پرش به محتوا

رحمت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:


==اقتضائات [[رحمت]] [[خدای متعال]]==
==اقتضائات [[رحمت]] [[خدای متعال]]==
*در آیاتی از [[قرآن کریم]] [[رحمت خدا]] پایه [[استدلال]] بر اموری قرار گرفته و در این زمینه گاهی به [[رحمت رحمانی]] و زمانی به [[رحمت]] رحیمی و هنگامی برای یک امر به هر دو استناد شده که به آنها اشاره می‌شود<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>:
در آیاتی از [[قرآن کریم]] [[رحمت خدا]] پایه [[استدلال]] بر اموری قرار گرفته و در این زمینه گاهی به [[رحمت رحمانی]] و زمانی به [[رحمت]] رحیمی و هنگامی برای یک امر به هر دو استناد شده که به آنها اشاره می‌شود:
 
===[[وحدت]] [[ربوبیت]] و [[الوهیت]]===
===[[وحدت]] [[ربوبیت]] و [[الوهیت]]===
*تعبیر از [[خدای متعال]] به "رحمان" در [[آیه]]: {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ }}<ref> آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمی‌توانند رهاییم بخشند؟؛ سوره یس، آیه: ۲۳.</ref> اشاره به سعه [[رحمت]] وی و اینکه همه [[نعمت‌ها]] از او و [[تدبیر]] [[خیر و شر]] با اوست، در نتیجه [[آیه]] شریفْ برهانی را در زمینه [[ربوبیت]] [[خدای سبحان]] به‌دست می‌دهد: وقتی خاستگاه تمامی [[نعمت‌ها]]، نیز [[نظام]] جاری در آنها، [[رحمت]] عامِ [[خدای متعال]] است، بی آنکه خود استقلالی داشته باشند، ناگزیر [[تدبیر]] آنها نیز تنها با خداست؛ حتی اگر فرضاً سخن [[مشرکان]] درست باشد که [[ملائکه]] بخشی از [[تدبیر]] را به دست دارند، باز همان نیز از [[رحمت خدا]] و [[تدبیر]] اوست، پس نتیجه می‌گیریم که [[ربوبیت]]، تنها از آن خداست؛ همچنین الوهیتْ خاصِ اوست<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۷۸.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
تعبیر از [[خدای متعال]] به "رحمان" در [[آیه]]: {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ }}<ref> آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمی‌توانند رهاییم بخشند؟؛ سوره یس، آیه: ۲۳.</ref> اشاره به سعه [[رحمت]] وی و اینکه همه [[نعمت‌ها]] از او و [[تدبیر]] [[خیر و شر]] با اوست، در نتیجه [[آیه]] شریفْ برهانی را در زمینه [[ربوبیت]] [[خدای سبحان]] به‌دست می‌دهد: وقتی خاستگاه تمامی [[نعمت‌ها]]، نیز [[نظام]] جاری در آنها، [[رحمت]] عامِ [[خدای متعال]] است، بی آنکه خود استقلالی داشته باشند، ناگزیر [[تدبیر]] آنها نیز تنها با خداست؛ حتی اگر فرضاً سخن [[مشرکان]] درست باشد که [[ملائکه]] بخشی از [[تدبیر]] را به دست دارند، باز همان نیز از [[رحمت خدا]] و [[تدبیر]] اوست، پس نتیجه می‌گیریم که [[ربوبیت]]، تنها از آن خداست؛ همچنین الوهیتْ خاصِ اوست<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۷۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===[[نفی]] [[فرزند]]===
===[[نفی]] [[فرزند]]===
*در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا }}<ref> و سزیده (خداوند) بخشنده نیست که فرزندی گزیند؛ سوره مریم، آیه:۹۲.</ref> [[نفی]] [[فرزند]] از [[خدا]] بر صفت رحمانیت مترتب شده، تا بفهماند جز [[خدای سبحان]] هر چه هست، یا [[نعمت]] است یا از [[نعمت الهی]] بهره می‌گیرد، پس به هر روی مجانستی با نعمت‌آفرین ندارد، تا [[خدای متعال]] او را به [[فرزندی]] بگیرد<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۲۱؛ تفسیر لاهیجی، ج ۳، ص ۴۴.</ref>؛ به سخن دیگر، [[رحمت]] عامِ [[الهی]] شامل همه موجودات است، پس ما سوا همگی [[نیازمند]] [[رحمت]] اویند، حال آنکه اگر [[فرزندی]] برای [[خدای سبحان]] فرض شود، در [[الوهیت]] باید همتای خدای - عز و جل - و دارای [[مقام]] غنای مطلق، در نتیجه از [[رحمت الهی]] بی‌نیاز باشد<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا }}<ref> و سزیده (خداوند) بخشنده نیست که فرزندی گزیند؛ سوره مریم، آیه:۹۲.</ref> [[نفی]] [[فرزند]] از [[خدا]] بر صفت رحمانیت مترتب شده، تا بفهماند جز [[خدای سبحان]] هر چه هست، یا [[نعمت]] است یا از [[نعمت الهی]] بهره می‌گیرد، پس به هر روی مجانستی با نعمت‌آفرین ندارد، تا [[خدای متعال]] او را به [[فرزندی]] بگیرد<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۲۱؛ تفسیر لاهیجی، ج ۳، ص ۴۴.</ref>؛ به سخن دیگر، [[رحمت]] عامِ [[الهی]] شامل همه موجودات است، پس ما سوا همگی [[نیازمند]] [[رحمت]] اویند، حال آنکه اگر [[فرزندی]] برای [[خدای سبحان]] فرض شود، در [[الوهیت]] باید همتای خدای - عز و جل - و دارای [[مقام]] غنای مطلق، در نتیجه از [[رحمت الهی]] بی‌نیاز باشد<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===انحصار [[استحقاق عبادت]]===
===انحصار [[استحقاق عبادت]]===
* [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ }}<ref> و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست؛ سوره بقره، آیه:۱۶۳.</ref> [[خدا]] را به [[رحمت]] [[وصف]] کرده، تا به [[استحقاق]] او برای [[عبادت]] اشاره کند<ref>البحر المحیط، ج ۲، ص ۷۶- ۷۷.</ref>، زیرا [[استحقاق عبادت]]، تنها برای کسی است که بالاترین [[نعمت]] را عطا می‌کند، از همین‌رو [[رحمت خدا]] با الفاظ رحمان و [[رحیم]] که [[مبالغه]] در [[رحمت]] را می‌رساند، بیان شده<ref>التبیان، ج ۲، ص ۵۳.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا}}<ref> ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه:۴۴.</ref> که در [[مقام]] [[ترغیب]] به [[عبادت]] [[خدای متعال]] است، واژه رحمان یاد شده، تا برساند فقط او [[استحقاق]] دارد که [[پرستش]] شود، زیرا رحمان است و همه رحمت‌ها و [[نعمت‌ها]] از او سرچشمه می‌گیرند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۸-۵۹.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref> آنان (نسبت) به یادکرد (خداوند) بخشنده انکار دارند؛ سوره انبیاء، آیه:۳۶.</ref> مراد از {{متن قرآن|ذِكْرِ الرَّحْمَنِ}} یاد کردن از [[خدا]] به عنوان سرچشمه همه رحمت‌ها و نعمت‌هاست که لازمِ آن، [[ربوبیت]] و [[لزوم]] [[عبادت]] اوست<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۲۸۸.</ref>. در [[آیات]] {{متن قرآن|وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بی‌گمان از ستمگرانی. و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمی‌گرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، می‌رساند و او آمرزنده بخشاینده است؛ سوره یونس، آیه: ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref> جمله {{متن قرآن|وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ }} حالیه و مفادش این است که جز [[خدا]] را [[عبادت]] نکن، حال آنکه جز [[خدا]] کسی زیانی را از تو دفع نکرده و خیری را که او برای تو بخواهد، کسی نمی‌تواند از تو دور کند و او [[غفور]] و [[رحیم]] است، بنابراین اتصاف [[خدا]] به این صفات و بی‌بهره بودن جز او از آنها اقتضا دارد که [[عبادت]] و درخواست مختص [[خدا]] باشد<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ }}<ref> و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست؛ سوره بقره، آیه:۱۶۳.</ref> [[خدا]] را به [[رحمت]] [[وصف]] کرده، تا به [[استحقاق]] او برای [[عبادت]] اشاره کند<ref>البحر المحیط، ج ۲، ص ۷۶- ۷۷.</ref>، زیرا [[استحقاق عبادت]]، تنها برای کسی است که بالاترین [[نعمت]] را عطا می‌کند، از همین‌رو [[رحمت خدا]] با الفاظ رحمان و [[رحیم]] که [[مبالغه]] در [[رحمت]] را می‌رساند، بیان شده<ref>التبیان، ج ۲، ص ۵۳.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا}}<ref> ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه:۴۴.</ref> که در [[مقام]] [[ترغیب]] به [[عبادت]] [[خدای متعال]] است، واژه رحمان یاد شده، تا برساند فقط او [[استحقاق]] دارد که [[پرستش]] شود، زیرا رحمان است و همه رحمت‌ها و [[نعمت‌ها]] از او سرچشمه می‌گیرند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۸-۵۹.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref> آنان (نسبت) به یادکرد (خداوند) بخشنده انکار دارند؛ سوره انبیاء، آیه:۳۶.</ref> مراد از {{متن قرآن|ذِكْرِ الرَّحْمَنِ}} یاد کردن از [[خدا]] به عنوان سرچشمه همه رحمت‌ها و نعمت‌هاست که لازمِ آن، [[ربوبیت]] و [[لزوم]] [[عبادت]] اوست<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۲۸۸.</ref>. در [[آیات]] {{متن قرآن|وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بی‌گمان از ستمگرانی. و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمی‌گرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، می‌رساند و او آمرزنده بخشاینده است؛ سوره یونس، آیه: ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref> جمله {{متن قرآن|وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ }} حالیه و مفادش این است که جز [[خدا]] را [[عبادت]] نکن، حال آنکه جز [[خدا]] کسی زیانی را از تو دفع نکرده و خیری را که او برای تو بخواهد، کسی نمی‌تواند از تو دور کند و او [[غفور]] و [[رحیم]] است، بنابراین اتصاف [[خدا]] به این صفات و بی‌بهره بودن جز او از آنها اقتضا دارد که [[عبادت]] و درخواست مختص [[خدا]] باشد<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===[[نفی]] [[ظلم]]===
===[[نفی]] [[ظلم]]===
* [[ظلم]]، برخاسته از [[نیاز]] یا [[قساوت]] است و بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَا أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ}}<ref> و پروردگار تو بی‌نیاز دارای بخشایش است؛ اگر بخواهد شما را باز می‌برد و آنچه را بخواهد پس از شما جانشین می‌گرداند به همان‌گونه که شما را از نسل گروه دیگری پدید آورد؛ سوره انعام، آیه:۱۳۳.</ref> [[خدای متعال]] از این دو صفت منزه است؛ به چیزی [[نیاز]] ندارد و دارای [[رحمت]] است و به هر موجودی به فراخور حال او [[نعمت]] ارزانی می‌دارد، بنابراین [[ظلم]] به هیچ کس از سوی او متصور نیست<ref>المیزان، ج ۷، ص ۳۵۶.</ref> بیان یاد شده، استدلالی است برای [[نفی]] [[ظلم]] از [[خدا]]، که در دو [[آیه]] قبل به آن اشاره شده است<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[ظلم]]، برخاسته از [[نیاز]] یا [[قساوت]] است و بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاء كَمَا أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ}}<ref> و پروردگار تو بی‌نیاز دارای بخشایش است؛ اگر بخواهد شما را باز می‌برد و آنچه را بخواهد پس از شما جانشین می‌گرداند به همان‌گونه که شما را از نسل گروه دیگری پدید آورد؛ سوره انعام، آیه:۱۳۳.</ref> [[خدای متعال]] از این دو صفت منزه است؛ به چیزی [[نیاز]] ندارد و دارای [[رحمت]] است و به هر موجودی به فراخور حال او [[نعمت]] ارزانی می‌دارد، بنابراین [[ظلم]] به هیچ کس از سوی او متصور نیست<ref>المیزان، ج ۷، ص ۳۵۶.</ref> بیان یاد شده، استدلالی است برای [[نفی]] [[ظلم]] از [[خدا]]، که در دو [[آیه]] قبل به آن اشاره شده است<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
 
===[[لزوم]] [[ارسال پیامبران]]===
===[[لزوم]] [[ارسال پیامبران]]===
* [[آیه]] {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> بلکه می‌گویند: او خود آن (قرآن) را بربافته است، بگو، اگر من آن را بربافته باشم، شما در برابر (خشم) خداوند برای من کاری نمی‌توانید کرد، او به آنچه در آن (به ناروا) سخن می‌رانید  داناتر است، او میان من و شما گواه بس، و او آمرزنده بخشاینده است؛ سوره احقاف، آیه:۸.</ref> پاسخ مستدل به ادعای بطلان [[رسالت]] از سوی [[منکران]] است که [[خدای سبحان]] [[غفور]] و [[رحیم]] و به اقتضای [[حکمت]] خویش [[واجب]] است با مخلوقات به [[مغفرت]] و [[رحمت]] [[رفتار]] کند، زیرا صلاحیت دستیابی به این کمال در [[آدمیان]] هست و [[مغفرت]] و [[رحمت]]، تنها شامل کسانی می‌شود که به سوی او باز گردند، تا از [[سعادت]] جاودان بهره‌مند شوند و برای [[بندگان]] چنین امری جز در پرتو [[هدایت الهی]] شدنی نخواهد بود، بنابراین بر خداست که [[پیامبری]] بفرستد، تا [[مردم]] را به راهی که آنان را به [[مغفرت]] و [[رحمت الهی]] می‌رساند، [[دعوت]] کند<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۰ - ۱۸۹.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> بلکه می‌گویند: او خود آن (قرآن) را بربافته است، بگو، اگر من آن را بربافته باشم، شما در برابر (خشم) خداوند برای من کاری نمی‌توانید کرد، او به آنچه در آن (به ناروا) سخن می‌رانید  داناتر است، او میان من و شما گواه بس، و او آمرزنده بخشاینده است؛ سوره احقاف، آیه:۸.</ref> پاسخ مستدل به ادعای بطلان [[رسالت]] از سوی [[منکران]] است که [[خدای سبحان]] [[غفور]] و [[رحیم]] و به اقتضای [[حکمت]] خویش [[واجب]] است با مخلوقات به [[مغفرت]] و [[رحمت]] [[رفتار]] کند، زیرا صلاحیت دستیابی به این کمال در [[آدمیان]] هست و [[مغفرت]] و [[رحمت]]، تنها شامل کسانی می‌شود که به سوی او باز گردند، تا از [[سعادت]] جاودان بهره‌مند شوند و برای [[بندگان]] چنین امری جز در پرتو [[هدایت الهی]] شدنی نخواهد بود، بنابراین بر خداست که [[پیامبری]] بفرستد، تا [[مردم]] را به راهی که آنان را به [[مغفرت]] و [[رحمت الهی]] می‌رساند، [[دعوت]] کند<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۰ - ۱۸۹.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===حتمی بودن [[معاد]]===
===حتمی بودن [[معاد]]===
* [[خدای متعال]] در [[آیه]] {{متن قرآن|قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ}}<ref> بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند؛ سوره انعام، آیه:۱۲.</ref> از [[رحمت]] بر [[معاد]] [[استدلال]] فرموده است: [[خدای متعال]] مالک همه چیز در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است و می‌تواند هر گونه که بخواهد در آنها [[تصرف]] کند؛ از سویی دارای صفت [[رحمت]] است و چون [[انسان‌ها]] صلاحیت و استعداد [[زندگی]] [[سعادتمند]] جاودانه را دارند، [[خدای متعال]] به اقتضای [[قدرت]] و [[رحمت]] خود آنها را [[محشور]] می‌سازد و آنچه را [[استحقاق]] دارند، به آنها عطا می‌فرماید<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۶ - ۲۷.</ref>. برخی جمله {{متن قرآن|إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ }}<ref> بی‌گمان او آفرینش را می‌آغازد آنگاه آن را باز می‌گرداند؛ سوره یونس، آیه:۴.</ref> را در [[آیه]] ۴ [[سوره یونس]] با توجه به [[سنت]] [[افاضه]] [[رحمت الهی]] بر موجودات در اصل وجود و ادامه [[افاضه]] [[رحمت]] تا زمان [[اجل]]، [[استدلال]] بر [[معاد]] دانسته‌اند، زیرا رسیدن [[اجل]] به معنای فنا و [[باطل]] شدن [[رحمت الهی]] نیست، چون [[رحمت خدا]] بطلان نمی‌پذیرد، بلکه آنچه وی [[افاضه]] می‌کند، وجه و جلوه اوست و وجه [[خدا]] فناناپذیر است، بنابراین رسیدن [[اجل]] به معنای گرفتن و قبض کردن رحمتی است که [[خدای متعال]] گسترانده بود و به سخن دیگر، برگشتن موجود به سوی وی و جایی است که از آنجا نازل شده و چون آنچه نزد خداست، ماندنی است، این موجود نیز باقی است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۱.</ref>. به گفته‌ای، گرد آوردن [[آدمیان]] در [[قیامت]] برای حساب و [[جزاء]]، خود [[رحمت الهی]] درباره [[مکلفان]] است، زیرا در غیر این صورت، بسیاری از [[نیکوکاران]] از [[پاداش]] و بسیاری از [[مظلومان]] از [[دادرسی]] [[محروم]] مانده و بسیاری از [[ظالمان]] به مجازات نمی‌رسند، چون پیامدهای [[دنیایی]] [[اعمال]] نمی‌تواند همه [[کارها]] در همه [[انسان‌ها]] را [[پوشش]] دهد<ref>المنار، ج ۷، ص ۳۲۷.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[خدای متعال]] در [[آیه]] {{متن قرآن|قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ}}<ref> بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است، شما را تا روز رستخیز- که در آن تردیدی نیست- گرد می‌آورد؛ کسانی که به خویشتن زیان رسانده‌اند ایمان نمی‌آورند؛ سوره انعام، آیه:۱۲.</ref> از [[رحمت]] بر [[معاد]] [[استدلال]] فرموده است: [[خدای متعال]] مالک همه چیز در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است و می‌تواند هر گونه که بخواهد در آنها [[تصرف]] کند؛ از سویی دارای صفت [[رحمت]] است و چون [[انسان‌ها]] صلاحیت و استعداد [[زندگی]] [[سعادتمند]] جاودانه را دارند، [[خدای متعال]] به اقتضای [[قدرت]] و [[رحمت]] خود آنها را [[محشور]] می‌سازد و آنچه را [[استحقاق]] دارند، به آنها عطا می‌فرماید<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۶ - ۲۷.</ref>. برخی جمله {{متن قرآن|إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ }}<ref> بی‌گمان او آفرینش را می‌آغازد آنگاه آن را باز می‌گرداند؛ سوره یونس، آیه:۴.</ref> را در [[آیه]] ۴ [[سوره یونس]] با توجه به [[سنت]] [[افاضه]] [[رحمت الهی]] بر موجودات در اصل وجود و ادامه [[افاضه]] [[رحمت]] تا زمان [[اجل]]، [[استدلال]] بر [[معاد]] دانسته‌اند، زیرا رسیدن [[اجل]] به معنای فنا و [[باطل]] شدن [[رحمت الهی]] نیست، چون [[رحمت خدا]] بطلان نمی‌پذیرد، بلکه آنچه وی [[افاضه]] می‌کند، وجه و جلوه اوست و وجه [[خدا]] فناناپذیر است، بنابراین رسیدن [[اجل]] به معنای گرفتن و قبض کردن رحمتی است که [[خدای متعال]] گسترانده بود و به سخن دیگر، برگشتن موجود به سوی وی و جایی است که از آنجا نازل شده و چون آنچه نزد خداست، ماندنی است، این موجود نیز باقی است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۱.</ref>. به گفته‌ای، گرد آوردن [[آدمیان]] در [[قیامت]] برای حساب و [[جزاء]]، خود [[رحمت الهی]] درباره [[مکلفان]] است، زیرا در غیر این صورت، بسیاری از [[نیکوکاران]] از [[پاداش]] و بسیاری از [[مظلومان]] از [[دادرسی]] [[محروم]] مانده و بسیاری از [[ظالمان]] به مجازات نمی‌رسند، چون پیامدهای [[دنیایی]] [[اعمال]] نمی‌تواند همه [[کارها]] در همه [[انسان‌ها]] را [[پوشش]] دهد<ref>المنار، ج ۷، ص ۳۲۷.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===[[زشتی]] [[معصیت]] خدای والا===
===[[زشتی]] [[معصیت]] خدای والا===
* [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا}}<ref> ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه:۴۴.</ref> در [[مقام]] باز داشتن از [[اطاعت]] [[شیطان]] و [[ترغیب]] به [[فرمانبری]] از خداست. مراد از [[عبادت]] [[شیطان]]، [[اطاعت]] از اوست. استعمال واژه {{متن قرآن|رَّحْمَنِ}} به جای کلمه [[مبارک]] [[الله]] برای آن است که [[رحمت]] مطلق [[الهی]] در این زمینه نقش دارد، زیرا ناشی شدن همه رحمت‌ها و [[نعمت‌ها]] از [[خدا]]، سبب [[قبح]] پافشاری بر [[نافرمانی]] اوست، چنان که [[نهی]] از [[اطاعت]] [[شیطان]] را روا می‌دارد<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا}}<ref> سپس از هر گروه هر کدام را که در برابر (خداوند) بخشنده سرکش‌ترند بیرون می‌کشیم؛ سوره مریم، آیه:۶۹.</ref> تصریح دارد که در [[محشر]] از هر گروهی، کسانی را که در برابر [[خدای رحمان]] از همه سرکش‌تر بوده‌اند، جدا خواهند ساخت. تعبیر از [[معصیت خدا]] به "[[سرکشی]] در برابر رحمان" اشاره دارد که تمرّد آنان بسیار بزرگ است، چون [[سرپیچی]] از کسی است که [[رحمت]] او همه چیز را فرا گرفته و ایشان از او جز [[رحمت]] ندیدند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۹.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا}}<ref> ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه:۴۴.</ref> در [[مقام]] باز داشتن از [[اطاعت]] [[شیطان]] و [[ترغیب]] به [[فرمانبری]] از خداست. مراد از [[عبادت]] [[شیطان]]، [[اطاعت]] از اوست. استعمال واژه {{متن قرآن|رَّحْمَنِ}} به جای کلمه [[مبارک]] [[الله]] برای آن است که [[رحمت]] مطلق [[الهی]] در این زمینه نقش دارد، زیرا ناشی شدن همه رحمت‌ها و [[نعمت‌ها]] از [[خدا]]، سبب [[قبح]] پافشاری بر [[نافرمانی]] اوست، چنان که [[نهی]] از [[اطاعت]] [[شیطان]] را روا می‌دارد<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا}}<ref> سپس از هر گروه هر کدام را که در برابر (خداوند) بخشنده سرکش‌ترند بیرون می‌کشیم؛ سوره مریم، آیه:۶۹.</ref> تصریح دارد که در [[محشر]] از هر گروهی، کسانی را که در برابر [[خدای رحمان]] از همه سرکش‌تر بوده‌اند، جدا خواهند ساخت. تعبیر از [[معصیت خدا]] به "[[سرکشی]] در برابر رحمان" اشاره دارد که تمرّد آنان بسیار بزرگ است، چون [[سرپیچی]] از کسی است که [[رحمت]] او همه چیز را فرا گرفته و ایشان از او جز [[رحمت]] ندیدند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۹.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>
 
===[[ترس]] از [[عذاب]]===
===[[ترس]] از [[عذاب]]===
* [[عذاب الهی]]، ملازم با امساک [[رحمت]] از سوی اوست و چون همه [[رحمت]] و [[نعمت‌ها]] از [[خدا]] سرچشمه می‌گیرند، در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا }}<ref> ای پدر! من می‌هراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی؛ سوره مریم، آیه:۴۵.</ref> کلمه رحمان به کار رفته، تا نقش [[رحمت]] عامِ [[الهی]] را در [[ترس]] از [[عذاب]] برساند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.</ref><ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>.
[[عذاب الهی]]، ملازم با امساک [[رحمت]] از سوی اوست و چون همه [[رحمت]] و [[نعمت‌ها]] از [[خدا]] سرچشمه می‌گیرند، در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا }}<ref> ای پدر! من می‌هراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی؛ سوره مریم، آیه:۴۵.</ref> کلمه رحمان به کار رفته، تا نقش [[رحمت]] عامِ [[الهی]] را در [[ترس]] از [[عذاب]] برساند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.</ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.</ref>


==[[خزائن]] [[رحمت الهی]]==
==[[خزائن]] [[رحمت الهی]]==
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش