اولو الامر در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
٢. [[امام صادق]]{{ع}}: [[حسین بن علاء]] میگوید: نظرم را درباره [[جانشینان پیامبر]] به امام صادق{{ع}} گفتم که [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] است. | ٢. [[امام صادق]]{{ع}}: [[حسین بن علاء]] میگوید: نظرم را درباره [[جانشینان پیامبر]] به امام صادق{{ع}} گفتم که [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] است. | ||
[[حضرت]] فرمود: آری، آنان کسانی هستند که [[خداوند]] درباره آنان فرموده است: «از [[خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]] اطاعت کنید»<ref>محمد بن یعقوب الکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲، حدیث ۷.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۷۱.</ref> | [[حضرت]] فرمود: آری، آنان کسانی هستند که [[خداوند]] درباره آنان فرموده است: «از [[خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]] اطاعت کنید»<ref>محمد بن یعقوب الکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲، حدیث ۷.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۷۱.</ref> | ||
==[[اولی الامر]] و اوصاف ویژه== | |||
بنا به [[روایات]]، اولی الامر در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] با اوصافی ویژه معرفی شدهاند؛ از جمله: | |||
#آنان همان «[[آل]] ابراهیماند» که [[خداوند]] آنان را برگزید و به ایشان کتاب، [[حکمت]] و [[مُلک]] [[عظیم]] عطا کرد و [[مردم]] به آنان [[حسادت]] میورزند. [[امام رضا]]{{ع}} در تفاوت بین [[عترت]] و [[امت]] فرمود: {{متن حدیث|وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ مِنْ [کتابه] {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> ثُمَّ رَدَّ الْمُخَاطَبَةَ فِي أَثَرِ هَذِهِ إِلَى سَائِرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> يَعْنِي الَّذِي قَرَنَهُمْ بِالْكِتَابِ وَ الْحِكْمَةِ وَ حَسَدُوا}}<ref>همو. عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۰؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۴۰۳، ح۱۵۴ و ص۴۰۵، ح۱۵۶، «مُلک عظیم پادشاهی بزرگ در برخی روایات به اطاعت مفروضه معنا شده است» تفسیر العیاشی، ج۱، ص۴۰۳- ۴۰۵، ح۱۵۴، ۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>؛... خداوند بلند مرتبه در جای دیگری از کتاب خود فرمود: «آیا مردم بر آنچه خداوند از فضلش به آنان داد، حسادت میورزند؛ پس به تحقیق به [[آل ابراهیم]] کتاب و حکمت دادیم و به آنان [[ملک]] بزرگ دادیم» سپس در پی همین سخن، به سایر [[مؤمنان]] خطاب کرد و فرمود: «ای مؤمنان، [[اطاعت]] کنید از [[خدا]] و اطاعت کنید از [[پیامبر]] و از اولی الامر خودتان» منظور از اولی الامر کسانیاند که خداوند آنان را با کتاب و حکمت مقرون کرد و به آنان حسادت میبرند از این جهت که خدا به آنان کتاب و حکمت داده است. | |||
#آنان کسانیاند که [[خداوند]] ولایتشان را در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> معرفی کرده است. [[کلینی]] با سند خود از حسین بن ابی العلاء چنین نقل میکند: «به [[امام صادق]]{{ع}} گفتم: آیا [[اطاعت]] از [[اوصیا]] [[واجب]] است؟ فرمود: آری، خداوند درباره آنان فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و آنان کسانیاند که خداوند دربارهشان فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ح۷ و ص۱۸۹، ح۱۶، و به همین مضمون، صدوق، معانی الاخبار، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۲.</ref> | |||
===[[اولی الامر]] در ردیف [[خدا]] و [[پیامبر]]=== | |||
اولی الامر در [[قرآن]] در کنار خدا و رسولش آمده و خداوند هر چه را برای خود و رسولش، از [[وجوب]] ردّ فییء و بخشی از [[غنایم]] و [[وجوب اطاعت]] [[پسندیده]]، برای آنان نیز پسندیده و قرار داده است. | |||
[[امام رضا]]{{ع}} درباره [[شأن]] ذیالقربای [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: | |||
{{متن حدیث|فَمَا رَضِيَهُ لِنَفْسِهِ وَ لِرَسُولِهِ{{صل}} رَضِيَهُ لَهُمْ وَ كَذَلِكَ الْفَيْءُ مَا رَضِيَهُ مِنْهُ لِنَفْسِهِ وَ لِنَبِيِّهِ{{صل}} رَضِيَهُ لِذِي الْقُرْبَى كَمَا أَجْرَاهُمْ فِي الْغَنِيمَةِ فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ جَلَّ جَلَالُهُ ثُمَّ بِرَسُولِهِ ثُمَّ بِهِمْ وَ قَرَنَ سَهْمَهُمْ بِسَهْمِ اللَّهِ وَ سَهْمِ رَسُولِهِ{{صل}} وَ كَذَلِكَ فِي الطَّاعَةِ قَالَ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ ثُمَّ بِرَسُولِهِ ثُمَّ بِأَهْلِ بَيْتِهِ}}<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۸.</ref>؛ | |||
پس آنچه را [[خداوند]] برای خود و پیامبرش پسندید، برای آنان نیز پسندید و همین طور در مسئله فییء هر چه از سهم آن برای خود و پیامبرش پسندید، برای [[خویشان]] [[پیامبر]] نیز پسندید؛ همانگونه که در [[غنایم]] آنان را [[شریک]] قرار داد، پس خداوند بلند مرتبه از خود آغاز کرد، سپس رسولش و آنگاه خویشان را و سهم آنان را با سهم خود و پیامبرش مقرون ساخت [اشاره است به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى...}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> و به همین منوال خداوند بلند مرتبه درباره [[اطاعت]]، فرمود: «ای [[مؤمنان]] اطاعت کنید [[خدا]] را و اطاعت کنید پیامبر را و [[اولی الامر]] از خودتان را» در اینجا نیز از خود شروع کرد و سپس از رسولش و آنگاه از [[اهل بیت]] او». | |||
مردی از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میپرسد: کمترین چیزی که موجب [[گمراهی]] [[آدمی]] میشود، چیست؟ [[امام]] میفرماید: | |||
{{متن حدیث|أَنْ لَا يَعْرِفَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَتِهِ وَ فَرَضَ وَلَايَتَهُ وَ جَعَلَهُ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ قُلْتُ فَمَنْ هُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الَّذِينَ قَرَنَهُمُ اللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ نَبِيِّهِ فَقَالَ- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>همو، معانی الاخبار، ص۳۹۴، ح۴۵ و نیز ر.ک: همو، کمال الدین، ص۲۸۵ و همو، علل الشرایع، ص۱۲۳-۱۲۴، ح۱.</ref>؛ | |||
کمترین چیزی که موجب گمراهی است این است که [[انسان]] نداند [[خداوند]] دستور به [[اطاعت]] از چه کسی داده و [[ولایت]] چه کسی را [[واجب]] ساخته و [[حجت]] خود در [[زمین]] و [[شاهد]] بر خلقش قرار داده است. [[راوی]] میگوید: آن افراد چه کسانیاند؟ [[امام]] میفرماید: آنان [همان اولی الامرند] کسانیاند که خداوند آنان را با خود و پیامبرش کنار هم آورد و فرمود: «ای [[مؤمنان]]، [[خدا]] را اطاعت کنید و [[پیامبر]] و [[اولی الامر]] از خودتان را اطاعت کنید». | |||
در خطبهای از [[امام حسن]]{{ع}} نیز پس از [[بیعت مردم]] با ایشان، چنین [[روایت]] شده است: | |||
{{متن حدیث|... فَأَطِيعُونَا فَإِنَّ طَاعَتَنَا مَفْرُوضَةٌ إِذْ كَانَتْ بِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولِهِ مَقْرُونَةً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>شیخ مفید، امالی المفید، ص۳۴۸؛ طوسی (شیخ طوسی)، امالی الطوسی، ص۱۲۱، ح۱۸۸ و ص۶۹۱، ح۱۴۶۹ طبرسی در کتاب احتجاج، ج۱، ص۵۹۴-۵۹۳ و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۶۷ از امام حسین{{ع}} این روایت را نقل کردهاند.</ref>؛ | |||
«پس از ما اطاعت کنید؛ اطاعت از ما واجب است؛ زیرا به [[اطاعت از خدا]] و رسولش مقرون شده است. خداوند بلند مرتبه میفرماید: «خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید». | |||
[[اطاعت از اولی الامر]] همسان با اطاعت از خدا و [[رسول]] او امری [[مولوی]] و نه ارشادی است و تا [[قیامت]] ادامه خواهد داشت. مرحوم [[کلینی]] و [[عیاشی]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[تفسیر]] «اولی الامر» و اطاعت از آنان چنین نقل میکنند: | |||
{{متن حدیث|إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً أَمَرَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِطَاعَتِنَا}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۶، ح۱؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۴۰۳، ح۱۵۴ و ص۴۰۸، ح۱۶۹ و نیز ر.ک: صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۲۲۲، ح۸ و طبری، الاحتجاج، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>؛ | |||
«خداوند از اولی الامر تنها ما را [[اراده]] کرده و به تمام مؤمنان تا [[روز قیامت]] به اطاعت از ما دستور داده است». | |||
و به همین مضمون روایاتی دیگر نیز نقل شده است؛ از جمله حسین بن ابی العلاء به نقل از [[کلینی]] با سند {{عربی|حسن كالصحيح}}<ref>ر.ک: مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۳۲۶.</ref> میگوید: | |||
«به [[امام صادق]]{{ع}} در باره باورمان نسبت به [[اوصیا]] گفتم: آیا [[اطاعت]] آنان [[واجب]] است؟ فرمود: آری، [زیرا] آنان کسانیاند که [[خداوند]] [امر به اطاعت از آنان کرد و] فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ح۷ و ص۱۸۹، ح۱۶ و به همین مضمون ر.ک: اهوازی، الزهد، ص۱۰۴، ح۲۸۶.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۳.</ref> | |||
===پیوند «[[اولی الامر]]» با اوصاف [[عترت]]=== | |||
«اولی الامر» در [[روایات]] با اوصاف دیگر عترت به وسیله [[احادیث]] [[ثقلین]]، [[غدیرخم]]، [[حدیث کسا]] و [[نجوم]]، پیوند خورده و [[تفسیر]] شده است. امام صادق{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود میفرماید: | |||
{{متن حدیث|إِنَّكُمْ أَخَذْتُمْ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ جَذْوِهِ يَعْنِي مِنْ أَصْلِهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} وَ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا لَا مِنْ قَوْلِ فُلَانٍ وَ لَا مِنْ قَوْلِ فُلَانٍ}}<ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۴۱۱، ح۱۷۳.</ref>؛ | |||
شما این امر [امر [[ولایت]]] را از سرچشمهاش گرفتهاید؛ از قول خداوند که میفرماید: «[[خدا]] را اطاعت کنید و [[رسول]] و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید» و از قول [[رسول خدا]]{{صل}} که میفرماید: «اگر به آن [[تمسک]] جویید، هرگز [[گمراه]] نمیشوید، [شما از قول خدا و رسول او گرفتهاید] نه از قول فلانی و فلانی. | |||
در [[حدیث]] دراز دامن و با [[سند صحیح]] از ابا [[بصیر]] نیز چنین نقل شده است: | |||
{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} فَقَالَ: «نَزَلَتْ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ و الْحَسَنِ و الْحُسَيْنِ{{عم}}». فَقُلْتُ لَهُ: إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ: فَمَا لَهُ لَمْ يُسَمِّ عَلِيّاً و أَهْلَ بَيْتِهِ{{عم}} فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ: فَقَالَ: «قُولُوا لَهُمْ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} نَزَلَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ، و لَمْ يُسَمِّ اللَّهُ لَهُمْ ثَلَاثاً و لَاأَرْبَعاً حَتّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُمْ؛ و نَزَلَتْ عَلَيْهِ الزَّكَاةُ، وَ لَمْ يُسَمِّ لَهُمْ مِنْ كُلِّ أَرْبَعِينَ دِرْهَماً دِرْهَمٌ حَتّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُمْ؛ و نَزَلَ الْحَجُّ، فَلَمْ يَقُلْ لَهُمْ: طُوفُوا أُسْبُوعاً حَتّى كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} هُوَ الَّذِي فَسَّرَ ذلِكَ لَهُمْ؛ و نَزَلَتْ {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} و نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ و الْحَسَنِ و الْحُسَيْنِ{{عم}}، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ؛ و قَالَ{{ع}}: أُوصِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ و أَهْلِ بَيْتِي؛ فَإِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ- عَزَّ و جَلَّ- أَنْ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا حَتّى يُورِدَهُمَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَأَعْطَانِي ذلِكَ؛ و قَالَ: لَاتُعَلِّمُوهُمْ؛ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ، و قَالَ: إِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى، و لَنْ يُدْخِلُوكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَةٍ، فَلَوْ سَكَتَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فَلَمْ يُبَيِّنْ مَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ لَادَّعَاهَا آلُ فُلَانٍ و آلُ فُلَانٍ، و لكِنَّ اللَّهَ- عَزَّ و جَلَّ- أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ، تَصْدِيقاً لِنَبِيِّهِ{{صل}}: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> فَكَانَ عَلِيٌّ و الْحَسَنُ و الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ{{عم}}، فَأَدْخَلَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} تَحْتَ الْكِسَاءِ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ، إِنَّ لِكُلِّ نَبِيٍّ أَهْلًا و ثَقَلًا، و هؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي و ثَقَلِي...}}؛ | |||
ابا [[بصیر]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} پرسیدم فرمود: [[[اولی الامر]]] درباره [[علی بن أبی طالب]] و حسن و حسین{{عم}} است گفتم: [[مردم]] میگویند چرا [[نام علی]] و [[اهل بیت]] ایشان در [[کتاب خدا]] نیست؟ فرمود: به آنان بگو: [[نماز]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد، ولی [[خداوند]] رکعات آن را که ۳ یا ۴ تاست، [در کتابش] نیاورد تا آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} آن را برای [[مردم]] [[تفسیر]] کرد. [[زکات]] بر ایشان نازل شد، ولی این را که هر ۴۰ درهم یک درهم زکات دارد، ذکر نکرد تا آنکه رسول خدا{{صل}} برای آنان مقدار زکات را تفسیر کرد، و [[حج]] نازل شد و [[خدا]] به مردم نگفت هفت بار [[طواف]] کنید تا آنکه رسول خدا{{صل}} برای آنان تفسیر کرد، [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}. نیز درباره علی و حسن و حسین{{عم}} نازل شد و رسول خدا{{صل}} [آن را تفسیر کرد و] درباره علی{{ع}} فرمود: هر کس من مولای اویم [و [[اطاعت]] من بر او [[واجب]] است] علی هم مولای او است [و اطاعتش برای او واجب است] و فرمود: شما را به [[کتاب خدا]] و [[اهل]] بیتم سفارش میکنم. من از خدا خواستهام بین آن دو جدایی نیندازد تا بر من در سر [[حوض]] [[[کوثر]]] وارد شوند و خدا آن را به من عطا کرد و نیز فرمود: شما [لازم نیست] چیزی به آنان یاد دهید آنان از همه شما آگاهترند و فرمود: آنان شما را از در [[هدایت]] بیرون نمیبرند و به در [[گمراهی]] نمیآورند. اگر رسول خدا{{صل}} ساکت میشدند و [[اهل بیت]] خود را که مراد این آیه است معرفی نمیفرمود، [[آل]] فلان و آل فلان ادعا میکردند، لیکن [[خداوند]] در کتاب خود سخن پیامبرش را [[تصدیق]] کرد و [درباره اهل بیت] چنین فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} پس علی و حسن و حسین{{عم}} تنها مراد از اهل بیت در این آیه بودند و رسول خدا{{صل}} آنان را زیر [[کسا]] آوردند و فرمودند: خدایا، برای هر [[پیامبری]] اهلی و [افراد] [[ارجمندی]] است و اینان اهل من و افراد ارجمند من هستند.»..<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۸۶، ح۱؛ و نیز ر.ک: حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹۱، ح۲۰۳؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۴۹، ح۱۶۹.</ref>. | |||
به همین رو است که با این [[تفسیر]] روشن از [[اولی الامر]] در [[کلام]] [[معصومان]] در آثار [[شیعی]]، هر کس آنان را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است. [[راوی]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره پایههای [[اسلام]] پرسیدم که هیچ کس در صورت کوتاهی در [[شناخت]] آنها، معذور نیست و هرکس درباره شناخت آنها کوتاهی کند، دینش تباه شده و عملش پذیرفته نمیشود... فرمود: [پایههای [[اسلام]] عبارتاند از]: | |||
«[[گواهی]] به [[وحدانیت خدا]] و [[ایمان]] به [[رسالت]] محمد{{صل}} و [[اقرار]] به آنچه از جانب [[خداوند]] آورده و [[حق]] [[زکات]] در [[اموال]] و [[ولایت]] [[آل محمد]] که خداوند به آن دستور داده است. عرض کردم: آیا در میان سایر امور در امر ولایت، [[برتری]] شناخته شدهای هست برای کسی که آن را بگیرد [و [[پیروی]] کند]. | |||
فرمود: {{متن حدیث|نَعَمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}} وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً... وَ هَكَذَا يَكُونُ الْأَمْرُ وَ الْأَرْضُ لَا تَكُونُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً...}}؛ | |||
آری، خداوند بلند مرتبه فرمود: «[[خدا]] را [[اطاعت]] کنید و [[رسول]] و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید» و [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «هرکس بمیرد و [[امام]] خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است [آری] و چنین است امر ولایت». | |||
پس از آن امام صادق{{ع}} از رسول خدا{{صل}} تا [[امام باقر]]{{ع}} را به عنوان امام بر میشمردند و از [[انحراف]] دیگران در تعیین مصادیق [[حدیث]] «هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است». پرده برداشتند؛ آنگاه [[ضرورت وجود امام]] بر حق را در [[معرفت]] [[حلال و حرام]] خدا گوشزد کرده، فرمودند: | |||
{{متن حدیث|وَ الْأَرْضُ لَا تَكُونُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}. | |||
«و [[زمین]] پابرجا نیست جز به امام و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است»<ref>کلینی، [[الکافی]]، ج۲، ص۱۹، ح۶، و نیز ر.ک: [[صدوق]]، [[معانی الاخبار]]، ص۳۹۴، ح۴۵؛ [[تفسیر فرات کوفی]]، ص۳۲-۳۳ و نیز ر.ک: [[تفسیر]] [المنسوب إلی] القمی، ج۱، ص۱۴۱؛ [[تفسیر العیاشی]]، ج۱، ص۴۰۴، ح۱۵۴ و ص۴۱۴، ح۱۷۹. | |||
[[حدیث]] {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}} در [[مصادر اهل سنت]] نیز با اسانید گوناگون نقل شده است، ر.ک: [[ابن حنبل]]، [[مسند]] [[احمد بن حنبل]]، ج۹، ص۲۸۴، ح۵۳۸۶ و ج۲۸، ص۸۸، ح۱۶۸۷۶؛ محققان مسند در پانوشت، مصادر و أسانید این حدیث را برشمردهاند و به [[صحت]] آن [[اقرار]] دارند.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۵.</ref> | |||
===[[اولی الامر]] [[مرجع]] حل [[اختلافها]]=== | |||
چون اولی الامر به [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول]] او [[آگاهی]] کامل دارند، مرجع حل اختلافها و نزاعهایند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: | |||
{{متن حدیث|... فَإِنْ خِفْتُمْ تَنَازُعاً فِي أَمْرٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ كَذَا نَزَلَتْ وَ كَيْفَ يَأْمُرُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ وُلَاةِ الْأَمْرِ وَ يُرَخِّصُ فِي مُنَازَعَتِهِمْ إِنَّمَا قِيلَ ذَلِكَ لِلْمَأْمُورِينَ الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ- {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ..}}<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۷۶، ح۱؛ البته روشن است که مراد از اصطلاح {{عربی|كذا أنزلت}} در نوع این احادیث با توجه به قراین و شواهد، به این معناست: «این چنین، تفسیر واقعی آیه است»؛ یعنی خداوند این معنا را اراده کرد و اگر آیه بدین صورت تفسیر شود، مراد خدا حفظ خواهد بود و غیر از این معنا، از ناحیه خدا نیست.</ref>. | |||
«اگر [[ترس]] از [[نزاع]] درباره چیزی داشتید، آن را به [[خدا]] و رسول و اولی الامر ارجاع دهید. [[آیه]] چنین نازل شده است؛ [زیرا] چگونه ممکن است [[خداوند]] بلند مرتبه به [[اطاعت]] [[صاحبان امر]] [[فرمان]] دهد، ولی [[منازعه]] آنان را جایز شمرد؟! [زیرا اگر اولی الامر با یکدیگر منازعه کنند، جایی برای اطاعت از آنان باقی نمیماند]؛ بنابراین خطاب {{متن قرآن|إِنْ تَنَازَعْتُمْ}} به کسانی است که به آنان فرمان داده از خدا و رسول و اولی الامرشان اطاعت کنند». | |||
حاصل آنکه در نزاع با [[اهل سنت]] درباره تشخیص اولی الامر باید به [[قرآن]] و [[سنت]] مراجعه کرد. با مراجعه به قرآن میبینیم [[اولی الامر]] معصوماند؛ زیرا [[اطاعت از اولی الامر]] به طور مطلق آمده است. با مراجعه به [[روایات]] نیز آنها را [[متواتر]] (به [[تواتر اجمالی]]) و برخی را با [[سند صحیح]] مییابیم و از مضامین آنها [[عصمت]] اولی الامر را به روشنی [[درک]] میکنیم. | |||
به هر حال از مجموعه [[آیات]] و روایاتی که ملاحظه شد، میتوان استفاده کرد که در [[نسل]] [[بشر]] (و به طور قطع از [[زمان]] [[ابراهیم]]{{ع}}) سلسلهای از [[دودمان]] ابراهیم از ناحیه [[خدا]] [[گزینش]] شده و به ویژگیهای منحصر به فرد موصوف گشتهاند (و این لطفی است که [[خداوند]] به [[ابراهیم خلیل]] فرمود و دعاهایش را در [[حق]] ذریهاش [[اجابت]] کرد). مدار اصلی این ویژگیها «[[توحید]] باوری» است. گزینش این سلسله در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> بیان شده است. در این [[آیه]] ابتدا از گزینش دو نفر یعنی [[آدم]] و نوح نام میبرد و سپس از گزینش «[[آل ابراهیم]]» و «[[آل عمران]]» یعنی گزینش سلسله و دودمان ابراهیم و [[عمران]] خبر میدهد. | |||
آل عمران نیز همان [[آل]] ابراهیماند؛ زیرا آل عمران کسی جز [[مریم]] و فرزندش [[عیسی]] نیست و به فرموده قرآن، عیسی{{ع}} [[ذریه ابراهیم]] است<ref>{{متن قرآن|متن}} انعام، ۸۵.</ref>. پس آل ابراهیم تنها این سلسله میباشند. خداوند درباره آنان فرموده است: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز جزء آل ابراهیم است. خداوند برای آل ابراهیم در [[دودمان پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} که جز [[عترت طاهره]] نیستند، [[حقوقی]] ویژه از جمله، [[حق خمس]]، [[انفال]] قرار داد، مودتشان را [[واجب]] کرد، در [[صلوات]]، آنان را همردیف [[رسول مکرم اسلام]] قرار داد<ref>ر.ک: صحیح بخاری، کتاب «فضائل الصحابة»، ج۳، ص۱۲۳۳، ح۳۱۹۰، ص۱۸۰۲، ح۴۱۵۹؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۳۰۵، ح۴۰۶.</ref>، آنان را [[تطهیر]] نمود و [[وارث]] [[خاتم الانبیا]] نهاد و بالاخره اطاعتشان را نیز همردیف [[اطاعت]] خود و رسولش قرار داد و فرمود: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}؛ پس اگر اطاعت از این سلسله به طور مطلق واجب است، از اینرو است که [[خداوند]] به آنان کتاب و [[حکمت]] و [[ملک عظیم]] (که [[فرمانروایی]] در دلهای [[پاک]] [[مؤمنان]] است)<ref>ر.ک: قمی مشهدی، کنز الدقائق، ج۳، ص۴۲۸-۴۳۱.</ref> داده و آنها از سلسله [[برگزیدگان]] از [[نسل]] ابراهیماند.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |