شفا در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = شفا | | موضوع مرتبط = شفا | ||
خط ۱۷: | خط ۱۶: | ||
##"مِنْ" برای تبیین است؛ زیرا میدانیم که [[شفاء]] و [[رحمت]] بودن مخصوص قسمتی از [[قرآن]] نیست، بلکه اثر [[قطعی]] همه [[آیات قرآن]] است، لذا [[مفسران]] بزرگ کلمه "من" را در اینجا [[بیانیه]] دانستهاند. | ##"مِنْ" برای تبیین است؛ زیرا میدانیم که [[شفاء]] و [[رحمت]] بودن مخصوص قسمتی از [[قرآن]] نیست، بلکه اثر [[قطعی]] همه [[آیات قرآن]] است، لذا [[مفسران]] بزرگ کلمه "من" را در اینجا [[بیانیه]] دانستهاند. | ||
## "مِنْ" برای [[تبعیض]] و اشاره به [[نزول تدریجی قرآن]] میباشد (به خصوص اینکه جمله {{متن قرآن|نُنَزِّلُ}} فعل مضارع است) در این صورت معنی جمله روی هم رفته چنین میشود: ما قرآن را نازل میکنیم و هر بخشی از آنکه نازل میشود به [[تنهایی]] مایه [[شفا]] و رحمت است... لکن نتیجه این سخن نیز این است که همه اجزای قرآن شفاست<ref> تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۳۷.</ref>. | ## "مِنْ" برای [[تبعیض]] و اشاره به [[نزول تدریجی قرآن]] میباشد (به خصوص اینکه جمله {{متن قرآن|نُنَزِّلُ}} فعل مضارع است) در این صورت معنی جمله روی هم رفته چنین میشود: ما قرآن را نازل میکنیم و هر بخشی از آنکه نازل میشود به [[تنهایی]] مایه [[شفا]] و رحمت است... لکن نتیجه این سخن نیز این است که همه اجزای قرآن شفاست<ref> تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۳۷.</ref>. | ||
#[[آیه]]، قرآن را شفا و رحمت دانسته است. پس ممکن است سؤال شود که تفاوت این دو چیست؟ فرق و تفاوت میان شفا و رحمت این است که شفا در مقابل [[بیماریها]]، [[عیبها]] و نقصهاست، بنابراین نخستین کاری که قرآن در وجود [[انسانها]] میکند همان [[پاکسازی]] آنان از انواع بیماریهای [[فکری]] و [[اخلاقی]] فرد و [[جامعه]] است. از این مرحله در اصطلاح [[عرفان]] به [[تخلیه]] تعبیر میکنند. پس از آن، مرحله رحمت فرا میرسد که مرحله [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] و جوانه زدن شکوفههای [[فضائل انسانی]] در وجود افرادی است که تحت [[تربیت]] قرآن قرار گرفتهاند. از این مرحله در اصطلاح عرفان به [[تحلیه]] تعبیر میکنند. البته فرق دقیقتر این است که گفته شود شفا نیز جلوهای از رحمت گسترده [[الهی]] است لکن رحمتی که بعد از شفاء ذکر شده یک رحمت خاص است برای افرادی که از قرآن استفاده میبرند. به عبارت دیگر، با رحمت اول [[بیماری]] برطرف میشود و با رحمت دوم [[صحت و سلامت]] به او باز میگردد<ref>المیزان، ج۱۳، ص۱۸۴.</ref>. | # [[آیه]]، قرآن را شفا و رحمت دانسته است. پس ممکن است سؤال شود که تفاوت این دو چیست؟ فرق و تفاوت میان شفا و رحمت این است که شفا در مقابل [[بیماریها]]، [[عیبها]] و نقصهاست، بنابراین نخستین کاری که قرآن در وجود [[انسانها]] میکند همان [[پاکسازی]] آنان از انواع بیماریهای [[فکری]] و [[اخلاقی]] فرد و [[جامعه]] است. از این مرحله در اصطلاح [[عرفان]] به [[تخلیه]] تعبیر میکنند. پس از آن، مرحله رحمت فرا میرسد که مرحله [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] و جوانه زدن شکوفههای [[فضائل انسانی]] در وجود افرادی است که تحت [[تربیت]] قرآن قرار گرفتهاند. از این مرحله در اصطلاح عرفان به [[تحلیه]] تعبیر میکنند. البته فرق دقیقتر این است که گفته شود شفا نیز جلوهای از رحمت گسترده [[الهی]] است لکن رحمتی که بعد از شفاء ذکر شده یک رحمت خاص است برای افرادی که از قرآن استفاده میبرند. به عبارت دیگر، با رحمت اول [[بیماری]] برطرف میشود و با رحمت دوم [[صحت و سلامت]] به او باز میگردد<ref>المیزان، ج۱۳، ص۱۸۴.</ref>. | ||
#براساس ذیل آیه: {{متن قرآن|وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}، این قرآن که مایه [[هدایت]]، شفاء و رحمت است برای [[ظالمان]] نتیجه معکوس دارد و موجب [[گمراهی]]، [[خسران]] و [[شقاوت]] آنان میشود؛ زیرا وجود آنان بر اثر [[کفر]]، [[ظلم]] و [[نفاق]] به شکل دیگری درآمده، لذا هر جا [[نور]] [[حق]] را میبینند به [[ستیز]] با آن برمیخیزند و این مقابله و ستیز با [[حق]]، بر [[پلیدی]] آنها میافزاید و [[روح]] [[طغیان]] و [[سرکشی]] را در آنها تقویت میکند. [[آیات قرآن]] طبق مثل معروف همچون قطرههای حیاتبخش [[باران]] است که در باغها، لاله میروید و در شورهزارها خس! درست به همین دلیل، برای استفاده از [[قرآن]] باید قبلاً [[آمادگی]] پذیرش را پیدا کرد و به اصطلاح علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت محل نیز شرط است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۳۸.</ref>. قرآن برای کسانی که [[مخالف]] قرآن باشند، مایه زیانکاری و [[بدبختی]] است، زیرا هر حکمی از قرآن را که زیر پا بگذارند بر [[گناه]] و گمراهی آنها افزوده میگردد. اساساً هر نعمتی که از آن به طور درست استفاده نشود تبدیل به نقمت میشود. حقیقتی که در این [[آیه]] آمده در چندین آیه دیگر [[قرآنی]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است از جمله: {{متن قرآن|وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ * وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون سورهای نازل شود برخی از ایشان میگویند: «این (سوره) به ایمان کدامیک از شما افزود؟» ولی به ایمان کسانی که ایمان آوردهاند میافزاید و آنان شاد میشوند و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی میافزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۴-۱۲۵.</ref><ref>تفسیر کوثر، ص۳۵۰.</ref>. | #براساس ذیل آیه: {{متن قرآن|وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}، این قرآن که مایه [[هدایت]]، شفاء و رحمت است برای [[ظالمان]] نتیجه معکوس دارد و موجب [[گمراهی]]، [[خسران]] و [[شقاوت]] آنان میشود؛ زیرا وجود آنان بر اثر [[کفر]]، [[ظلم]] و [[نفاق]] به شکل دیگری درآمده، لذا هر جا [[نور]] [[حق]] را میبینند به [[ستیز]] با آن برمیخیزند و این مقابله و ستیز با [[حق]]، بر [[پلیدی]] آنها میافزاید و [[روح]] [[طغیان]] و [[سرکشی]] را در آنها تقویت میکند. [[آیات قرآن]] طبق مثل معروف همچون قطرههای حیاتبخش [[باران]] است که در باغها، لاله میروید و در شورهزارها خس! درست به همین دلیل، برای استفاده از [[قرآن]] باید قبلاً [[آمادگی]] پذیرش را پیدا کرد و به اصطلاح علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت محل نیز شرط است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۳۸.</ref>. قرآن برای کسانی که [[مخالف]] قرآن باشند، مایه زیانکاری و [[بدبختی]] است، زیرا هر حکمی از قرآن را که زیر پا بگذارند بر [[گناه]] و گمراهی آنها افزوده میگردد. اساساً هر نعمتی که از آن به طور درست استفاده نشود تبدیل به نقمت میشود. حقیقتی که در این [[آیه]] آمده در چندین آیه دیگر [[قرآنی]] نیز مورد تأکید قرار گرفته است از جمله: {{متن قرآن|وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ * وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون سورهای نازل شود برخی از ایشان میگویند: «این (سوره) به ایمان کدامیک از شما افزود؟» ولی به ایمان کسانی که ایمان آوردهاند میافزاید و آنان شاد میشوند و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی میافزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۴-۱۲۵.</ref><ref>تفسیر کوثر، ص۳۵۰.</ref>. | ||
#[[شفابخش]] بودن قرآن بیشتر برای بیماریهای [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[انسان]] است، این بیماریها که شباهت زیادی با بیماریهای جسمی دارد، هر دو کشنده است و هر دو نیاز به طبیب و درمان و [[پرهیز]] دارد. هر دو گاهی سبب سرایت به دیگران میشود و هر دو باید ریشهیابی شوند و پس از [[شناخت]] ریشه اصلی باید به درمان هر دو پرداخت. | # [[شفابخش]] بودن قرآن بیشتر برای بیماریهای [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[انسان]] است، این بیماریها که شباهت زیادی با بیماریهای جسمی دارد، هر دو کشنده است و هر دو نیاز به طبیب و درمان و [[پرهیز]] دارد. هر دو گاهی سبب سرایت به دیگران میشود و هر دو باید ریشهیابی شوند و پس از [[شناخت]] ریشه اصلی باید به درمان هر دو پرداخت. | ||
[[قرآن]]، نسخه [[شفابخشی]] است برای برطرف ساختن [[ضعفها]] و زبونیها و ترسهای بیدلیل، [[اختلافها]] و پراکندگیها. قرآن، داروی شفابخشی است برای آنها که از [[بیماری]] [[عشق به دنیا]]، [[وابستگی]] به مادیات و [[تسلیم]] بیقید و شرط در برابر [[شهوتها]] [[رنج]] میبرند. قرآن نسخه شفابخشی است برای [[دنیایی]] که [[آتش]] [[جنگها]] در هر سوی آن افروخته است و کمرش زیر بار مسابقه تسلیحاتی [[خم]] شده و مهمترین سرمایههای [[اقتصادی]] و [[انسانی]] خود را در پای غول [[جنگ]] و تسلیحات میریزد. قرآن، نسخه شفابخشی است برای آنها که پردههای ظلمانی [[شهوات]] آنها را از رسیدن به [[قرب]] [[پروردگار]] مانع شده است. در [[سوره یونس]] میخوانیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مردم! برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دلها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷.</ref>.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۳۹؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۳؛ المیزان، ج۱۳، ص۱۸۴.</ref>. | [[قرآن]]، نسخه [[شفابخشی]] است برای برطرف ساختن [[ضعفها]] و زبونیها و ترسهای بیدلیل، [[اختلافها]] و پراکندگیها. قرآن، داروی شفابخشی است برای آنها که از [[بیماری]] [[عشق به دنیا]]، [[وابستگی]] به مادیات و [[تسلیم]] بیقید و شرط در برابر [[شهوتها]] [[رنج]] میبرند. قرآن نسخه شفابخشی است برای [[دنیایی]] که [[آتش]] [[جنگها]] در هر سوی آن افروخته است و کمرش زیر بار مسابقه تسلیحاتی [[خم]] شده و مهمترین سرمایههای [[اقتصادی]] و [[انسانی]] خود را در پای غول [[جنگ]] و تسلیحات میریزد. قرآن، نسخه شفابخشی است برای آنها که پردههای ظلمانی [[شهوات]] آنها را از رسیدن به [[قرب]] [[پروردگار]] مانع شده است. در [[سوره یونس]] میخوانیم: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مردم! برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دلها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷.</ref>.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۲۳۹؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۳؛ المیزان، ج۱۳، ص۱۸۴.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
[[رده:شفا]] | [[رده:شفا]] | ||