یادکرد مرگ
به یاد مرگ بودن
از علی(ع) روایت شده است که فرمود: «کسی که مرگ را فراوان یاد کند، از دنیا به اندازه کم آن خرسند گردد»[۱]. از رسول خدا(ص) روایت شده است: «برهم زننده خوشیها را یاد کنید. گفتند: ای رسول خدا! برهم زننده خوشیها چیست؟ فرمود: مرگ. «هیچ بندهای در فراخی آن را به راستی یاد نکرد، مگر اینکه دنیا بر او تنگ آمد و در سختی آن را به راستی یاد نکرد، مگر اینکه دنیا بر او فراخ گشت»[۲]. مرگ تمام خوشیهای انسان را برهم میزند؛ زیرا تمامی منابع این خوشیها را از انسان میستاند؛ دارایی، فرزندان، همسران و مناصب را از انسان سلب میکند. مرگ تمامی این خوشی را از انسان میگیرد و بدین روی است که تمامی خوشیهای او از میان میرود. روایت بالا سپس دو حقیقت متقابل را یاد میکند: «هیچ بندهای در فراخی آن را به راستی یاد نکرد، مگر اینکه دنیا بر او تنگ آمد و در سختی آن را یاد نکرد، مگر اینکه دنیا بر او فراخ گشت».
انسان اگر مرگ را در فراخی دنیا یاد کند، دنیا بر او تنگ میشود و سرمستی و غرورش را میبرد و یادکرد مرگ، لذت دنیای او را بر هم میزند؛ زیرا یاد مرگ تعلق به دنیا و لذتهای آن را از انسان سلب مینماید. نیز اگر مرگ را در تنگی و سختی به یاد آورد، تنگی و سختی از او رخت بر میبندد، چه، یادکرد مرگ، کار دنیا را بر او آسان میگرداند و بدین روی، سختیهای دنیوی بر او سهل میگردند. نیز مرگ، نزدیکترین چیزی است که در یک لحظه فرا میرسد، لیک انسان آن را دور میشمرد. این فرمایش رسول خدا(ص) که: «وه! که انسان چقدر نسبت به خویش بیپرواست!». به بیپروایی انسان در علاقهاش به خویشتن اشاره دارد؛ زیرا خویشتن و نفس خویش را فریب میدهد و دور را برای او نزدیک و نزدیک را برای او دور مینمایاند. این حالت روانی و فرار روانی از مرگ و تلاش برای به فراموشی سپردن و خویش را نسبت به آن به غفلت زدن، همان حالت «درازی آرزو» است؛ یعنی یکی از آن دو چیزی که رسول خدا(ص) از همه چیز بیشتر بر مسلمانان از آنها میهراسد: «بیشترین چیزی که از آنها بر امتم میهراسم دو چیز است: پیروی از هوای نفس و درازی آرزو»[۳].
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «یاد مرگ، خواهشهای نفس را میمیراند و رویشگاههای غفلت را ریشهکن میکند و دل را با وعدههای خدا نیرو میبخشد.»..[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، ج۶، ص۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، ج۶، ص۶.
- ↑ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال، ج۱۶، ص۲۰۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، ج۶، ص۱۳۳.
- ↑ آصفی، محمد مهدی، بر آستان عاشورا ج۳ ص ۹۹.