پرش به محتوا

حذیفة بن یمان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '==')
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول')
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
حذیفه در نبرد [[أحد]] (سال سوم) همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] شرکت داشت که پدرش به [[اشتباه]] به دست یکی از [[مسلمانان]]<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۲.</ref> کشته شد و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۳۰.</ref>. حذیفه در [[غزوه حمراء الأسد]] که [[روز]] پس از نبرد أحد و به قصد تعقیب قریش و [[تجدید]] [[روحیه]] مسلمانان انجام شد، حضور داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۳، ص۱۹۱؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>. او را جزء کسانی دانسته‌اند که [[ابوسفیان]] را تعقیب کردند<ref>طبری، جامع البیان، ج۴، ص۱۷۲؛ ابوالفتوح، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. پس از نبرد أحد، [[یهود]] ساکن یثرب که [[شکست]] مسلمانان در أحد را ناشی از [[حقانیت]] نداشتن پیامبر تا معرفی کرده و موقعیت آن [[حضرت]] و مسلمانان را در پی این نبرد، [[ضعیف]] می‌دانستند، برخی از آنان در طی توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان دیگر، [[سعی]] در رویگردانی آنان از [[اسلام]] داشتند، اما آنها به [[عهد]] خود با [[خدا]] مبنی بر [[کافر]] نشدن به [[پیامبر]]{{صل}} [[وفادار]] مانده و آن [[حضرت]] را از وسوسه‌های [[یهود]] [[آگاه]] کردند. برخی [[مفسران]] [[نزول آیات]] {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹. ر.ک: واحدی نیشابوری، ص۷۱؛ زمخشری، ج۱، ص۳۰۴.</ref>. نیز: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. را درباره این دسته از [[مسلمانان]] دانسته‌اند<ref>بغوی، ج۱، ص۱۰۵؛ ثعلبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>.
حذیفه در نبرد [[أحد]] (سال سوم) همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] شرکت داشت که پدرش به [[اشتباه]] به دست یکی از [[مسلمانان]]<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۲.</ref> کشته شد و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۳۰.</ref>. حذیفه در [[غزوه حمراء الأسد]] که [[روز]] پس از نبرد أحد و به قصد تعقیب قریش و [[تجدید]] [[روحیه]] مسلمانان انجام شد، حضور داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۳، ص۱۹۱؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>. او را جزء کسانی دانسته‌اند که [[ابوسفیان]] را تعقیب کردند<ref>طبری، جامع البیان، ج۴، ص۱۷۲؛ ابوالفتوح، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. پس از نبرد أحد، [[یهود]] ساکن یثرب که [[شکست]] مسلمانان در أحد را ناشی از [[حقانیت]] نداشتن پیامبر تا معرفی کرده و موقعیت آن [[حضرت]] و مسلمانان را در پی این نبرد، [[ضعیف]] می‌دانستند، برخی از آنان در طی توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان دیگر، [[سعی]] در رویگردانی آنان از [[اسلام]] داشتند، اما آنها به [[عهد]] خود با [[خدا]] مبنی بر [[کافر]] نشدن به [[پیامبر]]{{صل}} [[وفادار]] مانده و آن [[حضرت]] را از وسوسه‌های [[یهود]] [[آگاه]] کردند. برخی [[مفسران]] [[نزول آیات]] {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹. ر.ک: واحدی نیشابوری، ص۷۱؛ زمخشری، ج۱، ص۳۰۴.</ref>. نیز: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. را درباره این دسته از [[مسلمانان]] دانسته‌اند<ref>بغوی، ج۱، ص۱۰۵؛ ثعلبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>.


[[حذیفه]] در [[نبرد خندق]] (سال پنجم) هنگامی که کندن قسمتی از [[خندق]] بر گروهی که حذیفه نیز از آنان بود، دشوار شد، ایشان، [[سلمان]] را نزد پیامبر{{صل}} فرستادند تا با دعای آن حضرت، حفر آن قسمت آسان شود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶۲؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. با طولانی شدن محاصره خندق از سوی [[احزاب]] و بروز [[اختلاف]] میان ایشان، [[رسول خدا]]{{صل}}، حذیفه را به منظور اشراف به [[کار]] ایشان، شبانه بر سراپرده [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر{{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامتی]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا{{صل}} نشده بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۸۸؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. در بازگشت از [[غزوه تبوک]] (سال نهم) زمانی که برخی [[منافقان]] درصدد [[قتل]] غافلگیرانه پیامبر{{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا{{صل}} آنان را دور کرد و از قول حضرت گفت اگر عقب نروند پیامبر آنها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد، از این رو، [[توطئه]] گران از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان [[سپاه]] انداختند و به [[ظاهر]] رد گم کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۲۵۶.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[آیات]] ۶۵ و ۶۶<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۹۰؛ ماوردی، ج۲، ص۳۷۹؛ زمخشری، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و ۷۴ [[سوره توبه]] را درباره رخداد [[ترور]] نافرجام [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته‌اند<ref>واحدی، ص۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۱-۸۲.</ref>. مشهور است که [[پیامبر]] را نام این [[منافقان]] را برای [[حذیفه]] بیان کرده بود، اما او به [[دستور]] آن [[حضرت]] از افشای نام آنان، خودداری می‌کرد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۶۸.</ref>. حذیفه از این رو که [[منافق]] شناس بود، به [[صاحب سر پیامبر]]{{صل}} معروف شد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۷۰۶؛ مجلسی، ج۱۰، ص۱۲۳.</ref>. در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به عنوان یکی از [[اصحاب عقبه]] و منافق یاد کرده است<ref>فسوی، ج۲، ص۷۷۱.</ref> که شاید این گزارش در اثر رقابت‌ها و نزاع‌های مذهبی ساخته شده باشد. در [[نقل]] واقدی<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref>، [[عمر]] هر گاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره منافق بودن یا نبودن فرد فوت شده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه ای که حذیفه [[حضور]] نمی‌یافت، [[خلیفه]] نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. حذیفه در [[حجة الوداع]] ([[سال دهم]]) نیز حاضر بود و از کسانی است که به دستور رسول خدا{{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]]{{ع}} [[سلام]] به [[امارت]] دادند<ref>مفید، امالی، ص۱۹.</ref>. حذیفه را در زمره [[کاتبان]] رسول خدا{{صل}} برشمرده‌اند. صالحی شامی<ref>شامی، ج۱، ص۵۹.</ref> بابی با نام «استکتابة [[حذیفة]] الیمان» آورده است. به نقل از حذیفه: پیامبر{{صل}} از آنان خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسند و آنان نام ۱۵۰۰ نفر را برای آن حضرت [[ثبت]] کردند (حمید [[الله]]، ۱۱۳). گویا این [[کار]] پس از [[عقد برادری]] (سال دوم) بوده است. حذیفه از این رو که آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس براورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش فروش با پیش خریاد برآورد [[نخل]] را می‌نوشت<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۵؛ ابن عبد ربه، ج۴، ص۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[حذیفه]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]]{{صل}} بود، از این رو، مأموریت‌هایی بد و محول می‌شد. بنا به گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاسته بودند و شکایتشان را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} بردند، آن [[حضرت]]، به حذیفه [[مأموریت]] داد و او میان ایشان [[داوری]] کرد که مورد [[تأیید]] [[پیامبران]] قرار گرفت. سهیلی ذیل [[آیه]] [[اول]] [[سوره مزمل]] آورده است: پیامبر به حذیفه در حین [[خواب]] فرمود: {{متن حدیث|یا نوهان}}؛ و این [[سخن]] از روی [[مهربانی]] صورت گرفت<ref>سهیلی، ص۳۵۶؛ ابن جماعه، ص۵۲۱.</ref> نیز ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] است که مقصود از [[ایمان]] آورندگان، [[علی]]{{ع}}، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا{{صل}} هستند<ref>حسکانی، ج۱، ص۹۳.</ref>.
[[حذیفه]] در [[نبرد خندق]] (سال پنجم) هنگامی که کندن قسمتی از [[خندق]] بر گروهی که حذیفه نیز از آنان بود، دشوار شد، ایشان، [[سلمان]] را نزد پیامبر{{صل}} فرستادند تا با دعای آن حضرت، حفر آن قسمت آسان شود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶۲؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. با طولانی شدن محاصره خندق از سوی [[احزاب]] و بروز [[اختلاف]] میان ایشان، [[رسول خدا]]{{صل}}، حذیفه را به منظور اشراف به [[کار]] ایشان، شبانه بر سراپرده [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر{{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامتی]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا{{صل}} نشده بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۸۸؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. در بازگشت از [[غزوه تبوک]] (سال نهم) زمانی که برخی [[منافقان]] درصدد [[قتل]] غافلگیرانه پیامبر{{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا{{صل}} آنان را دور کرد و از قول حضرت گفت اگر عقب نروند پیامبر آنها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد، از این رو، [[توطئه]] گران از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان [[سپاه]] انداختند و به [[ظاهر]] رد گم کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۲۵۶.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[آیات]] ۶۵ و ۶۶<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۹۰؛ ماوردی، ج۲، ص۳۷۹؛ زمخشری، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و ۷۴ [[سوره توبه]] را درباره رخداد [[ترور]] نافرجام [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته‌اند<ref>واحدی، ص۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۱-۸۲.</ref>. مشهور است که [[پیامبر]] را نام این [[منافقان]] را برای [[حذیفه]] بیان کرده بود، اما او به [[دستور]] آن [[حضرت]] از افشای نام آنان، خودداری می‌کرد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۶۸.</ref>. حذیفه از این رو که [[منافق]] شناس بود، به [[صاحب سر پیامبر]]{{صل}} معروف شد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۷۰۶؛ مجلسی، ج۱۰، ص۱۲۳.</ref>. در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به عنوان یکی از [[اصحاب عقبه]] و منافق یاد کرده است<ref>فسوی، ج۲، ص۷۷۱.</ref> که شاید این گزارش در اثر رقابت‌ها و نزاع‌های مذهبی ساخته شده باشد. در [[نقل]] واقدی<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref>، [[عمر]] هر گاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره منافق بودن یا نبودن فرد فوت شده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه ای که حذیفه [[حضور]] نمی‌یافت، [[خلیفه]] نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. حذیفه در [[حجة الوداع]] ([[سال دهم]]) نیز حاضر بود و از کسانی است که به دستور رسول خدا{{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]]{{ع}} [[سلام]] به [[امارت]] دادند<ref>مفید، امالی، ص۱۹.</ref>. حذیفه را در زمره [[کاتبان]] رسول خدا{{صل}} برشمرده‌اند. صالحی شامی<ref>شامی، ج۱، ص۵۹.</ref> بابی با نام «استکتابة [[حذیفة]] الیمان» آورده است. به نقل از حذیفه: پیامبر{{صل}} از آنان خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسند و آنان نام ۱۵۰۰ نفر را برای آن حضرت [[ثبت]] کردند (حمید [[الله]]، ۱۱۳). گویا این [[کار]] پس از [[عقد برادری]] (سال دوم) بوده است. حذیفه از این رو که آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس براورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش فروش با پیش خریاد برآورد [[نخل]] را می‌نوشت<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۵؛ ابن عبد ربه، ج۴، ص۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[حذیفه]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]]{{صل}} بود، از این رو، مأموریت‌هایی بد و محول می‌شد. بنا به گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاسته بودند و شکایتشان را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} بردند، آن [[حضرت]]، به حذیفه [[مأموریت]] داد و او میان ایشان [[داوری]] کرد که مورد [[تأیید]] [[پیامبران]] قرار گرفت. سهیلی ذیل [[آیه]] اول [[سوره مزمل]] آورده است: پیامبر به حذیفه در حین [[خواب]] فرمود: {{متن حدیث|یا نوهان}}؛ و این [[سخن]] از روی [[مهربانی]] صورت گرفت<ref>سهیلی، ص۳۵۶؛ ابن جماعه، ص۵۲۱.</ref> نیز ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] است که مقصود از [[ایمان]] آورندگان، [[علی]]{{ع}}، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا{{صل}} هستند<ref>حسکانی، ج۱، ص۹۳.</ref>.


روایتگری حذیفه: او [[راوی]] پیامبر{{صل}} بود. کسانی چون [[امام علی]]{{ع}}، [[عمر]]، فرزندش [[ابوعبیده]] و برخی دیگر از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۷۰۶؛ ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۱؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>. [[بخاری]] از او هشت [[حدیث]] و [[مسلم]] هفده حدیث نقل کرده‌اند<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. موضوع [[روایات]] او عبارت‌اند از: [[طهارت]]، [[وضو]]، مسح، [[روزه]]، [[معرفت خدا]]، [[نماز]]، [[زنا]]<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۸۲؛ کلینی، ج۲، ص۱۸۳؛ صدوق، خصال، ج۲، ص۳۲۰.</ref>، [[خروج دجال]]<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۸۳؛ بخاری، صحیح، ج۸، ص۱۰۳.</ref> و حدیث [[دابة الأرض]] است<ref>قرطبی، ج۷، ص۱۴۷؛ طبرانی، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۳.</ref>. [[احادیث]] نقل شاه در منابع [[شیعی]] از جهت متن مشترک با [[اهل سنت]] است. از حذیفه درباره [[تفسیر]] برخی [[آیات قرآن کریم]]، روایاتی نقل شده که [[آیات]] {{متن قرآن|وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۳، ص۴۶۲.</ref>. [[آیه کلاله]]<ref>نساء: ۴؛ سیوطی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ}}<ref>«و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶. بلنسی، ج۱، ص۴۷۶؛ قرطبی، ج۱۴، ص۸۸.</ref>. از آن جمله‌اند.
روایتگری حذیفه: او [[راوی]] پیامبر{{صل}} بود. کسانی چون [[امام علی]]{{ع}}، [[عمر]]، فرزندش [[ابوعبیده]] و برخی دیگر از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۷۰۶؛ ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۱؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>. [[بخاری]] از او هشت [[حدیث]] و [[مسلم]] هفده حدیث نقل کرده‌اند<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. موضوع [[روایات]] او عبارت‌اند از: [[طهارت]]، [[وضو]]، مسح، [[روزه]]، [[معرفت خدا]]، [[نماز]]، [[زنا]]<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۸۲؛ کلینی، ج۲، ص۱۸۳؛ صدوق، خصال، ج۲، ص۳۲۰.</ref>، [[خروج دجال]]<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۸۳؛ بخاری، صحیح، ج۸، ص۱۰۳.</ref> و حدیث [[دابة الأرض]] است<ref>قرطبی، ج۷، ص۱۴۷؛ طبرانی، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۳.</ref>. [[احادیث]] نقل شاه در منابع [[شیعی]] از جهت متن مشترک با [[اهل سنت]] است. از حذیفه درباره [[تفسیر]] برخی [[آیات قرآن کریم]]، روایاتی نقل شده که [[آیات]] {{متن قرآن|وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۳، ص۴۶۲.</ref>. [[آیه کلاله]]<ref>نساء: ۴؛ سیوطی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ}}<ref>«و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶. بلنسی، ج۱، ص۴۷۶؛ قرطبی، ج۱۴، ص۸۸.</ref>. از آن جمله‌اند.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش