راه تعیین امام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
«راه تعیین امام»، از مهمترین مباحث [[امامت]] در میان [[متکلمان]] [[فریقین]] است. [[شیعیان]] با تمام نحلهها و فرقی که دارند، معتقدند تنها راه تعیین امام، «[[نص]]» از سوی [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} است؛ اما سایر فرق اسلامی، پنج راه برای [[تعیین امام]] ذکر کردهاند: [[اجماع]]، [[استخلاف]] یا [[انتصاب]]، [[شورا]]، [[بیعت]]، قهر و غلبه. دیدگاه شیعیان در حوزه [[امامت عامه]] و [[خاصه]]، مستند به [[آیات]] و روایات صحیح است؛ اما [[ادله]] [[اهل سنت]] جز امور و روش انجام شده در صدر [[اسلام]] توسط [[خلفا]] و [[مسلمانان]] و یا خلفای [[جور]]، چیزی دیگری نیست. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
[[آیه اکمال]] نیز قرینۀ دیگری بر اثبات [[الهی بودن امامت]] است که پس از [[انتصاب]] امیرمؤمنان{{ع}} نازل شد و ابلاغ [[امامت]] را عامل [[یأس]] [[دشمنان]]، [[اکمال دین]]، [[اتمام نعمت]] و [[رضایت پروردگار]] از [[دین اسلام]]، اعلام میکند. | [[آیه اکمال]] نیز قرینۀ دیگری بر اثبات [[الهی بودن امامت]] است که پس از [[انتصاب]] امیرمؤمنان{{ع}} نازل شد و ابلاغ [[امامت]] را عامل [[یأس]] [[دشمنان]]، [[اکمال دین]]، [[اتمام نعمت]] و [[رضایت پروردگار]] از [[دین اسلام]]، اعلام میکند. | ||
== نظریه [[مذاهب اهل سنت]] درباره | == نظریه [[مذاهب اهل سنت]] درباره راه تعیین امام == | ||
تمام فرق [[اهل سنت]] جز اندکی، [[وجود امام]] را در [[جامعه]] امری ضروری میدانند. بر این اساس معتقدند [[اطاعت از امام]] منتخب [[واجب]] است<ref>{{عربی|فقال جمهور أصحابنا من المتکلمین و الفقهاء، مع الشیعة و الخوارج و أکثر المعتزلة، بوجوب الإمامة و إنها فرض واجب إتباع المنصوب له... و خالفهم شرذمة من القدریة کأبی بکر الأصم و هشام الفوطی}}، تفتازانی، أصول الإیمان، ص۲۱۶.</ref>. از دیدگاه آنها [[امامت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]] است که [[وظیفه]] او برپا داشتن [[قوانین]] [[شریعت]] و [[حفظ اسلام]] است<ref>{{عربی|و الحق أن الإمامة عبارة عن خلافة شخص من الأشخاص للرّسول{{صل}} فی إقامة قوانین الشّرع، و حفظ حوزة الملة، علی وجه یجب اتّباعه علی کافة الأمة}}، آمدی، سیف الدین، أبکار الأفکار فی أصول الدین، ج۵، ص۱۲۱.</ref>. برپایه این تعریف، امامت مساوی با [[خلافت]] خواهد بود. از این رو، در بحث [[تعیین امام]]، مقصود از «[[امام]]» همان [[خلیفه]] است. از آنجاییکه آنها به امامت و [[خلافت الهی]] [[معتقد]] نیستند، [[تعیین خلیفه]] و امام را انتخابی میدانند؛ چون نصی از سوی [[خداوند]] و همچنین [[پیامبر]] در این مورد وارد نشده است و پیامبر تعیین خلیفه را به [[انتخاب]] [[امت]] واگذارده است<ref>{{عربی|فقال الجمهور الأعظم من أصحابنا و من المعتزلة و الخوارج و النجاریة أن طریق ثبوتها الاختیار من الأمة باجتهاد أهل الاجتهاد منهم و اختیارهم من یصلح لها. و کان جائزا ثبوتها بالنص غیر أن النص لم یرد فیها علی واحد بعینه فصارت الأمة فیها إلی الاختیار}}، بغدادی عبد القادر، أصول الإیمان، ص۲۲۲.</ref>. | تمام فرق [[اهل سنت]] جز اندکی، [[وجود امام]] را در [[جامعه]] امری ضروری میدانند. بر این اساس معتقدند [[اطاعت از امام]] منتخب [[واجب]] است<ref>{{عربی|فقال جمهور أصحابنا من المتکلمین و الفقهاء، مع الشیعة و الخوارج و أکثر المعتزلة، بوجوب الإمامة و إنها فرض واجب إتباع المنصوب له... و خالفهم شرذمة من القدریة کأبی بکر الأصم و هشام الفوطی}}، تفتازانی، أصول الإیمان، ص۲۱۶.</ref>. از دیدگاه آنها [[امامت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]] است که [[وظیفه]] او برپا داشتن [[قوانین]] [[شریعت]] و [[حفظ اسلام]] است<ref>{{عربی|و الحق أن الإمامة عبارة عن خلافة شخص من الأشخاص للرّسول{{صل}} فی إقامة قوانین الشّرع، و حفظ حوزة الملة، علی وجه یجب اتّباعه علی کافة الأمة}}، آمدی، سیف الدین، أبکار الأفکار فی أصول الدین، ج۵، ص۱۲۱.</ref>. برپایه این تعریف، امامت مساوی با [[خلافت]] خواهد بود. از این رو، در بحث [[تعیین امام]]، مقصود از «[[امام]]» همان [[خلیفه]] است. از آنجاییکه آنها به امامت و [[خلافت الهی]] [[معتقد]] نیستند، [[تعیین خلیفه]] و امام را انتخابی میدانند؛ چون نصی از سوی [[خداوند]] و همچنین [[پیامبر]] در این مورد وارد نشده است و پیامبر تعیین خلیفه را به [[انتخاب]] [[امت]] واگذارده است<ref>{{عربی|فقال الجمهور الأعظم من أصحابنا و من المعتزلة و الخوارج و النجاریة أن طریق ثبوتها الاختیار من الأمة باجتهاد أهل الاجتهاد منهم و اختیارهم من یصلح لها. و کان جائزا ثبوتها بالنص غیر أن النص لم یرد فیها علی واحد بعینه فصارت الأمة فیها إلی الاختیار}}، بغدادی عبد القادر، أصول الإیمان، ص۲۲۲.</ref>. | ||