آیا عصمت سبب سلب اختیار معصوم است و هیچ فضیلتی ندارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۱
، ۲۴ مهٔ ۲۰۲۲←پاسخ نخست
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده: | [[پرونده:1100839.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[سید قاسم علیاحمدی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید قاسم علیاحمدی]]''' در [[کتاب]] ''«[[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[محقق طوسی]] در [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید الاعتقاد]] میفرماید: | |||
{{عربی|لا تنافی العصمه القدره}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵، {{عربی|المسأله الثانیه، فی أنّ الإمام یجب أن یکون معصوماً}}.</ref>؛ | |||
[[عصمت]] با [[قدرت]] و [[اختیار]] منافات ندارد. | |||
عصمت، ناشی از کثرت [[علم]] است و هر چه علم، قویتر و شدیدتر باشد، عمل نیز به مقتضای علم، قویتر خواهد بود. [[معصومین]]{{عم}} به [[زشتی]] [[معصیت]]، [[یقین]] دارند و این یقین، موجب میشود که هرگز مرتکب آن نگردند. بنا بر این، علمِ شدید است که مانع ارتکاب زشتی میشود، ولی این علم، موجب [[سلب اختیار]] نخواهد شد، چنان که [[معصوم]] از یک سو به زشتی و [[قبح]] [[گناه]] علم دارد و از سوی دیگر به [[عظمت]] [[پروردگار]] واقف است و با توجّه به این دو امر، [[ارتکاب معصیت]] محال است اما محال عادی، نه محال ذاتی. محال عادی امکان تحقق دارد ولی تحقق پیدا نمیکند، ولی محال ذاتی امکان تحقق ندارد و ذاتا محال است. | |||
به علاوه اگر معصوم در فعل [[طاعات]] و ترک [[محرمات]]، اختیار نداشته باشد، [[مستحق مدح]] بر [[ترک معصیت]] نمیشود و لایق [[ثواب]] نمیگردد، و [[ثواب و عقاب]] در حقّش [[باطل]] میشود و لازم میآید که از دایره [[تکلیف]]، خارج شود و حال آنکه [[مسلمانان]] [[اجماع]] دارند که [[امام]] و [[رسول]]، مکلّف هستند. | |||
حاصل سخن این است که از نظر [[عقلی]] به سه دلیل تمسّک میکنیم که معصومین{{عم}} مختارند و با این حال معصیت نمیکنند: | |||
دلیل اول: | |||
چنان که گذشت، اگر [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{عم}} بر انجام طاعات و [[ترک گناهان]] مجبور باشند، هرگز مستحق مدح نخواهند بود، در حالی که [[خداوند]] و [[فرشتگان]] آنها را ستوده و بر آنان [[درود]] میفرستند، و آنها را [[الگو]] معرفی میکنند که به آنها [[اقتدا]] کنند و... این دلیل بر اختیار است. | |||
دلیل دوم: | |||
اگر انبیاء و ائمه{{عم}} بر انجام طاعات و ترک گناهان مجبور باشند، لازم میآید که ثواب و عقاب برای آنها معنا نداشته باشد؛ زیرا ثواب و عقاب مربوط به انسانهای مختار است، و چون لازم [[باطل]] است، ملزوم نیز باطل خواهد بود. | |||
دلیل سوم: | |||
اگر [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{عم}} بر انجام [[طاعات]] و [[ترک گناهان]] (یعنی در [[عصمت]] خویش) مجبور باشند، لازم میآید که مکلّف به امری نباشند؛ زیرا [[مسئولیت]] و [[تکلیف]] برای انسانهای مختار و با [[اراده]] است و چون لازم باطل است، ملزوم نیز باطل خواهد بود. | |||
اما بطلان لازم پس به دو دلیل است: | |||
#[[اجماع]] بر مکلّف بودن آنها [[قائم]] است. | |||
#[[قرآن کریم]] نیز بر مکلّف بودن آنها تصریح کرده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>، (پس در سایر جهات عموماً با شما شریکم و از جمله آن جهات تکلیف است، یعنی شما مکلفید من هم مکلّفم). | |||
و [[آیات]] بسیاری به [[صراحت]] بر این امر دلالت دارد»<ref>[[سید قاسم علیاحمدی|علیاحمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]] ص ۱۷۴.</ref>. | |||
== پاسخهای دیگر == | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آقای صفرزاده؛ | |||
| تصویر = 1379670.jpg | |||
| پاسخدهنده = ابراهیم صفرزاده | |||
| پاسخ = آقای '''[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده]]''' در [[کتاب]] ''«[[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«اکثر [[متکلمین]] این سؤال را به [[اشاعره]] خصوصاً [[ابوالحسن اشعری]] نسبت دادهاند<ref>تلخیص المحصل، ص۳۶۸؛ کشف المراد، ص۱۸۶؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۶۳؛ سیدعلی میلانی، العصمه، ص۱۷.</ref>. | «اکثر [[متکلمین]] این سؤال را به [[اشاعره]] خصوصاً [[ابوالحسن اشعری]] نسبت دادهاند<ref>تلخیص المحصل، ص۳۶۸؛ کشف المراد، ص۱۸۶؛ المیزان، ج۱۱، ص۱۶۳؛ سیدعلی میلانی، العصمه، ص۱۷.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۵۶: | ||
'''ثانیاً'''؛ با توجه به مطلب فوق، کاری که از روی اختیار انجام شود، مثل انجام طاعات یا [[ترک معاصی]]، دارای [[مدح]] و ثناست و در [[آخرت]] موجب [[پاداش]] میشود و صاحب این عصمت، بر سایرین [[فضیلت]] دارد، چون مثل سایر [[انسانها]] در مقابل [[اوامر و نواهی]] [[خداوند تعالی]] [[مکلف]] به [[تکلیف]] است»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۵۳.</ref>. | '''ثانیاً'''؛ با توجه به مطلب فوق، کاری که از روی اختیار انجام شود، مثل انجام طاعات یا [[ترک معاصی]]، دارای [[مدح]] و ثناست و در [[آخرت]] موجب [[پاداش]] میشود و صاحب این عصمت، بر سایرین [[فضیلت]] دارد، چون مثل سایر [[انسانها]] در مقابل [[اوامر و نواهی]] [[خداوند تعالی]] [[مکلف]] به [[تکلیف]] است»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۵۳.</ref>. | ||
}} | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |