پرش به محتوا

عدالت صحابه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹۰: خط ۹۰:


این [[روایات]] نشانگر آن است که همه [[صحابه]] در برابر گفتار، رفتار و [[سنت نبوی]] [[تسلیم]] نبودند. پس دلیلی بر [[عدالت همه صحابه]] وجود ندارد<ref>ر.ک: دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۹۸-۱۰۳.</ref>.
این [[روایات]] نشانگر آن است که همه [[صحابه]] در برابر گفتار، رفتار و [[سنت نبوی]] [[تسلیم]] نبودند. پس دلیلی بر [[عدالت همه صحابه]] وجود ندارد<ref>ر.ک: دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۹۸-۱۰۳.</ref>.
== بررسی [[نظریه]] [[عدالت صحابه]] ===
بحث عدالت صحابه یکی از مباحث اختلافی بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است.
=== دیدگاه شیعه ===
[[احترام]] به [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] است و هیچ [[مسلمانی]] [[حق]] [[ناسزاگویی]] به آنها را ندارد. صحابه در [[زمان]] زندگانی [[حضرت]] به او [[ایمان]] آورده و [[اسلام]] را از وی فرا گرفتند و چون در کنار او [[جهاد]] کردند، محترم هستند و در [[جهان اسلام]] هیچ مسلمانی نیست که درباره [[صحابه پیامبر اکرم]]{{صل}} [[بدگویی]] یا اظهار [[بی‌مهری]] کند و اگر چنین نسبتی به گروهی از مسلمانان بدهند، نسبتی کاملا بی‌پایه است.
دیدن پیامبر امری [[افتخار]] آفرین است، ولی باعث [[پاک]] بودن هیچ [[انسانی]] از [[گناه]] نمی‌شود و نمی‌توان همه [[صحابه]] را [[عادل]] و [[پرهیزگار]] و پیراسته از [[گناه]] دانست؛ زیرا به [[شهادت]] [[قرآن]]، آنان در عین داشتن [[افتخار]] "[[صحابی]] بودن"، از حیث [[ایمان]] و [[نفاق]] و [[اطاعت]] و [[سرکشی]] در برابر [[خدا]] و رسولش به دسته‌های گوناگونی تقسیم شده‌اند؛ از این رو، نمی‌توان همگان را عادل و پرهیزگار دانست<ref>ر.ک: دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۷۴-۷۵.</ref>.
[[علامه شرف الدین]] می‌‌نویسد: "هر چند [[صحابه رسول الله]]{{صل}} بودن دارای [[شرافت]] و حسن است لکن به خودی خود سبب [[عدالت]] نمی‌شود و [[حکم]] آنها سه قسم است: [[عدول]] و [[بغات]] و [[مجهول الحال]] و این گزاره ای بر [[واقعیت]] صحابه است"<ref>{{عربی|إن من وقف علی رأینا فی الصحابة علم انه اوسط الآراء إذ لم نفرط فیه تفریط الغلاة الذین کفروهم جمیعاً، ولا افرطنا افراط الجمهور الذین وثقوهم اجمعین، فإن الکاملیة ومن کان فی الغلو علی شاکلتهم، قالوا: بکفر الصحابة کافة، وقال أهل السنة: بعدالة کل فرد سمع النبی صلی الله علیه وآله وسلّم أورآه من المسلمین مطلقاً، واحتجوا بحدیث کل من دب أو درج منهم اجمعین اکتعین ابصعین، أما نحن فإن الصحبة بمجردها وان کانت عندنا فضیلة جلیلة؛ لکنها ـ بما هی ومن حیث هی ـ غیر عاصمة، فالصحابة کغیرهم من الرجال فیهم العدول، وهم عظماؤهم وعلماؤهم، وأولیاء هؤلاء وفیهم البغاة؛ وفیهم أهل الجرائم من المنافقین، وفیهم مجهول الحال، فنحن نحتج بعدولهم ونتولاهم فی الدنیا والآخرة، اما البغاة علی الوصی، وأخی النبی، وسائر أهل الجرائم والعظائم کابن هند، وابن النابغة، وابن الزرقاء وابن عقبة، وابن ارطاة، وامثالهم فلا کرامة لهم، ولا وزن لحدیثهم، ومجهول الحال نتوقف فیه حتی نتبین أمره، هذا رأینا فی حملة الحدیث من الصحابة وغیرهم، والکتاب والسنة بینتنا علی هذا الرأی...}}؛ أجوبة مسائل جار الله، ص۱۶.</ref>. صدر الدین [[سید علی خان مدنی]] شیرازی نیز می‌‌گویند: "حکم [[عدالت صحابه]] مثل مابقی است و مطلق صحابه بودن مساوی با عادل بود آنها نیست"<ref>{{عربی|حکم الصحابة عندنا فی العدالة حکم غیرهم، ولا یتحتم الحکم بالأیمان والعدالة بمجرد الصحبة ولا یحصل بها النجاة من عقاب النار وغضب الجبار الا ان یکون مع یقین الایمان وخلوص الجنان، فمن علمنا عدالته وایمانه وحفظه وصیة رسول الله فی أهل بیته، وانه مات علی ذلک کسلمان وأبی ذر وعمار والیناه وتقربنا إلی الله تعالی بحبه، ومن علمنا انه انقلب علی عقبه واظهر العداوة لأهل البیت "{{ع}}" عادیناه لله تعالی وتبرأنا إلی الله منه ونسکت عن المجهولة حاله}}، الدرجات الرفیعة"؛ السید علی ابن معصوم، ج۱ ص۲۴.</ref>.
دلیل [[شیعه]] برای ادعای خود وجود [[آیات]] و [[روایات]] در [[نکوهش]] برخی از [[صحابه]] و [[ستایش]] برخی دیگر از صحابه است که نشان دهنده یکی نبودن حال تمام صحابه است.
=== دیدگاه [[اهل سنت]] ===
قول مشهور بین اهل سنت آن است که همۀ صحابه از کوچک تا بزرگ، از [[مسلمانان]] با سابقه تا [[تازه مسلمان]]، همگی به صرف دیدن [[پیامبر]]{{صل}} و [[ایمان آوردن]] به او عادلند و نباید در این باره تردیدی به خود راه داد.
# [[ابن حجر عسقلانی]] می‌‌گوید: "اهل سنت همۀ صحابه را [[عادل]] می‌‌دانند و در این [[عقیده]]، جز چند [[بدعت گذار]]، مخالفی ندارند"<ref>عسقلانی، ابن حجر، الاصابة، ج۱، ص۱۶۲.</ref>.
#شهرزوری ویژگی همه صحابه را این می‌‌داند که از [[عدالت]] هیچ یک از آنان بحث نمی‌شود؛ زیرا عدالت آنان، امری مسلم است که [[نص]] [[کتاب و سنت]] و [[اجماع]] بسیاری از [[امت]] بر آن دلالت دارد<ref>شهرزوری، ابن صلاح، علوم الحدیث، ص۲۹۵.</ref>.
# [[ابن کثیر دمشقی]] می‌‌گوید: "نزد [[اهل سنت و جماعت]]، همه صحابه عادلند؛ زیرا کتاب [[الله]] [[عزیز]] و [[سنت نبوی]]، آنان را در [[اخلاق]] و [[کردار]] و بخشش‌های [[مالی]] و جانی به [[امید]] [[ثواب]] و جزای [[نیک]] در پیشگاه پیامبر{{صل}} ستوده است"<ref>دمشقی، ابن کثیر، الباحث الحثیث، ج۲، ص۴۴۹.</ref>.
# [[ابن اثیر]] نیز همه صحابه را عادل دانسته و هیچ [[نقد]] و انتقادی را بر آنان نمی‌پسندد<ref>ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۱ ص۱۱۰.</ref>.
# [[ابن عبدالبر]] نیز مدعی است عدالت همه آنان، با تمجیدی که [[خدا]] و رسولش از آنان کرده است، [[ثابت]] شده و برای همین، آنان عادل‌ترین کسانی هستند که خدا برای [[هم نشینی]] با پیامبرش [[برگزیده]] است<ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی المعرفة الاصحاب، ج۱، ص۲.</ref>.
البته برخی از اصولیون [[اهل سنت]] با این [[نظریه]] [[مخالفت]] کرده و [[صحابه]] را هم چون دیگر [[راویان]] دانسته‌اند که شرط پذیرش روایتشان، بحث و بررسی احوال آنان و [[اثبات]] عدالتشان است.
# علامه محمد ابوریّه می‌‌گوید: "[[اصحاب]]، همانند دیگر افرادند که غلط و [[اشتباه]] و [[نسیان]]، بلکه [[پیروی از هوا و هوس]] نیز از آنان امکان دارد؛ زیرا آنان نیز بشرند و [[طبیعت]] بشری آنان همچون دیگران است و همان کارهایی که دیگران انجام می‌‌دهند، بر آنان نیز رواست"<ref> اضواء علی السنة المحمدیة، ص۴۵۴.</ref>.
#همچنین شمس الدین سخاوی در کتابش به [[اختلاف]] در این باره اشاره کرده و می‌‌نویسد: "همه ما (اهل سنت) بر [[عدالت صحابه]] [[اعتقاد]] داریم، ولی «آمدی» و «ابن [[حاجب]]»، آنان را مانند دیگران می‌‌دانند که بحث از عدالتشان، ضروری است"<ref>. سخاوی، شمس الدین، فتح المغیث فی شرح الفیه الحدیث، ج۳، ص۵۹.</ref>. <ref>ر.ک: علیا نسب، سیدضیاءالدین، صحابه در قرآن، ص۲۷۲و۲۷۳ و باقر شیخانی، علی، عدالت صحابه از دیدگاه تشیع و تسنن، ص۳۶ تا۳۹.</ref>
[[دلایل]] اهل سنت برای اثبات [[عدالت]] جمیع صحابه، [[آیات]] و روایاتی است که در [[ستایش]] صحابه آمده است.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش