پرش به محتوا

شجاعت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| موضوع مرتبط = شجاعت
| موضوع مرتبط = شجاعت
| عنوان مدخل  = شجاعت
| عنوان مدخل  = شجاعت
| مداخل مرتبط = [[شجاعت در لغت]] - [[شجاعت در قرآن]] - [[شجاعت در حدیث]] - [[شجاعت در نهج البلاغه]] - [[شجاعت در معارف دعا و زیارات]] - [[شجاعت در کلام اسلامی]] - [[شجاعت در اخلاق اسلامی]] - [[شجاعت در معارف و سیره نبوی]] - [[شجاعت در معارف و سیره علوی]] - [[شجاعت در روان‌شناسی اسلامی]] - [[شجاعت در معارف و سیره حسینی]] - [[شجاعت در سیره معصوم]]
| مداخل مرتبط = [[شجاعت در لغت]] - [[شجاعت در قرآن]] - [[شجاعت در حدیث]] - [[شجاعت در نهج البلاغه]] - [[شجاعت در اخلاق اسلامی]] - [[شجاعت در معارف و سیره نبوی]] - [[شجاعت در معارف و سیره علوی]] - [[شجاعت در معارف و سیره حسینی]] - [[شجاعت در سیره معصوم]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==مقدمه==
شجاعت از خوی‌های [[نیک]] انسانی است و [[انسان]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامی‌دارد. در سایه [[فضیلت]] شجاعت می‌توان هنگام عمل، بر [[ترس]] پیروز شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]]{{ع}} بر این دو مفهوم شجاعت تأکید می‌کند و می‌فرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سخت‌تر از ترسی است که احساس می‌کنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶: {{متن حدیث|إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنه}}</ref> شجاعت معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]<ref> [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۸۴.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ [[جنگاوری]] را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزه‌ای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمی‌داشت، همان‌گونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خوابید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگ‌ترین خطر قرارداد. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بی‌مورد پرهیز می‌کرد، به‌خاطر مصلحتی بزرگ‌تر، از [[حق]] خویش گذشت و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد.


==مقدمه==
[[فضیلت]] شجاعت نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد به‌شمار می‌رفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] می‌ستاید که به‌هنگام شتاب کندی نمی‌کند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷: {{متن حدیث|وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ، وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ}}</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را شجاعت می داند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴: {{متن حدیث|وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاْمُورِ}}</ref>.[[فضیلت]] شجاعت خوی‌های انسانی را فعال می‌کند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و [[پستی]] نمی‌دهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] می‌کند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] شجاعت می‌تواند [[صادق]] و راست‌گو باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۸۵.</ref>.
*شجاعت از خوی‌های [[نیک]] انسانی است و [[انسان]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامی‌دارد. در سایه [[فضیلت]] شجاعت می‌توان هنگام عمل، بر [[ترس]] پیروز شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]]{{ع}} بر این دو مفهوم شجاعت تأکید می‌کند و می‌فرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سخت‌تر از ترسی است که احساس می‌کنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶: {{متن حدیث|إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنه}}</ref> شجاعت معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]<ref> [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۸۴.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ [[جنگاوری]] را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزه‌ای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمی‌داشت، همان‌گونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خوابید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگ‌ترین خطر قرارداد. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بی‌مورد پرهیز می‌کرد، به‌خاطر مصلحتی بزرگ‌تر، از [[حق]] خویش گذشت و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد.
*[[فضیلت]] شجاعت نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد به‌شمار می‌رفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] می‌ستاید که به‌هنگام شتاب کندی نمی‌کند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷: {{متن حدیث|وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ، وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ}}</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را شجاعت می داند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴: {{متن حدیث|وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاْمُورِ}}</ref>.[[فضیلت]] شجاعت خوی‌های انسانی را فعال می‌کند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و [[پستی]] نمی‌دهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] می‌کند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] شجاعت می‌تواند [[صادق]] و راست‌گو باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۸۵.</ref>.


==[[رشادت‌های علی]]{{ع}} در [[اُحد]]==
==[[رشادت‌های علی]]{{ع}} در [[اُحد]]==
*[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در روز [[اُحد]]، رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. ایشان با اینکه در این [[جنگ]]، زخم‌های زیادی برداشته بود، شجاعانه می‌جنگید؛ به گونه‌ای که شمشیرش [[شکست]] و از [[پیامبر]]{{صل}} درخواست [[شمشیر]] کرد و [[حضرت]] [[ذوالفقار]] خود را به او داد<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. به پاس شجاعت‌ها و جوانمردی‌های [[علی]]{{ع}} در این روز، منادی از [[آسمان]] ندا در داد: {{متن حدیث| لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِي‏}}<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۱۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰۰؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۵۶.</ref>.
[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در روز [[اُحد]]، رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. ایشان با اینکه در این [[جنگ]]، زخم‌های زیادی برداشته بود، شجاعانه می‌جنگید؛ به گونه‌ای که شمشیرش [[شکست]] و از [[پیامبر]]{{صل}} درخواست [[شمشیر]] کرد و [[حضرت]] [[ذوالفقار]] خود را به او داد<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. به پاس شجاعت‌ها و جوانمردی‌های [[علی]]{{ع}} در این روز، منادی از [[آسمان]] ندا در داد: {{متن حدیث| لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِي‏}}<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۱۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰۰؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۵۶.</ref>.
*[[ابن ابی الحدید]] در [[وصف]] [[پایداری]] [[علی]]{{ع}} می‌گوید: "هنگامی که عموم [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} در روز [[احد]] از نزد آن [[حضرت]] فرار کردند، دسته‌های [[لشکر]] [[مشرکان]] که متشکّل از پهلوانان بزرگ بودند، پی در پی به سمت [[رسول خدا]]{{صل}} حمله‌ور شدند. کار، بسیار دشوار و [[بحرانی]] شد، یک دسته پنجاه نفره از دلاوران [[قریش]]، قصد [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} را کردند. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: ای [[علی]]! این گروه را از من دور کن. او پیاده به آنها حمله کرد و بی‌پروا [[شمشیر]] زد، تا شماری از آنان را کشت و بقیه را متفرق ساخت"<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۵۰.</ref>.
 
*[[علی]]{{ع}} نیز در توصیف این روز به مردی [[عرب]] فرمود: "اگر در آن روز بودی، می‌دیدی که من از یک سو [[دشمن]] را می‌راندم و [[ابودجانه]] هم در سوی دیگر، گروهی از [[دشمن]] را می‌راند و [[سعد بن ابی‌وقاص]]، گروه دیگری تا اینکه [[خداوند]]، همه [[گرفتاری‌ها]] را دفع فرمود"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. به [[نقل]] [[ابن ابی‌الحدید]] از ۲۸ نفر از کشته شده‌های [[جنگ اُحد]]، ۱۲ نفر آنان به دست [[علی]]{{ع}} کشته شدند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۵۴.</ref> که این خود، حاکی از [[روحیه]] رشادت و سلحشوری آن [[حضرت]] در این [[جنگ]] است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه احد (مقاله)|غزوه احد]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
[[ابن ابی الحدید]] در [[وصف]] [[پایداری]] [[علی]]{{ع}} می‌گوید: "هنگامی که عموم [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} در روز [[احد]] از نزد آن [[حضرت]] فرار کردند، دسته‌های [[لشکر]] [[مشرکان]] که متشکّل از پهلوانان بزرگ بودند، پی در پی به سمت [[رسول خدا]]{{صل}} حمله‌ور شدند. کار، بسیار دشوار و [[بحرانی]] شد، یک دسته پنجاه نفره از دلاوران [[قریش]]، قصد [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} را کردند. [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: ای [[علی]]! این گروه را از من دور کن. او پیاده به آنها حمله کرد و بی‌پروا [[شمشیر]] زد، تا شماری از آنان را کشت و بقیه را متفرق ساخت"<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۵۰.</ref>.
 
[[علی]]{{ع}} نیز در توصیف این روز به مردی [[عرب]] فرمود: "اگر در آن روز بودی، می‌دیدی که من از یک سو [[دشمن]] را می‌راندم و [[ابودجانه]] هم در سوی دیگر، گروهی از [[دشمن]] را می‌راند و [[سعد بن ابی‌وقاص]]، گروه دیگری تا اینکه [[خداوند]]، همه [[گرفتاری‌ها]] را دفع فرمود"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. به [[نقل]] [[ابن ابی‌الحدید]] از ۲۸ نفر از کشته شده‌های [[جنگ اُحد]]، ۱۲ نفر آنان به دست [[علی]]{{ع}} کشته شدند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۵۴.</ref> که این خود، حاکی از [[روحیه]] رشادت و سلحشوری آن [[حضرت]] در این [[جنگ]] است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه احد (مقاله)|غزوه احد]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.


==[[شجاعت]]==
==[[شجاعت]]==
خط ۲۲: خط ۲۵:


[[امام علی]]{{ع}} با همه نیروی شگرف و شجاعت فوق‌العاده‌اش در هیچ موقعیتی به [[ظلم و ستم]] دست نیالود. [[تاریخ‌نگاران]] همه بر این امر [[اتفاق نظر]] دارند که علی{{ع}} تا مجبور نمی‌گشت، وارد [[کارزار]] نمی‌شد و تا می‌توانست می‌کوشید از راه‌های [[مسالمت‌آمیز]] [[اختلافات]] را با [[دشمنان]] خود برطرف سازد و از [[خونریزی]] جلوگیری به عمل آورد.
[[امام علی]]{{ع}} با همه نیروی شگرف و شجاعت فوق‌العاده‌اش در هیچ موقعیتی به [[ظلم و ستم]] دست نیالود. [[تاریخ‌نگاران]] همه بر این امر [[اتفاق نظر]] دارند که علی{{ع}} تا مجبور نمی‌گشت، وارد [[کارزار]] نمی‌شد و تا می‌توانست می‌کوشید از راه‌های [[مسالمت‌آمیز]] [[اختلافات]] را با [[دشمنان]] خود برطرف سازد و از [[خونریزی]] جلوگیری به عمل آورد.
ویژگی دور بودن [[امام]]{{ع}} از ظلم و ستم، اصلی از اصول [[روح]] علی و [[خلق]] و خویی از [[اخلاق پسندیده]] وی به شمار می‌آمد و همین ویژگی با اندیشه کلی علی پیوندی ناگسستنی داشت، اندیشه‌ای که بر پایه [[مردم دوستی]]، [[وفای به عهد]] و نگهداری [[پیمان]] [[استوار]] بود مگر آن‌که [[مردم]] در پیمان خویش، خیانتی می‌کردند و یا بی‌رحمی پیشه می‌ساختند، که این روش در [[منطق]] امام قابل [[اغماض]] و گذشت نبود، اگر این جوشش [[عظیم]] مهر و وفای علی از [[دل]] حضرتش سرچشمه نمی‌گرفت، [[صداقت]] را بر [[عداوت]] و [[دشمنی]] ترجیح‌ نمی‌داد.
ویژگی دور بودن [[امام]]{{ع}} از ظلم و ستم، اصلی از اصول [[روح]] علی و [[خلق]] و خویی از [[اخلاق پسندیده]] وی به شمار می‌آمد و همین ویژگی با اندیشه کلی علی پیوندی ناگسستنی داشت، اندیشه‌ای که بر پایه [[مردم دوستی]]، [[وفای به عهد]] و نگهداری [[پیمان]] [[استوار]] بود مگر آن‌که [[مردم]] در پیمان خویش، خیانتی می‌کردند و یا بی‌رحمی پیشه می‌ساختند، که این روش در [[منطق]] امام قابل [[اغماض]] و گذشت نبود، اگر این جوشش [[عظیم]] مهر و وفای علی از [[دل]] حضرتش سرچشمه نمی‌گرفت، [[صداقت]] را بر [[عداوت]] و [[دشمنی]] ترجیح‌ نمی‌داد.


خط ۳۳: خط ۳۷:
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[شجاعت امام علی]]
* [[شجاعت امام علی]]
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۴۵: خط ۵۰:
[[رده:شجاعت]]
[[رده:شجاعت]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش