده است. | |||
گروهی از صحابه و [[تابعین]] این واقعه را گزارش کردهاند که [[علامه امینی]] نام هیجده نفر از آنان را با گزارشهایشان نقل کرده است<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۳۳۹-۳۷۵.</ref>. در اینجا به نقل [[ابوالطفیل]] بسنده میکنیم: | |||
احمدبنحنبل با [[سند]] معتبر از ابوالطفیل نقل کرد که [[علی]]{{ع}} [[مردم]] را در رحبه کوفه جمع کرد و به آنان گفت: “هر کس که [[واقعه غدیر]] را دیده و شنیده است به [[خدا]] [[سوگند]] میدهم که به آن شهادت دهد. در این هنگام سی نفر برخاستند و [[گواهی]] دادند”. سپس میافزاید [[ابونعیم]] گفته است که افراد بسیاری برخاستند و شهادت دادند که پیامبر{{صل}} در حالی که دست علی{{ع}} را گرفته بود، خطاب به مردم گفت: “آیا میدانید که من بر مؤمنان از خود آنان برترم؟” گفتند: “آری، ای [[رسول]] خدا”. پیامبر گفت: “هر کس که من مولای او هستم، این (علی{{ع}}) مولای اوست. خدایا! هر کس او را [[دوست]] میدارد، دوست بدار، و هر کس او را [[دشمن]] میدارد، دشمن بدار”<ref>المسند، ج۱۴، ص۴۳۶، حدیث ۱۹۱۹۸. محقق کتاب المسند، حمزه احمد الزین سند حدیث را صحیح دانسته است حافظ هیثمی در مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۰۴۹، پس از نقل حدیث گفته است: رجال آن رجال صحیح است مگر فطر بن خلیفه که او نیز ثقه است. الغدیر، ج۱، ص۳۵۶.</ref>. | |||
در نقلهای احتجاج امیرالمؤمنین{{ع}} به [[حدیث غدیر]] در [[رحبه]] [[کوفه]]، شمار [[گواهان]] مختلف گزارش شده است. [[دوازده نفر]]، شانزده نفر، هفده نفر، هجده نفر و سی نفر، افراد بسیاری در این گزارشها آمده است. | |||
منشأ این [[اختلاف]] ـ همانگونه که [[علامه امینی]] گفته است ـ ناشی از این بوده که هر یک از [[راویان]] کسانی را که شناخته یا مورد توجه او بوده، یا در کنار او قرار داشته [[نقل]] کرده و یا عواملی از این قبیل بوده است<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۷۸.</ref>. | |||
علامه امینی پس از [[نقل روایات]] مربوط به [[احتجاج امیرالمؤمنین]]{{ع}} در رحبه کوفه نام ۲۴ نفر از [[صحابه]] را ذکر کرده است که بر حدیث غدیر [[شهادت]] دادند. | |||
علاوه بر [[احادیث]] پیشین در [[روایات]] بسیار دیگری نیز که از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} درباره حدیث غدیر نقل شده، جمله {{متن حدیث|ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم}} یا جملههای مشابه آن آمده است. از باب مثال، مطلب یاد شده در روایاتی از [[براء بن عازب]]، [[بریده اسلمی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، حبّه عُرنی، [[حذیفه بن اسید غفاری]]، [[حذیفه بن یمان]]، [[زید بن ارقم]]، [[سعد بن ابیوقاص]]، [[ابوسعید خدری]]، [[عامر بن لیلی]] و [[عبدالله بن عباس]]، بیان شده است<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۴۱-۱۴۴.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۹۹.</ref> | |||
===گزارش چهارم=== | |||
در گزارشهای دیگری از [[واقعه غدیر]] و [[سخنرانی پیامبر]] اکرم{{صل}} در آن مناسبت، نکات دیگری نیز در مقدمه سخنرانی پیامبر{{صل}} گزارش شده است که در [[فهم]] معنا و [[مدلول حدیث غدیر]] موثر است. این نکات عبارتاند از: | |||
#مورد سؤال قرار گرفتن [[پیامبر]]{{صل}} و همه [[مسلمانان]] درباره وظایفشان<ref>{{متن حدیث|أيّها الناس! إنّي مسئول و أنتم مسئولون}}.</ref>؛ | |||
# [[تجدید]] [[ایمان]] [[مؤمنان]] نسبت به [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]<ref>{{متن حدیث|ألستم تشهدون ان لا اله الا الله و أن محمدا عبده و رسوله، و ان جنته حق، و ان ناره حق، والبعث بعد الموت حق؟ قالو: اللهم بلی}}.</ref>. | |||
#خبر دادن از [[رحلت]] قریب الوقوع خود<ref>{{متن حدیث|کأنی دعیت فأجبت }}.</ref>؛ | |||
#بر جای گذاشتن دو چیز مهم و گرانبها، یعنی [[قرآن و عترت]] و اینکه آن دو از یکدیگر جداییناپذیرند، و [[مردم]] باید مراقب [[رفتار]] خود با آن دو باشند؛ زیرا اگر به آن دو [[تمسک]] جویند، [[گمراه]] نخواهد شد<ref>{{متن حدیث|إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَ الْحَوْضَ}}.</ref>. | |||
نکات یاد شده در [[احادیث]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهلسنت]] درباره [[حدیث غدیر]] آمده، بیان شده است که از آن جمله میتوان به احادیثی اشاره کرد که از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید بن ارقم]]، [[حذیفه بن اسید]] و [[عامر بن لیلی]] [[روایت]] شده است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۰۱.</ref> | |||
===گزارش پنجم=== | |||
در برخی گزارشهای معتبری که از [[واقعه غدیر]] و [[سخنرانی پیامبر]]{{صل}} شده، آمده است که پس از اعلام [[ولایت]] امیرالمؤمنین{{ع}} [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد. در این هنگام [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، به عنوان اظهار [[سپاسگزاری]] از [[خداوند]] بر [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] و [[رضایت خداوند]] از [[رسالت پیامبر]]{{صل}} و [[ولایت علی]]{{ع}} پس از او، [[تکبیر]] گفت. | |||
مطلب یاد شده از مسائل [[قطعی]] در [[روایات شیعه]] است. علاوه بر [[عالمان شیعه]]، بسیاری از [[عالمان]] [[تفسیر]] و [[حدیث]] اهلسنت نیز [[نزول آیه]] “اکمال دین” را درباره واقعه غدیر [[نقل]] کردهاند، چنان که تکبیر گفتن [[پیامبر]] و اظهار [[شکرگزاری]] از اعلام ولایت امیرالمؤمنین{{ع}} را از [[ابوسعید خدری]] گزارش کردهاند. | |||
[[ابو جعفر طبری]] (متوفای ۳۱۰ق)، [[حافظ ابنمردویه اصفهانی]] (متوفای ۴۱۰ق)، [[ابونعیم اصفهانی]] (متوفای ۴۳۰ق)، [[خطیب بغدادی]](متوفای ۴۶۳ق)، [[حافظ ابوسعید سجستانی]] (متوفای ۴۳۰ق)، [[حافظ ابوالقاسم حسکانی]] (متوفای بعد از ۴۷۰ق)، [[حافظ ابن عساکر شافعی]] (متوفای ۵۷۱ق)، [[خطیب خوارزمی]](متوفای ۵۶۸ق) و [[شیخ الاسلام حمویی حنفی]] (متوفای ۷۲۲ق) از [[راویان حدیث]] مزبوراند<ref>ر.ک: الغدیر، ج۱، ص۴۴۷-۴۵۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۰۲.</ref> | |||
===گزارش ششم، روایت [[سلیم بن قیس هلالی]]=== | |||
[[ابواسحاق حمونی]] از [[سلیم بن قیس]]<ref>سلیم بن قیس (متوفای ۹۰ق) یکی از تابعین است که حدیث غدیر را در کتاب خود نقل کرده است. وی و کتابش مورد اعتماد محدثان و مورخان اسلامی است و از مصادر و منابع آنان به شمار میرود. شخصیتهای برجستهای از عالمان اهلسنت مانند حاکم حسکانی در کتاب “شواهد التنزیل”، شیخ الاسلام حمونی در کتاب “فرائد السمطین”، سید بن شهاب همدانی در کتاب “مودة القربی” و قندوزی حنفی در کتاب “ینابیع المودة” و دیگران از کتاب سلیم نقل حدیث کردهاند.</ref> [[نقل]] کرده است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روزی در دوران [[خلافت عثمان]] در [[مسجد پیامبر]]{{صل}} با عدهای از [[مسلمانان]] درباره [[ولایت]] خود سخن گفت و با آنان [[احتجاج]] کرد. ایشان آیاتی از [[قرآن کریم]] مانند [[آیه]] “اولی الامر”<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و آیه “ولایت”<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> را قرائت کردند. سپس خطاب به حاضران گفتند که آیا میدانید وقتی این [[آیات]] نازل شد، [[مردم]] از [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند: “آیا ولایت در این آیه عموم [[مؤمنان]] را شامل میشود یا به بعضی از آنان اختصاص دارد؟ [[خداوند]] به پیامبر{{صل}} [[دستور]] داد تا همانگونه که [[نماز]]، [[زکات]] و [[حج]] را برای مردم [[تفسیر]] و [[تبیین]] کرده است، مسئله ولایت را نیز با اعلام ولایت من در [[غدیر خم]] تفسیر و تبیین کند. | |||
پیامبر{{صل}} برای مردم [[خطبه]] خواند و به آنان گفت: “ای مردم! خداوند مرا به انجام کاری دستور داده است که برایم بسیار دشوار است و [[فکر]] میکنم اگر آن را اعلام کنم مرا [[تکذیب]] خواهند کرد، ولی خداوند بر انجام آن تأکید کرده و باید آن را تحقق ببخشم”. سپس به آنان فرمود: “آیا میدانید که [[خدا]] مولای من و من مولای مؤمنان هستم، و من بر [[مؤمنان]] از خودشان برترم؟” آنان گفتند: “آری، یا [[رسول الله]]!” [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: “هر کس که من مولای اویم، [[علی]]{{ع}} مولای او است. خدایا! هر کس او را [[دوست]] میدارد دوست بدار و هر کس او را [[دشمن]] میدارد دشمن بدار”. | |||
[[سلمان]] بر پای خاست و گفت: “ای [[رسول خدا]]! [[ولایت علی]]{{ع}} چگونه است؟” پیامبر{{صل}} فرمود: “ولایتی همانند [[ولایت]] من، هر کس که من بر او از خودش برترم، علی نیز بر او [[برتر]] است. در این هنگام [[آیه اکمال دین]] نازل شد. پیامبر{{صل}} [[تکبیر]] گفت و بر [[اکمال دین]] با ولایت علی{{ع}} [[خدا]] را [[سپاس]] گفت. | |||
[[ابوبکر]] و [[عمر]] برخاستند و گفتند: “ای رسول خدا! آیا این [[آیات]] به علی اختصاص دارد؟” | |||
پیامبر{{صل}} فرمود: “آری، این آیات، مخصوص او و اوصیای من تا [[روز قیامت]] است”. آنان گفتند: “ای رسول خدا! آنها را برای ما معرفی کن”. پیامبر{{صل}} فرمود: “آنان عبارتاند از: علی{{ع}} که [[برادر]]، [[وصی]] و [[جانشین]] من و ولی هر مؤمنی پس از من است و پس از او فرزندم [[حسن]]{{ع}} و سپس فرزندم [[حسین]]{{ع}}، و پس از او نه تن از [[فرزندان حسین]]{{عم}}، یکی از پس دیگری میباشند. [[قرآن]] با آنان و آنان با قرآناند و از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار [[حوض]] نزد من میآیند”. | |||
حاضران در [[مسجد]]، [[سخنان علی]]{{ع}} را [[تأیید]] کردند و گفتند: “ما بر آنچه گفتی [[شهادت]] میدهیم”. [[زید بن ارقم]]، [[براء بن عازب]]، سلمان، [[مقداد]] و [[عمار]] از جمله آنان بودند<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۲، حدیث ۲۵۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۰۲.</ref> | |||
===بلندترین گزارش=== | |||
بلندترین گزارش [[حدیث غدیر]] را [[احمد بن ابیطالب طبرسی]]<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۵۵-۵۶.</ref> و [[فتال نیشابوری]]<ref>روضة الواعظین، ص۸۹-۹۹.</ref> از [[امام محمد باقر]]{{ع}} [[روایت]] کردهاند. [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار]]<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۰۱-۲۱۹.</ref> و [[سید هاشم بحرانی]] در غایه المرام<ref>غایه المرام و حجة الخصام، ج۱، ص۳۲۵-۳۳۷.</ref> از [[احتجاج]] طبرسی آن را [[نقل]] کردهاند. [[راوی حدیث]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[علقمه بن محمد حضرمی]] است. امام باقر{{ع}} قبل از نقل [[خطبه غدیر]] که [[پیامبر]]{{صل}} ایراد کرده است به اختصار درباره [[سفر]] [[حجه الوداع]] پیامبر{{صل}} و [[دستور]] [[خداوند سبحان]] به او درباره [[اعلان]] [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} توضیح داده است. خلاصه توضیحات [[امام باقر]]{{ع}} چنین است: | |||
پیامبر{{صل}} قبل از سفر حجه الوداع همه [[احکام الهی]] غیر از [[حج]] و ولایت را [[ابلاغ]] کرده بود. در این هنگام [[جبرئیل]]{{ع}} از سوی [[خداوند]] بر پیامبر{{صل}} نازل شد و [[دستور خداوند]] را درباره [[لزوم]] ابلاغ این دو [[فریضه الهی]] به او رساند. طبق این دستور، پیامبر [[مأمور]] شد که [[مردم]] را به حج فراخواند تا هم [[احکام]] حج را برای آنان بیان و هم ولایت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به آنان ابلاغ کند. | |||
[[رسول اکرم]]{{صل}} دستور داد تا به مردم اعلان کنند که برای سفر حج آماده شوند. در نتیجه، بیش از هفتاد هزار نفر از [[مردم مدینه]] و اطراف [[مدینه]] و مناطق دیگر برای انجام [[فریضه]] حج عازم [[مکه]] شدند. هنگامی که پیامبر{{صل}} به موقف ([[سرزمین]] مکه) رسید جبرئیل از سوی خداوند نزد او آمد و گفت: [[خدا]] به تو [[سلام]] میرساند و میگوید [[مرگ]] تو نزدیک است. باید [[جانشین]] خود را معرفی کنی و همه [[علوم]] و آنچه از آثار [[پیامبران]] که نزد تو است را به او بسپاری؛ او [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} است، او را به مردم معرفی کن و [[عهد]] و [[میثاق]] من درباره ولایت او بر هر مرد و [[زن]] با [[ایمانی]] را به آنان [[یادآوری]] کن، زیرا من هیچ [[پیامبری]] را از مردم نگرفتم، مگر پس از آنکه [[دین]] خود را کامل و [[نعمت]] خود را با ولایت اولیای خود تمام کردم، چون [[کمال توحید]] و دین من و [[اتمام نعمت]] من بر [[خلق]] خود به [[پیروی]] و [[اطاعت]] از ولی من است، و من هیچگاه [[زمین]] را از ولی و [[رهبری]] که [[حجت]] من بر مردم باشد رها نمیکنم. | |||
بنابراین، امروز دین خود را با [[ولایت ولی]] خود و مولای هر مرد و زن با [[ایمانی]] یعنی [[علی]]{{ع}} کامل کردم که [[بنده]] من و [[وصی]] و [[جانشین پیامبر]] من و [[حجت بالغه]] من بر خلقم است و [[نعمت]] خود را بر شما تمام کردم و از [[اسلام]] به عنوان [[دین]] از شما [[راضی]] هستم. [[اطاعت]] از او با اطاعت از من و [[پیامبر]] همراه است. هر کس وی را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و هر کس بر او [[عصیان]] ورزد بر من عصیان ورزیده است. وی را نشانهای میان خود و خلقم قرار دادم، هر کس او را بشناسد (به [[ولایت]] وی [[معتقد]] باشد) [[مؤمن]] و هر کس او را [[انکار]] کند [[کافر]] است. هر کس با ولایت او مرا [[ملاقات]] کند وارد [[بهشت]] خواهد شد و هر کس با [[عداوت]] وی مرا ملاقات کند داخل [[دوزخ]] خواهد شد. پس ای [[محمد]]{{صل}} علی{{ع}} را به عنوان نشانه [[حق]] معرفی کن و از آنان برایش [[بیعت]] بگیر و [[عهد]] و [[میثاق]] من از آنان را [[تجدید]] کن. | |||
پیامبر{{صل}} در این باره نگران بود که [[قوم]] او گرفتار [[شقاق]] و پراکندگی شوند و به [[جاهلیت]] باز گردند، زیرا از عداوت و [[بغض]] آنان به علی{{ع}} [[آگاه]] بود. بدین سبب از [[جبرئیل]] خواست که [[مصونیت]] (دین و [[آیین]]) وی را از [[خدا]] بخواهد، و [[منتظر]] ماند تا جبرئیل، پاسخ درخواستش را از سوی خدا بیاورد، پس اعلام [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخت تا به [[مسجد]] خیف رسید. در آنجا جبرئیل{{ع}} بر او نازل شد و بار دیگر [[فرمان خدا]] را درباره معرفی علی{{ع}} به عنوان نشانه [[هدایت]] به [[مردم]] به وی [[ابلاغ]] کرد، ولی وعدهای را درباره [[حفظ]] وی نیاورد. پیامبر{{صل}} نیز انجام آن [[مأموریت]] را به تأخیر انداخت تا به منطقه کراع الغمیم (بین [[مکه]] و [[مدینه]]) رسید. بار دیگر جبرئیل{{ع}} نزد وی آمد و [[امر الهی]] را به او ابلاغ کرد، اما [[وعده]] حفظ را نیاورد. | |||
پیامبر{{صل}} [[نگرانی]] خود را درباره ابلاغ این مأموریت به [[جبرئیل]]{{ع}} اظهار کرد و از آن منطقه کوچ کرد تا به [[غدیر خم]] رسید. در آن هنگام که پنج [[ساعت]] از [[روز]] گذشته بود، جبرئیل{{ع}} بر آن [[حضرت]] نازل شد و این بار [[وعده]] [[مصونیت]] [[الهی]] را برای او آورد و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را بر وی [[تلاوت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد تا کاروان بایستد، و کسانی که جلوتر رفته بودند بازگردند، و کسانی که عقبتر بودند برسند و دستور داد تا منادی، [[مردم]] را به [[نماز جماعت]] فراخواند و نیز دستور داد تا زیر چند درخت را جارو کردند و منبری از سنگ برایش آماده کرده آنگاه بر بالای آن سنگها رفت و [[خطبه]] خود را ایراد کرد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۰۴-۲۰۷.</ref> | |||
===محورهای [[خطبه غدیر]]=== | |||
محور اصلی خطبه غدیر مسئله [[ولایت]] و [[امامت]] است، ولی مضامین دیگری نیز دارد که عبارتاند از: | |||
====[[خداشناسی]]==== | |||
پیامبر{{صل}} خطبه غدیر را با [[حمد]] و [[ستایش خداوند]] آغاز کرد، و درباره [[صفات جمال]] و جلال [[خداوند]] [[سخن]] گفت. [[توحید]] و [[یگانگی خداوند]]، [[علم گسترده]] و فراگیر الهی، [[قدرت]]، قوت و [[غلبه]] بر هر چیز، آفریدگاری، [[رحمت]] واسعه، نعمتهای بیشمار، [[بینیازی]] از غیر، بیهمتایی، [[اتقان صنع]]، قدوسیت و [[پیراستگی]] از نواقص، [[تفضل]] بر موجودات، [[عدل]] در [[افعال]]، برخی از صفات جمال و جلال خداوند است که در فراز اول خطبه غدیر بیان شده است. | |||
====[[فرایض الهی]]==== | |||
پیامبر{{صل}} در لابهلای خطبه غدیر، مردم را به رعایت فرایض الهی توصیه کرده است. [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] از جمله فرایض الهی است که در این خطبه مورد توصیه و تأکید [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفتهاند. ای [[مردم]]! آنگونه که [[خداوند]] به شما [[دستور]] داده است [[نماز]] را برپا دارید و [[زکات]] را بپردازید، اگر با گذشت [[زمان]]، مطلبی را ندانستید یا فراموش کردید، [[علی]]{{ع}} که ولی شماست برای شما بیان خواهد کرد. ای مردم! [[حج]] [[خانه خدا]] را انجام دهید، هر مؤمنی که آن را به جای آورد خداوند، [[گناهان]] گذشتهاش را میآمرزد و او پس از حج اعمالش را از نو آغاز میکند. حج را با کمال [[دیانت]] و [[آگاهی]] به جای آورید و از مشاهد جز با [[توبه]] و [[ترک گناهان]] بازنگردید. نماز را برپا داشته و زکات را بپردازید و [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید. این سخنِ مرا به کسانی که در این جا نیستند برسانید و آنان را به قبول آن امر و از [[مخالفت]] با آن [[نهی]] کنید. | |||
====[[یاد مرگ]] و [[قیامت]]==== | |||
از آنجا که یاد مرگ و قیامت و حساب و [[پاداش]] و [[عقاب]] در [[آخرت]]، نقش مؤثری در توجه و [[التزام]] [[انسان]] به دستوراهای [[الهی]] دارد، پیامبر{{صل}} در فرازی از [[خطبه]] خود، مردم را به [[مرگ]] و [[معاد]] توجه داده و فرموده است: “ای مردم! [[تقوا]] پیشه باشید، از قیامت برحذر باشید، چنانکه [[خدا]] فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است» سوره حج، آیه ۱.</ref> به یاد مرگ، حساب، [[میزان]]، [[محاسبه]] در پیشگاه [[پروردگار]] جهانیان و پاداش و [[کیفر]] باشید. هر کس کار [[نیکی]] انجام دهد پاداش داده میشود و هر کس گناهی انجام دهد، بهرهای در [[بهشت]] ندارد. | |||
====[[فضایل امیرالمؤمنین]]{{ع}}==== | |||
در فرازهای مختلف این خطبه از فضایل امیرالمؤمنین{{ع}} [[سخن]] به میان آمده و [[برتری]] او بر دیگران مورد تأکید پیامبر{{صل}} قرار گرفته است. در فرازی از [[خطبه غدیر]] در این باره چنین آمده است: “ای مردم! این علی بیش از شما مرا [[یاری]] کرده و نزدیکتر و گرامیترین افراد نزد من است. [[خدا]] و من از او [[راضی]] هستیم و آیهای درباره [[رضایت خدا]] از [[مؤمنان]] و در [[ستایش]] آنان نازل نشده است مگر اینکه [[علی]]{{ع}} مشمول آن است. [[ذریه]] هر [[پیامبری]] از صلب او است و ذریه من از صلب علی است. او [[یاور]] [[دین خدا]] و مدافع [[رسول خدا]]، [[تقی]]، [[نقی]]، [[هادی]] و [[مهدی]] است. در فراز دیگری، [[برتری]] [[علمی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را بیان کرده است: “ای [[مردم]]! هیچ علمی نیست، مگر اینکه [[خداوند]]، آن را به من [[عطا]] کرده است و من آن [[علوم]] را به علی - که [[امام مبین]] است – آموختهام. او [[هدایتگر]] به [[حق]] و عامل به آن است، از [[باطل]] [[نهی]] میکند و با آن میستیزد و در این [[راه]] از [[سرزنش]] کسی باکی ندارد”. در فراز دیگری، از پیشتازی امیرالمؤمنین{{ع}} در [[ایمان]] و [[ایثار]] [[سخن]] به میان آمده است: “او نخستین کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و [[جان]] خود را فدای رسول خدا کرد، و نخستین مردی است که با [[پیامبر]] به [[عبادت خدا]] پرداخت”. بیان [[فضایل]] و [[برتری علی]]{{ع}} بدان علت است که [[نصب]] او به [[امامت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} صرفاً جنبه تعبدی ندارد و مقتضای [[عقل]] و [[فطرت آدمی]] است، زیرا [[تقدیم مفضول بر افضل]] از نظر عقل [[قبیح]] است. | |||
====[[قرآن و عترت]]==== | |||
در فرازی از [[خطبه غدیر]] از [[ثقل اصغر]] و اکبر سخن به میان آمده است: “ای مردم! علی{{ع}} و [[پاکان]] از [[فرزندان]] من ثقل اصغر و [[قرآن]]، [[ثقل اکبر]] است. آن دو از یکدیگر خبر میدهند و موافق یکدیگرند و از هم جدا نخواهند شد تا نزد [[حوض]] بر من وارد شوند. آنان امنای خدا در میان [[خلق]] و حکمای [[الهی]] در زمیناند”. | |||
====[[سبب نزول]] [[آیه تبلیغ]]==== | |||
پیامبر{{صل}} در فراز دوم خطبه غدیر یادآور شد که خداوند به او [[وحی]] کرده است و اگر آنچه را بر او نازل شده [[ابلاغ]] نکند، [[رسالت الهی]] را [[ابلاغ]] نکرده، و [[خداوند]] ضمانت کرده است که او را در ابلاغ این [[رسالت]] ویژه [[حفظ]] خواهد کرد، آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را [[تلاوت]] کرد. سپس [[سبب نزول]] آن را بیان کرد و فرمود: “سبب [[نزول]] این آیه آن است که [[جبرئیل]]{{ع}} سه بار از سوی خداوند بر من نازل شد و از من خواست که [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} را به عنوان [[وصی]] و [[جانشین]] و [[امام]] پس از خود معرفی کنم، زیرا نسبت او به من مانند نسبت [[هارون]]{{ع}} به [[موسی]]{{ع}} است، مگر اینکه پس از من [[پیامبری]] نخواهد بود. او ولی شما پس از [[خدا]] و [[رسول]] خداست و آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> در [[شأن]] او نازل شده است. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} کسی است که [[نماز]] خواند و در حال [[رکوع]] [[زکات]] داد. من از جبرئیل خواستم که از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مطلب به شما معاف دارد، زیرا من از کمی [[متقیان]] و [[کثرت]] [[منافقان]] آگاهم؛ آنان کسانیاند که بسیار مرا [[آزار]] دادند تا اینکه خداوند آیه {{متن قرآن|وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار میکنند و میگویند او خوشباور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref> را درباره آنها نازل کرد و اگر بخواهم آنها را با نامهایشان معرفی میکنم، ولی من این کار را نخواهم کرد. [[خداوند]]، این درخواست را از من نپذیرفت و از من خواست که آنچه را بر من نازل شده [[ابلاغ]] کنم و [[آیه تبلیغ]] بیانگر همین مطلب است”. | |||
====اعلام [[امامت علی]]{{ع}}==== | |||
ای [[مردم]]! بدانید که [[خدا]] [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} را ولی و [[امام]] [[مفترض الطاعه]] بر [[مهاجران]] و [[انصار]] و کسانی که به [[نیکی]] از آنان [[پیروی]] میکنند، و بر غایب و حاضر، و [[عرب]] و [[عجم]]، و [[حرّ]] و مملوک، و کوچک و بزرگ و سپید و سیاه قرار داده است. گفتار او روا، حکمش گذرا، و دستورش نافذ است. هر کس با او [[مخالفت]] کند [[ملعون]]، و هر کس از او پیروی کند مرحوم خواهد بود. ای مردم! شنوا و [[مطیع]] امر [[پروردگار]] باشید، زیرا خداوند، و پس از او رسولش ولی شما است، و پس از من [[علی]] ولی و امام شما به امر پروردگارتان است، و پس از او [[امامت]] تا [[روز قیامت]] در [[ذریه]] من از [[فرزندان علی]]{{ع}} خواهد بود. ای مردم! در [[قرآن]] [[تدبر]] کنید و [[آیات]] آن را بفهمید، به محکماتش بنگرید و از متشابهاتش پیروی نکنید، [[سوگند]] به خدا، [[احکام]] بازدارنده قرآن را بیان نمیکند و تفسیرش را روشن نمیسازد، مگر کسی که من دستش را گرفته و بالابردهام و به شما میگویم که هر کس من مولای او هستم او مولای اوست، و او علی بن ابیطالب{{ع}} [[برادر]] و [[وصی]] من است، [[ولایت]] او از سوی خدا بر من نازل شده است. [[آگاه]] باشید که من [[رسالت الهی]] را ادا و ابلاغ کردم و آن را به گوش شما رساندم و آشکار کردم. آگاه باشید که آنچه گفتم را خدا فرموده و من از سوی او به شما گفتم. آگاه باشید که [[امیرالمؤمنین]] کسی غیر از این برادرم ([[علی]]{{ع}}) نیست و [[رهبری]] بر [[مؤمنان]] پس از من برای کسی غیر از او روا نیست. و من به [[دستور]] پروردگارم میگویم: “خدایا! هر کس علی{{ع}} را [[دوست]] دارد دوست بدار و هر کس او را [[دشمن]] دارد، دشمن دارد و هر کس او را [[انکار]] کند از [[رحمت]] خود دور کن، و هر کس که [[حق]] او را انکار کند مورد [[غضب]] خود قرار بده. ای [[مردم]]! [[خداوند]] [[دین]] خود را با [[امامت علی]]{{ع}} کامل کرده است. پس هر کس به او و به جانشینانش از [[فرزندان]] من تا [[روز قیامت]] که از صلب او هستند [[اقتدا]] نکند، [[اعمال]] نیکش حبط شده و [[اهل]] [[دوزخ]] خواهد بود. | |||
====[[امامت]]، [[صراط مستقیم]] [[هدایت]]==== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در فرازی از [[خطبه غدیر]] فرموده است: “من همان [[صراط]] مستقیمی هستم که [[پیروی]] از آن بر شما [[واجب]] شده است و پس از من علی و سپس [[امامان]] هدایت از فرزندان من که از صلب علی هستند، صراط مستقیماند”. آنگاه [[سوره حمد]] را [[تلاوت]] کرد و فرمود: “درباره من و علی و امامان از [[ذریه]] من{{عم}} نازل شده است، (یعنی صراط مستقیم که در این [[سوره]] مطرح شده پیامبر و علی و امامان از ذریه او هستند.) علی و امامان از ذریه او{{عم}} اولیای خدایند که [[ترس]] و اندوهی متوجه آنان نیست و آنان [[حزب]] خدایند که [[رستگار]] و غالباند، و [[دشمنان]] علی{{ع}}، اهل [[شقاق]] و [[برادران]] شیطاناند که سخنان [[نادرست]] را به یکدیگر [[القا]] میکنند، و [[دوستان]] علی و امامان از ذریه او{{عم}} مؤمنان راستیناند، آنان همان کسانیاند که خداوند در [[وصف]] آنان فرموده است: {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>؛ اولیای آنان کسانیاند که خداوند در وصف آنان فرموده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>؛ اولیای آنان کسانیاند که داخل [[بهشت]] خواهند شد و [[فرشتگان]] به گرمی از آنان استقبال خواهند کرد و به آنان خوشآمد خواهند گفت و [[دشمنان]] آنان [[اهل]] دوزخاند. | |||
====[[امامت]] و [[کمال دین]]==== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در فرازی از [[خطبه غدیر]] به کامل شدن [[دین]] با امامت اشاره کرده و فرموده است: “خدایا! تو بر من (این مطالب را) نازل کردی که امامت پس از من از آن [[علی]]{{ع}} است و هنگامی که من آن را برای [[مردم]] بیان کنم و او را به امامت [[نصب]] کنم دین [[مسلمانان]] کامل شده و [[نعمت]] تو بر آنان تمام شده و از [[اسلام]] به عنوان دین برای آنان [[راضی]] هستی، و نیز فرمودهای هر کس غیر از اسلام [[دینی]] را برگزیند از او پذیرفته نخواهد شد و او در [[آخرت]] از زیانکاران خواهد بود<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}} «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>. خدایا! [[شاهد]] باش که من این [[دستور]] را به آنان [[ابلاغ]] کردم. ای مردم! [[خداوند]]، دین شما را فقط با [[امامت علی]]{{ع}} کامل کرده است، پس کسی که به او و به [[امامان]] از [[فرزندان]] او تا [[روز قیامت]] [[اقتدا]] نکند، کارهای نیکش حبط شده و در [[دوزخ]] جاویدان خواهد بود”. | |||
====[[استمرار امامت]] تا [[قیامت]]==== | |||
همچنین پیامبر{{صل}} در خطبه غدیر علاوه بر اعلام [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}}، استمرار امامت را در [[ذریه]] او تا روز قیامت بیان کرده است. در فرازی از آن [[خطبه]] فرموده است: “ای مردم! [[قرآن]] برای شما بیان میکند که امامان پس از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرزندان اویند و من توضیح دادم که آنان [[فرزندان]] من و اویند (یعنی [[فرزندان فاطمه زهرا]]{{س}} هستند) آنجا که فرموده است: {{متن قرآن|وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ}}<ref>«و همین را سخنی پاینده در میان فرزندان (آینده) خویش قرار داد باشد که آنان (بدان) بازگردند» سوره زخرف، آیه ۲۸.</ref><ref>در تفسیر آیه ر.ک: المیزان، ج۱۸، ص۱۰۶.</ref>؛ [[خداوند]] [[امامت]] را (که از عالیترین [[درجه]] [[هدایت]] برخوردار است و دیگران را هدایت میکند) در [[ذریه ابراهیم]]{{ع}} قرار داد”. پیش از این، [[سخن پیامبر]]{{صل}} را درباره [[همراهی]] و هماهنگی [[قرآن و عترت]] تا [[روز قیامت]] بازگو کردیم. آن فراز نیز در [[حقیقت]]، بیانگر امامت [[عترت پیامبر]]{{صل}} است، و عترت پیامبر عبارتاند از: [[علی]]{{ع}} و فرزندان [[معصوم]] او که فرزندان پیامبرند. [[رسول خدا]]{{صل}} در فراز دیگری فرموده است: “ای [[مردم]]! پس از من، علی، ولی و [[امام]] شما به امر پروردگارتان است، سپس امامت تا روز قیامت در [[ذریه]] من از فرزندان او خواهد بود”. آن [[حضرت]] در فرازی دیگر بر [[امامت حضرت مهدی]]{{ع}} که [[آخرین امام]] و [[جانشین پیامبر]] است، تصریح و تأکید کرده است: “آگاه باشید که آخرین امام [[مهدی]]{{ع}} است، او بر [[اساس دین]] ظاهر میشود و از [[ستمگران]] [[انتقام]] میگیرد، دژهای ([[کفر]] و [[ستم]]) را [[فتح]] کرده، ویران میسازد و [[خونخواه]] اولیای خداوند و [[یاور]] [[دین]] خداست. او صاحبان [[فضیلت]] و [[جهالت]] را در جایگاهشان قرار میدهد. وی [[برگزیده خدا]] و [[وارث]] همه [[علوم]] است. او [[رشید]] و [[استوار]] است. وی [[آخرین حجت]] خداست، کسی بر او [[غالب]] نخواهد شد. او [[ولی خدا]] در [[زمین]] و داور [[الهی]] در [[خلق]] [[خدا]] و [[امین]] سرّ و آشکار خداوند است”. | |||
====[[پیشوایان]] [[دوزخ]]==== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در فرازی از [[خطبه غدیر]] درباره امامانی سخن گفته است که به جای [[هدایت مردم]] به [[بهشت]]، آنان به دوزخ فرا میخوانند: “ای مردم! پس از من پیشوایانی خواهند بود که به دوزخ [[دعوت]] میکنند و روز قیامت، [[یاری]] نخواهند شد. ای مردم! خدا و من از آنان بیزاریم. ای مردم! آنان و [[یاوران]] و پیروانشان در پایینترین طبقه [[دوزخ]] خواهد بود”. | |||
====گرفتن [[بیعت]] بر [[امامت]]==== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در پایان [[خطبه]] از [[مردم]] خواست تا به [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[اقرار]] کنند و آنان نیز گفتند: ““ما شنیدینم همه آنچه را که تو از سوی پروردگارمان درباره [[امامت علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] او [[ابلاغ]] کردی و به آن [[راضی]] هستیم و از آن [[اطاعت]] میکنیم، با تو بر این مطلب با [[جان]] و [[زبان]] و دست خود بیعت میکنیم، بر آن [[زندگی]] میکنیم و میمیریم و تردید نمیکنیم، و از [[عهد]] و [[پیمان]] خود بر نمیگردیم و از [[خدا]] و تو و [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان]] ذریهاش اطاعت میکنیم”. آنگاه از مردم خواست که به [[علی]]{{ع}} در [[مقام]] امیرالمؤمنین [[سلام]] بدهند و با او در [[جایگاه امام]] [[مسلمانان]] پس از پیامبر بیعت کنند. سپس فرمود: “هر کس از خدا و [[رسول خدا]] و علی و امامانی که یادآور شدم اطاعت کند به [[فوز]] عظیمی خواهد رسید، و پیشتازان به بیعت با او [[رستگاران]] در [[بهشت]] خواهند بود”. [[امام باقر]]{{ع}} فرموده است که مردم، پیامبر را ندا کرده، گفتند: “امر خدا و رسول خدا را شنیدیم و با [[قلب]] و زبان و دستانمان از آن اطاعت میکنیم”. آنگاه بر پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} ازدحام کردند و با دستان خود با آنان بیعت کردند. [[ابوبکر]] و [[عمر]] از نخستین کسانی بودند که بیعت کردند، و پس از آن دیگر [[مهاجران]] و [[انصار]] و سایر کسانی که در آنجا بودند بیعت کردند. این کار سه [[روز]] طول کشید، و هر گروهی که بیعت میکردند، پیامبر{{صل}} میفرمود: “ستایش مخصوص خداست که ما را بر همه جهانیان [[برتری]] داد”<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۰۷-۲۱۵.</ref> |