۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
بخشی از [[سخنان امام رضا]]{{ع}} در باب [[اسما]] و [[صفات الهی]] [[تحریض]] و [[تشویق]] [[خلق]] به خواندن خداوند به آن اسامی و اوصاف است<ref>الکافی، ج۳، ص۴۷۸.</ref>. ایشان از قول [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند که اگر [[مردم]] میدانستند آنچه از [[اسمای الهی]] در دعای [[سحر]] آمده است به چه اندازه نزد خداوند [[ارزش]] و اعتبار دارد و به [[اجابت]] [[الهی]] نزدیک است، برای این [[دعا]] با هم میجنگیدند. خداوند تنها اندکی را مشمول [[رحمت]] خود میکند و به خواندن این اسما اجازه میدهد<ref>بحار الأنوار، ج۹۵، ص۹۴؛ إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. برخی [[دعاها]] از [[حضرت]] باقی است که تماماً به تشریح اسمای الهی اختصاص یافته است. نقل است که ایشان در دعا فرمود: منزه است خدایی که به [[قدرت]] خود خلایق را خلق کرده و آنها را به [[حکمت]] خود متقن آفرید. با [[علم]] خویش هر چیزی را در جای خود قرار داد. منزه است کسی که نگاههای خیانتبار چشمان و نیتهای پنهان را در [[دل]] میداند. هیچ چیز مثل او نیست و او شنوا و بیناست<ref>التوحید، ص۱۳۷؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۸، ۱۱۹.</ref>. وقتی که گفته میشود ایشان خلق را به خواندن اسمای الهی [[دعوت]] میکند نباید تنها به این معنا [[فهم]] شود که ایشان خلق را دعوت میکرده که صرفاً لفظ اسمای الهی (اسمِ اسم) را با زبان بخوانند. وقتی [[اسما]] و [[صفات خداوند]] مراتب مختلف دارد، خواندن آنها نیز دارای مراتب است. یکی از مراتب [[اسمای الهی]] که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} بدان تصریح شده است، مرتبه حجج [[الله]] و [[ولایت]] است. [[حجت]] و [[ولی خدا]] مرتبه کمال اسمای الهی است و بدون [[شناخت]] وی [[خداوند]] شناخته نمیشود. نقل شده که [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: ما همان نامهای نیکوییم ([[اسمای حسنی]]) که خداوند عملی را مگر با شناخت ما نمیپذیرد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۴۴.</ref>. نکته جالبی که در [[سخنان امام]] در باب [[صفات الهی]] وجود دارد این است که ایشان هر چند در مواضع مختلف، [[مردم]] را به خواندن اسما و صفات الهی فرا میخواند، در برخی از مواضع از این سخن میگوید که اساس [[توحید]] [[نفی]] صفات از خداوند است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. نزدیک به این سخن در عبارات [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} نیز وجود دارد. ایشان نیز [[کمال توحید]] را [[اخلاص]] و کمال اخلاص را نفی صفات از خداوند میداند<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۹؛ بحار الأنوار، ج۴، ص۲۴۷.</ref>. این سخنان برخی را به [[حیرت]] و [[اشتباه]] افکنده است و ایشان را به نفی کلی صفات از خداوند واداشته است<ref>شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. غور دقیق در کلمات [[امام رضا]]{{ع}} این نکته را معلوم میکند که آنچه از نظر ایشان اساس توحید است نفی نسبت هر گونه صفتی به خداوند نیست و تنها صفاتی منظور است که شائبه [[تشبیه]] و [[تجسیم]] را در خود دارد. این مطلبی است که در ادامه [[روایت]] مذکور به [[صراحت]] آمده است. به بیان ایشان، هر کس بخواهد خداوند را با اشاره و تشبیه بشناسد، [[خدا]] را نشناخته است و [[اهل]] توحید نیست<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. البته برخی از اهل تحقیق در این باب سخنان دیگری نیز دارند که بیانگر سطوح دیگری از [[سخن امام]] است. به بیان این محققان، هر گاه در روایتهای معصومان{{عم}} به عباراتی برخوردیم که در آن ذکر شده [[حق]] از همه جهات واحد و فاقد صفت است، مراد این است که از آن [[هویت]] [[غیبی]] احدی ([[ذات الهی]]) که همه [[اسما]] و صفات در نزد او مقهورند، [[نفی]] صفت شود<ref>مصباح الهدایة، خمینی، ص۲۳.</ref>. همچنین گفتهاند که [[موحد]] در مراتب عالی [[توحید]] از کثرت اسما و صفات منصرف شود و به [[توحید ذات]] نائل شود. در اینجاست که او دیگر نه اسمی میبیند و نه رسمی و از این رو [[کمال توحید]] خالی از هر اسم و صفتی برای وی رخ مینماید<ref>آداب الصلوة، ص۲۷۸؛ تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۸۳.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسما و صفات الهی - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسما و صفات الهی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۲۰۳-۲۰۹.</ref> | بخشی از [[سخنان امام رضا]]{{ع}} در باب [[اسما]] و [[صفات الهی]] [[تحریض]] و [[تشویق]] [[خلق]] به خواندن خداوند به آن اسامی و اوصاف است<ref>الکافی، ج۳، ص۴۷۸.</ref>. ایشان از قول [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند که اگر [[مردم]] میدانستند آنچه از [[اسمای الهی]] در دعای [[سحر]] آمده است به چه اندازه نزد خداوند [[ارزش]] و اعتبار دارد و به [[اجابت]] [[الهی]] نزدیک است، برای این [[دعا]] با هم میجنگیدند. خداوند تنها اندکی را مشمول [[رحمت]] خود میکند و به خواندن این اسما اجازه میدهد<ref>بحار الأنوار، ج۹۵، ص۹۴؛ إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. برخی [[دعاها]] از [[حضرت]] باقی است که تماماً به تشریح اسمای الهی اختصاص یافته است. نقل است که ایشان در دعا فرمود: منزه است خدایی که به [[قدرت]] خود خلایق را خلق کرده و آنها را به [[حکمت]] خود متقن آفرید. با [[علم]] خویش هر چیزی را در جای خود قرار داد. منزه است کسی که نگاههای خیانتبار چشمان و نیتهای پنهان را در [[دل]] میداند. هیچ چیز مثل او نیست و او شنوا و بیناست<ref>التوحید، ص۱۳۷؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۸، ۱۱۹.</ref>. وقتی که گفته میشود ایشان خلق را به خواندن اسمای الهی [[دعوت]] میکند نباید تنها به این معنا [[فهم]] شود که ایشان خلق را دعوت میکرده که صرفاً لفظ اسمای الهی (اسمِ اسم) را با زبان بخوانند. وقتی [[اسما]] و [[صفات خداوند]] مراتب مختلف دارد، خواندن آنها نیز دارای مراتب است. یکی از مراتب [[اسمای الهی]] که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} بدان تصریح شده است، مرتبه حجج [[الله]] و [[ولایت]] است. [[حجت]] و [[ولی خدا]] مرتبه کمال اسمای الهی است و بدون [[شناخت]] وی [[خداوند]] شناخته نمیشود. نقل شده که [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: ما همان نامهای نیکوییم ([[اسمای حسنی]]) که خداوند عملی را مگر با شناخت ما نمیپذیرد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۴۴.</ref>. نکته جالبی که در [[سخنان امام]] در باب [[صفات الهی]] وجود دارد این است که ایشان هر چند در مواضع مختلف، [[مردم]] را به خواندن اسما و صفات الهی فرا میخواند، در برخی از مواضع از این سخن میگوید که اساس [[توحید]] [[نفی]] صفات از خداوند است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. نزدیک به این سخن در عبارات [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} نیز وجود دارد. ایشان نیز [[کمال توحید]] را [[اخلاص]] و کمال اخلاص را نفی صفات از خداوند میداند<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۹؛ بحار الأنوار، ج۴، ص۲۴۷.</ref>. این سخنان برخی را به [[حیرت]] و [[اشتباه]] افکنده است و ایشان را به نفی کلی صفات از خداوند واداشته است<ref>شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. غور دقیق در کلمات [[امام رضا]]{{ع}} این نکته را معلوم میکند که آنچه از نظر ایشان اساس توحید است نفی نسبت هر گونه صفتی به خداوند نیست و تنها صفاتی منظور است که شائبه [[تشبیه]] و [[تجسیم]] را در خود دارد. این مطلبی است که در ادامه [[روایت]] مذکور به [[صراحت]] آمده است. به بیان ایشان، هر کس بخواهد خداوند را با اشاره و تشبیه بشناسد، [[خدا]] را نشناخته است و [[اهل]] توحید نیست<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. البته برخی از اهل تحقیق در این باب سخنان دیگری نیز دارند که بیانگر سطوح دیگری از [[سخن امام]] است. به بیان این محققان، هر گاه در روایتهای معصومان{{عم}} به عباراتی برخوردیم که در آن ذکر شده [[حق]] از همه جهات واحد و فاقد صفت است، مراد این است که از آن [[هویت]] [[غیبی]] احدی ([[ذات الهی]]) که همه [[اسما]] و صفات در نزد او مقهورند، [[نفی]] صفت شود<ref>مصباح الهدایة، خمینی، ص۲۳.</ref>. همچنین گفتهاند که [[موحد]] در مراتب عالی [[توحید]] از کثرت اسما و صفات منصرف شود و به [[توحید ذات]] نائل شود. در اینجاست که او دیگر نه اسمی میبیند و نه رسمی و از این رو [[کمال توحید]] خالی از هر اسم و صفتی برای وی رخ مینماید<ref>آداب الصلوة، ص۲۷۸؛ تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۸۳.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسما و صفات الهی - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسما و صفات الهی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۲۰۳-۲۰۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |