|
|
خط ۱۰۰: |
خط ۱۰۰: |
| :::'''ج''': تشریع نبوت از مراکز تمدنها و جوامع بزرگ: مراکز مهم و متمدن جهان بر مناطق مختلف دیگر، تأثیر دارند، لذا در صورت پذیرش نبوت توسط آنان، تبلیغ و ترویج دین در مناطق دیگر به سهولت انجام میگرفت و نوعاً مردمان دیگر مناطق با مراکز مهم از طریق رفتوآمد مرتبط بودند مثلاً با ادعای نبوت توسط [[حضرت موسی]] آنهم از درون کاخ فرعون در مصر، این خبر مانند باروت در کل قلمرو فرعون منفجر شد <ref> [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۵۱-۲۵۴.</ref>. | | :::'''ج''': تشریع نبوت از مراکز تمدنها و جوامع بزرگ: مراکز مهم و متمدن جهان بر مناطق مختلف دیگر، تأثیر دارند، لذا در صورت پذیرش نبوت توسط آنان، تبلیغ و ترویج دین در مناطق دیگر به سهولت انجام میگرفت و نوعاً مردمان دیگر مناطق با مراکز مهم از طریق رفتوآمد مرتبط بودند مثلاً با ادعای نبوت توسط [[حضرت موسی]] آنهم از درون کاخ فرعون در مصر، این خبر مانند باروت در کل قلمرو فرعون منفجر شد <ref> [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۵۱-۲۵۴.</ref>. |
|
| |
|
| ==تعریف [[وحی]]==
| |
| [[وحی رسالی]]، پایه و اساس دین و مرز بین معرفت دینی و اندیشههای ساخته فکر بشر است. هجوم شبههها به قرآن کریم گسترش یافته تا اساس و ساختار دین اسلام را سست و بیپایه و بشری معرفی کنند. پیشینه وحی و [[نبوت]] با تمدن بشری همزمان است؛ چراکه هیچ امتی بی پیامبر نبوده است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ}}﴾}} ملتها و ادیان مختلفی حتی پیش از اسلام با کلمه [[وحی]] و معنای آن آشنا بودهاند.
| |
| :'''الف.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِه}}﴾}}.
| |
| :'''ب.''' کاربرد این واژه در سخن ادبیان پیش از اسلام بسیار بوده است.
| |
| :'''ج.''' در زبان عبری–آرامی، واژه "اوحی" به معنای شتاب کردن است. در زبان حبشی "وحی" به معنای شناختن و دور زدن آمده است.
| |
| :'''د.''' [[وحی]] باوری به قدمت ادیان آسمانی است.
| |
| زرتشتیان به سروش ایزدی و پیامآور الهی اعتقاد داشتهاند <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۲۳-۲۵.</ref>.
| |
| واژه وحی بارها در عهد عتیق آمده است. در مسیحیت "جان هیگ" وحی را مجموعهای از حقایق اصیل و معتبر الهی میداند که به بشر انتقال یافته است.
| |
| در قرآن کریم و روایات [[معصومین]] مختلف [[وحی]] اشاره شده است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}}:
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما تفسير وحي النبوة و الرسالة..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ}}﴾}} <ref> سوره نساء؛ آیه: ۱۶۳.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي الإلهام..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ}}﴾}} <ref> سوره نحل؛ آیه: ۶۸.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي الإشارة..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا}}﴾}} <ref> سوره مریم؛ آیه: ۱۱.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي التقدير..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها}}﴾}} <ref> سوره فصلت؛ آیه: ۱۲.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي الأمر..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي}}﴾}} <ref> سوره مائده؛ آیه: ۱۱۱.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي الكذب..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ}}﴾}} <ref> سوره انعام؛ آیه: ۱۱۲.</ref>.
| |
| :{{عربی|اندازه=150%|"و أما وحي الخبر..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ}}﴾}} <ref> سوره انبیاء؛ آیه: ۷۳.</ref> <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۲۶ و ۲۷.</ref>.
| |
| ==[[وحی]] در لغت== | | ==[[وحی]] در لغت== |
| واژه وحی و مشتقات آن، معانی گوناگونی دارد: "اشاره، نوشتن، پیام، در دل افکندن، سخن گفتن پنهانی، القاء مطلبی به دیگری، سرعت، صدا، آتش و...". خلیل بن احمد فراهیدی مینویسد: "وحی، یرجی به معنای کتب یکتب است و "اوحی" "باب افعال" به معنای برانگیختن، [[الهام]] و اشاره است؛ "اوحی لها" یعنی به او امر کرد و "ایحاء" "باب افعال" به معنای اشاره میآید. لسان العرب به همه معانی گفته شده اشاره نموده و از زبان ثعلبه مینویسد: به ابن انبار گفتم: [[وحی]] چیست؟ {{عربی|اندازه=150%|"قال: الملک، فقلت: و لِمَ سمی الملک وحی؟ فقال: الوحی النار فکانه مثل النار ینفع و یضر"}} <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۲۹ و ۳۰.</ref>. | | واژه وحی و مشتقات آن، معانی گوناگونی دارد: "اشاره، نوشتن، پیام، در دل افکندن، سخن گفتن پنهانی، القاء مطلبی به دیگری، سرعت، صدا، آتش و...". خلیل بن احمد فراهیدی مینویسد: "وحی، یرجی به معنای کتب یکتب است و "اوحی" "باب افعال" به معنای برانگیختن، [[الهام]] و اشاره است؛ "اوحی لها" یعنی به او امر کرد و "ایحاء" "باب افعال" به معنای اشاره میآید. لسان العرب به همه معانی گفته شده اشاره نموده و از زبان ثعلبه مینویسد: به ابن انبار گفتم: [[وحی]] چیست؟ {{عربی|اندازه=150%|"قال: الملک، فقلت: و لِمَ سمی الملک وحی؟ فقال: الوحی النار فکانه مثل النار ینفع و یضر"}} <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۲۹ و ۳۰.</ref>. |