شرح صدر: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
*آنان که به [[فضل]] [[خداوند متعال]] از شرح صدر برخوردارند نیز، چنیناند؛ آنچه در [[زندگی]] برای آنان روی میدهد نه آنان را متلاطم میسازد، نه روحشان را کدر و آلوده میکند، و نه اندوهها به وجودشان حمله ور میگردد. از همین روست که [[حضرت موسی]]{{ع}} چون [[مأمور]] شد که به [[دعوت]] [[فرعون]] شتابد، از [[حضرت حق]] نه درخواست [[لشکر]] کرد و نه [[توان]] مادّی طلب نمود؛ بلکه تنها و تنها ل درخواست نمود که: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن و گرهی از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند» سوره طه، آیه ۲۵-۲۸.</ref>. از این [[آیه]]، بهخوبی استفاده میشود که شرح صدر موجب آسانی [[کارها]] و حلّ مشکلات و [[تقویت اراده]] میشود؛ و [[آدمی]] را بر [[نفس]] خود مسلّط گردانده در موقع مواجهه با دیگران، او را به بیان مراد خود موفّق مینماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۰۸.</ref>. | *آنان که به [[فضل]] [[خداوند متعال]] از شرح صدر برخوردارند نیز، چنیناند؛ آنچه در [[زندگی]] برای آنان روی میدهد نه آنان را متلاطم میسازد، نه روحشان را کدر و آلوده میکند، و نه اندوهها به وجودشان حمله ور میگردد. از همین روست که [[حضرت موسی]]{{ع}} چون [[مأمور]] شد که به [[دعوت]] [[فرعون]] شتابد، از [[حضرت حق]] نه درخواست [[لشکر]] کرد و نه [[توان]] مادّی طلب نمود؛ بلکه تنها و تنها ل درخواست نمود که: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن و گرهی از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند» سوره طه، آیه ۲۵-۲۸.</ref>. از این [[آیه]]، بهخوبی استفاده میشود که شرح صدر موجب آسانی [[کارها]] و حلّ مشکلات و [[تقویت اراده]] میشود؛ و [[آدمی]] را بر [[نفس]] خود مسلّط گردانده در موقع مواجهه با دیگران، او را به بیان مراد خود موفّق مینماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۰۸.</ref>. | ||
*و از همین روست که در سخنی منقول از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} چنین میخوانیم:"وسیله [[ریاست]]، سعه صدر است"<ref>{{متن حدیث| آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۶.</ref>. | *و از همین روست که در سخنی منقول از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} چنین میخوانیم:"وسیله [[ریاست]]، سعه صدر است"<ref>{{متن حدیث| آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۶.</ref>. | ||
*[[حضرت حق]] نیز از باب نعمتی که بر [[پیامبر]] خود دارد، بدو متذکر میشود که: {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref>؛ چه ایشان تنها با سعه صدر است که میتوانند بار درشت [[نبوّت]] را بر دوش کشیده در این مسیر، مأموریّت [[الهی]] خود را به انجام رسانند. | * [[حضرت حق]] نیز از باب نعمتی که بر [[پیامبر]] خود دارد، بدو متذکر میشود که: {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref>؛ چه ایشان تنها با سعه صدر است که میتوانند بار درشت [[نبوّت]] را بر دوش کشیده در این مسیر، مأموریّت [[الهی]] خود را به انجام رسانند. | ||
*در اینجا اشاره به مطلبی دیگر نیز مفید است و کارا؛ و آن اینکه این [[فضیلت]] نسبت به بسیاری دیگر از [[فضائل]] همچون منبع بوده، مایه فیضان و جوشش آن [[فضائل اخلاقی]] خواهد بود. فضائلی همچون [[بخشش]]، [[صبر]]، [[بردباری]]، [[شجاعت]]، [[تواضع]]، [[رحمت]] و... در شمار این [[محاسن]] اخلاقیاند؛ که تنها با اتّصاف به شرح صدر میتوان آنها را بهدست آورد. | *در اینجا اشاره به مطلبی دیگر نیز مفید است و کارا؛ و آن اینکه این [[فضیلت]] نسبت به بسیاری دیگر از [[فضائل]] همچون منبع بوده، مایه فیضان و جوشش آن [[فضائل اخلاقی]] خواهد بود. فضائلی همچون [[بخشش]]، [[صبر]]، [[بردباری]]، [[شجاعت]]، [[تواضع]]، [[رحمت]] و... در شمار این [[محاسن]] اخلاقیاند؛ که تنها با اتّصاف به شرح صدر میتوان آنها را بهدست آورد. | ||
*آری! شرح صدر همچون مبنائی است، که این [[فضائل]] براساس آن پدید میآید؛ از این رو، همانگونه که هیچ ساختمانی بدون پینهادن آن بر [[زمین]] بهوجود نمیآید، و هیچ کِشتی بدون [[زمین]] [[کشاورزی]] پدید نمیگردد، این [[فضائل]] نیز بدون شرح صدر پدید نمیآید؛ از این رو سالکان میبایست با ریاضات [[دینی]] و دعاء و [[توسّل]] به [[انوار]] [[پاک]] چهارده گانه{{عم}}، از این [[نعمت]] بزرگ برخوردار شده بههدایت ایشان از وادیِ تنگیِ سینه به فراخنای فراخی آن واصل شوند. [[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۰۸-۲۰۹.</ref>. | *آری! شرح صدر همچون مبنائی است، که این [[فضائل]] براساس آن پدید میآید؛ از این رو، همانگونه که هیچ ساختمانی بدون پینهادن آن بر [[زمین]] بهوجود نمیآید، و هیچ کِشتی بدون [[زمین]] [[کشاورزی]] پدید نمیگردد، این [[فضائل]] نیز بدون شرح صدر پدید نمیآید؛ از این رو سالکان میبایست با ریاضات [[دینی]] و دعاء و [[توسّل]] به [[انوار]] [[پاک]] چهارده گانه{{عم}}، از این [[نعمت]] بزرگ برخوردار شده بههدایت ایشان از وادیِ تنگیِ سینه به فراخنای فراخی آن واصل شوند. [[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۰۸-۲۰۹.</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[آثار شرح صدر]] | * [[آثار شرح صدر]] | ||
* [[ضیق صدر]] | * [[ضیق صدر]] |