برمکیان: تفاوت میان نسخهها
←وجه نامگذاری برمکیان
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | ==آشنایی اجمالی== | ||
از خاندانهای بزرگ [[ایرانی]] و دارای [[مقامات]] بالای [[سیاسی]] در [[خلافت عباسی]] و در [[عصر امام رضا]]{{ع}} برمکیان هستند. چنان که منابع ذکر کردهاند، اصل برمکیان از [[مردم]] بیوتات بلخ بوده است<ref>البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۴.</ref>. البته در [[فضائل]] بلخ آمده که چون [[فضل بن یحیی]] در [[سال ۱۷۵ ق]] [[دانشمندان]] بلخ را بر دروازه بلخ جمع کرد، بدیشان گفت اصل برمکیان از جباخان (جباخانه) بلخ بوده است<ref>فضائل بلخ، ص۳۷.</ref>. آنان در این [[شهر]] [[مقام]] و جایگاه والایی داشتهاند و از زمره اشراف این شهر به شمار میآمدهاند<ref>معجم البلدان، ج۵، ص۳۰۷.</ref>. البته مقام آنان [[ارتباط]] تنگاتنگی با معبدی در بلخ به نام “نوبهار” داشته است. حتی نام برامکه نیز به [[معبد]] نوبهار مرتبط است. | از خاندانهای بزرگ [[ایرانی]] و دارای [[مقامات]] بالای [[سیاسی]] در [[خلافت عباسی]] و در [[عصر امام رضا]]{{ع}} برمکیان هستند. چنان که منابع ذکر کردهاند، اصل برمکیان از [[مردم]] بیوتات بلخ بوده است<ref>البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۴.</ref>. البته در [[فضائل]] بلخ آمده که چون [[فضل بن یحیی]] در [[سال ۱۷۵ ق]] [[دانشمندان]] بلخ را بر دروازه بلخ جمع کرد، بدیشان گفت اصل برمکیان از جباخان (جباخانه) بلخ بوده است<ref>فضائل بلخ، ص۳۷.</ref>. آنان در این [[شهر]] [[مقام]] و جایگاه والایی داشتهاند و از زمره اشراف این شهر به شمار میآمدهاند<ref>معجم البلدان، ج۵، ص۳۰۷.</ref>. البته مقام آنان [[ارتباط]] تنگاتنگی با معبدی در بلخ به نام “نوبهار” داشته است. حتی نام برامکه نیز به [[معبد]] نوبهار مرتبط است. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
این انتساب، [[ارتباط]] ایشان و [[زرتشتیان]] را نشان میدهد و اگر صحت آن احراز شود، موجب تقویت اقوالی میشود که ایشان را از شمار [[روحانیان]] زرتشتی میدانند. البته برخی از محققان چنین انتساباتی را [[نادرست]] میدانند و بر این باورند که آنچه از پیوند زرتشتیان با برمکیان گفته شده، نادرست است و صرفاً مبتنی بر قدرت ساسانیان در این [[شهر]] [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] است و این مطلب [[مخالف]] بسیاری از اطلاعات دیگر ما از این [[خاندان]] است<ref>فضائل بلخ، ص۴۲۲-۴۲۳.</ref>. عمده تحقیقات جدید بیانگر آن است که هم [[معبد]] نوبهار و هم واژه “برمک” متعلق به [[آیین بودایی]] بوده و ربطی به [[آیین زرتشت]] نداشته است<ref>مزدیسنا و ادب پارسی، ج۲، ص۳۶-۳۷؛ برمکیان بنا بر روایات مورخان، ص۳۱-۳۳.</ref>. این منابع بر اساس تحقیقات زبانشناسان جدید، “برمک” را واژهای از زبان سانسکریت به معنای “سرور” و “بزرگ” دانستهاند و بر دیدگاههای کهن در این باب خط بطلان کشیدهاند<ref>مزدیسنا و ادب پارسی، ج۲، ص۳۶-۳۷؛ برمکیان بنا بر روایات مورخان، ص۳۵.</ref>. در منابع کهن عمدتاً “برمک” را شکل [[تغییر]] یافته “باب مکه” دانستهاند و برای توضیح وجه آن گفتهاند که معبد نوبهار بنایی در مقابل [[مکه]] بوده است<ref>آثار البلاد، ص۳۳۱؛ البلدان، ابنفقیه، ص۶۱۷.</ref>. | این انتساب، [[ارتباط]] ایشان و [[زرتشتیان]] را نشان میدهد و اگر صحت آن احراز شود، موجب تقویت اقوالی میشود که ایشان را از شمار [[روحانیان]] زرتشتی میدانند. البته برخی از محققان چنین انتساباتی را [[نادرست]] میدانند و بر این باورند که آنچه از پیوند زرتشتیان با برمکیان گفته شده، نادرست است و صرفاً مبتنی بر قدرت ساسانیان در این [[شهر]] [[پیش از ظهور]] [[اسلام]] است و این مطلب [[مخالف]] بسیاری از اطلاعات دیگر ما از این [[خاندان]] است<ref>فضائل بلخ، ص۴۲۲-۴۲۳.</ref>. عمده تحقیقات جدید بیانگر آن است که هم [[معبد]] نوبهار و هم واژه “برمک” متعلق به [[آیین بودایی]] بوده و ربطی به [[آیین زرتشت]] نداشته است<ref>مزدیسنا و ادب پارسی، ج۲، ص۳۶-۳۷؛ برمکیان بنا بر روایات مورخان، ص۳۱-۳۳.</ref>. این منابع بر اساس تحقیقات زبانشناسان جدید، “برمک” را واژهای از زبان سانسکریت به معنای “سرور” و “بزرگ” دانستهاند و بر دیدگاههای کهن در این باب خط بطلان کشیدهاند<ref>مزدیسنا و ادب پارسی، ج۲، ص۳۶-۳۷؛ برمکیان بنا بر روایات مورخان، ص۳۵.</ref>. در منابع کهن عمدتاً “برمک” را شکل [[تغییر]] یافته “باب مکه” دانستهاند و برای توضیح وجه آن گفتهاند که معبد نوبهار بنایی در مقابل [[مکه]] بوده است<ref>آثار البلاد، ص۳۳۱؛ البلدان، ابنفقیه، ص۶۱۷.</ref>. | ||
برخی منابع برای توضیح وجه تسمیه “برمک” داستان عجیبی را نقل کردهاند. ایشان گفتهاند که [[جعفر]] [[برمکی]] همواره زیر نگین انگشتری خود اندکی زهر داشت. در [[مجلسی]] از وی در باب علت این کار پرسیدند و او گفت: این بدان دلیل است که در هنگام خطر آن زهر را بَرمَکم و از [[خواری]] خلاص یابم. از آن پس وی را “برمک” گفتند<ref>تاریخ حبیب السیر، ج۲، ص۲۳۳؛ تاریخ نگارستان، ص۲۱؛ ظفرنامه - قسم الإسلامیة، ج۲، ص۴۴۰.</ref>. | برخی منابع برای توضیح وجه تسمیه “برمک” داستان عجیبی را نقل کردهاند. ایشان گفتهاند که [[جعفر]] [[برمکی]] همواره زیر نگین انگشتری خود اندکی زهر داشت. در [[مجلسی]] از وی در باب علت این کار پرسیدند و او گفت: این بدان دلیل است که در هنگام خطر آن زهر را بَرمَکم و از [[خواری]] خلاص یابم. از آن پس وی را “برمک” گفتند<ref>تاریخ حبیب السیر، ج۲، ص۲۳۳؛ تاریخ نگارستان، ص۲۱؛ ظفرنامه - قسم الإسلامیة، ج۲، ص۴۴۰.</ref>. | ||
==اسلام آوردن برمکیان== | ==اسلام آوردن برمکیان== |