اقتصاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - 'افراط و تفریط' به 'افراط و تفریط')
خط ۲۲: خط ۲۲:
[[امام]] {{ع}} فعالیت [[اقتصادی]] را با دو [[هدف]] طبیعت و بهره‌وری از آن و نیز [[سعادت]] [[انسان‌ها]] در نظر می‌گیرد. با این تعریف، دو عامل همواره مورد نظر است:
[[امام]] {{ع}} فعالیت [[اقتصادی]] را با دو [[هدف]] طبیعت و بهره‌وری از آن و نیز [[سعادت]] [[انسان‌ها]] در نظر می‌گیرد. با این تعریف، دو عامل همواره مورد نظر است:
#طبیعت با نعمت‌ها و ذخایر آن؛
#طبیعت با نعمت‌ها و ذخایر آن؛
#[[مسئولیت]] [[آدمی]] با عمل خیری که همراه است.
# [[مسئولیت]] [[آدمی]] با عمل خیری که همراه است.


[[امام علی]] {{ع}} [[اندیشه]] [[اقتصادی]] خود را بر پایه مسئولیت‌پذیری استوار می‌کند، زیرا [[انسان]] در برابر مردمان و سرزمین‌ها [[مسئول]] است. قلمرو [[مسئولیت]] او سرزمین‌های دور و حتی چهارپایان را هم در برمی‌گیرد. او در برابر فقرا و مستمندان [[مسئول]] است تا غبار تنگ‌دستی را از چهره آنان بزداید. [[آدمی]] در برابر هر قطعه [[زمین]] بایری [[مسئول]] است و باید آن را [[احیا]] کند تا گرسنه‌ای در [[جهان]] باقی نماند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. اصل [[تلاش]] و جدیّت بر پایه [[مسئولیت]] استوار است. جدیّت یعنی کار ثمربخش و نتیجه‌بخش، چون [[مسئولیت]] با کار همراه است. به همین جهت، کار یکی از ارکان اقتصاد اسلامی است. ثمره کار، تولید است و ثمره مالکیت، بهره‌وری، که هر دو از ارکان اساسی توزیع [[ثروت]] به حساب می‌آیند. این، نمای کلی [[مکتب]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} [[اندیشه]] [[اقتصادی]] خود را بر پایه مسئولیت‌پذیری استوار می‌کند، زیرا [[انسان]] در برابر مردمان و سرزمین‌ها [[مسئول]] است. قلمرو [[مسئولیت]] او سرزمین‌های دور و حتی چهارپایان را هم در برمی‌گیرد. او در برابر فقرا و مستمندان [[مسئول]] است تا غبار تنگ‌دستی را از چهره آنان بزداید. [[آدمی]] در برابر هر قطعه [[زمین]] بایری [[مسئول]] است و باید آن را [[احیا]] کند تا گرسنه‌ای در [[جهان]] باقی نماند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. اصل [[تلاش]] و جدیّت بر پایه [[مسئولیت]] استوار است. جدیّت یعنی کار ثمربخش و نتیجه‌بخش، چون [[مسئولیت]] با کار همراه است. به همین جهت، کار یکی از ارکان اقتصاد اسلامی است. ثمره کار، تولید است و ثمره مالکیت، بهره‌وری، که هر دو از ارکان اساسی توزیع [[ثروت]] به حساب می‌آیند. این، نمای کلی [[مکتب]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
#پرهیز از [[زیاده‌روی]] و [[فزون‌خواهی]]؛
#پرهیز از [[زیاده‌روی]] و [[فزون‌خواهی]]؛
#پرهیز از [[اسراف]]، مصرف‌گرایی و [[تجمل گرایی]]؛
#پرهیز از [[اسراف]]، مصرف‌گرایی و [[تجمل گرایی]]؛
#[[انفاق]].
# [[انفاق]].
در نگاه دینی، [[اموال]]، [[امانت]] الهی نزد مردمان است و برای آن حدّ و مرزی در نظر گرفته شده است. مالکیّت اگر از موضع قوامی و قیامی خود خارج شود، عامل فروپاشی اجتماع و بر هم خوردن [[تعادل]] آن می‌شود و در غیر این صورت، به شرط بسندگی به کفاف، پشتوانه افراد و اجتماع است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 114.</ref>.
در نگاه دینی، [[اموال]]، [[امانت]] الهی نزد مردمان است و برای آن حدّ و مرزی در نظر گرفته شده است. مالکیّت اگر از موضع قوامی و قیامی خود خارج شود، عامل فروپاشی اجتماع و بر هم خوردن [[تعادل]] آن می‌شود و در غیر این صورت، به شرط بسندگی به کفاف، پشتوانه افراد و اجتماع است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 114.</ref>.


خط ۵۸: خط ۵۸:
#پرهیز از زیاده‌خواهی؛
#پرهیز از زیاده‌خواهی؛
#پرهیز از [[اسراف]] و تبذیر در کسب [[مال]] و [[مصرف]] آن؛
#پرهیز از [[اسراف]] و تبذیر در کسب [[مال]] و [[مصرف]] آن؛
#[[انفاق]] و [[بخشش]] زیادی [[اموال]].
# [[انفاق]] و [[بخشش]] زیادی [[اموال]].


در منظر [[امام علی]] {{ع}} زیاده‌خواهی و انحصارطلبی موجب نابودی [[انسان‌ها]] می‌شود. منطق [[امام]] گرچه مردمان را به [[فقر]] فرانمی‌خواند، امّا استفاده بی‌حد و حصر از [[اموال]] را نیز جایز ندانسته و حد [[اعتدال]] را در کسب [[مال]]، حد درست و متناسب می‌داند. از این‌رو به [[فرزند]] خویش فرمود: در طلب [[مال]] بسیار مکوش و کسب را مختصر گیر ... هشدار که مرکب‌های آزمندی را تند بدوانی تا تو را به آبشخورهای [[هلاکت]] فرو آورند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ  ... وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ‏ الْهَلَكَةِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 114-115.</ref>.
در منظر [[امام علی]] {{ع}} زیاده‌خواهی و انحصارطلبی موجب نابودی [[انسان‌ها]] می‌شود. منطق [[امام]] گرچه مردمان را به [[فقر]] فرانمی‌خواند، امّا استفاده بی‌حد و حصر از [[اموال]] را نیز جایز ندانسته و حد [[اعتدال]] را در کسب [[مال]]، حد درست و متناسب می‌داند. از این‌رو به [[فرزند]] خویش فرمود: در طلب [[مال]] بسیار مکوش و کسب را مختصر گیر ... هشدار که مرکب‌های آزمندی را تند بدوانی تا تو را به آبشخورهای [[هلاکت]] فرو آورند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ  ... وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ‏ الْهَلَكَةِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 114-115.</ref>.
خط ۹۸: خط ۹۸:
===جهت‌گیری عناصر متغیر در عصر [[حکومت]] [[معصومین]]{{عم}}===
===جهت‌گیری عناصر متغیر در عصر [[حکومت]] [[معصومین]]{{عم}}===
[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}}، علاوه بر [[رسالت]] [[بیان احکام]] ثابت [[الهی]]، [[مسئولیت]] [[رهبری]] [[جامعه]] را هم به عهده داشتند. [[مسئولیت]] [[رهبری]]، به طور طبیعی [[احکام]] و دستورهای مربوط به شرایط زمانی یا مکانی را به دنبال داشته است که [[جامعه اسلامی]] آن عصر موظف بوده است آن را [[اجرا]] کند. این نوع [[احکام]] با قطع نظر از خاستگاه و عنصر متغیر آنها، [[گرایش‌ها]] و جهت‌گیری‌های کلی را مشخص می‌کند و هر [[حکومت اسلامی]] باید به این جهت‌ها و خطوط کلی در فرآیند [[برنامه‌ریزی]] توجه مبرم کند. *بعضی از نمونه‌های این [[احکام حکومتی]] (ولایی یا متغیر) عبارت‌اند از:
[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}}، علاوه بر [[رسالت]] [[بیان احکام]] ثابت [[الهی]]، [[مسئولیت]] [[رهبری]] [[جامعه]] را هم به عهده داشتند. [[مسئولیت]] [[رهبری]]، به طور طبیعی [[احکام]] و دستورهای مربوط به شرایط زمانی یا مکانی را به دنبال داشته است که [[جامعه اسلامی]] آن عصر موظف بوده است آن را [[اجرا]] کند. این نوع [[احکام]] با قطع نظر از خاستگاه و عنصر متغیر آنها، [[گرایش‌ها]] و جهت‌گیری‌های کلی را مشخص می‌کند و هر [[حکومت اسلامی]] باید به این جهت‌ها و خطوط کلی در فرآیند [[برنامه‌ریزی]] توجه مبرم کند. *بعضی از نمونه‌های این [[احکام حکومتی]] (ولایی یا متغیر) عبارت‌اند از:
#[[تحریم]] ممانعت از استفاده از آب اضافی، به علت نیاز شدید به [[رشد]] و افزایش تولید [[کشاورزی]] و دامی؛
# [[تحریم]] ممانعت از استفاده از آب اضافی، به علت نیاز شدید به [[رشد]] و افزایش تولید [[کشاورزی]] و دامی؛
#منع [[قاطع]] از [[احتکار]]، به علت از بین بردن زمینه درآمدهای ناشی از کمبودهای ساختگی و گرانی قیمت‌ها؛
#منع [[قاطع]] از [[احتکار]]، به علت از بین بردن زمینه درآمدهای ناشی از کمبودهای ساختگی و گرانی قیمت‌ها؛
#وضع [[مالیات]] غیرثابت، به خاطر نیازهای فزاینده [[جامعه اسلامی]] و [[فقرا]].
#وضع [[مالیات]] غیرثابت، به خاطر نیازهای فزاینده [[جامعه اسلامی]] و [[فقرا]].
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:


==اقتصاد سالم==
==اقتصاد سالم==
اقتصاد سالم یعنی [[اقتصاد]] [[قائم]] به ذات و بی‌عیب و غیرقائم به غیر<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۱.</ref>. یکی از اصولی که در اقتصاد باید در نظر گرفت، اصل تزیید [[ثروت]] ملّی و تکثیر تولید است؛ یعنی اقتصاد سالم آن است که جریان ثروت و منابع اولیّه به نحوی باشد که بر ثروت که یگانه وسیله [[مادّی]] و پایه‌ای از پایه‌های [[زندگی]] است بیفزاید و [[قدرت]] ملّی را در تحصیل وسائل مادّی و [[معنوی]] زندگی مضاعف کند و این مشروط به دو شرط است؛ یکی اینکه منابع ثروت [[آزاد]] باشد و دچار [[حبس]] و توقّف نشود؛ دیگر اینکه فعالیّت، آزاد و محترم باشد، یعنی ثمره فعالیّت به فعّال برگردد<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۰۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>
اقتصاد سالم یعنی [[اقتصاد]] [[قائم]] به ذات و بی‌عیب و غیرقائم به غیر<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۱.</ref>. یکی از اصولی که در اقتصاد باید در نظر گرفت، اصل تزیید [[ثروت]] ملّی و تکثیر تولید است؛ یعنی اقتصاد سالم آن است که جریان ثروت و منابع اولیّه به نحوی باشد که بر ثروت که یگانه وسیله [[مادّی]] و پایه‌ای از پایه‌های [[زندگی]] است بیفزاید و [[قدرت]] ملّی را در تحصیل وسائل مادّی و [[معنوی]] زندگی مضاعف کند و این مشروط به دو شرط است؛ یکی اینکه منابع ثروت [[آزاد]] باشد و دچار [[حبس]] و توقّف نشود؛ دیگر اینکه فعالیّت، آزاد و محترم باشد، یعنی ثمره فعالیّت به فعّال برگردد<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۰۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>


==اقتصاد مبادله‌ای==
==اقتصاد مبادله‌ای==
یعنی اقتصاد مبنی بر [[مالکیت]] فردی. مبادله گاهی به صورت مبادله کالا به کالا است که در اجتماعات اولیه وجود داشته و گاهی با میانجی‌گری [[پول]] است که مسلماً در اثر [[رشد]] و [[توسعه اقتصاد]] چاره‌ای نبوده از اینکه واسطه‌ای برای مبادلات پیدا شود<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۳۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>
یعنی اقتصاد مبنی بر [[مالکیت]] فردی. مبادله گاهی به صورت مبادله کالا به کالا است که در اجتماعات اولیه وجود داشته و گاهی با میانجی‌گری [[پول]] است که مسلماً در اثر [[رشد]] و [[توسعه اقتصاد]] چاره‌ای نبوده از اینکه واسطه‌ای برای مبادلات پیدا شود<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۳۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>


==اقتصاد واقع‌بینانه==
==اقتصاد واقع‌بینانه==
در اقتصاد واقع بینانه منبع درآمد، [[تمایلات]] و خواسته‌های [[مردم]] نباید باشد، [[مصالح عمومی]] باید باشد؛ به تعبیر [[فقهاء]] [[خرید و فروش]] چیزی جایز است که [[منفعت]] محلّه مقصوده داشته باشد. این اقتصاد، [[اقتصادی]] است واقع بینانه و مرتبط به [[اخلاق]] و [[تربیت بشر]]<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>
در اقتصاد واقع بینانه منبع درآمد، [[تمایلات]] و خواسته‌های [[مردم]] نباید باشد، [[مصالح عمومی]] باید باشد؛ به تعبیر [[فقهاء]] [[خرید و فروش]] چیزی جایز است که [[منفعت]] محلّه مقصوده داشته باشد. این اقتصاد، [[اقتصادی]] است واقع بینانه و مرتبط به [[اخلاق]] و [[تربیت بشر]]<ref>نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۲۳.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۲۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش