پرش به محتوا

ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه'
جز (جایگزینی متن - '{{صحابه}}' به '')
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی | مداخل مرتبط = [[ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی در تراجم و رجال]] - [[ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی در تراجم و رجال]] - [[ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه
| نام کامل = ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = ابوبحره
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[قضاعه]] 
| از تیره = [[بلی]]     
| پدر =       
| مادر =     
| همسر = [[سبیعه اسلمیه بنت حارث]]   
| پسر =             
| دختر = 
| خواهر = 
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[مدینه]]
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =   
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]     
| از طبقه =
| در جنگ =
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
او از شاخه بلیِّ از [[قبیله]] [[قضاعه]]، و هم‌پیمان [[طایفه]] [[بنی عمرو بن عوف اوسی]] است. نامش دانسته نیست و در [[کنیه]] او نیز [[اختلاف]] است. واقدی، کنیه او را ابوعمرو و ابوبداح را [[لقب]] او دانسته که بر نامش [[غلبه]] کرده است<ref>سیوطی، تنویر، ص۳۶۱.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۱.</ref> از او با عنوان ابوبداح یاد کرده و در مورد اینکه ابوبداح کنیه یا لقب است، اظهار نظر نمی‌کند، اما [[سیوطی]]<ref>تنویر، ص۳۶۱.</ref> از نقل ابن عبدالبر استفاده کرده که او کنیه ابوبداح را، نام او دانسته است. برخی نیز نام او را [[عدی]] دانسته‌اند<ref>مزی، ج۳۳، ص۶۵.</ref>. در [[صحابی]] بودن ابوبداح اختلاف است، بیشتر او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۱۷۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴؛ ابن حجر، تلخیص، ج۷، ص۳۹۳.</ref>، ولی برخی تصریح کرده‌اند که [[تابعی]] بودن او مشهورتر است<ref>بکری، ج۳، ص۷۶۶؛ حاکم نیشابوری، ج۱، ص۴۷۸؛ ابن حجر، تلخیص، ج۷، ص۳۹۳.</ref>.
او از شاخه بلیِّ از [[قبیله]] [[قضاعه]]، و هم‌پیمان [[طایفه]] [[بنی عمرو بن عوف اوسی]] است. نامش دانسته نیست و در [[کنیه]] او نیز [[اختلاف]] است. واقدی، کنیه او را ابوعمرو و ابوبداح را [[لقب]] او دانسته که بر نامش [[غلبه]] کرده است<ref>سیوطی، تنویر، ص۳۶۱.</ref>. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۱.</ref> از او با عنوان ابوبداح یاد کرده و در مورد اینکه ابوبداح کنیه یا لقب است، اظهار نظر نمی‌کند، اما [[سیوطی]]<ref>تنویر، ص۳۶۱.</ref> از نقل ابن عبدالبر استفاده کرده که او کنیه ابوبداح را، نام او دانسته است. برخی نیز نام او را [[عدی]] دانسته‌اند<ref>مزی، ج۳۳، ص۶۵.</ref>. در [[صحابی]] بودن ابوبداح اختلاف است، بیشتر او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۱۷۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴؛ ابن حجر، تلخیص، ج۷، ص۳۹۳.</ref>، ولی برخی تصریح کرده‌اند که [[تابعی]] بودن او مشهورتر است<ref>بکری، ج۳، ص۷۶۶؛ حاکم نیشابوری، ج۱، ص۴۷۸؛ ابن حجر، تلخیص، ج۷، ص۳۹۳.</ref>.


گفته شده او [[رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد، ولی روایتی از ایشان ندارد و تنها از طریق پدرش از آن [[حضرت]] [[روایت]] کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۴۱؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۴۴۳.</ref>. دلیل صحابی بودنش اینکه او، همسر سُبَیعَه اسلمیه، دختر [[حارث]] بود که در صحابی بودنش شکی نیست و آیه‌ای هم درباره او نازل شده است. شوهرش ابوبداح، درگذشت و [[ابوسنابل بن بعکک]] با سبیعه [[ازدواج]] کرد<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۷۱.</ref>. [[ابن اثیر]] و ابن فتحون گفته‌اند: ابن عبدالبر به [[اشتباه]] گفته است: سُبَیعه اَسلمیه [[زن]] ابوبداح بود و بعد از او [[وفات]] یافت؛ حال اینکه سبیعه هنوز زن ابوبداح بود که ابوبداح درگذشت<ref>ر.ک: مدخل سبیعة اسلمیه.</ref>، بلکه زن ابوبداح، جُمَل (یا [[جمیل]]) دختر یسار [[خواهر]] [[معقل بن یسار]] بود که آیه {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref>. درباره او و همسرش نازل شد<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲؛ همو، فتح، ج۹، ص۱۵۳.</ref>. علت [[نزول آیه]] نیز این بود که ابوبداح همسرش را [[طلاق]] داد و مدت عده طلاق او نیز تمام شد، ولی ابوبداح پشیمان گشت و [[اراده]] [[رجوع]] کرد، اما [[برادر]] سبیعه مانع شد. در این وقت [[آیه]] یاد شده نازل شد<ref>طبری، جامع، ج۲، ص۶۵۸؛ قرطبی، ج۳، ص۱۵۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.
گفته شده او [[رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] کرد، ولی روایتی از ایشان ندارد و تنها از طریق پدرش از آن [[حضرت]] [[روایت]] کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۴۱؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۴۴۳.</ref>. دلیل صحابی بودنش اینکه او، همسر سُبَیعَه اسلمیه، دختر [[حارث]] بود که در صحابی بودنش شکی نیست و آیه‌ای هم درباره او نازل شده است. شوهرش ابوبداح، درگذشت و [[ابوسنابل بن بعکک]] با سبیعه [[ازدواج]] کرد<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۷۱.</ref>. [[ابن اثیر]] و ابن فتحون گفته‌اند: ابن عبدالبر به [[اشتباه]] گفته است: سُبَیعه اَسلمیه [[زن]] ابوبداح بود و بعد از او [[وفات]] یافت؛ حال اینکه سبیعه هنوز زن ابوبداح بود که ابوبداح درگذشت<ref>ر. ک: مدخل سبیعة اسلمیه.</ref>، بلکه زن ابوبداح، جُمَل (یا [[جمیل]]) دختر یسار [[خواهر]] [[معقل بن یسار]] بود که آیه {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref>. درباره او و همسرش نازل شد<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲؛ همو، فتح، ج۹، ص۱۵۳.</ref>. علت [[نزول آیه]] نیز این بود که ابوبداح همسرش را [[طلاق]] داد و مدت عده طلاق او نیز تمام شد، ولی ابوبداح پشیمان گشت و [[اراده]] [[رجوع]] کرد، اما [[برادر]] سبیعه مانع شد. در این وقت [[آیه]] یاد شده نازل شد<ref>طبری، جامع، ج۲، ص۶۵۸؛ قرطبی، ج۳، ص۱۵۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.


نام [[جمیل]] را جُمَیله، لیلی و [[فاطمه]] نیز گفته‌اند. [[ابن حجر]] در توجیه این نام‌ها گفته است شاید وی دارای دو اسم و یک [[لقب]]، یا دو لقب و یک اسم باشد<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۵۳؛ عظیم آبادی، ج۶، ص۷۷.</ref>، البته ابن ماکولا، به جزم نام او را جُمیل دانسته است<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۵۳.</ref>. با اینکه [[سند]] خبر نزول آیه درباره ابوبداح مرسل است، ابن حجر<ref>الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref>، آن را صحیح دانسته و گفته است اگر همسریِ ابوبداح با جُمل دختر [[یسار]] صحیح باشد، ابوبداح یاد شده باید غیر از ابوبداح، [[همسر]] سبیعه أسلمیه باشد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref>. ذهلی <ref>[[راوی]] [[زهری]] و صاحب کتاب زهریات</ref> نیز در [[اعتراض]] به [[ابوموسی مدینی]] و [[ثعلبی]] <ref>صاحب [[تفسیر]] جواهر الحسان.</ref> که گفته‌اند: این آیه درباره سبیعه، همسر ابوبداح نازل شده، گفته است: ابوبداح [[تابعی]] است. بنابراین، ممکن است [[صحابی]] دیگری به نام [[بداح بن عاصم]] که [[کنیه]] او ابوعمرو است در کار باشد<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۶۰.</ref>. اما به جز ابن حجر، در منابع و کتاب‌های تراجم، به چنین اسمی اشاره نشده است. ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۸.</ref> چنین دلیل می‌آورد و می‌گوید: در حاشیه بر کتاب [[سنن]] [[ابن قیم]] [[حنبلی]] دیدم که گفته بود: نام شوی [[جمیله]] دختر [[یسار]]، [[خواهر]] [[معقل بن یسار]]، [[بداح بن عاصم]] است که [[کنیه]] ابوعمرو دارد.
نام [[جمیل]] را جُمَیله، لیلی و [[فاطمه]] نیز گفته‌اند. [[ابن حجر]] در توجیه این نام‌ها گفته است شاید وی دارای دو اسم و یک [[لقب]]، یا دو لقب و یک اسم باشد<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۵۳؛ عظیم آبادی، ج۶، ص۷۷.</ref>، البته ابن ماکولا، به جزم نام او را جُمیل دانسته است<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۵۳.</ref>. با اینکه [[سند]] خبر نزول آیه درباره ابوبداح مرسل است، ابن حجر<ref>الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref>، آن را صحیح دانسته و گفته است اگر همسریِ ابوبداح با جُمل دختر [[یسار]] صحیح باشد، ابوبداح یاد شده باید غیر از ابوبداح، [[همسر]] سبیعه أسلمیه باشد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref>. ذهلی <ref>[[راوی]] [[زهری]] و صاحب کتاب زهریات</ref> نیز در [[اعتراض]] به [[ابوموسی مدینی]] و [[ثعلبی]] <ref>صاحب [[تفسیر]] جواهر الحسان.</ref> که گفته‌اند: این آیه درباره سبیعه، همسر ابوبداح نازل شده، گفته است: ابوبداح [[تابعی]] است. بنابراین، ممکن است [[صحابی]] دیگری به نام [[بداح بن عاصم]] که [[کنیه]] او ابوعمرو است در کار باشد<ref>ابن حجر، فتح، ج۹، ص۱۶۰.</ref>. اما به جز ابن حجر، در منابع و کتاب‌های تراجم، به چنین اسمی اشاره نشده است. ابن حجر<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۸.</ref> چنین دلیل می‌آورد و می‌گوید: در حاشیه بر کتاب [[سنن]] [[ابن قیم]] [[حنبلی]] دیدم که گفته بود: نام شوی [[جمیله]] دختر [[یسار]]، [[خواهر]] [[معقل بن یسار]]، [[بداح بن عاصم]] است که [[کنیه]] ابوعمرو دارد.
خط ۱۱: خط ۵۸:
اگر این حرف درست باشد، باید بداح بن عاصم، [[برادر]] ابوبداح [[تابعی]] باشد.
اگر این حرف درست باشد، باید بداح بن عاصم، [[برادر]] ابوبداح [[تابعی]] باشد.


[[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱.</ref> نیز با اینکه ابوبداح را در طبقه دوم از [[تابعین]] [[اهل]] [[مدینه]] آورده، به نقل از او می‌گوید: [[عباس بن عبدالمطلب]] گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! چرا در [[خانه]] برخی را باز گذاشتی و گروهی را بستی؟ آن [[حضرت]] فرمود: "من نه از پیش خود در خانه‌ای را باز گذاشتم و نه در خانه‌ای را بستم"<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱ و ج۳، ص۱۷۸. در واقع ماجرای بستن درهای مسجد و باز گذاشتن در خانه امام علی{{ع}} به سدوا الأبواب معروف است و اصل اعتراض نیز مربوط به حمزه است که دیگران به نحوی آن را با واسطه نقل کرده‌اند.</ref>.
[[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱.</ref> نیز با اینکه ابوبداح را در طبقه دوم از [[تابعین]] [[اهل مدینه]] آورده، به نقل از او می‌گوید: [[عباس بن عبدالمطلب]] گفت: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! چرا در [[خانه]] برخی را باز گذاشتی و گروهی را بستی؟ آن [[حضرت]] فرمود: «من نه از پیش خود در خانه‌ای را باز گذاشتم و نه در خانه‌ای را بستم»<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱ و ج۳، ص۱۷۸. در واقع ماجرای بستن درهای مسجد و باز گذاشتن در خانه امام علی {{ع}} به سدوا الأبواب معروف است و اصل اعتراض نیز مربوط به حمزه است که دیگران به نحوی آن را با واسطه نقل کرده‌اند.</ref>.


[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref> گفته است: به دو دلیل در [[صحابی]] بودن ابوبداح بن عاصم بن عدی [[تأمل]] است: اول اینکه [[عبدالله بن ابی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم]] از طریق پدرش [[ابوبکر]] از ابوبداح [[روایت]] نقل کرده است ([[ابوبکر بن محمد بن حزم]] تنها از تابعین روایت دارد)؛ دیگر اینکه [[ابوبکر بن عبدالرحمان بن حارث بن هشام]] و پسرش [[عبدالملک]] که عصر [[نبوت]] را [[درک]] نکرده‌اند، از ابوبداح روایت دارند. بنابراین، ابوبداح نیز نباید عصر نبوت را درک کرده باشد. افزون بر اینها، بیشتر کتاب‌های تراجم گفته‌اند: او در سال ۱۱۷ و ایام [[خلافت]] [[هشام بن عبدالملک]]، در ۸۴ سالگی<ref>بکری اندلسی، ج۳، ص۷۶۶، بخاری، ج۸، ص۱۵۳.</ref>، یا بنا به قول واقدی در سال ۱۱۰<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲؛ ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱.</ref> درگذشته است.  
[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۴۲.</ref> گفته است: به دو دلیل در [[صحابی]] بودن ابوبداح بن عاصم بن عدی [[تأمل]] است: اول اینکه [[عبدالله بن ابی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم]] از طریق پدرش [[ابوبکر]] از ابوبداح [[روایت]] نقل کرده است ([[ابوبکر بن محمد بن حزم]] تنها از تابعین روایت دارد)؛ دیگر اینکه [[ابوبکر بن عبدالرحمان بن حارث بن هشام]] و پسرش [[عبدالملک]] که عصر [[نبوت]] را [[درک]] نکرده‌اند، از ابوبداح روایت دارند. بنابراین، ابوبداح نیز نباید عصر نبوت را درک کرده باشد. افزون بر اینها، بیشتر کتاب‌های تراجم گفته‌اند: او در سال ۱۱۷ و ایام [[خلافت]] [[هشام بن عبدالملک]]، در ۸۴ سالگی<ref>بکری اندلسی، ج۳، ص۷۶۶، بخاری، ج۸، ص۱۵۳.</ref>، یا بنا به قول واقدی در سال ۱۱۰<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲؛ ابن سعد، ج۵، ص۲۰۱.</ref> درگذشته است.  


با توجه به سال درگذشت و سن ابوبداح، او باید در [[سال ۳۳ هجری]] به [[دنیا]] آمده باشد. پس سخن کسانی که او را از [[صحابه]] دانسته‌اند، درست نیست و قول ابن سعد درست خواهد بود که او را جزو طبقه دوم از [[تابعین]] می‌داند و طبیعی است [[روایت]] او نیز از [[رسول خدا]]{{صل}} باید مرسل باشد. [[ابن حجر]] [[معتقد]] است ابن فتحون و برخی دیگر که ابوبداح بن عاصم بن عدی را [[صحابی]] دانسته‌اند، او را با ابوبداح بن عاصم انصاری]] که [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> درباره‌اش نازل شده، [[اشتباه]] گرفته‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲-۳۰.</ref>. ابوبداح بن عاصم انصاری از طریق پدرش، عاصم، از رسول خدا{{صل}} روایت دارد<ref>ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۵۵؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۷؛ طبرانی، ج۱۷، ص۱۷۳.</ref>. واقدی او را در [[نقل حدیث]]، مورد [[اعتماد]] دانسته است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۰۱.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۴۱-۱۴۲.</ref>
با توجه به سال درگذشت و سن ابوبداح، او باید در [[سال ۳۳ هجری]] به [[دنیا]] آمده باشد. پس سخن کسانی که او را از [[صحابه]] دانسته‌اند، درست نیست و قول ابن سعد درست خواهد بود که او را جزو طبقه دوم از [[تابعین]] می‌داند و طبیعی است [[روایت]] او نیز از [[رسول خدا]] {{صل}} باید مرسل باشد. [[ابن حجر]] [[معتقد]] است ابن فتحون و برخی دیگر که ابوبداح بن عاصم بن عدی را [[صحابی]] دانسته‌اند، او را با ابوبداح بن عاصم انصاری]] که [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> درباره‌اش نازل شده، [[اشتباه]] گرفته‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۲-۳۰.</ref>. ابوبداح بن عاصم انصاری از طریق پدرش، عاصم، از رسول خدا {{صل}} روایت دارد<ref>ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۵۵؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۷؛ طبرانی، ج۱۷، ص۱۷۳.</ref>. واقدی او را در [[نقل حدیث]]، مورد [[اعتماد]] دانسته است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۰۱.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۴۱-۱۴۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۵: خط ۷۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:ابوبداح بن عاصم بن عدی انصاری بلوی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:قضاعه]]
[[رده:بلی]]
۲۱۸٬۴۶۵

ویرایش