←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
این قضیه بدین خاطر است که ایشان در [[نفی]] و طرد نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی به دموکراسیهای رایج در [[غرب]] و [[شرق]] [[عنایت]] داشته و نظام سیاسی آنان را به خاطر طرفداری از [[سرمایهداران]] و عدم توجه به [[مظلومین]]، و قرار دادن [[مردم]] در [[اختناق]]، [[فاسد]] و غیر مطلوب دانسته و در مقابل دموکراسی مبتنی بر [[آموزههای اسلام]] را مطلوب و [[مشروع]] به حساب میآورد: دموکراسی، غربیاش فاسد است، شرقیاش هم فاسد است. “دموکراسی اسلامی” صحیح است و ما بعدها اگر [[توفیق]] پیدا کنیم به شرق و غرب [[اثبات]] میکنیم که این دموکراسی که ما داریم این، دموکراسی است، نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایهدارهای بزرگ هستید و نه این که آنها دارند و طرفدارهای ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق [[عظیم]] گذاشتند<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۷۶.</ref> | این قضیه بدین خاطر است که ایشان در [[نفی]] و طرد نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی به دموکراسیهای رایج در [[غرب]] و [[شرق]] [[عنایت]] داشته و نظام سیاسی آنان را به خاطر طرفداری از [[سرمایهداران]] و عدم توجه به [[مظلومین]]، و قرار دادن [[مردم]] در [[اختناق]]، [[فاسد]] و غیر مطلوب دانسته و در مقابل دموکراسی مبتنی بر [[آموزههای اسلام]] را مطلوب و [[مشروع]] به حساب میآورد: دموکراسی، غربیاش فاسد است، شرقیاش هم فاسد است. “دموکراسی اسلامی” صحیح است و ما بعدها اگر [[توفیق]] پیدا کنیم به شرق و غرب [[اثبات]] میکنیم که این دموکراسی که ما داریم این، دموکراسی است، نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایهدارهای بزرگ هستید و نه این که آنها دارند و طرفدارهای ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق [[عظیم]] گذاشتند<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۷۶.</ref> | ||
==[[طغیان]] و [[سرکشی]] از [[حق]]، نیز [[طغیانگر]] و [[حکومت]] [[نامشروع]]== | |||
[[طاغوت]] از ماده «طغی» به معنای [[تجاوز از حد]] در [[عصیان]]<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۱۲.</ref>، مصدر است و در بسیاری موارد برای [[مبالغه]]، به معنای اسم فاعل نیز به کار رفته است<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷۵؛ قرشی، سیدعلیاکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲.</ref>. این واژه به هر [[متجاوز]] از حد، هر معبودی به غیر [[خدا]] و هر مانع خیر<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۰ – ۵۲۱.</ref> و به [[پیشوای گمراهی]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴.</ref> و هر کسی که در [[شر]] و [[معصیت]]، فراتر از حد خود گام بردارد<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۴۱۲.</ref> گفته شده است. [[شیطان]]، [[بتها]]، [[مرتدان]] و [[کاهنان]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۳۴۳۷.</ref> و نیز [[منافقان]]، [[فاسقان]]، [[مستکبران]] و هر [[پادشاه]] و فرمانروای [[ستمگر]] و [[کافر]]<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۵، ص۴۸۴۲–۴۸۴۳.</ref>، از مصادیق طاغوت شمرده شدهاند. کاربرد طاغوت درباره [[انسان]] به این معناست که از حد و اندازهای که [[عقل]] یا [[شرع]] برای او معین کرده، [[تجاوز]] کند؛ بنابراین هر انسان [[ظالم]]، زورگو و نافرمانِ از [[وظایف]] [[بندگی خدا]] از روی گردنکشی، طاغوت به شمار میرود<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰۲.</ref>. | |||
واژه طاغوت که دارای جنبههای [[اخلاقی]] و [[سیاسی]] است، در دهههای اخیر و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، در [[ادبیات]] [[ایران]] و میان [[مسلمانان]]، کاربرد ویژهای یافته و در [[کلام]] [[امام خمینی]] بیشتر به معنای سیاسی آن و در معنای [[حکومتها]] و حاکمیتهای نامشروع به کار رفته است. در نگاه ایشان حکومت در اصل از آنِ خدا و هر کسی است که او [[اذن]] دهد، وگرنه طاغوت خواهد بود<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۵ و ۳۷؛ منتظری، حسینعلی، نظام الحکم فی الإسلام، ص۲۳–۲۹.</ref>. | |||
طاغوت در [[قرآن]] و [[روایات]]: واژه [[طاغوت]] در [[قرآن کریم]]، هشت بار به کار رفته<ref>قرشی، سیدعلیاکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۲۴.</ref> که در برابر [[ایمان]] است و [[کفر]] به آن، مقدمه ایمان شمرده شده است<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ همچنانکه [[دعوت]] به [[خداپرستی]] با اجتناب از طاغوت همراه است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}} «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. از نگاه [[قرآن]]، [[کافران]] تحت [[سرپرستی]] و [[ولایت]] و [[یاری]] طاغوت قرار دارند<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> و در راه آن میجنگند<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}} «مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>. [[قرآن]] به برخی از [[اهل کتاب]] که به [[طاغوت]] [[ایمان]] آوردند و [[مشرکان]] را هدایتشدهتر میدانستند<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}} «آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷۵.</ref> و نیز به [[مسلمانان]] منافقی که [[داوری]] طاغوت و [[حاکمان]] [[باطل]] را ترجیح میدادند<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>، [[انتقاد]] کرده و [[پیروان]] طاغوت را همراهان [[آتش جهنم]] خوانده است<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. | |||
[[حقیقت]] [[بعثت پیامبران]]{{عم}}، [[دعوت]] به [[عبادت]] [[خداوند]] و اجتناب از طاغوت<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۲۴۲.</ref>، به معنای [[اطاعت]] و عبادتنکردن طاغوت است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}} «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>. [[کفر به طاغوت]]، تنها با [[اعتقاد قلبی]] نیست، بلکه با جبههگیری، دوری جستن، رد و [[انکار]]، مقابله و طرد آن از جایگاه [[قدرت]] و [[سروری]] [[جامعه]]، محقق میشود. اجتناب از [[طاغوت]] به این است که [[مسلمان]] حساب خود را از طاغوت و صف و [[نظام]] و دایره [[نفوذ]] آن، دور و این قطع [[ارتباط]] و [[برائت]] را آشکار کند<ref>آصفی، محمدمهدی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، ترجمه محمد سپهری، ص۶۹-۷۰.</ref> و از آنجا که [[اعتماد]] به طاغوت و [[فرمانبرداری]] از او حتی در غیر [[معصیت خداوند]] نیز [[پشتیبانی]] و [[حمایت]] از طاغوت شمرده شده و موجب [[سیطره]] طاغوت بر [[مسلمانان]] میشود، [[خداوند تعالی]] مطرح کردن دعوا نزد طاغوت، و اعتماد و [[اطمینان]] به او را نیز بر [[مؤمنان]] [[حرام]] کرده و آنان را به برائت و اجتناب از آن، حتی در گرفتن [[حق]]، [[فرمان]] داده است. [[روایات]] نیز بر [[وجوب جهاد]] با طاغوت تأکید کردهاند<ref>آصفی، محمدمهدی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، ترجمه محمد سپهری، ص۷۱-۷۲.</ref>. | |||
لفظ بطاغوت در [[منابع روایی شیعه]]، بارها به کار رفته و بیشتر بر [[حاکمان ستمگر]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲، ۳۱۹ و ۴۲۹.</ref> و در بیان [[حرمت]] مراجعه به [[قاضی]] و [[حاکم]] [[ظالم]] با این واژه از آن نام برده شده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۴۱۱-۴۱۲.</ref>. در برخی از روایات، [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} از مصادیق [[جبت و طاغوت]] معرفی شدهاند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۸۷-۱۸۸؛ ج۳۱، ص۶۰۰-۶۰۱.</ref>.<ref>[[نرگس زارعی|زارعی، نرگس]]، [[طاغوت - زارعی (مقاله)| مقاله «طاغوت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۶۱.</ref> | |||
==مراتب و اقسام طاغوت== | |||
با توجه به برخی از [[آیات]]<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ * اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست * خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۶-۲۵۷؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}} «آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}} «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰؛ {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ طَغَى}} «اما آنکه سرکشی کرده باشد» سوره نازعات، آیه ۳۷؛ {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى}} «حاشا؛ انسان سرکشی میورزد» سوره علق، آیه ۶.</ref> و [[روایات اسلامی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۴۱۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۹۶.</ref>، [[طاغوت]] به همه معبودهای [[شیطانی]] در برابر [[خداوند]]، [[هواهای نفسانی]] و نیز [[پیشوایان]] و [[حاکمان]] غیر [[الهی]] گفته میشود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۵۴؛ یوسفی، حیاتالله، «اسلام و نظامهای طاغوتی»، مجله معرفت، شماره ۱۰۲، ۱۳۸۵ش، ص۱۶ و ۲۷-۲۸.</ref>؛ بنابراین هر مانعی که در [[راه هدایت]] [[بشر]] به سوی [[حق]]، ایجاد اختلال کند، [[طاغوت]] است<ref>یوسفی، حیاتالله، «اسلام و نظامهای طاغوتی»، مجله معرفت، شماره ۱۰۲، ۱۳۸۵ش، ص۱۶.</ref>. | |||
[[امام خمینی]] طاغوت را دارای مراتب و همه مراتب آن را از [[لشکریان شیطان]] میداند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۲۰۰.</ref>. ایشان در یک نگاه کلی، با استناد به [[آیات قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ {{متن قرآن|إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>، تنها دو راه برای [[انسان]] قائل است: راه [[الله]] و راه طاغوت و اینکه تمام حرکات انسان در این دو راه، قابل [[تفسیر]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۵.</ref>. از نگاه ایشان، فاعل و مربیِ [[راه الهی]]، [[خدا]] و مربیِ راه طاغوت، [[شیطان]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۲۶۹.</ref>. در [[راه خدا]]، تمام ابعاد [[عقلانی]]، خیالی و عملی انسان، به سوی الهیشدن [[هدایت]] میشود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۷۳.</ref>؛ اما در راه طاغوت، همه عناصر، مادی و [[شیطانی]] است و حتی [[امور معنوی]] هم به [[مادیت]] کشانده میشود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۶۲.</ref> و نهایت این راه [[جهنم]] خواهد بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۷۳.</ref>. ایشان نبردهای واقع شده در [[دنیا]] را نیز به دو دسته طاغوتی و [[توحیدی]] تقسیم میکند و بر آن است که نبردهای توحیدی، با [[هدف]] [[تأدیب]] و بازگرداندن افراد [[سرکش]] به [[راه الهی]] انجام میشوند و در برابر آن، جنگهایی که با هدف کسب [[مقام]] و [[قدرت]] صورت میگیرند، طاغوتیاند. در گذشته نیز جنگهای [[الهی]] به دست [[اولیا]] و [[انبیای الهی]] صورت گرفته و جنگهای طاغوتی را ابرقدرتهای دنیا رقم زدهاند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۷۳.</ref>. ایشان با تقسیم [[طاغوت]] به طاغوت درونی که به بعد [[اخلاقی]] نظر دارد و طاغوت بیرونی که به بعد [[سیاسی]] نظر دارد، بر [[ضرورت]] [[مبارزه]] با آن در هر دو مرتبه، تأکید کرده است: | |||
===طاغوت درونی=== | |||
[[امام خمینی]] با استناد به [[آیه]] ۲۵۷ [[سوره بقره]]، به بررسی [[میزان]] و معیار طاغوتی و غیرطاغوتی بودن پرداخته و ملاک تشخیص را عمل برای خدایا برای هوای [[نفسانی]] و [[شیطان]] ذکر کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۵۴-۳۵۵.</ref>. مهم [[انگیزه]] حرکت است که طاغوتی یا الهی بودن را نشان میدهد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۴۴۰.</ref>. براساس آیه یادشده و آیه پنجم [[سوره ابراهیم]]{{ع}}، [[خداوند تعالی]] [[ولیّ]] [[مؤمنان]] است و به همه [[انبیا]]{{عم}} [[مأموریت]] داده است [[مردم]] را از ظلمتها و [[گرفتاریها]] به سوی [[نور هدایت]] کنند، و ولیّ [[کافران]] طاغوت است و کار او از میان بردن [[نور]] و کشاندن مردم به [[ظلمت]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۴۵۹.</ref>. ایشان با اشاره به [[آیات]] ۶ و ۷ [[سوره علق]] که [[نخستین آیات]] نازل شده بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، یکی از مسائل اساسی [[انسان]] در همه دورانها را [[طغیان نفس]] بر اثر [[استغنا]] میداند که ریشه همه [[اختلافات]] و انگیزه [[بعثت]] همه [[پیامبران]]{{عم}} است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref> و [[تکبر]] که از [[خودبینی]] و [[خودخواهی]] و [[غفلت]] از [[حق]] نشئت میگیرد، از عوامل [[سرکشی]] نفس است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۳۶؛ همو، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.</ref> و [[نجات]] [[انسان]] از [[سرکشی]] نفس، تنها با [[تعلیم و تعلم]] کتاب و [[حکمت]] و [[تزکیه]] ممکن خواهد بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۸۹.</ref>. [[مال]] و [[مقام]] نیز از عوامل مهم [[گرفتاری]] انسان است و کسانی که بدون [[تزکیه نفس]] وارد [[امور دنیا]] میشوند، طغیانشان بیشتر خواهد بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان خاطرنشان کرده است [[طغیان]] کسانی که مورد قبول مردماند، مانند دولتمردان و [[علما]]، خطر بزرگتری برای [[بشریت]] به همراه خواهد داشت و موجب [[فساد]] خواهد بود؛ بنابراین تزکیه نفس برای دولتمردان و صاحبان [[شهرت]] و مقام، از [[ضرورت]] و اهمیت بیشتری برخوردار است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>. ایشان با تأکید بر [[جهاد با نفس]] طاغوتی، آن را «[[جهاد اکبر]]» که جهادی بس بزرگ و مشکل است، خوانده<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۰۰.</ref> و [[معتقد]] است این [[جهاد]] باید پیش از [[قوی]] شدن ریشههای فساد در انسان صورت گیرد؛ در غیر این صورت امکان [[اصلاح]] نیست<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[نرگس زارعی|زارعی، نرگس]]، [[طاغوت - زارعی (مقاله)| مقاله «طاغوت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۶۳.</ref> | |||
===[[طاغوت]] بیرونی=== | |||
یکی از عرصههای مهم [[اندیشه]] [[امام خمینی]]، توجه به مباحث [[قرآنی]] و [[تفسیر]] [[سیاسی]] آن است. ایشان با بازتعریف و توضیح [[مفاهیم قرآنی]]، رویکردهای جدیدی در زمینههای سیاسی [[اجتماعی]] پدید آورد که میتوان آن را تفسیر عملی [[قرآن]] نامید. این نگاه، موضوعات قرآنی را در بطن حوادث جاری، در مسائل داخلی و مسائل بینالملل قرار داده و به تطبیقسازی متناسب با واژگان و مفاهیم قرآنی پرداخته است. تبیین و تحلیل واژگانی، به تدریج به مرحله تطبیق رسیده و در آخر به [[رفتار]] سیاسی متناسب با اصول قرآنی منجر شده است<ref>کلانتری، ابراهیم؛ دانشیار، علیرضا، «بررسی تفسیر سیاسی واژهها و مفاهیم قرآنی در انقلاب اسلامی ایران از منظر امام خمینی»، مجله پژوهشهای انقلاب اسلامی، شماره ۹، ۱۳۹۳ ش، ص۵۹-۶۱.</ref>. «طاغوت» یکی از این واژههاست که امام خمینی آن را با مصادیق خارجی، تطبیق و تحلیل کرده و آن را بر رفتار سیاسی خاصی منطبق کرده است<ref>کلانتری، ابراهیم؛ دانشیار، علیرضا، «بررسی تفسیر سیاسی واژهها و مفاهیم قرآنی در انقلاب اسلامی ایران از منظر امام خمینی»، مجله پژوهشهای انقلاب اسلامی، شماره ۹، ۱۳۹۳ ش، ص۷۴.</ref>. در [[منطق]] ایشان همه حکومتهای [[نامشروع]] در ذیل عنوان «[[طاغوت]]» جای میگیرند و آنچه در سخن ایشان با عناوینی چون «[[قدرت سیاسی]] ناروا»، «قدرت سیاسی [[باطل]]» یا «[[حکومت جائر]]» آمده در راستای تعریف این واژه است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۱۵۰؛ ایزدهی، سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص۱۷۵.</ref>. مراد از طاغوت [[حکومتهای ظالم]] و نامشروعیاند که در برابر [[حکومتهای الهی]] [[طغیان]] کردهاند. این امر [[قاضیان]] نامشروع را نیز دربر میگیرد و قرار گرفتن [[حکومتها]] یا قاضیان ذیل این واژه، به دلیل [[سرکشی]] آنان در برابر [[فرمان خدا]] و وضع [[قوانین]] و قضاوتها، با معیار نفس است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۸۸؛ ایزدهی، سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص۱۷۵.</ref>. | |||
[[امام خمینی]] همچنین همه [[نظامهای سیاسی]] غیر مبتنی بر [[آموزههای اسلام]] را به سبب طاغوت بودنِ [[حاکمان]] آن، شرکآمیز معرفی کرده<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۵.</ref> و ضمن تأکید بر [[حکم سیاسی]] [[اسلام]] که دستور [[کفر]] ورزیدن به [[سلاطین]] و [[حاکمان ظالم]] و دستورهای آنان میدهد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۹۱.</ref>، [[براندازی]] این حکومتها را [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] شمرده است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۱۵۰.</ref>. در تکمیل [[اندیشه]] [[قرآنی]] و نگاه به واژه طاغوت و تطبیق آن با [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]]، امام خمینی واژههای دیگری نظیر [[فرعون]] را به کار میگیرد<ref>کلانتری، ابراهیم؛ دانشیار، علیرضا، «بررسی تفسیر سیاسی واژهها و مفاهیم قرآنی در انقلاب اسلامی ایران از منظر امام خمینی»، مجله پژوهشهای انقلاب اسلامی، شماره ۹، ۱۳۹۳ ش، ص۷۵.</ref>؛ برای نمونه ادعای محمدرضا پهلوی را مبنی بر [[توبه]] و [[پشیمانی]] در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، غیر [[واقعی]] و از روی [[ترس]] دانست و آن را با توبه فرعون در آخرین لحظه [[غرق]] شدن در [[رود نیل]]، تطبیق و مقایسه کرد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۸۴-۸۷.</ref>. | |||
بنابر دیدگاه امام خمینی، از مهمترین مصادیقِ [[طاغوت]]، [[سلطنت]] یا [[حکومت فردی]] مبتنی بر [[زور و غلبه]] و بیتوجه به [[خواست مردم]] است. این نوع [[حکومت]] از نگاه ایشان که حکومت جمهوریِ متکی بر [[قانون]] [[اسلام]] را حکومت مورد پذیرش خود معرفی میکرد، طبق [[مبانی فقه سیاسی]] [[شیعه]] و به دلیل منتسب نبودن به [[خداوند]] و [[قوانین الهی]] و [[همراهی]] با [[زورگویی]] و [[وراثت]]، مطرود و [[نامشروع]] تلقی میشود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۱۴۴ و ۱۷۳؛ ایزدهی، سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص۱۷۷.</ref>؛ بر این اساس [[امام خمینی]]، حکومت پهلوی را به دلیل غیرقانونی، [[یاغی]] و [[غاصب]] بودن<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۷۶ و ۳۵۰.</ref>، [[ظلم و ستم]] بر [[مردم]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۵۱.</ref>، [[خیانت]] به [[کشور]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۷۴.</ref>، [[قتل عام]] مردم<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۶.</ref>، عمل کردن بر خلاف [[مصالح]] کشور<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۱۷-۴۱۸.</ref>، [[اشاعه فساد]] و [[تباهی]] در کشور<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۵۳۱؛ ج۱۷، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref> و [[وابستگی]] به قدرتهای [[شیطانی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۱۵۶.</ref>، از مصادیق طاغوت به شمار میآورد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۱۵۲؛ ج۱۱، ص۲۹۱؛ ج۱۴، ص۱۲۱.</ref>. | |||
از سوی دیگر، از نگاه امام خمینی از جهت مصداقشناسی، [[فرعون]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۳۳۸؛ ج۱۲، ص۳۹۰.</ref>، برخی از قدرتهای بزرگ گذشته مانند [[روم]] و ابران باستان<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۱۰۵.</ref>، [[کافران]] [[زمان پیامبر]]{{صل}}<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۱۵۹؛ ج۱۴، ص۴۰۶.</ref>، [[معاویة بن ابیسفیان]] و [[یزید بن معاویه]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۴۷۷؛ ج۶، ص۱۰۵؛ ج۸، ص۹، ۴۲۰.</ref> نیز از مصادیق طاغوت هستند و همچنین وابستگان به [[غرب]] که در [[جامعه]]، اخلال ایجاد میکنند و در پی [[اختلافافکنی]] هستند، در راستای طاغوت و در مسیر آن یا از [[کارگزاران]] آن شمرده میشوند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۲۹۴؛ ج۹، ص۴۵۹-۴۶۰؛ ج۱۰، ص۷۹.</ref>. [[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[غلبه حق بر باطل]] و [[پیروزی]] [[جنود]] رحمانی بر [[اولیای شیطان]] و طاغوت<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ۱۴۶.</ref> و نیز [[تحول]] از [[طاغوت]] به حکمالله بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۹۹ و ۱۰۲.</ref>.<ref>[[نرگس زارعی|زارعی، نرگس]]، [[طاغوت - زارعی (مقاله)| مقاله «طاغوت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۶۳.</ref> | |||
==تمایز [[حکومت طاغوت]] با [[حکومت اسلامی]]== | |||
در [[اندیشه]] [[امام خمینی]] حکومت اسلامی، نقطه مقابل حکومت طاغوت است و [[حکومتی]] است که در همه زمینهها مبتنی بر [[وحی]] و [[قانون الهی]] است<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۶۱۸-۶۱۹.</ref>. این [[حکومت]] نه [[استبدادی]] است، نه مطلقه، بلکه [[مشروطه]] است و «مجموعه شرط» همان [[احکام]] و [[قوانین الهی]] است که باید [[اجرا]] شود؛ بنابراین حکومت اسلامی «حکومت قانون الهی بر [[مردم]]» است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۳-۴۴.</ref>. در این نگاه ویژگی مهم طاغوت و حکومت طاغوتی، [[ظلم]] به مردم<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۳۸-۱۳۹؛ ج۱۰، ص۴۸۰.</ref> و به [[اسارت]] کشیدن [[بندگان]] خداست<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۹۰.</ref> و مردم نقشی در حکومت ندارند و همه امور در دست یک نفر یا یک گروه است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۲۵.</ref>. طاغوت با تلاش و [[برنامهریزی]]، مردم و [[جوانان]] را از مسیر صحیح [[منحرف]] میکند و با بیتوجه ساختنِ آنان به مسائل [[جامعه]]، راه را برای رسیدن به اهداف مادی خود هموارتر میکند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۷۴، ۲۴۱، ۴۵۲؛ ج۱۰، ص۳۶-۳۷.</ref>. | |||
از سوی دیگر، امام خمینی تأکید میکند یکی از تفاوتهای مهم حکومت اسلامی و حکومت طاغوتی، در طرز [[رفتار]] حکومت با مردم است. در حکومت طاغوت، مردم از حکومت [[وحشت]] دارند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۲۳۵.</ref>؛ اما در [[دولت اسلامی]] [[محبت]] و [[برادری]] میان مردم و حکومت وجود دارد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۴۰؛ ج۹، ص۱۴۱.</ref> و مردم به [[مشکلات]] [[کشور]] بیتوجه نیستند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۵۴۷.</ref>؛ در حالیکه از [[ویژگیهای حکومت]] طاغوتی، [[خضوع]] در برابر [[بیگانگان]] به جهت احتیاج به آنان و [[شدت عمل]] در [[برخورد با مردم]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۲۳۵.</ref>؛ زیرا طاغوت به سبب ظلم به مردم و نداشتن پشتوانه مردمی، از مردم دور شده و مجبور به [[سرکوب]] [[ملت]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۱۱۸؛ ج۱۰، ص۴۸۶.</ref>.<ref>[[نرگس زارعی|زارعی، نرگس]]، [[طاغوت - زارعی (مقاله)| مقاله «طاغوت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۶۴.</ref> | |||
==[[ضرورت]] [[مبارزه با طاغوت]]== | |||
از نظر [[امام خمینی]] موضعگیری در برابر [[طاغیان]] [[زمان]]، از اصول اولیه [[رسالت]] [[پیامبران]]{{عم}} بوده و اساساً [[فلسفه]] [[بعثت پیامبران]]، [[نجات]] [[انسان]] از [[شر]] [[طاغوتها]] و برپایی [[جبهه]] [[الهی]] در برابر [[طاغوت]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۶۲؛ ج۱۱، ص۱۸۵.</ref>؛ زیرا تمام [[ادیان]]، [[مذاهب]] و [[انبیای الهی]]، گرفتار و مواجه با طاغوت یا طاغوتهایی بودهاند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۸-۳۹؛ ج۱۷، ص۴۱۴.</ref>. [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز مقابله با تمامی مظاهر طاغوت بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۱۵۹.</ref> و تمام جنگهای ایشان، با [[مشرکان]] [[طغیانگر]] [[عرب]] بود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۳۲۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان بهترین الگوی [[مبارزه با طاغوت]] را [[قرآن کریم]] که سراسر آن امر به مقابله با طاغوت و [[برانگیختن]] [[مستضعفان]] علیه [[مستکبران]] است و [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} که همواره در برابر طاغوت میایستادند، معرفی میکند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۱۴؛ ج۴، ص۱۸؛ ج۶، ص۱۵۹؛ همو، ولایت فقیه، ص۱۵۰.</ref>. به [[باور]] ایشان [[پیروزی]] بر طاغوت تنها با [[انگیزه]] الهی ممکن میگردد؛ در غیر این صورت [[هوای نفس]] و انگیزههای [[شیطانی]]، حتی اگر به پیروزی ظاهری هم برسد، [[شکست]] به شمار میرود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۱۰۵.</ref>. ایشان برانداختن طاغوت و قدرتهای [[سیاسی]] ناروا را [[وظیفه]] همگانی شمرده<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۱۵۰.</ref> و با اشاره به [[آیات قرآن]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ}} «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}} «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>، بر [[قیام]] و اجتناب از [[طاغوت]] تأکید کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۳۷.</ref>. | |||
با توجه به [[سنت الهی]] در نابودی طاغوت بر اساس [[خواست مردم]]، از شرایط مهم [[غلبه]] بر طاغوت از نظر [[امام خمینی]] این موارد است: مهیا شدن [[مردم]] برای جلوگیری از [[ظلم]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>، تحقق بخشیدن به [[اراده خدا]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۰۲.</ref>، [[قدرت]] [[ایمان]] و [[وحدت]] کلمه<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۲۶۲؛ ج۷، ص۶۵؛ ج۱۲، ص۲۰۲.</ref>، [[فداکاری]] و [[شهادتطلبی]]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۰؛ ص۱۲۲.</ref> و [[همراهی]] همه [[ملت]] با یکدیگر<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۵۱۸؛ ج۱۱، ۵۳۱؛ ج۱۲، ص۸۴.</ref>. در این راستا پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] و برچیده شدن [[رژیم]] پهلوی، یکی از دغدغههای امام خمینی زدودن آثار طاغوتی از [[جامعه اسلامی]] بود. ایشان تأکید میکرد [[کشور]] طاغوتی باید به کشوری [[الهی]] تبدیل شود و رنگ طاغوتیِ کشور به رنگ خدایی مبدل گردد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱، ۱۸۵.</ref> و این مهم که [[پیروزی]] نهایی به شمار میآید، با از میان رفتن و [[تصفیه]] عناصر و [[قوانین]] [[انحرافی]] رژیم طاغوتی و [[اجرای احکام]] [[خدا]] و [[قرآن]] محقق میشود<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۱۶۸؛ ج۹، ص۲۶.</ref>.<ref>[[نرگس زارعی|زارعی، نرگس]]، [[طاغوت - زارعی (مقاله)| مقاله «طاغوت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]] ج۷، ص ۶۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |