هادی عباسی: تفاوت میان نسخهها
←قیام حسین بن علی (شهید فخ)
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
هادی [[تصمیم]] داشت برادرش [[هارون]] را از ولایتعهدی برکنار کند و با پسرش، جعفر، [[بیعت]] کند؛ اما جعفر هنوز خردسال بود. او کوشید تا هارون متقاعد شود خود را [[خلع]] کند و اگر [[یحیی بن خالد برمکی]] او را [[آگاه]] نمیکرد، میپذیرفت<ref>جهشیاری، محمد بن عبدوس، الوزراء و الکتاب، ص۱۶۹ - ۱۷۰.</ref>. در این حال هادی دست به شیوههای [[سختی]] زد و [[هارون]] را در تنگنا قرار داد. هارون فرار کرده، از پایتخت دور شد و تا [[مرگ]] هادی از مرکز دور ماند و پس از مرگ هادی با او [[بیعت]] شد<ref>جهشیاری، محمد بن عبدوس، الوزراء و الکتاب، ص۱۶۹.</ref>. | هادی [[تصمیم]] داشت برادرش [[هارون]] را از ولایتعهدی برکنار کند و با پسرش، جعفر، [[بیعت]] کند؛ اما جعفر هنوز خردسال بود. او کوشید تا هارون متقاعد شود خود را [[خلع]] کند و اگر [[یحیی بن خالد برمکی]] او را [[آگاه]] نمیکرد، میپذیرفت<ref>جهشیاری، محمد بن عبدوس، الوزراء و الکتاب، ص۱۶۹ - ۱۷۰.</ref>. در این حال هادی دست به شیوههای [[سختی]] زد و [[هارون]] را در تنگنا قرار داد. هارون فرار کرده، از پایتخت دور شد و تا [[مرگ]] هادی از مرکز دور ماند و پس از مرگ هادی با او [[بیعت]] شد<ref>جهشیاری، محمد بن عبدوس، الوزراء و الکتاب، ص۱۶۹.</ref>. | ||
== | ==قیام حسین بن علی شهید فخ== | ||
{{اصلی|قیام شهید فخ}} | |||
در آغاز [[خلافت]] [[هادی]]، [[علویان]] منطقه [[حجاز]] به [[پیشوایی]] [[حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی]]{{ع}} [[قیام]] کردند<ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۶؛ مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۶.</ref>. [[حسین]] در ذیالقعده ۱۶۹ ق. در [[مدینه]] [[مردم]] را به [[امامت]] خود فرا خواند. گروه بسیاری از علویان که پس از [[شکست]] [[قیام نفس زکیه]] به دنبال [[رهبری]] دیگر بودند، [[دعوت]] وی را پذیرفتند. [[مورخان]] درباره [[انگیزهها]] و زمینههای قیام او [[اختلاف]] نظر دارند. به گفته [[یعقوبی]]، زمینهساز اصلی قیام حسین [[ظلم]] و [[تعدی]] هادی بر علویان و قطع [[مستمری]] آنان بود<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۰۴.</ref>؛ اما بنا بر گفته گروهی دیگر، حسین مدتها پیش از آن در صدد به دست آوردن خلافت بود؛ زیرا آن را [[حق]] [[خاندان]] [[علوی]] میدانست و به دنبال فرصتی برای قیام بود تا آنکه ظلم و تعدی هادی بر علویان زمینه این کار را فراهم ساخت<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص۲۹۹.</ref>. حسین در مدت یازده [[روز]] مدینه را به [[تصرف]] در آورد، [[زندانیان]] را رها کرد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۹۶-۵۹۸.</ref> و عاملان [[عباسی]] را به [[زندان]] افکند؛ آنگاه به سوی [[مکه]] رفت و در شش میلی آنجا در محلی به نام فخ با [[سپاه]] [[عظیم]] عباسی رو به رو گردید<ref>الفخری، ص۱۹۰.</ref>. با آنکه حسین و یارانش سخت در [[نبرد]] [[پایداری]] کردند، نیرویشان در هم شکست و سرانجام، حسین و گروه بسیاری از پیروانش به [[قتل]] رسیدند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۶؛ مقاتل الطالبین، ص۳۰۰.</ref>. بدین ترتیب، یک بار دیگر، تلاش علویان برای به دست آوردن خلافت ناکام ماند و مانند همیشه این تلاش با [[اقدام]] [[سرکوب]] گرانه [[عباسیان]] به مصیبتی دردناک مبدل گردید. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک [[کربلا]] غمبارترین حادثه [[تاریخ]] به شمار آوردند و در سوگ [[شهیدان]] آن قیام، مرثیهها سرودند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۷.</ref>. | در آغاز [[خلافت]] [[هادی]]، [[علویان]] منطقه [[حجاز]] به [[پیشوایی]] [[حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی]]{{ع}} [[قیام]] کردند<ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۶؛ مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۶.</ref>. [[حسین]] در ذیالقعده ۱۶۹ ق. در [[مدینه]] [[مردم]] را به [[امامت]] خود فرا خواند. گروه بسیاری از علویان که پس از [[شکست]] [[قیام نفس زکیه]] به دنبال [[رهبری]] دیگر بودند، [[دعوت]] وی را پذیرفتند. [[مورخان]] درباره [[انگیزهها]] و زمینههای قیام او [[اختلاف]] نظر دارند. به گفته [[یعقوبی]]، زمینهساز اصلی قیام حسین [[ظلم]] و [[تعدی]] هادی بر علویان و قطع [[مستمری]] آنان بود<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۰۴.</ref>؛ اما بنا بر گفته گروهی دیگر، حسین مدتها پیش از آن در صدد به دست آوردن خلافت بود؛ زیرا آن را [[حق]] [[خاندان]] [[علوی]] میدانست و به دنبال فرصتی برای قیام بود تا آنکه ظلم و تعدی هادی بر علویان زمینه این کار را فراهم ساخت<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص۲۹۹.</ref>. حسین در مدت یازده [[روز]] مدینه را به [[تصرف]] در آورد، [[زندانیان]] را رها کرد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۹۶-۵۹۸.</ref> و عاملان [[عباسی]] را به [[زندان]] افکند؛ آنگاه به سوی [[مکه]] رفت و در شش میلی آنجا در محلی به نام فخ با [[سپاه]] [[عظیم]] عباسی رو به رو گردید<ref>الفخری، ص۱۹۰.</ref>. با آنکه حسین و یارانش سخت در [[نبرد]] [[پایداری]] کردند، نیرویشان در هم شکست و سرانجام، حسین و گروه بسیاری از پیروانش به [[قتل]] رسیدند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۶؛ مقاتل الطالبین، ص۳۰۰.</ref>. بدین ترتیب، یک بار دیگر، تلاش علویان برای به دست آوردن خلافت ناکام ماند و مانند همیشه این تلاش با [[اقدام]] [[سرکوب]] گرانه [[عباسیان]] به مصیبتی دردناک مبدل گردید. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک [[کربلا]] غمبارترین حادثه [[تاریخ]] به شمار آوردند و در سوگ [[شهیدان]] آن قیام، مرثیهها سرودند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۷.</ref>. | ||