پرش به محتوا

راه تعیین امام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب')
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


==== قهر و غلبه (عملکرد برخی از [[اصحاب]] و [[تابعین]]) ====
==== قهر و غلبه (عملکرد برخی از [[اصحاب]] و [[تابعین]]) ====
یکی از راه‌های [[مشروعیت نظام سیاسی]] در نزد اهل سنت، آن است اگر فردی [[شرایط امامت]] را دارد از طریق [[زور و غلبه]] [[قدرت]] را در [[جامعه]] به دست گیرد، [[خلافت]] او منعقد می‌شود هرچند [[فاسق]] و [[جاهل]] هم باشد<ref>{{عربی|والثالث القهر و الاستیلاء، فإذا مات الإمام و تصدی للإمامة من یستجمع شرائطها من غیر بیعة و استخلاف و قهر الناس بشوکته، انعقدت الخلافة له. و کذا إذا کان فاسقا أو جاهلا علی الأظهر، إلا أنه یعصی بما فعل}}، تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، ج‏۵، ص۲۳۳.</ref>. از آن جهت ‌که [[نظام]] امور [[مسلمانان]] سر و سامان یابد و [[وحدت]] کلمه ایجاد شود، [[پیروی]] از چنین شخصی لازم است و [[جهالت]] و [[فسق]] او ضرری وارد نمی‌سازد<ref>{{عربی|انعقدت بیعته، ولزمت طاعته، لینتظم شمل المسلمین وتجتمع کلمتهم. ولا یقدح فی ذلک کونه جاهلاً أو فاسقاً فی الأصح}}، شیخ الاسلام محمد بن إبراهیم، تحریر الأحکام فی تدبیر أهل الإسلام، ج۱، ص۵۵.</ref>. اما اگر [[امام]] دیگری در همان [[زمان]] از طرق [[غلبه]] امور را به دست گیرد، [[امام اول]] [[عزل]] می‌شود و دومی [[امام]] خواهد بود<ref>{{عربی|وإذا ثبت الإمام بالقهر والغلبة ثم جاء آخر فقهره انعزل وصار القاهر إماما}}، تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۲، ص۲۷۲.</ref>. دلیل مدعیان این راه، [[سخن]] و عملکرد [[عبدالله بن عمر]] است که در جریان [[جنگ]] [[حره]] در [[مدینه]] گفت: {{عربی|نحن مع من غلب}}؛ ما با کسی هستیم که [[غالب]] شود<ref>محمد بن ابراهیم، تحریر الأحکام فی تدبیر أهل الإسلام، ج۱، ص۵۶؛ ابن قدامه مقدسی می‌گوید: اگر کسی بر امام خروج کند و امام را مقهور سازد و با شمشیر بر مردم غالب شود و آنها را زیر فرمان خود در آورد و مردم به اطاعت از او گردن نهند، او پیشوای مردم می‌شود و جنگ با او و خروج علیه او حرام است. دلیلش این است که عبد الملک بن مروان بر عبد الله بن زبیر خروج کرد، او را کش و بر شهرها غالب شد و مردم با رضایت و اکراه با او بیعت کردند بدن صورت امام شد: {{عربی|ولو خرج رجل علی الإمام فقهره وغلب الناس بسیفه حتی أقروا له وأذعنوا بطاعته وتابعوه صار إماما یحرم قتاله والخروج علیه فإن عبد الملک بن مروان خرج علی ابن الزبیر فقتله واستولی علی البلاد وأهلها حتی بایعوه طوعا وکرها فصار إماما}}، مقدسی، عبد الله بن احمد، المغنی فی فقه الإمام أحمد بن حنبل الشیبانی، ج۹، ص۵.</ref>.
یکی از راه‌های [[مشروعیت نظام سیاسی]] در نزد اهل سنت، آن است اگر فردی [[شرایط امامت]] را دارد از طریق [[زور و غلبه]] [[قدرت]] را در [[جامعه]] به دست گیرد، [[خلافت]] او منعقد می‌شود هرچند [[فاسق]] و [[جاهل]] هم باشد<ref>{{عربی|والثالث القهر و الاستیلاء، فإذا مات الإمام و تصدی للإمامة من یستجمع شرائطها من غیر بیعة و استخلاف و قهر الناس بشوکته، انعقدت الخلافة له. و کذا إذا کان فاسقا أو جاهلا علی الأظهر، إلا أنه یعصی بما فعل}}، تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، ج‏۵، ص۲۳۳.</ref>. از آن جهت ‌که [[نظام]] امور [[مسلمانان]] سر و سامان یابد و [[وحدت]] کلمه ایجاد شود، [[پیروی]] از چنین شخصی لازم است و [[جهالت]] و [[فسق]] او ضرری وارد نمی‌سازد<ref>{{عربی|انعقدت بیعته، ولزمت طاعته، لینتظم شمل المسلمین وتجتمع کلمتهم. ولا یقدح فی ذلک کونه جاهلاً أو فاسقاً فی الأصح}}، شیخ الاسلام محمد بن إبراهیم، تحریر الأحکام فی تدبیر أهل الإسلام، ج۱، ص۵۵.</ref>. اما اگر [[امام]] دیگری در همان [[زمان]] از طرق [[غلبه]] امور را به دست گیرد، [[امام اول]] [[عزل]] می‌شود و دومی [[امام]] خواهد بود<ref>{{عربی|وإذا ثبت الإمام بالقهر والغلبة ثم جاء آخر فقهره انعزل وصار القاهر إماما}}، تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۲، ص۲۷۲.</ref>. دلیل مدعیان این راه، [[سخن]] و عملکرد [[عبدالله بن عمر]] است که در جریان [[جنگ]] [[حره]] در [[مدینه]] گفت: {{عربی|نحن مع من غلب}}؛ ما با کسی هستیم که غالب شود<ref>محمد بن ابراهیم، تحریر الأحکام فی تدبیر أهل الإسلام، ج۱، ص۵۶؛ ابن قدامه مقدسی می‌گوید: اگر کسی بر امام خروج کند و امام را مقهور سازد و با شمشیر بر مردم غالب شود و آنها را زیر فرمان خود در آورد و مردم به اطاعت از او گردن نهند، او پیشوای مردم می‌شود و جنگ با او و خروج علیه او حرام است. دلیلش این است که عبد الملک بن مروان بر عبد الله بن زبیر خروج کرد، او را کش و بر شهرها غالب شد و مردم با رضایت و اکراه با او بیعت کردند بدن صورت امام شد: {{عربی|ولو خرج رجل علی الإمام فقهره وغلب الناس بسیفه حتی أقروا له وأذعنوا بطاعته وتابعوه صار إماما یحرم قتاله والخروج علیه فإن عبد الملک بن مروان خرج علی ابن الزبیر فقتله واستولی علی البلاد وأهلها حتی بایعوه طوعا وکرها فصار إماما}}، مقدسی، عبد الله بن احمد، المغنی فی فقه الإمام أحمد بن حنبل الشیبانی، ج۹، ص۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش