اول و آخر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
با توجه به این نکات، صفات چهارگانه اوّل، آخر، ظاهر و باطن، فرع بر محیط بودن خداوند بر تمام اشیاء، و صفت محیط، فرع بر قدرت مطلق [[باری تعالی]] بر جملگی اشیاء است. همچنین با توجه به محیط بودن خداوند بر تمام اشیاء، روشن میشود که اول و آخر بودن خداوند از نوع زمانی یا مکانی نیست تا [[زمان]] و مکان ظرف وجودی خداوند قرار گیرند،؛ چراکه در این صورت خداوند مقدم و محیط بر آنها نخواهد بود. <ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۴۵</ref> | با توجه به این نکات، صفات چهارگانه اوّل، آخر، ظاهر و باطن، فرع بر محیط بودن خداوند بر تمام اشیاء، و صفت محیط، فرع بر قدرت مطلق [[باری تعالی]] بر جملگی اشیاء است. همچنین با توجه به محیط بودن خداوند بر تمام اشیاء، روشن میشود که اول و آخر بودن خداوند از نوع زمانی یا مکانی نیست تا [[زمان]] و مکان ظرف وجودی خداوند قرار گیرند،؛ چراکه در این صورت خداوند مقدم و محیط بر آنها نخواهد بود. <ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۴۵</ref> | ||
۴ . [[گرایش]] [[عرفانی]] نیز با محور قرار دادن [[نفس انسانی]] به تبیین صفات اوّل و آخر پرداخته است. [[محی الدین | ۴ . [[گرایش]] [[عرفانی]] نیز با محور قرار دادن [[نفس انسانی]] به تبیین صفات اوّل و آخر پرداخته است. [[محی الدین عربی]] در [[فتوحات مکیه]] اول و آخر را از دو زاویه [[عقلی]] و ذوقی [[تفسیر]] کرده است. به [[اعتقاد]] وی از نظر عقلی، وجود خداوند مبدأ و اصل وجود نفس است و وجود نفس فرع بر آن. بدین اعتبار [[خداوند]] اول خوانده میشود. اما از آن نظر که [[معرفت نفس]] دلیل و مبدأ [[معرفت]] [[حق تعالی]] است من عرف نفسه عرف ربّه وجود خداوند آخر خواهد بود. اما از نگاه ذوقی و [[شهودی]]، اول و آخر بودن خداوند همانند اول و آخر بودن [[مخلوقات]] نیست. بلکه او در عین اول بودن آخر است و در عین آخر بودن اول است. از همین روست که برخی خداوند را [[جامع اضداد]] دانستهاند. <ref>فتوحات مکیه، ج۱۲، ص۶۱ـ ۶۳</ref> | ||
[[مؤیدالدین جندی]] نیز در [[کلام]] مشابهی در عین [[اعتقاد]] به [[هویت]] واحد [[احد]] جمعی برای خداوند، او را قابل اتصاف به صفات متضاد و متباینی همچون اول و آخر و ظاهر و [[باطن]] میداند، بیآنکه در هویت او تضاد و اختلافی افتد. <ref>شرح فصوص الحکم، ص۲۷۱</ref> | [[مؤیدالدین جندی]] نیز در [[کلام]] مشابهی در عین [[اعتقاد]] به [[هویت]] واحد [[احد]] جمعی برای خداوند، او را قابل اتصاف به صفات متضاد و متباینی همچون اول و آخر و ظاهر و [[باطن]] میداند، بیآنکه در هویت او تضاد و اختلافی افتد. <ref>شرح فصوص الحکم، ص۲۷۱</ref> |