طاغوت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←طغیان و سرکشی از حق، نیز طغیانگر و حکومت نامشروع
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
این قضیه بدین خاطر است که ایشان در [[نفی]] و طرد نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی به دموکراسیهای رایج در [[غرب]] و [[شرق]] [[عنایت]] داشته و نظام سیاسی آنان را به خاطر طرفداری از [[سرمایهداران]] و عدم توجه به [[مظلومین]]، و قرار دادن [[مردم]] در [[اختناق]]، [[فاسد]] و غیر مطلوب دانسته و در مقابل دموکراسی مبتنی بر [[آموزههای اسلام]] را مطلوب و [[مشروع]] به حساب میآورد: دموکراسی، غربیاش فاسد است، شرقیاش هم فاسد است. “دموکراسی اسلامی” صحیح است و ما بعدها اگر [[توفیق]] پیدا کنیم به شرق و غرب [[اثبات]] میکنیم که این دموکراسی که ما داریم این، دموکراسی است، نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایهدارهای بزرگ هستید و نه این که آنها دارند و طرفدارهای ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق [[عظیم]] گذاشتند<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۷۶.</ref> | این قضیه بدین خاطر است که ایشان در [[نفی]] و طرد نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی به دموکراسیهای رایج در [[غرب]] و [[شرق]] [[عنایت]] داشته و نظام سیاسی آنان را به خاطر طرفداری از [[سرمایهداران]] و عدم توجه به [[مظلومین]]، و قرار دادن [[مردم]] در [[اختناق]]، [[فاسد]] و غیر مطلوب دانسته و در مقابل دموکراسی مبتنی بر [[آموزههای اسلام]] را مطلوب و [[مشروع]] به حساب میآورد: دموکراسی، غربیاش فاسد است، شرقیاش هم فاسد است. “دموکراسی اسلامی” صحیح است و ما بعدها اگر [[توفیق]] پیدا کنیم به شرق و غرب [[اثبات]] میکنیم که این دموکراسی که ما داریم این، دموکراسی است، نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایهدارهای بزرگ هستید و نه این که آنها دارند و طرفدارهای ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق [[عظیم]] گذاشتند<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۷۶.</ref> | ||
== | ==معناشناسی طاغوت== | ||
[[طاغوت]] از ماده «طغی» به معنای [[تجاوز از حد]] در [[عصیان]]<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۱۲.</ref>، مصدر است و در بسیاری موارد برای [[مبالغه]]، به معنای اسم فاعل نیز به کار رفته است<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷۵؛ قرشی، سیدعلیاکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲.</ref>. این واژه به هر [[متجاوز]] از حد، هر معبودی به غیر [[خدا]] و هر مانع خیر<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۰ – ۵۲۱.</ref> و به [[پیشوای گمراهی]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴.</ref> و هر کسی که در [[شر]] و [[معصیت]]، فراتر از حد خود گام بردارد<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۴۱۲.</ref> گفته شده است. [[شیطان]]، [[بتها]]، [[مرتدان]] و [[کاهنان]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۳۴۳۷.</ref> و نیز [[منافقان]]، [[فاسقان]]، [[مستکبران]] و هر [[پادشاه]] و فرمانروای [[ستمگر]] و [[کافر]]<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۵، ص۴۸۴۲–۴۸۴۳.</ref>، از مصادیق طاغوت شمرده شدهاند. کاربرد طاغوت درباره [[انسان]] به این معناست که از حد و اندازهای که [[عقل]] یا [[شرع]] برای او معین کرده، [[تجاوز]] کند؛ بنابراین هر انسان [[ظالم]]، زورگو و نافرمانِ از [[وظایف]] [[بندگی خدا]] از روی گردنکشی، طاغوت به شمار میرود<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰۲.</ref>. | [[طاغوت]] از ماده «طغی» به معنای [[تجاوز از حد]] در [[عصیان]]<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۴۱۲.</ref>، مصدر است و در بسیاری موارد برای [[مبالغه]]، به معنای اسم فاعل نیز به کار رفته است<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۷۵؛ قرشی، سیدعلیاکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲.</ref>. این واژه به هر [[متجاوز]] از حد، هر معبودی به غیر [[خدا]] و هر مانع خیر<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۰ – ۵۲۱.</ref> و به [[پیشوای گمراهی]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴.</ref> و هر کسی که در [[شر]] و [[معصیت]]، فراتر از حد خود گام بردارد<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۴۱۲.</ref> گفته شده است. [[شیطان]]، [[بتها]]، [[مرتدان]] و [[کاهنان]]<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۴۴۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۳۴۳۷.</ref> و نیز [[منافقان]]، [[فاسقان]]، [[مستکبران]] و هر [[پادشاه]] و فرمانروای [[ستمگر]] و [[کافر]]<ref>انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۵، ص۴۸۴۲–۴۸۴۳.</ref>، از مصادیق طاغوت شمرده شدهاند. کاربرد طاغوت درباره [[انسان]] به این معناست که از حد و اندازهای که [[عقل]] یا [[شرع]] برای او معین کرده، [[تجاوز]] کند؛ بنابراین هر انسان [[ظالم]]، زورگو و نافرمانِ از [[وظایف]] [[بندگی خدا]] از روی گردنکشی، طاغوت به شمار میرود<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰۲.</ref>. | ||