پرش به محتوا

عصمت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
== جایگاه بحث عصمت ==
== جایگاه بحث عصمت ==
مسئله عصمت با توجه به نقش محوری آن در [[اختلاف]] دیرینه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره مسئله [[امامت]] و شرایط [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} توجه [[مسلمانان]] به ویژه [[اندیشمندان]] [[شیعی]] را برانگیخته؛ به گونه‌ای که [[لزوم عصمت امام]]{{عم}} یکی از [[اصول اعتقادی]] و مهم‌ترین ویژگی [[تفکر]] شیعه در باب امامت شمرده می‌شود<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۷۲؛ خواجه نصیر طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۲۲۲؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص۳۳۲.</ref>. این مسئله تأثیر گسترده‌ای بر نظریات اصولی و [[استنباط]] [[فقهی]] داشته است؛ بلکه کمتر مسئله فقهی می‌توان یافت که مبتنی بر [[عصمت پیامبر]]{{صل}} نباشد<ref>بهایی عاملی، محمد بن حسین، زبدة الاصول، ص۱۶۱؛ آملی، میرزا هاشم، الاجتهاد و التقلید، ص۷۳؛ حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، ص۱۱۶؛ ضیایی‌فر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۹.</ref> و بررسی آن از این نظر ضروری است که از یک‌سو ملاک [[حجیت قرآن]] و [[سنت نبوی]]{{صل}}، دو منبع مهم [[استنباط احکام]] فقهی است و از سوی دیگر، [[عصمت امام]]{{عم}} که مبنای بسیاری از مسایل [[فقه]] [[امامیه]] است، بر پایه عصمت پیامبر{{صل}} و [[حجیت]] [[کلام]] ایشان در [[حق]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[استوار]] است و از جهت دیگر اختلاف نظرهایی که در [[تفسیر]] و [[قلمرو عصمت]] وجود دارد باعث تمایزهایی در استنباط فقهی می‌گردد<ref>ضیایی‌فر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۵.</ref>. [[امام خمینی]] در آثار خود به بحث از [[حقیقت]]، منشأ و [[اقسام عصمت]] پرداخته است<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۹؛ شرح چهل حدیث، ص۵۵۲؛ آداب الصلاة، ص۵۹ - ۶۰.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۱.</ref>
مسئله عصمت با توجه به نقش محوری آن در [[اختلاف]] دیرینه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره مسئله [[امامت]] و شرایط [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} توجه [[مسلمانان]] به ویژه [[اندیشمندان]] [[شیعی]] را برانگیخته؛ به گونه‌ای که [[لزوم عصمت امام]]{{عم}} یکی از [[اصول اعتقادی]] و مهم‌ترین ویژگی [[تفکر]] شیعه در باب امامت شمرده می‌شود<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۷۲؛ خواجه نصیر طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۲۲۲؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص۳۳۲.</ref>. این مسئله تأثیر گسترده‌ای بر نظریات اصولی و [[استنباط]] [[فقهی]] داشته است؛ بلکه کمتر مسئله فقهی می‌توان یافت که مبتنی بر [[عصمت پیامبر]]{{صل}} نباشد<ref>بهایی عاملی، محمد بن حسین، زبدة الاصول، ص۱۶۱؛ آملی، میرزا هاشم، الاجتهاد و التقلید، ص۷۳؛ حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، ص۱۱۶؛ ضیایی‌فر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۹.</ref> و بررسی آن از این نظر ضروری است که از یک‌سو ملاک [[حجیت قرآن]] و [[سنت نبوی]]{{صل}}، دو منبع مهم [[استنباط احکام]] فقهی است و از سوی دیگر، [[عصمت امام]]{{عم}} که مبنای بسیاری از مسایل [[فقه]] [[امامیه]] است، بر پایه عصمت پیامبر{{صل}} و [[حجیت]] [[کلام]] ایشان در [[حق]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[استوار]] است و از جهت دیگر اختلاف نظرهایی که در [[تفسیر]] و [[قلمرو عصمت]] وجود دارد باعث تمایزهایی در استنباط فقهی می‌گردد<ref>ضیایی‌فر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۳۸۵.</ref>. [[امام خمینی]] در آثار خود به بحث از [[حقیقت]]، منشأ و [[اقسام عصمت]] پرداخته است<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۹؛ شرح چهل حدیث، ص۵۵۲؛ آداب الصلاة، ص۵۹ - ۶۰.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۱.</ref>
== حقیقت و منشأ عصمت ==
درباره [[حقیقت عصمت]] آرای گوناگونی وجود دارد. هریک از [[اندیشمندان اسلامی]] با توجه به ریشه‌ها و مبادی شکل‌گیری آن به تعریف آن پرداخته‌اند<ref>شیخ مفید، تصحیح اعتقادات، ص۱۲۸؛ سید مرتضی، رسائل، ج۳، ص۳۲۶؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۸۰.</ref>. برخی [[متکلمان]] [[منشأ عصمت]] را [[لطف الهی]] دانسته‌اند<ref>ابن نوبخت، ابراهیم، الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳؛ شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ص۳۷؛ خواجه نصیر طوسی، تلخیص المحصل، ص۳۶۹.</ref>. [[اشاعره]] از آنجا که هر نوع فاعلیت [[انسان]] در [[اعمال]] خود را به [[خداوند]] نسبت می‌دهند، [[عصمت]] را به [[انبیا]]{{عم}} نسبت نداده، آن را فعل و در نهایت فضل و [[توفیق الهی]] قلمداد می‌کنند<ref>فخر رازی، المحصل، ص۵۲۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ - ۲۸۱؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۲، ص۱۱۸۳.</ref>. برخی از متکلمان و بیشتر [[فلاسفه]] عصمت را [[ملکه نفسانی]] می‌دانند که دارنده آن از [[ارتکاب گناهان]] مصونیت پیدا می‌کند<ref>خواجه نصیر طوسی، تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ جرجانی، التعریفات، ص۶۵؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۲، ص۱۱۸۳.</ref>. البته در عصمت، تکیه اصلی بر مصونیت دائم شخص [[معصوم]] از هر نوع [[گناه]] است؛ زیرا آنچه با [[مقام عصمت]] تنافی دارد، [[ارتکاب معصیت]] یعنی ترک [[واجب]] یا فعل [[حرام]] است؛ چنان که برخی [[روایات]] عصمت [[پیشوایان الهی]]{{عم}} را به معنای خودداری مستمر شخص معصوم{{عم}} از هر نوع حرام [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۳۲.</ref>.
[[ماهیت عصمت]] در مباحث [[کلامی]] و [[تفسیری]] بیشتر به نیروی وجودی تعریف شده است که در انسان ایجاد مصونیت از گناه و [[خطا]] می‌کند<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۵۰؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۳۸؛ ج۵، ص۷۸ - ۸۰.</ref>؛ ولی در اینکه این نیرو از چه مقوله‌ای است، دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است:
#برخی بر این باورند که عصمت فعل [[بنده]] و از مقوله [[تقوا]]ست که با عمل فرد و خودداری او در [[ارتباط]] است<ref>علامه حلی، الألفین، ص۱۴۰ و ۱۶۱.</ref> و در واقع عصمت درجه بالایی از تقوا می‌باشد<ref>سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج۵، ص۴۹.</ref>؛
#برخی آن را از مقوله [[علم]] دانسته‌اند یعنی علم خاصی که تأثیر [[قطعی]] و تخلف‌ناپذیر دارد<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۹ - ۸۰.</ref> و مقصود برخی از [[علم]] را [[آگاهی]] از سرانجام‌های [[معصیت]] و [[طاعت]] شمرده‌اند<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص۲۴۴.</ref>؛ در [[حقیقت]] [[معرفت]] و [[یقینی]] که سبب [[رسوخ]] [[ملکه عصمت]] در نفس گردیده، مانع از [[اراده]] [[گناه]] و [[سلوک]] منافی با [[رضای الهی]] می‌گردد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۵۸؛ ج۲۳، ص۵۱۹ - ۵۲۱.</ref>.
[[امام خمینی]] نیز بر این [[باور]] است که [[حقیقت عصمت]] یک حالت [[نفسانی]] و نوری [[باطنی]] است که از [[نور]] کامل و [[یقین]] و [[اطمینان]] تام حاصل می‌شود<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان آنچه از [[معاصی]] از [[انسان]] صادر می‌شود، از نقصان یقین و [[ایمان]] است؛ لکن یقین تام و کامل [[انبیا]]{{عم}} و [[مشاهده]] حضوری حاصل از آن، آنان را از معاصی و گناه [[معصوم]] می‌کند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref> و این به معنای اختیار نداشتن آنان در عدم [[ارتکاب گناه]] نیست بلکه [[عصمت]] زاییده ایمان است<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹.</ref>. طبق این بیان، عصمت محصول ایمان و یقین است که اگر انسان به [[حق‌تعالی]] ایمان داشته باشد، با چشم [[قلب]] [[خداوند متعال]] را حاضر ببیند و باور کند که [[عوالم]] ظاهر و باطن محضر [[ربوبی]] و حق‌تعالی در همه جا حاضر و ناظر است، دیگر [[مرتکب گناه]] نخواهد شد<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹.</ref>.
امام خمینی مبدأ [[عصمت پیامبران]]{{عم}} را اتصال آنان به حقیقت مطلق [[الهی]] و مشاهده حضوری [[حق]] می‌داند؛ زیرا انبیا{{عم}} و [[اولیای الهی]]{{عم}} همواره خود را در محضر [[خدای تعالی]] که به همه امور احاطه دارد می‌بینند. اگر انسان یقین کند که تمام عوالم ظاهر و [[باطن]] در محضر ربوبی است و ایمان بیاورد که حق‌تعالی در همه جا حاضر و ناظر است و تمام [[اعمال]] و گفتار او را مأموران الهی ثبت می‌کنند و [[عذاب]] [[جهنم]] در پی آن است، امکان ندارد مرتکب گناه شود<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹-۵۰؛ شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref>.
[[امام خمینی]] با بیان فرق میان [[باور]] عمیق [[قلبی]] و [[اعتقاد]] [[علمی]]، [[ویژگی انبیا]]{{عم}} را باور عمیق قلبی آنان می‌داند که مانع [[صدور گناه]] از آنان می‌گردد<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۰۵ - ۱۰۸.</ref>. ایشان عنصر [[یقین]] را در حصول [[عصمت]] یک اصل می‌داند و [[معتقد]] است [[ایمان]] و یقین بالاتر از دانستن است و عصمت نتیجه چنین ایمان و باوری است<ref>امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۰۵ - ۱۰۸.</ref>. از دیدگاه ایشان، آنچه [[انبیا]]{{عم}} و [[اولیای الهی]]{{عم}} را از انسان‌های عادی متمایز می‌سازد، [[علم ویژه]] و درجه بالای ایمان و یقین تام به حضور [[حق‌تعالی]] است که سبب عصمت آنان از [[گناه]] و [[خطا]] می‌گردد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲؛ تنقیح الاصول، ج۳، ص۶۳.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۲.</ref>
=== عصمت و [[اختیار]] ===
از آنجایی که عصمت امری موهبتی و [[الهی]] است، ممکن است [[گمان]] شود امر عصمت با اختیار ناسازگار است و شخص [[معصوم]] از روی [[اجبار]] از خطا و گناه مصون می‌ماند و این از موضوعاتی است که [[متکلمان]] به آن توجه کرده‌اند<ref>ابن نوبخت، ابراهیم، الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳؛ شیخ مفید، النکت الاعتقادیة، ص۳۷؛ دوانی، ص۱۱۸.</ref>. عدم [[درک]] صحیح از رابطه این دو، [[اشاعره]] را به [[جبرگرایی]] واداشته؛ به گونه‌ای که عصمت را در [[معصومان]]{{عم}} کمال تلقی نمی‌کنند<ref>خواجه نصیر طوسی، تلخیص المحصل، ص۳۶۸؛ فاضل مقداد، الانوار الجلالیه، ص۱۴۹.</ref>.
بعضی [[آیات قرآن]]<ref>{{متن قرآن|قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِنَ الصَّاغِرِينَ}} «(آن زن) گفت: این همان است که مرا درباره او سرزنش کردید؛ آری، از او کام خواستم که خویشتنداری کرد و اگر آنچه به او فرمان می‌دهم انجام ندهد بی‌گمان به زندان افکنده می‌شود و از خوارشدگان خواهد بود» سوره یوسف، آیه ۳۲.</ref> و [[روایات]]<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۴۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰، ص۱۷۰.</ref> بر اختیاری بودن [[عصمت پیامبران]]{{عم}} و [[ائمه]]{{عم}} تأکید کرده‌اند. [[متکلمان امامیه]] هم [[ناسازگاری]] عصمت با [[قدرت]] و [[اختیار انسان]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ص۳۷؛ خواجه نصیر طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۲۲۲؛ همو، رسائل، ص۴۲۹ - ۴۳۰؛ علامه حلی، الألفین، ص۵۶ - ۵۷.</ref>. دلیل این سازگاری آن است که نیروی [[عصمت]] هرگز از میان برنده [[قدرت]] و اختیار انسان نیست تا شخص [[معصوم]] را به صورت جبری از کار [[قبیح]] باز دارد؛ بلکه باعث تشدید [[اراده]] و قدرت اختیار انسان می‌گردد<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۱۶۳؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۵۹.</ref>.
[[امام خمینی]] نیز عصمت را با [[اختیار]] سازگار دانسته، بر این [[باور]] است که عصمت امری بر خلاف اختیار و از قبیل امور طبیعی و جبلّی نیست؛ بلکه [[نورانیت]] درونی و [[باطنی]] است که از [[ایمان کامل]] و [[یقین]] تام حاصل می‌شود<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۵۲.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان معنای [[عصمت انبیا]]{{عم}} و [[امامان]]{{عم}} این نیست که [[جبرئیل]] مانع آنان از [[ارتکاب گناه]] شود؛ بلکه عصمت زاییده [[ایمان]] و [[معرفت شهودی]] آنان به حضور و اشراف همیشگی [[خداوند]] است؛ آنان پس از [[خلقت]] از [[طینت]] [[پاک]] با [[ریاضت]] و کسب نورانیت و [[ملکات فاضله]] همواره خود را در محضر [[حق‌تعالی]] که به همه امور احاطه دارد، [[مشاهده]] می‌کنند و با چشم [[دل]] [[خدای متعال]] را ناظر بر [[اعمال]] خود می‌بینند؛ این سبب [[خوف]] آنان از حق‌تعالی و محفوظ ماندن از وقوع در [[گناه]] می‌شود<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ص۴۹.</ref>. از این رو عصمت برای [[معصومان]]{{عم}} [[ارزش]] و کمال به شمار می‌رود. در مقابل [[خطا]] و [[لغزش]] [[آدمی]] ناشی از [[غفلت]] و عدم توجه [[قلبی]] او به حضور [[خدای تعالی]] است؛ در حالی که [[پیشوایان الهی]]{{عم}} بر اثر توجه دایم به [[مقام]] [[ربوبی]]، از روی اختیار مصون از گناه هستند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۱۱۰.</ref>.<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[عصمت (مقاله)|مقاله «عصمت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص ۳۲۳.</ref>


== ضرورت عصمت ==
== ضرورت عصمت ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش