انسان کامل در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#'''[[مقام]] قاب قوسین:''' [[مقام]] اسما و صفات و [[حضرت]] علمیه است که آن را تعیّن ثانی میگویند. | #'''[[مقام]] قاب قوسین:''' [[مقام]] اسما و صفات و [[حضرت]] علمیه است که آن را تعیّن ثانی میگویند. | ||
#'''مقامِ "أو أدنی" یا [[قلب]] وسیع:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "... یعنی [[مقام]] اتصال به احدیت، بنابراین، چون وجود به معنای وجود منبسط است، پس [[قلب]] [[حضرت ختمی مرتبت]] اَوسَع از وجود است، زیرا دارای [[مقام]] اتصال به احدیت است و این اَوسع از وجود منبسط است". | #'''مقامِ "أو أدنی" یا [[قلب]] وسیع:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "... یعنی [[مقام]] اتصال به احدیت، بنابراین، چون وجود به معنای وجود منبسط است، پس [[قلب]] [[حضرت ختمی مرتبت]] اَوسَع از وجود است، زیرا دارای [[مقام]] اتصال به احدیت است و این اَوسع از وجود منبسط است". | ||
#'''[[ظهور]] و تجلی [[حق متعال]] در [[انسان کامل]]:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "[[انسان کامل]] جمیعِ | #'''[[ظهور]] و تجلی [[حق متعال]] در [[انسان کامل]]:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "[[انسان کامل]] جمیعِ سلسله وجود است و اوّل و آخِر و ظاهر و [[باطن]] است". | ||
[[انسان]] کامل از دیدگاه [[امام خمینی]] [[انسانی]] است که بر قوای خود مسلط باشد و مراحل روحیاش را از لحاظ [[اخلاقی]] کامل کند. در این حال [[انسان]] [[مظهر]] [[قدرت]]، [[علم]]، کمال، وجود و [[عفو]] [[الهی]] میشود. از این حیث همه [[انسانها]] در [[پیروی]] از [[حجتهای الهی]] میتوانند به مراتبی از [[کمال انسانی]] [[دست]] یابند که در ابعاد مختلف وجودی [[انسان]] جریان دارد<ref>به نقل از: احمد عابدی، "انسان کامل از دیدگاه امام خمینی"، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۷۸، شماره ۵۸، ص۶۴ - ۷۲.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۴۳-۴۸.</ref>. | [[انسان]] کامل از دیدگاه [[امام خمینی]] [[انسانی]] است که بر قوای خود مسلط باشد و مراحل روحیاش را از لحاظ [[اخلاقی]] کامل کند. در این حال [[انسان]] [[مظهر]] [[قدرت]]، [[علم]]، کمال، وجود و [[عفو]] [[الهی]] میشود. از این حیث همه [[انسانها]] در [[پیروی]] از [[حجتهای الهی]] میتوانند به مراتبی از [[کمال انسانی]] [[دست]] یابند که در ابعاد مختلف وجودی [[انسان]] جریان دارد<ref>به نقل از: احمد عابدی، "انسان کامل از دیدگاه امام خمینی"، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۷۸، شماره ۵۸، ص۶۴ - ۷۲.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۴۳-۴۸.</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
نگاه دوم، همان مسئله مورد نظر در این [[برهان]] است؛ یعنی [[فلسفه خلقت]] در [[غایت از آفرینش]] و اینکه جایگاه انسان کامل در قوس صعود و [[رجوع]] خلایق به [[خداوند]] در کجا قرار دارد. | نگاه دوم، همان مسئله مورد نظر در این [[برهان]] است؛ یعنی [[فلسفه خلقت]] در [[غایت از آفرینش]] و اینکه جایگاه انسان کامل در قوس صعود و [[رجوع]] خلایق به [[خداوند]] در کجا قرار دارد. | ||
توضیح آنکه: چنانکه در نحوه ظهور اسماء الهی از ذات باری و در نتیجه، فلسفه خلقت عالم در عرفان اشاره شد، مبدأ خلقت، با [[حب ذات]] باری به ذات آغاز شد. این اصل در مظاهر عالم نیز جاری است؛ به این ترتیب که همه مظاهر، ذاتاً [[عشق]] به ذات خود دارند و چون مَظهر هستند و نمود [[حقیقت]] واحدند، [[حب]] به ذات، ریشه درحبّ به حقیقت ذات آنها دارد. از این رو، همه عالم در این نگاه، خواسته و ناخواسته، [[محبّ]] حقیقت ذات خود هستند و با شدتی بیش از آنچه به ذات خود عشق میورزند، حقیقت ذات خود را طالب هستند و خواهان رجوع به او میباشند<ref>خداوند با تعابیر گوناگون این اصل را در قرآن ذکر مینماید؛ گاه به تسبیح و تحمید خلایق به درگاه حق اشاره مینماید: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}} و یا به حرکت شوقی آنها با اطاعت مطلق اشاره مینماید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}} و نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ}}. مراد از {{متن قرآن|دَاخِرُونَ}}، انقیاد تام مخلوقات در درگاه الهی است که تکویناً و تشریعاً ابراز کمال ذلت در مقابل خداوند مینمایند. خداوند در یک قالب کلی در آیات متعدد، به رجوع جامع خلایق به خود اشاره دارد و میفرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}.</ref>. به این ترتیب، در [[نظام]] [[اسماء الهی]] در عالم، هر اسم جزئی، میل به اسم بالاتر و [[مدبر]] خود دارد و در | توضیح آنکه: چنانکه در نحوه ظهور اسماء الهی از ذات باری و در نتیجه، فلسفه خلقت عالم در عرفان اشاره شد، مبدأ خلقت، با [[حب ذات]] باری به ذات آغاز شد. این اصل در مظاهر عالم نیز جاری است؛ به این ترتیب که همه مظاهر، ذاتاً [[عشق]] به ذات خود دارند و چون مَظهر هستند و نمود [[حقیقت]] واحدند، [[حب]] به ذات، ریشه درحبّ به حقیقت ذات آنها دارد. از این رو، همه عالم در این نگاه، خواسته و ناخواسته، [[محبّ]] حقیقت ذات خود هستند و با شدتی بیش از آنچه به ذات خود عشق میورزند، حقیقت ذات خود را طالب هستند و خواهان رجوع به او میباشند<ref>خداوند با تعابیر گوناگون این اصل را در قرآن ذکر مینماید؛ گاه به تسبیح و تحمید خلایق به درگاه حق اشاره مینماید: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}} و یا به حرکت شوقی آنها با اطاعت مطلق اشاره مینماید: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}} و نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ}}. مراد از {{متن قرآن|دَاخِرُونَ}}، انقیاد تام مخلوقات در درگاه الهی است که تکویناً و تشریعاً ابراز کمال ذلت در مقابل خداوند مینمایند. خداوند در یک قالب کلی در آیات متعدد، به رجوع جامع خلایق به خود اشاره دارد و میفرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}.</ref>. به این ترتیب، در [[نظام]] [[اسماء الهی]] در عالم، هر اسم جزئی، میل به اسم بالاتر و [[مدبر]] خود دارد و در سلسله تشکیکی مظاهر، [[سیر]] [[اسماء]] از جزئی به کلی است که در نهایت، همگی خواهان رسیدن به [[اسم اعظم]] و یا [[انسان کامل]] هستند. | ||
بنابراین، همان طور که [[مقام]] انسان کامل در [[قوس نزول]] و انتشار اسماء از کلی به جزئی، در سرسلسله [[خلقت]] بود، در [[رجوع]] خلایق در قوس صعود به سوی [[حق]] نیز، انسان کامل، [[اسوه]] و مقتدی و حلقه نهایی اتصال اسماء در نهایت به ذات باری است. | بنابراین، همان طور که [[مقام]] انسان کامل در [[قوس نزول]] و انتشار اسماء از کلی به جزئی، در سرسلسله [[خلقت]] بود، در [[رجوع]] خلایق در قوس صعود به سوی [[حق]] نیز، انسان کامل، [[اسوه]] و مقتدی و حلقه نهایی اتصال اسماء در نهایت به ذات باری است. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
#اولین جلوه در مراتب بعد، با توجه تفصیلی ذات به [[کمالات ذاتی]] خود حاصل شد و سایر [[اسماء]] در مقام واحدیت پدید آمدند. به این ترتیب، تکثرات اسمائی یکی بعد از دیگری حاصل شدند. | #اولین جلوه در مراتب بعد، با توجه تفصیلی ذات به [[کمالات ذاتی]] خود حاصل شد و سایر [[اسماء]] در مقام واحدیت پدید آمدند. به این ترتیب، تکثرات اسمائی یکی بعد از دیگری حاصل شدند. | ||
#نتیجه این جلوات در [[قوس نزول]]، [[ظهور]] [[صادر اول]] بعد از ذات [[متعال]] است؛ که بارزترین [[وصف]] آن، [[اعلم]] و اعرف بودن اسماء به ذات باری است. در قوس صعود و [[رجوع]] به [[حق]] نیز، آخرین حلقه اسماء در [[ارتباط]] با حق، اسمی است که اعلم و اعرف اسماء به ذات باری باشد. | #نتیجه این جلوات در [[قوس نزول]]، [[ظهور]] [[صادر اول]] بعد از ذات [[متعال]] است؛ که بارزترین [[وصف]] آن، [[اعلم]] و اعرف بودن اسماء به ذات باری است. در قوس صعود و [[رجوع]] به [[حق]] نیز، آخرین حلقه اسماء در [[ارتباط]] با حق، اسمی است که اعلم و اعرف اسماء به ذات باری باشد. | ||
#بنابراین، اگر فلسفه خلقت عالم را معرفت به پروردگار بدانیم، هرچند از دید [[عارف]]، معرفت به مقام [[غیب]] الغیوب ذات ناممکن است، اما اولین تعین اسمائی، با [[علم]] صورت میگیرد و [[انسان کامل]] که [[مظهر اسم اعظم]] [[الهی]] است، از دو جهت در | #بنابراین، اگر فلسفه خلقت عالم را معرفت به پروردگار بدانیم، هرچند از دید [[عارف]]، معرفت به مقام [[غیب]] الغیوب ذات ناممکن است، اما اولین تعین اسمائی، با [[علم]] صورت میگیرد و [[انسان کامل]] که [[مظهر اسم اعظم]] [[الهی]] است، از دو جهت در سلسله [[اسماء]]، محور و [[فلسفه خلقت]] عالم قرار میگیرد؛ اول در مبدئیت و اولین [[فیض]] صادر از ذات بودن و دوم، در آخریت تجلیات اسمائی که [[غایت]] [[سیر]] اسماء به ذات است. | ||
نتیجه آنکه: | نتیجه آنکه: |