بحث:تواتر حدیث غدیر

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

اعتبار (تواتر و صحت نزد فریقین)

دانشمندان فریقین به تواتر و اعتبار حدیث غدیر تصریح کرده‌اند. در میان امامیه بزرگانی مانند سید مرتضی ویژگی مهم حدیث غدیر را توافق فریقین در همه اعصار بر آن می‌داند[۱] و این تواتر را مختص شیعه نمی‌دانند، بلکه نقل حدیث غدیر را بین همه مسلمانان متواتر می‌دانند[۲]. محمد جعفر کتانی (م۱۳۴۵) در کتاب نظم المتناثر من الحدیث المتواتر در شماره ۲۳۲ می‌نویسد: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‏» آنگاه ۲۵ نفر از اصحاب که این حدیث را روایت کرده‌اند نام می‌برد و اسامی تصریح کنندگان به تواتر را نیز ذکر می‌کند[۳]. ابن حجر عسقلانی (م۸۵۲) از حدیث شناسان اهل سنت نیز به کثرت و صحت اسناد حدیث غدیر تصریح می‌کند[۴].

علاوه بر ادعای تواتر در منابع شیعه و سنی[۵]، دانشمندانی نظیر علامه امینی تواتر حدیث غدیر را به اثبات رسانده و تبیین کرده است.

صحت ماجرای غدیر خم و خطابه رسول خدا (ص) در منابع کلامی اهل سنت هم جلوه خاصی دارد[۶] حتی ابن حجر هیثمی (م ۹۷۴) که از هواداران جریان اموی و از مدافعان سرسخت معاویه است در کتاب صواعق به علو مرتبه حدیث غدیر از جهت صحت و اعتبار اعتراف نموده و برخی از شبهات را از آن دفع کرده است[۷].

البانی حدیث شناس سلفی در عصر حاضر در یک بحث طولانی در بیان طرق گونگون حدیث غدیر و تصحیح آنها، تشکیک ابن‌تیمیه نسبت به ذیل حدیث غدیر را ناشی از داوری شتاب زده و عدم دقت نظر می‌داند[۸]. عدم نقل بخاری و مسلم برخی از اهل سنت مانند قوشجی عدم نقل بخاری و مسلم و واقدی را موجب ضعف حدیث غدیر پنداشته‌اند[۹].

پاسخ: اوّلاً با وجود نقل حدیث در سایر صحاح اهل سنت و نقل حاکم نیشابوری در "المستدرک علی الصحیحین" و تصریح حدیث شناسان اهل سنت مانند ذهبی و ابن حجر عسقلانی و ابن حجر هیثمی به تواتر و یا صحت حدیث، عدم نقل در چند کتاب نمی‌تواند در اعتبار حدیث ایجاد تردید نماید. آن هم حدیثی که ۱۱۰ صحابی و ۸۴ نفر از تابعین آن را از نبی مکرم (ص) نقل نموده و بیش از ۱۵ نفر از اعلام اهل سنت ادعای تواتر و بیش از ۲۵ نفر ادعای صحت نموده‌اند و نزدیک به ۴۰۰ نفر از دانشمندان معروف اهل سنت در کتاب‌های خود آن را ذکر کرده‌اند. علاوه بر این که تواتر این حدیث در همه اعصار با روش علمی و قابل قبول به ثبات رسیده است[۱۰].

ثانیاً آگاهان به منابع حدیثی اهل سنت به خوبی می‌دانند عدم نقل بخاری و مسلم فی حد نفسه نمی‌تواند موجب ضعف باشد زیرا بخاری و مسلم تمام احادیثی را که صحیح می‌دانستند در کتاب صحیح خود نقل نکرده‌اند به همین جهت حدیث شناس بزرگ اهل سنت حاکم نیشابوری اقدام به نگارش "المستدرک علی الصحیحین" کرده است، کتابی که در آن احدیث صحیح نزد بخاری و مسلم که در کتاب صحیح نیامده را گردآوری کرده است[۱۱]. علاوه بر اینکه بخاری در کتاب دیگرش به نام التاریخ الکبیر این حدیث را در مواضع متعدد نقل کرده است[۱۲].

ثالثاً عدم نقل واقدی نمی‌تواند در اعتبار هیچ حدیثی ایجاد تردید نماید زیرا در عدم اعتنای محققین به واقدی همین اندازه کافی است که ذهبی حدیث شناس اهل سنت در کتاب سیر اعلام النبلاء با تاکید فراوان ضعف او را مورد اتفاق می‌داند[۱۳].[۱۴]

پانویس

  1. الشافی فی الإمامة، ج ۲، ص ۲۶۱.
  2. علامه حلی (م ۷۲۶) در توضیح سخن محقق طوسی (م۶۷۲): و لحدیث الغدیر المتواتر، می‌گوید: و قد نقل المسلمون کافة هذا الحدیث نقلاً متواتراً. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات ص۱۹۱.
  3. نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۹۴.
  4. فتح الباری، ج ۷، ص۶۱.
  5. ر. ک: دلائل الصدق، ج ۴، ص ۳۲۳واعترف الحافظ السیوطی. کما نقل عنه بتواتره وکیف لا یکون متواترا، و قد زادت طرقه علی مائة عندهم، ورواه سبعون صحابیا أو أکثر؟! نقل جماعة عن الطبری، صاحب التاریخ المشهور، أنه أخرج هذا الحدیث من خمسة و سبعین طریقا، و أفرد له کتابا سماه "الولایة". و نقلوا عن ابن عقدة أنه اخرجه من مائة و خمسة طرق، و أفرد له کتابا سماه "الموالاة". وأشار إلی الکتابین ابن حجر العسقلانی فی "تهذیب التهذیب" بترجمة أمیر المؤمنین (ع)، قال: "صح حدیث الموالاة"، و أعتنی بجمع طرقه أبوالعباس ابن عقدة فاخرجه من حدیث سبعین صحابیا أو أکثر، و قد جمعه ابن جریر الطبری فی مؤلّف.
  6. ر. ک: الإمامة فی اهم کتب الکلامیة، ص ۹۷.
  7. الصواعق المحرقه علی اهلی الرفض و الزندقه، ج۱، ص۱۰۷.
  8. البانی سلسله الصحیحه ج۵ ص۳۳۰ فقد کان الدافع لتحریر الکلام علی الحدیث و بیان صته اننی رایت شیخ الإسلام بن تیمیة، قد ضعف الشطر الأول من الحدیث، و اما الشاطر الاخر، فزعم انه کذب! و هذا من مبالغته الناتجه فی تقدیری من تسرعه فی تضعیف الأحادیث قبل أن یجمع طرقها ویدقق النظر فیهاو والله المستعان..
  9. قوشجی در شرح تجرید، ص ۳۶۹ طبع قدیم می‌گوید: و لم ینقله المحققون منهم کالبخاری و مسلم و والواقدی.
  10. ر. ک: تفسیر نمونه، ج۵، ص ۷ و عبقات الانوار، مجلدات ج۱ تا ۶ بحث‌های سندی و ۶ تا ۱۰ بحث‌های دلالی و کتاب الغدیر علامه امینی.
  11. برای مطالعه بیشتر ر. ک: ادلة امامة امیرالمؤمنین من السنه النبویة والعقل، ص۸۰.
  12. ر. ک التاریخ الکبیر، ج۱، ص ۳۷۵ و ج۴ ص۱۹۳ و ج۶، ص۲۴۱.
  13. ر. ک: سیراعلام النبلاء، ج۹، ص ۴۵۴. و نیز می‌نویسد: قال النسائی: المعروفون بوضع الحدیث علی رسول الله (ص) اربعه: ابن یحیی بالمدینه و الواقدی ببغداد و مقاتل بن سلیمان بخراسان و محمد بن سعید بالشام.
  14. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.