۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
#[[دولت اسلامی]] به تمام [[پیمانها]] و معاهداتی که با واحدهای [[سیاسی]] [[دارالحرب]] منعقد میکند باید پایبند بماند. علاوه بر [[آیات]] [[مبارکه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>«ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید» سوره مائده، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}}<ref>«و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref>، [[حدیث مشهور]] [[نبوی]]{{صل}} نیز به طور عام دلالت مینماید که: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ}}. از اینرو دولت اسلامی به هر نوع قراردادی که از نظر لغت مصداق شرط، [[عقد]] و [[عهد]] باشد باید عمل کند و [[حقّ]] به هم زدن آن را ندارد. حتی در [[روایات]] دیگری [[نبی]] [[اسلام]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ قتَلَ مُعاهِداً لَمْ يَرَحْ رَائِحَةَ الجَنَّةِ}}، «کسی که [[معاهد]] یا همپیمانی را بکشد بوی [[بهشت]] را استشمام نمیکند». این دو دسته از آیات و روایات دلالت میکنند که اولاً [[وفای به عهد]] لازم است و ثانیاً [[ستم]] بر کسی که هنوز در [[پیمان]] با شماست [[حرام]] است. | #[[دولت اسلامی]] به تمام [[پیمانها]] و معاهداتی که با واحدهای [[سیاسی]] [[دارالحرب]] منعقد میکند باید پایبند بماند. علاوه بر [[آیات]] [[مبارکه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>«ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید» سوره مائده، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}}<ref>«و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref>، [[حدیث مشهور]] [[نبوی]]{{صل}} نیز به طور عام دلالت مینماید که: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ}}. از اینرو دولت اسلامی به هر نوع قراردادی که از نظر لغت مصداق شرط، [[عقد]] و [[عهد]] باشد باید عمل کند و [[حقّ]] به هم زدن آن را ندارد. حتی در [[روایات]] دیگری [[نبی]] [[اسلام]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ قتَلَ مُعاهِداً لَمْ يَرَحْ رَائِحَةَ الجَنَّةِ}}، «کسی که [[معاهد]] یا همپیمانی را بکشد بوی [[بهشت]] را استشمام نمیکند». این دو دسته از آیات و روایات دلالت میکنند که اولاً [[وفای به عهد]] لازم است و ثانیاً [[ستم]] بر کسی که هنوز در [[پیمان]] با شماست [[حرام]] است. | ||
#[[معاهده]] یا موادعه با اهالی دارالحرب [[مشروعیت دینی]] دارد. مبنای [[روایی]] آن نیز انعقاد معاهده بین [[پیامبر گرامی اسلام]] با [[سهیل بن عمرو]] جهت متارکه ده ساله [[جنگ]] در [[صلح حدیبیه]] است. با این همه، [[فقهای اسلام]] تأکید میکنند که [[عاقد]] معاهده باید [[امام]] یا [[نایب امام]] باشد؛ زیرا اوست که به جای [[جهاد]] تشخیص میدهد که با [[کفار]] و [[مشرکان]]، پیمان ترک [[منازعه]] منعقد کند، به ویژه آنکه اگر خود [[مشرکان]] مطالبه [[صلح]] کنند بنا به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>، باید با آنها صلح کرد. حتی برخی از [[فقهای اهل سنت]] مثل [[ابوحنیفه]] و اوزاعی پرداخت مقداری [[مال]] و [[پول]] به [[کفار]] را جهت تعمیق صلح جایز دانستهاند. به ویژه در شرایط [[ضعف]] [[مسلمانان]] که [[ضرورت]] دارد به هر نحوی که ممکن است مسلمانان از [[شرّ]] [[کافران]] در [[امان]] بمانند. از اینرو در [[برقراری صلح]] و بستن [[پیمان]] با مشرکان همواره وجود مصلحتی الزامی است و مصلحتی بالاتر از [[آرامش]] و سکون جهانیان و [[دعوت]] آنان به [[حق]] وجود ندارد.<ref>جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۷۲.</ref> | #[[معاهده]] یا موادعه با اهالی دارالحرب [[مشروعیت دینی]] دارد. مبنای [[روایی]] آن نیز انعقاد معاهده بین [[پیامبر گرامی اسلام]] با [[سهیل بن عمرو]] جهت متارکه ده ساله [[جنگ]] در [[صلح حدیبیه]] است. با این همه، [[فقهای اسلام]] تأکید میکنند که [[عاقد]] معاهده باید [[امام]] یا [[نایب امام]] باشد؛ زیرا اوست که به جای [[جهاد]] تشخیص میدهد که با [[کفار]] و [[مشرکان]]، پیمان ترک [[منازعه]] منعقد کند، به ویژه آنکه اگر خود [[مشرکان]] مطالبه [[صلح]] کنند بنا به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>، باید با آنها صلح کرد. حتی برخی از [[فقهای اهل سنت]] مثل [[ابوحنیفه]] و اوزاعی پرداخت مقداری [[مال]] و [[پول]] به [[کفار]] را جهت تعمیق صلح جایز دانستهاند. به ویژه در شرایط [[ضعف]] [[مسلمانان]] که [[ضرورت]] دارد به هر نحوی که ممکن است مسلمانان از [[شرّ]] [[کافران]] در [[امان]] بمانند. از اینرو در [[برقراری صلح]] و بستن [[پیمان]] با مشرکان همواره وجود مصلحتی الزامی است و مصلحتی بالاتر از [[آرامش]] و سکون جهانیان و [[دعوت]] آنان به [[حق]] وجود ندارد.<ref>جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۷۲.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |