عزرة بن قیس احمسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عزرة بن قیس احمسی در تاریخ اسلامی]] - [[عزرة بن قیس احمسی در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عزرة بن قیس احمسی در تاریخ اسلامی]] - [[عزرة بن قیس احمسی در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
عباس به سوی امام برگشت تا جریان را به اطلاع ایشان برساند، اما «[[زهیر]] بن قین» و «حبیب بن مظاهر» و سایر همراهان ماندند. حبیب بن مظاهر به قصد [[موعظه]] سپاه دشمن به ذکر [[اوصاف امام]] و یارانش پرداخت و ایشان را از [[جنگ]] برحذر داشت. اما عزرة بن [[قیس]] که خود از جمله کسانی بود که به امام [[نامه]] نوشته و او را به [[کوفه]] [[دعوت]] کرده و اکنون در سپاه عمر بن سعد بود، سخنان او را حمل بر [[خودستایی]] کرد و گفت: «حبیب! هر قدر میتوانی از او تعریف کن». زهیر بن قین به او گفت: «ای عزرة بن قیس، [[خداوند]] او را ستوده و [[هدایت]] کرده است».<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۱۶-۴۱۷؛ الفتوح، ج۵، ص۹۸؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۱، ص۳۵۳.</ref> | عباس به سوی امام برگشت تا جریان را به اطلاع ایشان برساند، اما «[[زهیر]] بن قین» و «حبیب بن مظاهر» و سایر همراهان ماندند. حبیب بن مظاهر به قصد [[موعظه]] سپاه دشمن به ذکر [[اوصاف امام]] و یارانش پرداخت و ایشان را از [[جنگ]] برحذر داشت. اما عزرة بن [[قیس]] که خود از جمله کسانی بود که به امام [[نامه]] نوشته و او را به [[کوفه]] [[دعوت]] کرده و اکنون در سپاه عمر بن سعد بود، سخنان او را حمل بر [[خودستایی]] کرد و گفت: «حبیب! هر قدر میتوانی از او تعریف کن». زهیر بن قین به او گفت: «ای عزرة بن قیس، [[خداوند]] او را ستوده و [[هدایت]] کرده است».<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۱۶-۴۱۷؛ الفتوح، ج۵، ص۹۸؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۱، ص۳۵۳.</ref> | ||
آنگاه زهیر بن قین نیز با او سخن گفت و او را [[نصیحت]] کرد: «ای عزرة بن قیس! خداوند [[حسین]]{{ع}} را ستوده و [[هدایت]] کرده است. از [[خدا]] بپرهیز، من که [[خیرخواه]] توأم. مراقب باش از آنانی نباشی که [[گمراهان]] را بر کشتن پاکدامنان [[یاری]] میکنند». عزرة بن قیس به زهیر بن قین گفت: «تو خود از طرفداران [[عثمان]] بودی و از [[شیعیان]] این [[خاندان]] نبودی؟» [[زهیر]] بن قین پاسخ داد: «اکنون من از آنان هستم. به [[خداوند]] [[سوگند]] که من نه نامهای برای [[حسین]] نوشتم و نه پیکی روانه کردم و نه به او [[وعده]] دادم که یاریاش میکنم. در راه با او مواجه شدم و [[احساس]] کردم که باید همراه او باشم و یاریاش کنم و برای [[حفظ]][[ حق]] [[خدا]] و [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} که شما به [[تباهی]] دادهاید، مدافع وی باشم».<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۱۷؛ الفتوح، ج۵، ص۹۸؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی، ج۸، ص۱۷۷.</ref> | آنگاه زهیر بن قین نیز با او سخن گفت و او را [[نصیحت]] کرد: «ای عزرة بن قیس! خداوند [[حسین]]{{ع}} را ستوده و [[هدایت]] کرده است. از [[خدا]] بپرهیز، من که [[خیرخواه]] توأم. مراقب باش از آنانی نباشی که [[گمراهان]] را بر کشتن پاکدامنان [[یاری]] میکنند». عزرة بن قیس به زهیر بن قین گفت: «تو خود از طرفداران [[عثمان]] بودی و از [[شیعیان]] این [[خاندان]] نبودی؟» [[زهیر]] بن قین پاسخ داد: «اکنون من از آنان هستم. به [[خداوند]] [[سوگند]] که من نه نامهای برای [[حسین]] نوشتم و نه پیکی روانه کردم و نه به او [[وعده]] دادم که یاریاش میکنم. در راه با او مواجه شدم و [[احساس]] کردم که باید همراه او باشم و یاریاش کنم و برای [[حفظ]][[حق]] [[خدا]] و [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} که شما به [[تباهی]] دادهاید، مدافع وی باشم».<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۱۷؛ الفتوح، ج۵، ص۹۸؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی، ج۸، ص۱۷۷.</ref> | ||
[[روز عاشورا]]، [[عمر بن سعد]]، [[فرمانده]] سواره [[نظام]] را به عزرة بن [[قیس]] سپرد.<ref> انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۲۲؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۶۸؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی، ج۸، ص۱۷۷. </ref> در [[صبح عاشورا]] چون عزرة بن قیس دید که سواران وی از هر سو عقب میروند، [[عبدالرحمن بن حصین]] را نزد عمر بن سعد فرستاد و گفت: «مگر نمیبینی که سواران من از این گروه اندک چه میکشند؟ پیادگان و تیراندازان را به مقابله آنان بفرست».<ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۳۶. </ref> | [[روز عاشورا]]، [[عمر بن سعد]]، [[فرمانده]] سواره [[نظام]] را به عزرة بن [[قیس]] سپرد.<ref> انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۳۹۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۲۲؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۶۸؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی، ج۸، ص۱۷۷. </ref> در [[صبح عاشورا]] چون عزرة بن قیس دید که سواران وی از هر سو عقب میروند، [[عبدالرحمن بن حصین]] را نزد عمر بن سعد فرستاد و گفت: «مگر نمیبینی که سواران من از این گروه اندک چه میکشند؟ پیادگان و تیراندازان را به مقابله آنان بفرست».<ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۳۶. </ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
از [[سرنوشت]] او پس از واقعه [[کربلا]] اطلاعی در دست نیست.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۵۱-۱۵۳.</ref> | از [[سرنوشت]] او پس از واقعه [[کربلا]] اطلاعی در دست نیست.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۵۱-۱۵۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:87443.jpg|22px]] [[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|'''دوزخیان جاوید''']] | # [[پرونده:87443.jpg|22px]] [[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|'''دوزخیان جاوید''']] | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | # [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۳۶: | خط ۳۳: | ||
[[رده:قاتلان امام حسین]] | [[رده:قاتلان امام حسین]] | ||
[[رده: عزرة بن قیس احمسی]] | [[رده: عزرة بن قیس احمسی]] | ||