پرش به محتوا

الهام: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
خط ۱۹: خط ۱۹:
==الفاظ مرادف الهام==
==الفاظ مرادف الهام==
* برای توضیح بیشتر معنای الهام، به ذکر اصطلاحات دیگری می‌پردازیم که معنایی نزدیک یا مرتبط با الهام دارند<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>:
* برای توضیح بیشتر معنای الهام، به ذکر اصطلاحات دیگری می‌پردازیم که معنایی نزدیک یا مرتبط با الهام دارند<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>:
#خاطر: خطاب یا چیزی است که به قلب خطور می‌کند بدون این که انسان تلاشی برای تحقق آن کرده باشد. خطاب قلبی یا بدون واسطه، از ناحیه خداوند است که خاطر ربّانی گفته می‌شود، و یا از جانب فرشته، و تحریک‌ کننده به عمل دارای مصلحت مستحب یا واجب است که الهام و خاطر ملکی خوانده می‌شود، و یا از جانب نفس است که‌ هاجس نام گرفته، و یا از ناحیه شیطان و دعوت کننده به شرّ و مخالفت با اوامر حق است که وسواس تعبیر می‌شود <ref>اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ انسان کامل، ص ۲۳۵ و ۲۳۹؛ مشارق الدراری، ص ۲۸۹ و الفتوحات المکّیة، ج۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#خاطر: خطاب یا چیزی است که به قلب خطور می‌کند بدون اینکه انسان تلاشی برای تحقق آن کرده باشد. این خطاب، از ناحیه خداوند است که خاطر ربّانی گفته می‌شود، و یا از جانب فرشته، و تحریک‌ کننده به عمل دارای مصلحت مستحب یا واجب است که الهام و خاطر ملکی خوانده می‌شود، و یا از جانب نفس است که‌ هاجس نام گرفته، و یا از ناحیه شیطان و دعوت کننده به شرّ و مخالفت با اوامر حق است که وسواس تعبیر می‌شود <ref>اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ انسان کامل، ص ۲۳۵ و ۲۳۹؛ مشارق الدراری، ص ۲۸۹ و الفتوحات المکّیة، ج۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#لَمّه: به استناد حدیث: {{عربی|اندازه=150%|« لِلشَّيْطَانِ‏ لَمَّةٌ بِابْنِ آدَمَ وَ لِلْمَلَكِ لَمَّة‏»}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص ۱۹؛ ج۶۷، ص ۵۰.</ref> هجوم شیطان بر قلب و القای مطلب از ناحیه وی را لمّه شیطانی و وسواس، و القای از جانب فرشته را لمّه مَلَکی و الهام دانسته‌اند <ref>لسان العرب، ج۱۲، ص ۳۳۴؛ فتوحات، ج۱، ص ۳۵۹؛ مجمع البحرین، ج۶، ص ۱۶۵ و احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۳۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
#لَمّه: به استناد حدیث: {{عربی|اندازه=150%|« لِلشَّيْطَانِ‏ لَمَّةٌ بِابْنِ آدَمَ وَ لِلْمَلَكِ لَمَّة‏»}}<ref>بحارالأنوار، ج۶، ص ۱۹؛ ج۶۷، ص ۵۰.</ref> هجوم شیطان بر قلب و القای مطلب از ناحیه وی را لمّه شیطانی و وسواس، و القای از جانب فرشته را لمّه مَلَکی و الهام دانسته‌اند <ref>لسان العرب، ج۱۲، ص ۳۳۴؛ فتوحات، ج۱، ص ۳۵۹؛ مجمع البحرین، ج۶، ص ۱۶۵ و احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۳۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
#رؤیای صادقه: بنابر یک رأی، اگر القای فرشته در بیداری صورت گیرد نام آن الهام، و اگر در خواب حاصل شود رؤیای صادقه است <ref>انسان کامل، ص ۲۳۹.</ref>، و مطابق نظری دیگر رؤیای صادقه قسمی‌ از الهام است <ref>شرح منازل السائرین، ص ۱۳۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
#رؤیای صادقه: بنابر یک رأی، اگر القای فرشته در بیداری صورت گیرد نام آن الهام، و اگر در خواب حاصل شود رؤیای صادقه است <ref>انسان کامل، ص ۲۳۹.</ref>، و مطابق نظری دیگر رؤیای صادقه قسمی‌ از الهام است <ref>شرح منازل السائرین، ص ۱۳۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>
#فراست: اطلاع از عالم غیب است بدون استدلال. فراست گاه عادی است که به قرائن حال دانسته می‌شود، و گاه موهبت الهی است که در دل‌ها وارد می‌شود <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص ۴۳۶.</ref>  
#فراست: اطلاع از عالم غیب است بدون استدلال. فراست گاه عادی است که به قرائن حال دانسته می‌شود، و گاه موهبت الهی است که در دل‌ها وارد می‌شود <ref>فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص ۴۳۶.</ref>  
#حدس: حدس آن است که ذهن هنگام تصور مطلوب، بی‌آنکه حرکتی برای پیدا کردن حدّ وسط بکند، مطلوب به صورت دفعی در ذهنش حاضر گشته، و انتقال به مطلوب حاصل شود <ref>گوهر مراد، ص ۵۷؛ شرح اشارات، ج۲، ص ۳۵۸.</ref>. حدس به این معنا را اهل ریاضت، کشف گویند <ref>گوهر مراد، ص ۵۷.</ref>. فرق حدس و الهام آن است که حدس، انتقال دفعی است، و الهام، القای از عالم بالا بر قلب مستعد است <ref>شرح اصول کافی ملاصدرا، ج۲، ص ۴۵۵.</ref> و حدس گاهی مسبوق به توجه و التفات است و الهام مسبوق به توجه نیست <ref>شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۹.</ref>. البته گاهی الهام و حدس مترادف هم به کار رفته و شامل مواردی از قبیل ادراکات ناگهانی، بدون مقدمه و پر شتاب ذهنی، روشن بینی و تله پاتی، اکتشافات و فرضیه‌های دانشمندان و نوابغ هم دانسته شده است <ref>توحید، ص ۱۳۸ ۱۴۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#حدس: حدس آن است که ذهن هنگام تصور مطلوب، بدون آنکه حرکتی برای پیدا کردن حدّ وسط بکند، مطلوب به صورت دفعی در ذهنش حاضر گشته، و انتقال به مطلوب حاصل شود <ref>گوهر مراد، ص ۵۷؛ شرح اشارات، ج۲، ص ۳۵۸.</ref>. حدس به این معنا را اهل ریاضت، کشف گویند <ref>گوهر مراد، ص ۵۷.</ref>. فرق حدس و الهام آن است که الف) حدس، انتقال دفعی است، و الهام، القای از عالم بالا بر قلب مستعد است <ref>شرح اصول کافی ملاصدرا، ج۲، ص ۴۵۵.</ref>، ب) حدس گاهی مسبوق به توجه و التفات است اما الهام مسبوق به توجه نیست <ref>شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۹.</ref>. البته گاهی الهام و حدس مترادف هم به کار رفته و شامل مواردی از قبیل ادراکات ناگهانی، بدون مقدمه و پر شتاب ذهنی، روشن بینی و تله پاتی، اکتشافات و فرضیه‌های دانشمندان و نوابغ هم دانسته شده است <ref>توحید، ص ۱۳۸ ۱۴۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[تحدیث]]: بنابر روایات منقول از [[امام صادق]]{{ع}}، محدّث کسی است که کلام فرشته را می‌شنود بی‌آن که در بیداری یا خواب او را ببیند <ref>بحارالأنوار، ج۶۱، ص ۱۶۷.</ref>، و فرق آن با الهام این است که الهام، القای در قلب است و تحدیث ملائکه، نواختن سمع و القای در آن است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۱۸.</ref>. هر چند در روایت دیگری نَکْت و القای در قلب توسط مَلَک، نشانه محدَّث بودن شخص دانسته شده است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۶۷.</ref>. در جمع بین دو حدیث، سمع را به سمع قلب و گوش دل در مقابل گوش ظاهر تفسیر کرده‌اند <ref>المیزان، ج۳، ص ۲۲۰ـ ۲۲۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[تحدیث]]: بنابر روایات منقول از [[امام صادق]]{{ع}}، محدّث کسی است که کلام فرشته را می‌شنود بدون آنکه در بیداری یا خواب او را ببیند <ref>بحارالأنوار، ج۶۱، ص ۱۶۷.</ref>، فرق تحدیث با الهام این است که الهام، القای در قلب است اما تحدیث ملائکه، القای در گوش است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۱۸.</ref>. هر چند در روایت دیگری نَکْت و القای در قلب توسط مَلَک، نشانه محدَّث بودن شخص دانسته شده است <ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۶۷.</ref>.
#[[وحی]]: معنای لغوی [[وحی]]، تفهیم، اعلام و القای سریع و نهانی یک معنا و معرفت است که پوشیده از دیگران، فقط برای مخاطب خاص آن قابل فهم است <ref>لسان العرب، ج۱۵، ص ۲۴۰؛ مفردات راغب، ص ۸۵۸.</ref>. و گاه به گونه‌ای به کار می‌رود که شامل وضع قوانین تکوینی در نهاد طبیعت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا }}﴾}} <ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است؛ سوره زلزله، آیه: ۵.</ref>، هدایت غریزی جانوران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست؛ سوره نحل، آیه: ۷۰.</ref> و ودایع فطری انسان‌ها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}﴾}} <ref> پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد؛ سوره شمس، آیه: ۸.</ref> نیز می‌شود. اما در فرهنگ اسلامی‌ و در یک اصطلاح خاص، فقط به آنچه بر پیامبران نازل شده، وحی اطلاق می‌گردد <ref>المیزان، ج۱۲، ص ۲۹۲ و مجمع البحرین، ج۱، ص ۴۳۱.</ref> و از موارد دیگر با عنوان الهام و مانند آن یاد می‌شود <ref>المیزان، ج۱۶، ص ۱۰؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰؛ جامع البیان، ج۱۴، ص ۱۸۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص ۵۷۳؛ ج۱۰، ص ۷۹۹؛ التبیان، ج۲، ص ۴۵۸؛ ج۶، ص ۴۰۲ و ج۹، ص ۴۲۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.
#[[وحی]]: معنای لغوی [[وحی]]، تفهیم، اعلام و القای سریع و نهانی یک معنا و معرفت است که از دیگران پوشیده و فقط برای مخاطب خاص آن قابل فهم است <ref>لسان العرب، ج۱۵، ص ۲۴۰؛ مفردات راغب، ص ۸۵۸.</ref>. و گاه به گونه‌ای به کار می‌رود که شامل وضع قوانین تکوینی در نهاد طبیعت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا }}﴾}} <ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است؛ سوره زلزله، آیه: ۵.</ref>، هدایت غریزی جانوران {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ }}﴾}} <ref> و خداوند شما را آفریده است سپس شما را می‌میراند و برخی از شما را به فرودین‌ترین سال‌های زندگانی باز می‌گردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بی‌گمان خداوند دانایی تواناست؛ سوره نحل، آیه: ۷۰.</ref> و ودایع فطری انسان‌ها {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}﴾}} <ref> پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد؛ سوره شمس، آیه: ۸.</ref> نیز می‌شود. اما در فرهنگ اسلامی‌ و در یک اصطلاح خاص، فقط به آنچه بر پیامبران نازل شده، وحی اطلاق می‌گردد <ref>المیزان، ج۱۲، ص ۲۹۲ و مجمع البحرین، ج۱، ص ۴۳۱.</ref> و از موارد دیگر با عنوان الهام و مانند آن یاد می‌شود <ref>المیزان، ج۱۶، ص ۱۰؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص ۲۰؛ جامع البیان، ج۱۴، ص ۱۸۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص ۵۷۳؛ ج۱۰، ص ۷۹۹؛ التبیان، ج۲، ص ۴۵۸؛ ج۶، ص ۴۰۲ و ج۹، ص ۴۲۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>.


==تفاوت الهام با وحی==
==تفاوت الهام با وحی==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش