ولادت امام حسن مجتبی
مقدمه
بنا به صحیحترین گفته تاریخی، امام مجتبی(ع) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری در شهر مدینه پا به عرصه وجود نهاد. پدر بزرگوارش حضرت علی(ع) در ماه ذیحجه سال دوم هجری با حضرت فاطمه زهرا(س) ازدواج کرد و امام حسن مجتبی نخستین فرزند زهرا بهشمار میآید[۱].[۲]
چگونگی ولادت
از جابر انصاری روایت شده گفت: وقتی امام حسن(ع) از مادرش فاطمه متولد شد رسول اکرم(ص) بدانان دستور داده بود نوزاد را در پارچهای سفید بپیچند، ولی او را در پارچه زردی پیچیده بودند فاطمه(س) به علی عرضه داشت برای نوزادمان نامی برگزین. علی(ع) فرمود: من در نامگذاری فرزندم از رسول خدا(ص) پیشی نمیگیرم. پیامبر اکرم(ص) با ورود به خانه زهرا نوزاد را گرفت و بوسه زد و زبان خود را در دهان او قرار داد و امام حسن زبان مبارک رسول خدا(ص) را میمکید. سپس پیامبر اکرم(ص) بدانان فرمود: مگر به شما نگفته بودم این نوزاد را در پارچه زرد نپیچید؟! آنگاه حضرت خود پارچه سفیدی خواست و نوزاد را در آن پیچید و پارچه زرد را به کناری افکند و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و پس از آن به علی(ع) فرمود: نوزاد را چه نامیدهای؟ عرضه داشت: من در نامگذاری او بر شما پیشی نخواهم گرفت. رسول خدا(ص) فرمود: من نیز در نام نهادن فرزندم بر پروردگار خویش پیشی نمیگیرم از اینرو، فرمود: خدای عز و جل اینک به جبرئیل وحی نمود که برای محمد فرزند پسری متولد شده، نزدش فرودآی و سلام مرا به او ابلاغ کن و از ناحیه من و خود به وی تهنیت گفته و بدو بگو: نسبت علی به تو، نظیر نسبت هارون به موسی است، بنابراین، نوزاد خود را به نام پسر هارون نامگذاری کن. جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و از ناحیه خدای عز و جل و خود، به او تهنیت و شادباش گفت و سپس اظهار داشت: خدای عز و جل تو را فرمان میدهد او را به نام پسر هارون نامگذاری نما، رسول خدا(ص) فرمود: نام پسر هارون چه بوده؟ جبرئیل عرضه داشت: نام وی شبّر بوده است، پیامبر اکرم(ص) فرمود: زبان من که عربی است او را چه بنامم؟ عرضه داشت: او را حسن نامگذاری کن و بدینترتیب رسول خدا(ص) نوزاد را حسن نامید[۳].
جابر از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که: آن حضرت امام حسن(ع) را به این دلیل حسن نامید که آسمانها و زمین به احسان الهی سرپا شدهاند[۴].[۵]
آداب و رسوم ولادت
رسول خدا(ص) روز هفتم ولادت امام مجتبی(ع) با دست مبارک خویش برای او گوسفندی عقیقه کرد و در دعای عقیقه فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ، عَقِيقَةٌ عَنِ الْحَسَنِ، اللَّهُمَّ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ وَ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ شَعْرُهَا بِشَعْرِهِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا وِقَاءً لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»؛ «به نام خدا، عقیقهای از حسن، خدایا! استخوانش به استخوان نوزاد، گوشتش به گوشت وی و خونش به خون او و مویش به موی وی نثار باد، خداوندا! این قربانی را موجب نگهداری خاندان پیامبرت قرار ده» و حضرت یک سهم و به گفته برخی ران گوسفند عقیقه را به قابله حسن داد و از گوشت آن قربانی به همسایگان هدیه کرد و سپس سر نوزاد را تراشید و مویش را وزن نمود و هم وزن آن نقره صدقه داد[۶].[۷]
شیرخوارگی
از ام الفضل همسر عباس ـ عموی پیامبر(ص) ـ منقول است که میگوید: به پیامبر عرضه داشتم: ای رسول خدا! در خواب دیدم عضوی از اعضای بدن مبارکت در دامان من قرار گرفته است، رسول اکرم(ص) فرمود: خواب نیکی دیدهای. از فاطمه پسری متولد خواهد شد که سرپرستیاش را تو به عهده خواهی گرفت. وقتی امام حسن از مادر متولد شد رسول خدا(ص) او را به امّ الفضل سپرد و این بانوی گرامی با شیری که به فرزند خود قثم بن عباس، میداد، امام حسن(ع) را شیر داد[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ کشف الغمه، ج۱، ص۵۱۴؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۳۶؛ العوالم، ص۱۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۵۵.
- ↑ معانی الاخبار، ص۵۷؛ علل الشرایع، ص۱۳۸؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۴۰، حدیث ۸.
- ↑ مناقب، ج۳، ص۱۶۶.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۶۰.
- ↑ العوالم، ص۲۰-۲۲، به نقل از کافی، ج۶، ص۳۳، در عیون اخبار الرضا آمده است که حضرت زهرا(س) ران گوسفند و یک دینار به قابله داد.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۶۰.
- ↑ العوالم، ص۲۳، به نقل از بحار، ج۴۳، ص۲۴۲ و ۲۵۵ و نسخه خطی العدد القویه، ص۵؛ کشف الغمه، ج۱، ص۵۲۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۶۰.