پرش به محتوا

الهام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
خط ۱۸: خط ۱۸:


==الفاظ مرادف الهام==
==الفاظ مرادف الهام==
* برای توضیح بیشتر، به ذکر اصطلاحات دیگری می‌پردازیم که معنایی نزدیک یا مرتبط با اصطلاح الهام دارند<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>:
* برای توضیح بیشتر معنای الهام، به ذکر اصطلاحات دیگری می‌پردازیم که معنایی نزدیک یا مرتبط با الهام دارند<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>:
#خاطر: خطاب یا چیزی است که به قلب خطور می‌کند بدون این که انسان تلاشی برای تحقق آن کرده باشد. خطاب قلبی یا بدون واسطه، از ناحیه خداوند است که خاطر ربّانی گفته می‌شود، و یا از جانب فرشته، و تحریک‌ کننده به عمل دارای مصلحت مستحب یا واجب است که الهام و خاطر ملکی خوانده می‌شود، و یا از جانب نفس است که‌ هاجس نام گرفته، و یا از ناحیه شیطان و دعوت کننده به شرّ و مخالفت با اوامر حق است که وسواس تعبیر می‌شود <ref>اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ انسان کامل، ص ۲۳۵ و ۲۳۹؛ مشارق الدراری، ص ۲۸۹ و الفتوحات المکّیة، ج۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#خاطر: خطاب یا چیزی است که به قلب خطور می‌کند بدون این که انسان تلاشی برای تحقق آن کرده باشد. خطاب قلبی یا بدون واسطه، از ناحیه خداوند است که خاطر ربّانی گفته می‌شود، و یا از جانب فرشته، و تحریک‌ کننده به عمل دارای مصلحت مستحب یا واجب است که الهام و خاطر ملکی خوانده می‌شود، و یا از جانب نفس است که‌ هاجس نام گرفته، و یا از ناحیه شیطان و دعوت کننده به شرّ و مخالفت با اوامر حق است که وسواس تعبیر می‌شود <ref>اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ انسان کامل، ص ۲۳۵ و ۲۳۹؛ مشارق الدراری، ص ۲۸۹ و الفتوحات المکّیة، ج۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#لَمّه: به استناد حدیث: {{عربی|اندازه=150%|« لِلشَّيْطَانِ‏ لَمَّةٌ بِابْنِ آدَمَ وَ لِلْمَلَكِ لَمَّة‏»}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص ۱۹؛ ج۶۷، ص ۵۰.</ref> هجوم شیطان بر قلب و القای مطلب از ناحیه وی را لمّه شیطانی و وسواس، و القای از جانب فرشته را لمّه مَلَکی و الهام دانسته‌اند <ref>لسان العرب، ج۱۲، ص ۳۳۴؛ فتوحات، ج۱، ص ۳۵۹؛ مجمع البحرین، ج۶، ص ۱۶۵ و احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۳۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
#لَمّه: به استناد حدیث: {{عربی|اندازه=150%|« لِلشَّيْطَانِ‏ لَمَّةٌ بِابْنِ آدَمَ وَ لِلْمَلَكِ لَمَّة‏»}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص ۱۹؛ ج۶۷، ص ۵۰.</ref> هجوم شیطان بر قلب و القای مطلب از ناحیه وی را لمّه شیطانی و وسواس، و القای از جانب فرشته را لمّه مَلَکی و الهام دانسته‌اند <ref>لسان العرب، ج۱۲، ص ۳۳۴؛ فتوحات، ج۱، ص ۳۵۹؛ مجمع البحرین، ج۶، ص ۱۶۵ و احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۳۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
خط ۲۶: خط ۲۶:
#[[تحدیث]]: بنابر روایات منقول از [[امام صادق]]{{ع}}، محدّث کسی است که کلام فرشته را می‌شنود بی‌آن که در بیداری یا خواب او را ببیند <ref>بحارالأنوار، ج۶۱، ص ۱۶۷.</ref>، و فرق آن با الهام این است که الهام، القای در قلب است و تحدیث ملائکه، نواختن سمع و القای در آن است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۱۸.</ref>. هر چند در روایت دیگری نَکْت و القای در قلب توسط مَلَک، نشانه محدَّث بودن شخص دانسته شده است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۶۷.</ref>. در جمع بین دو حدیث، سمع را به سمع قلب و گوش دل در مقابل گوش ظاهر تفسیر کرده‌اند <ref>المیزان، ج۳، ص ۲۲۰ـ ۲۲۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[تحدیث]]: بنابر روایات منقول از [[امام صادق]]{{ع}}، محدّث کسی است که کلام فرشته را می‌شنود بی‌آن که در بیداری یا خواب او را ببیند <ref>بحارالأنوار، ج۶۱، ص ۱۶۷.</ref>، و فرق آن با الهام این است که الهام، القای در قلب است و تحدیث ملائکه، نواختن سمع و القای در آن است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۱۸.</ref>. هر چند در روایت دیگری نَکْت و القای در قلب توسط مَلَک، نشانه محدَّث بودن شخص دانسته شده است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۶۷.</ref>. در جمع بین دو حدیث، سمع را به سمع قلب و گوش دل در مقابل گوش ظاهر تفسیر کرده‌اند <ref>المیزان، ج۳، ص ۲۲۰ـ ۲۲۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[وحی]]: معنای لغوی [[وحی]]، تفهیم، اعلام و القای سریع و نهانی یک معنا و معرفت است که پوشیده از دیگران، فقط برای مخاطب خاص آن قابل فهم است <ref>لسان العرب، ج۱۵، ص ۲۴۰؛ مفردات راغب، ص ۸۵۸.</ref>. و گاه به گونه‌ای به کار می‌رود که شامل وضع قوانین تکوینی در نهاد طبیعت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا }}﴾}} <ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است؛ سوره زلزله، آیه: ۵.</ref>، هدایت غریزی جانوران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست؛ سوره نحل، آیه: ۷۰.</ref> و ودایع فطری انسان‌ها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}﴾}} <ref> پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد؛ سوره شمس، آیه: ۸.</ref> نیز می‌شود. اما در فرهنگ اسلامی‌ و در یک اصطلاح خاص، فقط به آنچه بر پیامبران نازل شده، وحی اطلاق می‌گردد <ref>المیزان، ج۱۲، ص ۲۹۲ و مجمع البحرین، ج۱، ص ۴۳۱.</ref> و از موارد دیگر با عنوان الهام و مانند آن یاد می‌شود <ref>المیزان، ج۱۶، ص ۱۰؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰؛ جامع البیان، ج۱۴، ص ۱۸۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص ۵۷۳؛ ج۱۰، ص ۷۹۹؛ التبیان، ج۲، ص ۴۵۸؛ ج۶، ص ۴۰۲ و ج۹، ص ۴۲۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[وحی]]: معنای لغوی [[وحی]]، تفهیم، اعلام و القای سریع و نهانی یک معنا و معرفت است که پوشیده از دیگران، فقط برای مخاطب خاص آن قابل فهم است <ref>لسان العرب، ج۱۵، ص ۲۴۰؛ مفردات راغب، ص ۸۵۸.</ref>. و گاه به گونه‌ای به کار می‌رود که شامل وضع قوانین تکوینی در نهاد طبیعت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا }}﴾}} <ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است؛ سوره زلزله، آیه: ۵.</ref>، هدایت غریزی جانوران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست؛ سوره نحل، آیه: ۷۰.</ref> و ودایع فطری انسان‌ها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}﴾}} <ref> پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد؛ سوره شمس، آیه: ۸.</ref> نیز می‌شود. اما در فرهنگ اسلامی‌ و در یک اصطلاح خاص، فقط به آنچه بر پیامبران نازل شده، وحی اطلاق می‌گردد <ref>المیزان، ج۱۲، ص ۲۹۲ و مجمع البحرین، ج۱، ص ۴۳۱.</ref> و از موارد دیگر با عنوان الهام و مانند آن یاد می‌شود <ref>المیزان، ج۱۶، ص ۱۰؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰؛ جامع البیان، ج۱۴، ص ۱۸۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص ۵۷۳؛ ج۱۰، ص ۷۹۹؛ التبیان، ج۲، ص ۴۵۸؛ ج۶، ص ۴۰۲ و ج۹، ص ۴۲۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
==تفاوت الهام با وحی==
==تفاوت الهام با وحی==
*با این توضیح معلوم می‌شود الهام، یکی از مصادیق وحی به معنای عام آن است. و اما تفاوت آن با وحی به معنای خاص "وحی نبوّت" این است، شخصی که به او الهام می‌شود نمی‌داند از کجا و به چه وسیله ای به او الهام شده است به خلاف وحی <ref>الشواهد الربوبیه، ص۳۴۸ـ ۳۴۹؛ علم الیقین فی اصول الدین، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰ ۲۱ و کیمیاء السعادة، ص ۱۰۴.</ref>. الهام، گاهی بدون واسطه موجودی از موجودات، و از وجه خاص که خداوند با اشیاء دارد حاصل می‌شود، ولی وحی از طریق ملائکه و شهود فرشتگان بر نفس نبوی افاضه می‌شود، به همین جهت، احادیث قدسیه را با آن که کلام حق است وحی نمی‌دانند <ref>شرح مقدمه قیصری، ۵۹۰؛ شرح اصول کافی، ج۲، ص ۴۵۶؛ کیمیاء السعادة، ص ۱۰۵.</ref>. از طرف دیگر، مطابق آیه شریفه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} <ref> و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای  فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه: ۵۱.</ref> یکی از اقسام [[وحی]] بر انبیاء، [[وحی]] بدون واسطه فرشته است <ref>المیزان، ج۱۸، ص ۷۳ـ ۷۵.</ref>. فرق دیگر آن که [[وحی]]، از اقسام مکاشفات شهودیِ متضمن کشف معنوی است، چون [[وحی]] گاهی از طریق تمثل فرشته به صورتی از صور و معانی بر نبیّ عرضه می‌شود، ولی الهام، کشف معنوی صِرف بدون مکاشفه شهودی است. فرق چهارم آن که [[وحی]] از خواص [[نبوت]] است و تبلیغ، از شرایط آن است، ولی الهام از خواص اهل ولایت بوده و شرط تبلیغ به دیگران در آن نیست <ref>شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۶ـ ۵۹۱؛ حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص ۱۳۴ و شرح اصول کافی، ج۲، ص ۴۵۶.</ref>. پنجم آن که وحی از حق تعالی به واسطه عقل کلّ بر بشریت نبیّ وارد می‌شود، و الهام از حق تعالی، به واسطه نفس کلّ، بر مُلهَم وارد می‌شود <ref>جامع الأسرار، ص ۴۴۹ـ ۴۵۰، انوار جلیّه، ۱۶۸ـ ۱۷۱.</ref>. ششم آن که وضوح وحی زیادتر از الهام است <ref>علم الیقین فی اصول الدین، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱؛ المبدأ والمعاد، ص ۶۰۸ـ ۹۰۹؛ الشواهد الربوبیة، ص ۳۴۸ـ ۳۴۹ و انوار جلیّه، ص۱۷۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
*با این توضیح معلوم می‌شود الهام، یکی از مصادیق وحی به معنای عام آن است. و اما تفاوت آن با وحی به معنای خاص "وحی نبوّت" این است، شخصی که به او الهام می‌شود نمی‌داند از کجا و به چه وسیله ای به او الهام شده است به خلاف وحی <ref>الشواهد الربوبیه، ص۳۴۸ـ ۳۴۹؛ علم الیقین فی اصول الدین، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰ ۲۱ و کیمیاء السعادة، ص ۱۰۴.</ref>. الهام، گاهی بدون واسطه موجودی از موجودات، و از وجه خاص که خداوند با اشیاء دارد حاصل می‌شود، ولی وحی از طریق ملائکه و شهود فرشتگان بر نفس نبوی افاضه می‌شود، به همین جهت، احادیث قدسیه را با آن که کلام حق است وحی نمی‌دانند <ref>شرح مقدمه قیصری، ۵۹۰؛ شرح اصول کافی، ج۲، ص ۴۵۶؛ کیمیاء السعادة، ص ۱۰۵.</ref>. از طرف دیگر، مطابق آیه شریفه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} <ref> و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای  فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه: ۵۱.</ref> یکی از اقسام [[وحی]] بر انبیاء، [[وحی]] بدون واسطه فرشته است <ref>المیزان، ج۱۸، ص ۷۳ـ ۷۵.</ref>. فرق دیگر آن که [[وحی]]، از اقسام مکاشفات شهودیِ متضمن کشف معنوی است، چون [[وحی]] گاهی از طریق تمثل فرشته به صورتی از صور و معانی بر نبیّ عرضه می‌شود، ولی الهام، کشف معنوی صِرف بدون مکاشفه شهودی است. فرق چهارم آن که [[وحی]] از خواص [[نبوت]] است و تبلیغ، از شرایط آن است، ولی الهام از خواص اهل ولایت بوده و شرط تبلیغ به دیگران در آن نیست <ref>شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۶ـ ۵۹۱؛ حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص ۱۳۴ و شرح اصول کافی، ج۲، ص ۴۵۶.</ref>. پنجم آن که وحی از حق تعالی به واسطه عقل کلّ بر بشریت نبیّ وارد می‌شود، و الهام از حق تعالی، به واسطه نفس کلّ، بر مُلهَم وارد می‌شود <ref>جامع الأسرار، ص ۴۴۹ـ ۴۵۰، انوار جلیّه، ۱۶۸ـ ۱۷۱.</ref>. ششم آن که وضوح وحی زیادتر از الهام است <ref>علم الیقین فی اصول الدین، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱؛ المبدأ والمعاد، ص ۶۰۸ـ ۹۰۹؛ الشواهد الربوبیة، ص ۳۴۸ـ ۳۴۹ و انوار جلیّه، ص۱۷۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش