نامۀ ۴۶ نهج البلاغه
مقدمه
بخشهایی از نامهای است که امام به یکی از کارگزاران خویش نوشته است. امام (ع) در آغاز نامه، او[۱] را از جمله کسانی میداند که برای حفظ دین از آنان کمک میطلبد و به کمک آنان سرکشی تبهکاران را درهم میشکند و مرزها را ایمن میکند. سپس فضایلی را برمیشمرد که یک حکمران باید به آن متصف شود:
نخست در کارهای مهم و بزرگ از خدا کمک بخواهد، زیرا استمداد از او بهترین وسیله برای رفع گرفتاریهاست.
دوم، سختی و درشتی را با نرمی و ملایمت درآمیزد و هر سخن را در جای خود بهکار بندد؛ آنگاه که مدارا و نرمش مناسب است، نرمی و مدارا کند و هنگام درشتی و سختی، آنگونه باشد.
سوم، در برابر مردم، فروتن و متواضع و مهربان و گشادهرو باشد.
چهارم، بر مردمان آسان گیرد.
پنجم، بین مردم تبعیض روا ندارد و با آنان با عدالت رفتار کند.
بخشهایی از این نامه را بلاذری در انساب الاشراف و ابراهیم بن محمد در الغارات گزارش کردهاند.
فرازی از نامه
تو از کسانی هستی که من به پشتیبانی آنها دین را بهپا دارم و بینیِ سرکشان و تبهکاران را به خاک مالم، و کورهراههای مخوف مرز را بدون بندم. پس در هر کاری که تصمیمگیری از خدا کمک گیر و قاطعیت را با چاشنیِ نرمی بهکار بر؛ و مدارا کن آنجا که سازگاری کارسازتر است و آنجا که جز شدت و خشونت بهکار نیاید، دست به دامن آن شو. پر و بالت را باری توده مردم بگشای و با آنان نرمخوی و فروتن باش و چهره بگشای و مهربانی کن. همگان را به یک چشم بنگر و با یک روش پاسخگوی، تا زورمداران قدرتطلب طمع در ظلم کردنت نکنند و ناتوانان از عدالتت ناامید نشوند[۲].
منابع
پانویس
- ↑ شاید مراد از این کارگزار همان مالک اشتر، صحابی بزرگ علی (ع) باشد.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۹۲ ـ ۷۹۳.