۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '| ناشر = انتشارات ' به '| ناشر = ') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب | {{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب | ||
| عنوان پیشین = | |||
| عنوان = [[تفسیر]] [[عبدالرزاق بن همام]] | | عنوان = [[تفسیر]] [[عبدالرزاق بن همام]] | ||
| عنوان پسین = | |||
| عنوان اصلی = | | عنوان اصلی = | ||
| تصویر = IM010068.jpg | | تصویر = IM010068.jpg | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
| موضوع = [[تفسیر]] | | موضوع = [[تفسیر]] | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| ناشر = | | ناشر = دار المعرفة | ||
| به همت = | | به همت = | ||
| وابسته به = | | وابسته به = | ||
| محل نشر = | | محل نشر = بیروت، لبنان | ||
| سال نشر = ۱۴۱۱ ق | | سال نشر = ۱۴۱۱ ق | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۴: | ||
== دربارهٔ کتاب == | == دربارهٔ کتاب == | ||
[[عبدالرزاق بن همام صنعانی]]<ref>این [[لقب]] را با نون ([[صنعانی]]، نه صنعائی) در مورد وی به کار بردهاند (ر.ک: [[ابن حجر]]، [[تقریب]] التهذیب، ج۱، ص۵۰۵ رقم ۱۱۸۳؛ طبقات المفسرین داوودی، ج۱، ص۲۹۶، رقم ۲۷۸)، ولی در شرح آن گفتهاند: ابن صنعانی منسوب به «صنعاء» شهری مشهور در [[یمن]] است (ر.ک: [[ابن اثیر]]، اللباب فی [[تهذیب]] الانساب، ج۲، ص۵۴) و در توجیه آن گفتهاند: در منسوب کردن فرد به آن [[شهر]] نون را اضافه کردهاند و این نسبت شاذی است؛ همانگونه که در «بهراء» «بهرانی» گفتهاند (ر.ک: صنعانی، [[تفسیر]] عبد الرزاق، با تحقیق دکتر [[محمود]] [[محمد عبده]]، ج۱، ص۱۹)، ولی رجالشناس معروف [[شیعه]] مامقانی این لقب را با همزه در مورد وی به کار برده است (ر.ک: [[تنقیح المقال]]، ج۲، ص۱۵۰، رقم ۶۵۸۰).</ref> یکی از مفسّران صاحب اثر عصر حضور بوده است. | [[عبدالرزاق بن همام صنعانی]]<ref>این [[لقب]] را با نون ([[صنعانی]]، نه صنعائی) در مورد وی به کار بردهاند (ر. ک: [[ابن حجر]]، [[تقریب]] التهذیب، ج۱، ص۵۰۵ رقم ۱۱۸۳؛ طبقات المفسرین داوودی، ج۱، ص۲۹۶، رقم ۲۷۸)، ولی در شرح آن گفتهاند: ابن صنعانی منسوب به «صنعاء» شهری مشهور در [[یمن]] است (ر. ک: [[ابن اثیر]]، اللباب فی [[تهذیب]] الانساب، ج۲، ص۵۴) و در توجیه آن گفتهاند: در منسوب کردن فرد به آن [[شهر]] نون را اضافه کردهاند و این نسبت شاذی است؛ همانگونه که در «بهراء» «بهرانی» گفتهاند (ر. ک: صنعانی، [[تفسیر]] عبد الرزاق، با تحقیق دکتر [[محمود]] [[محمد عبده]]، ج۱، ص۱۹)، ولی رجالشناس معروف [[شیعه]] مامقانی این لقب را با همزه در مورد وی به کار برده است (ر. ک: [[تنقیح المقال]]، ج۲، ص۱۵۰، رقم ۶۵۸۰).</ref> یکی از مفسّران صاحب اثر عصر حضور بوده است. | ||
کتابشناسان اثر [[تفسیری]] او را با عناوین مختلف یاد کردهاند؛ [[حاج خلیفه]] با عنوان [[تفسیر عبدالرزاق همام]]<ref>ر.ک: حاج خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۲.</ref>، [[اسماعیل پاشا]]، [[زرکلی]] و [[کحاله]] با عنوان تفسیر القرآن<ref>ر.ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنّفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۵۶۶؛ زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۳۵۳؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۵، ص۲۱۹.</ref>، [[آقا بزرگ تهرانی]] با عنوان [[تفسیر ابن همام الصنعانی]]<ref>ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۵۰.</ref>، و [[داوودی]] با عنوان التفسیر <ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۹۶ رقم ۲۷۸.</ref> از آن اثر خبر دادهاند. | کتابشناسان اثر [[تفسیری]] او را با عناوین مختلف یاد کردهاند؛ [[حاج خلیفه]] با عنوان [[تفسیر عبدالرزاق همام]]<ref>ر. ک: حاج خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۲.</ref>، [[اسماعیل پاشا]]، [[زرکلی]] و [[کحاله]] با عنوان تفسیر القرآن<ref>ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنّفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۵۶۶؛ زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۳۵۳؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۵، ص۲۱۹.</ref>، [[آقا بزرگ تهرانی]] با عنوان [[تفسیر ابن همام الصنعانی]]<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۵۰.</ref>، و [[داوودی]] با عنوان التفسیر <ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۹۶ رقم ۲۷۸.</ref> از آن اثر خبر دادهاند. | ||
در عصر حاضر نیز تفسیری که بهعنوان تألیف وی چاپ شده است، نام پشت جلد آن در یک چاپ<ref>این چاپ با تحقیق دکتر عبد المعطی امین قلعجی در سال ۱۴۱۰ از سوی دار المعرفة منتشر شده است.</ref> [[تفسیر القرآن العزیز المسمی تفسیر عبدالرزاق]] و در چاپ دیگر<ref>این چاپ با تحقیق دکتر مصطفی مسلم محمد در سال ۱۴۱۰ ه. ق از سوی مکتبة الرشد در ریاض منتشر شده است.</ref> تفسیر القرآن و در چاپ اخیر<ref>این چاپ با تحقیق دکتر محمود محمد عبده در سال ۱۴۱۹ از سوی دار الکتب العلمیه منتشر شده است.</ref> [[تفسیر عبدالرزاق]] است، و باتوجه به اینکه [[تاریخ]] [[تولد]] وی ۱۲۶ و تاریخ [[وفات]] وی ۲۱۱ بوده<ref>ر.ک: ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۲، ص۲۷؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۰۵، رقم ۱۱۸۳.</ref> و در عصر [[امام صادق]]، [[امام موسی بن جعفر]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]]{{عم}} میزیسته، تفسیر وی را میتوان یکی از [[آثار تفسیری عصر حضور]] به شمار آورد؛ اما درباره اینکه اثر [[تفسیری]] وی موجود است یا از بین رفته، برخی کتابشناسان تفسیر وی را قدیمیترین تفسیر موجود [[شیعه]] در عالم توصیف کردهاند<ref>آقا بزرگ تهرانی فرموده است: {{عربی|فالرجل ممّن لم یؤدّ حقه فی کتب رجال الشیعة مع ان تفسیره هذا من اقدم تفاسیرنا الموجودة فی العالم و یعدّ من مفاخر الشیعة و آثارها الخالدة الباقیة حتی الیوم}} (الذریعه، ج۴، ص۲۵۰ رقم ۱۲۰۰).</ref>. | در عصر حاضر نیز تفسیری که بهعنوان تألیف وی چاپ شده است، نام پشت جلد آن در یک چاپ<ref>این چاپ با تحقیق دکتر عبد المعطی امین قلعجی در سال ۱۴۱۰ از سوی دار المعرفة منتشر شده است.</ref> [[تفسیر القرآن العزیز المسمی تفسیر عبدالرزاق]] و در چاپ دیگر<ref>این چاپ با تحقیق دکتر مصطفی مسلم محمد در سال ۱۴۱۰ ه. ق از سوی مکتبة الرشد در ریاض منتشر شده است.</ref> تفسیر القرآن و در چاپ اخیر<ref>این چاپ با تحقیق دکتر محمود محمد عبده در سال ۱۴۱۹ از سوی دار الکتب العلمیه منتشر شده است.</ref> [[تفسیر عبدالرزاق]] است، و باتوجه به اینکه [[تاریخ]] [[تولد]] وی ۱۲۶ و تاریخ [[وفات]] وی ۲۱۱ بوده<ref>ر. ک: ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۲، ص۲۷؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۰۵، رقم ۱۱۸۳.</ref> و در عصر [[امام صادق]]، [[امام موسی بن جعفر]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]] {{عم}} میزیسته، تفسیر وی را میتوان یکی از [[آثار تفسیری عصر حضور]] به شمار آورد؛ اما درباره اینکه اثر [[تفسیری]] وی موجود است یا از بین رفته، برخی کتابشناسان تفسیر وی را قدیمیترین تفسیر موجود [[شیعه]] در عالم توصیف کردهاند<ref>آقا بزرگ تهرانی فرموده است: {{عربی|فالرجل ممّن لم یؤدّ حقه فی کتب رجال الشیعة مع ان تفسیره هذا من اقدم تفاسیرنا الموجودة فی العالم و یعدّ من مفاخر الشیعة و آثارها الخالدة الباقیة حتی الیوم}} (الذریعه، ج۴، ص۲۵۰ رقم ۱۲۰۰).</ref>. | ||
در تفسیری که با نام وی و به عنوان تألیف وی، در عصر حاضر بارها چاپ شده است، در مقدمهای که محققان بر آن نوشتهاند، خبر دادهاند که این تفسیر از دو نسخۀ خطی موجود یکی در دار الکتب المصریه به خط [[محمد بن بکتمر بن عمر]] - معروف به «ناصر الدین» - و دیگری در کتابخانه «صائب» در «انقره» استخراج و با [[رجوع]] به [[تفسیر طبری]] و در [[المنثور]] [[سیوطی]] در احراز [[درستی]] آن [[کوشش]] شده است<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر القرآن العزیز المسمّی تفسیر عبد الرزاق، ط، دار المعرفة، ج۱، ص۳۱ و ۳۲؛ همو، تفسیر عبد الرزاق، ط، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲ (نسخ التحقیق). عبد الله شحاته خبر داده که نسخه مخطوط تفسیر وی در دار الکتب المصریّه موجود میباشد و نسخهای از آن در کتابخانه استانبول در ترکیه موجود است (علوم التفسیر، ص۱۹).</ref>، و به نظر آنان این تفسیر چاپ شده همان اثر تفسری عبد الرزاق بدون کم وکاست است و بر این اساس، تفسیر وی از [[آثار تفسیری]] موجود [[عصر حضور]] خواهد بود. | در تفسیری که با نام وی و به عنوان تألیف وی، در عصر حاضر بارها چاپ شده است، در مقدمهای که محققان بر آن نوشتهاند، خبر دادهاند که این تفسیر از دو نسخۀ خطی موجود یکی در دار الکتب المصریه به خط [[محمد بن بکتمر بن عمر]] - معروف به «ناصر الدین» - و دیگری در کتابخانه «صائب» در «انقره» استخراج و با [[رجوع]] به [[تفسیر طبری]] و در [[المنثور]] [[سیوطی]] در احراز [[درستی]] آن [[کوشش]] شده است<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر القرآن العزیز المسمّی تفسیر عبد الرزاق، ط، دار المعرفة، ج۱، ص۳۱ و ۳۲؛ همو، تفسیر عبد الرزاق، ط، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲ (نسخ التحقیق). عبد الله شحاته خبر داده که نسخه مخطوط تفسیر وی در دار الکتب المصریّه موجود میباشد و نسخهای از آن در کتابخانه استانبول در ترکیه موجود است (علوم التفسیر، ص۱۹).</ref>، و به نظر آنان این تفسیر چاپ شده همان اثر تفسری عبد الرزاق بدون کم وکاست است و بر این اساس، تفسیر وی از [[آثار تفسیری]] موجود [[عصر حضور]] خواهد بود. | ||
اما تأملی که وجود دارد این است که از سخن [[نجاشی]] در شرح حال [[محمد بن ابی بکر همام]] بهدست میآید که عبد الرزاق [[شیعه]] و آشکار کنندۀ [[محبت]] [[آل]] [[رسول الله]] و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[اعتقاد به امامت]] آنان بوده و بهواسطۀ [[روشنگری]] وی برخی شیعه شدهاند<ref>سخن نجاشی چنین است: {{عربی|... حدّثنا احمد بن ما بنداذ قال: اسلم ابی اوّل من اسلم من اهله و خرج عن دین المجوسیّة و هداه الله الی الحق، فکان یدعو اخاه سهیلا الی مذهبه فیقول له: یا اخی اعلم انک لا تألونی نصحا و لکن - الناس مختلفون فکل یدّعی ان الحق فیه و لست اختار ان ادخل فی شیئی الاعلی یقین. فمضت لذالک مدّة و حجّ سهیل فلما صدر من الحجّ قال لأخیه: الذی کنت تدعونی الیه هو الحق قال و کیف علمت ذالک قال لقیت فی حجّی عبد الرّزّاق بن همّام الصنعانی و ما رأیت احدا مثله فقلت له علی خلوة: نحن قوم من اولاد الأعاجم و عهدنا بالدخول فی الاسلام قریب و اری اهله مختلفین فی مذاهبم و قد جعلک الله من العلم بما لا نظیر لک فیه فی عصرک و لا مثل و ارید ان اجعلک حجّة فی ما بینی و بین الله عز و جلّ فان رأیت ان تبیّن لی ما ترضاه لنفسک من الدین لا تبعک فیه و اقّلدک. فاظهر لی محبّة آل رسول الله{{صل}} و تعظیمهم و البرائة من عدوّهم و القول بامامتهم}}. (رجال النجاشی، ص۳۷۹-۳۸۰، رقم ۱۰۳۲).</ref>. | اما تأملی که وجود دارد این است که از سخن [[نجاشی]] در شرح حال [[محمد بن ابی بکر همام]] بهدست میآید که عبد الرزاق [[شیعه]] و آشکار کنندۀ [[محبت]] [[آل]] [[رسول الله]] و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[اعتقاد به امامت]] آنان بوده و بهواسطۀ [[روشنگری]] وی برخی شیعه شدهاند<ref>سخن نجاشی چنین است: {{عربی|... حدّثنا احمد بن ما بنداذ قال: اسلم ابی اوّل من اسلم من اهله و خرج عن دین المجوسیّة و هداه الله الی الحق، فکان یدعو اخاه سهیلا الی مذهبه فیقول له: یا اخی اعلم انک لا تألونی نصحا و لکن - الناس مختلفون فکل یدّعی ان الحق فیه و لست اختار ان ادخل فی شیئی الاعلی یقین. فمضت لذالک مدّة و حجّ سهیل فلما صدر من الحجّ قال لأخیه: الذی کنت تدعونی الیه هو الحق قال و کیف علمت ذالک قال لقیت فی حجّی عبد الرّزّاق بن همّام الصنعانی و ما رأیت احدا مثله فقلت له علی خلوة: نحن قوم من اولاد الأعاجم و عهدنا بالدخول فی الاسلام قریب و اری اهله مختلفین فی مذاهبم و قد جعلک الله من العلم بما لا نظیر لک فیه فی عصرک و لا مثل و ارید ان اجعلک حجّة فی ما بینی و بین الله عز و جلّ فان رأیت ان تبیّن لی ما ترضاه لنفسک من الدین لا تبعک فیه و اقّلدک. فاظهر لی محبّة آل رسول الله {{صل}} و تعظیمهم و البرائة من عدوّهم و القول بامامتهم}}. (رجال النجاشی، ص۳۷۹-۳۸۰، رقم ۱۰۳۲).</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] نیز او را از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} به شمار آورده است<ref>ر.ک: رجال الطوسی، ص۲۶۷ (اصحاب امام صادق{{ع}} باب العین رقم ۷۱۵).</ref>، ولی [[تفسیری]] که به نام وی چاپ شده، به تفسیری که یک دانشمند شیعه تألیف کرده باشد، مشابهت ندارد؛ زیرا: | [[شیخ طوسی]] نیز او را از [[اصحاب امام صادق]] {{ع}} به شمار آورده است<ref>ر. ک: رجال الطوسی، ص۲۶۷ (اصحاب امام صادق {{ع}} باب العین رقم ۷۱۵).</ref>، ولی [[تفسیری]] که به نام وی چاپ شده، به تفسیری که یک دانشمند شیعه تألیف کرده باشد، مشابهت ندارد؛ زیرا: | ||
#بیشتر [[روایات]] آن از [[صحابه]] و [[تابعین]] بهویژه [[قتاده]] نقل شده و از [[امامان]]{{عم}} جز در مواردی بسیار اندک روایتی نقل نشده<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی نقل روایت از امام علی بن ابی طالب{{عم}} نه بار و نقل روایت از امام سجاد{{ع}} و امام باقر{{ع}} و امام صادق{{ع}} هرکدام یکبار بهدست آمد. نقل روایت از امام صادق{{ع}} را در تفسیر عبد الرزاق (ط، دار الکتب العلمیه)، ج۲، ص۱۷۲، رقم ۱۱۴۷ در تفسیر آیه ۱۲۸ سوره توبه، و نقل روایت از امام باقر{{ع}} را در همان، ج۱، ص۳۷۲، رقم ۳۴۷، و یکی از موارد نقل روایت از امام علی، را در همان، ج۳، ص۴۶۷ رقم ۳۷۱۸ در تفسیر سوره کوثر و نقل روایت از امام سجاد{{ع}} را در همان، ج۲، ص۳۱۳ رقم ۱۶۱۳ بنگرید.</ref>، و این از ویژگیهای [[تفاسیر روایی]] [[اهل تسنن]] است<ref>برای توضیح این ویژگی ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref>. | # بیشتر [[روایات]] آن از [[صحابه]] و [[تابعین]] بهویژه [[قتاده]] نقل شده و از [[امامان]] {{عم}} جز در مواردی بسیار اندک روایتی نقل نشده<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی نقل روایت از امام علی بن ابی طالب {{عم}} نه بار و نقل روایت از امام سجاد {{ع}} و امام باقر {{ع}} و امام صادق {{ع}} هرکدام یکبار بهدست آمد. نقل روایت از امام صادق {{ع}} را در تفسیر عبد الرزاق (ط، دار الکتب العلمیه)، ج۲، ص۱۷۲، رقم ۱۱۴۷ در تفسیر آیه ۱۲۸ سوره توبه، و نقل روایت از امام باقر {{ع}} را در همان، ج۱، ص۳۷۲، رقم ۳۴۷، و یکی از موارد نقل روایت از امام علی، را در همان، ج۳، ص۴۶۷ رقم ۳۷۱۸ در تفسیر سوره کوثر و نقل روایت از امام سجاد {{ع}} را در همان، ج۲، ص۳۱۳ رقم ۱۶۱۳ بنگرید.</ref>، و این از ویژگیهای [[تفاسیر روایی]] [[اهل تسنن]] است<ref>برای توضیح این ویژگی ر. ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref>. | ||
#روش این [[تفسیر]] در مورد [[آیات]] [[فضائل]] و [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}} و سایر [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} و [[اخبار]] و آثاری که در ذیل آن آیات بیان کرده است، با دیدگاههای [[شیعه]] مطابقت ندارد. در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> از [[قتاده]] نقل کرده که گفته است: آنان [[مهاجرین]] و [[انصار]] هستند<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۳۳۰، رقم ۲۴۲.</ref> و با اینکه [[روایات]] زیادی از شیعه و حتی از اهل تسنن گویای آن است که این [[آیه]] در «[[لیلة المبیت]]» در [[فضیلت امام علی]]{{ع}} نازل شده<ref>آدرس برخی از آن روایات را در مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۴۸-۳۴۹ پاورقیهای ۵، ۷ و ۱ بنگرید.</ref>، ولی به کلی از آن دم فروبسته است و اشارهای نیز به آن ندارد. | # روش این [[تفسیر]] در مورد [[آیات]] [[فضائل]] و [[ولایت امیر المؤمنین]] {{ع}} و سایر [[اهل بیت پیامبر]] {{عم}} و [[اخبار]] و آثاری که در ذیل آن آیات بیان کرده است، با دیدگاههای [[شیعه]] مطابقت ندارد. در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> از [[قتاده]] نقل کرده که گفته است: آنان [[مهاجرین]] و [[انصار]] هستند<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۳۳۰، رقم ۲۴۲.</ref> و با اینکه [[روایات]] زیادی از شیعه و حتی از اهل تسنن گویای آن است که این [[آیه]] در «[[لیلة المبیت]]» در [[فضیلت امام علی]] {{ع}} نازل شده<ref>آدرس برخی از آن روایات را در مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۴۸-۳۴۹ پاورقیهای ۵، ۷ و ۱ بنگرید.</ref>، ولی به کلی از آن دم فروبسته است و اشارهای نیز به آن ندارد. | ||
آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> برحسب روایات و به [[اعتقاد شیعه]] در [[عید غدیرخم]] و در مورد [[ولایت]] و [[امامت امام علی]]{{ع}} نازل شده است، ولی در این [[تفسیر]] از [[قتاده]] نقل شده که آن را به [[خالص]] کردن [[دین]] و [[تبعید]] [[مشرکان]] از کنار [[خانه کعبه]] معنا کرده و از [[نزول]] آن در [[روز عرفه]] خبر داده است<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۸، رقم ۶۷۸ (تفسیر آیه ۳ سوره مائده).</ref>. | آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> برحسب روایات و به [[اعتقاد شیعه]] در [[عید غدیرخم]] و در مورد [[ولایت]] و [[امامت امام علی]] {{ع}} نازل شده است، ولی در این [[تفسیر]] از [[قتاده]] نقل شده که آن را به [[خالص]] کردن [[دین]] و [[تبعید]] [[مشرکان]] از کنار [[خانه کعبه]] معنا کرده و از [[نزول]] آن در [[روز عرفه]] خبر داده است<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۸، رقم ۶۷۸ (تفسیر آیه ۳ سوره مائده).</ref>. | ||
روایتی را دالّ بر [[ایمان]] نیاوردن [[حضرت]] [[ابو طالب]]{{ع}} ذکر کرده<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۱۶۷، رقم ۱۱۳۲.</ref>، [[آیه مودّت]] {{متن قرآن|لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> را به نقل از قتاده به [[قرابت]] بین [[پیامبر]]{{صل}} و [[قریش]] معنا کرده است<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ج۳، ص۱۶۱، رقم ۲۷۳۵.</ref>. [[آیه تطهیر]]، [[آیه ولایت]] و [[آیه تبلیغ]] را ذکر نکرده و در تفسیر آنها سخنی نگفته است و حال آنکه اگر نویسنده این [[تفسیر شیعه]] میبود، حتماً در تفسیر این [[آیات]]، [[روایات]] و مطالبی را ذکر میکرد؛ بنابراین، یا باید [[شیعه]] دانستن عبد الرزاق را [[اشتباه]] دانست و یا در استناد این تفسیر به وی تردید کرد و یا به تعدّد عبد الرزاق بن همّام صنعانی قائل شد و عبد الرزاق در [[کلام]] [[نجاشی]] و [[رجال]] [[طوسی]] را غیر از مؤلف این تفسیر دانست، و باتوجه به اینکه برای عبد الرزاق بن همّام متوفای ۲۱۱ تألیفات متعددی ذکر کردهاند<ref>ر.ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۵۶۶.</ref> و یکی از آنها [[المصنف]] است که در یازده جلد و همراه با یک جلد فهارس در [[دوازده]] جلد به چاپ رسیده و از کتابهای [[روایی]] [[اهل تسنن]] میباشد و نیز گفتهاند وی شیخ (استاد) [[بخاری]] بوده <ref>ر.ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۲.</ref> و در [[صحاح]] ستۀ اهل تسنن از وی [[روایت]] نقل شده است<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۲۷۸، رقم ۶۱۱.</ref> - و اما عبد الرزاق در [[کلام]] [[نجاشی]] و شیخ نه [[تولد]] و وفاتش معلوم است و نه در فهرست شیخ و [[رجال]] نجاشی کتاب و تألیفی برای وی ذکر شده است - احتمال سوم تقویت و [[حدس]] [[قوی]] زده میشود که عبد الرزاق صاحب تألیف و [[تفسیر]] غیر از عبد الرزاق بن همّام است که از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}}، [[شیعه]] و آشکار کننده [[امامت اهل بیت]] معرفی شده است و در هرصورت، مؤلف [[تفسیری]] که چاپ شده بیتردید شیعه نبوده است و اما اینکه آیا این همان تفسیر عبد الرزاق متوفای ۲۱۱ ه. ق بدون کموکاست است یا خیر؟ بستگی دارد به اینکه سند آن و افرادی که در طول [[تاریخ]] واسطۀ نقل این تفسیر بودهاند، در چه حدّی از اعتبار و [[وثاقت]] باشند و چون در نزد ما سند و واسطههای نقل آن ناشناخته و مجهول است و [[تواتر]] [[تاریخی]] نیز نسبت به آن وجود ندارد، اطمینانی وجود ندارد که این تفسیر همان تفسیر بدون هیچگونه [[تغییر]] و کموکاست و همۀ [[روایات]] و مطالب آن از عبد الرزاق صنعانی متوفای ۲۱۱ ه. ق باشد و در نتیجه، اعتبار روایات و آرای تفسیری نقل شده در آن اگر کمتر از روایات و آرای تفسیری [[تفسیر طبری]] و درّ المنثور نباشد، بیشتر از آن نیست. | روایتی را دالّ بر [[ایمان]] نیاوردن [[حضرت]] [[ابو طالب]] {{ع}} ذکر کرده<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۱۶۷، رقم ۱۱۳۲.</ref>، [[آیه مودّت]] {{متن قرآن|لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> را به نقل از قتاده به [[قرابت]] بین [[پیامبر]] {{صل}} و [[قریش]] معنا کرده است<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ج۳، ص۱۶۱، رقم ۲۷۳۵.</ref>. [[آیه تطهیر]]، [[آیه ولایت]] و [[آیه تبلیغ]] را ذکر نکرده و در تفسیر آنها سخنی نگفته است و حال آنکه اگر نویسنده این [[تفسیر شیعه]] میبود، حتماً در تفسیر این [[آیات]]، [[روایات]] و مطالبی را ذکر میکرد؛ بنابراین، یا باید [[شیعه]] دانستن عبد الرزاق را [[اشتباه]] دانست و یا در استناد این تفسیر به وی تردید کرد و یا به تعدّد عبد الرزاق بن همّام صنعانی قائل شد و عبد الرزاق در [[کلام]] [[نجاشی]] و [[رجال]] [[طوسی]] را غیر از مؤلف این تفسیر دانست، و باتوجه به اینکه برای عبد الرزاق بن همّام متوفای ۲۱۱ تألیفات متعددی ذکر کردهاند<ref>ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۵۶۶.</ref> و یکی از آنها [[المصنف]] است که در یازده جلد و همراه با یک جلد فهارس در [[دوازده]] جلد به چاپ رسیده و از کتابهای [[روایی]] [[اهل تسنن]] میباشد و نیز گفتهاند وی شیخ (استاد) [[بخاری]] بوده <ref>ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۲.</ref> و در [[صحاح]] ستۀ اهل تسنن از وی [[روایت]] نقل شده است<ref>ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۲۷۸، رقم ۶۱۱.</ref> - و اما عبد الرزاق در [[کلام]] [[نجاشی]] و شیخ نه [[تولد]] و وفاتش معلوم است و نه در فهرست شیخ و [[رجال]] نجاشی کتاب و تألیفی برای وی ذکر شده است - احتمال سوم تقویت و [[حدس]] [[قوی]] زده میشود که عبد الرزاق صاحب تألیف و [[تفسیر]] غیر از عبد الرزاق بن همّام است که از [[اصحاب امام صادق]] {{ع}}، [[شیعه]] و آشکار کننده [[امامت اهل بیت]] معرفی شده است و در هرصورت، مؤلف [[تفسیری]] که چاپ شده بیتردید شیعه نبوده است و اما اینکه آیا این همان تفسیر عبد الرزاق متوفای ۲۱۱ ه. ق بدون کموکاست است یا خیر؟ بستگی دارد به اینکه سند آن و افرادی که در طول [[تاریخ]] واسطۀ نقل این تفسیر بودهاند، در چه حدّی از اعتبار و [[وثاقت]] باشند و چون در نزد ما سند و واسطههای نقل آن ناشناخته و مجهول است و [[تواتر]] [[تاریخی]] نیز نسبت به آن وجود ندارد، اطمینانی وجود ندارد که این تفسیر همان تفسیر بدون هیچگونه [[تغییر]] و کموکاست و همۀ [[روایات]] و مطالب آن از عبد الرزاق صنعانی متوفای ۲۱۱ ه. ق باشد و در نتیجه، اعتبار روایات و آرای تفسیری نقل شده در آن اگر کمتر از روایات و آرای تفسیری [[تفسیر طبری]] و درّ المنثور نباشد، بیشتر از آن نیست. | ||
'''مشخصات «تفسیر عبد الرزاق» موجود''' | '''مشخصات «تفسیر عبد الرزاق» موجود''' | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
این تفسیر عبد الرزاق که چاپ شده و موجود است، یکبار با نام «تفسیر القرآن» و با تحقیق دکتر [[مصطفی مسلم محمد]] در سه جلد در سال ۱۴۱۰ در ریاض به چاپ رسیده است و یکبار با نام «تفسیر القرآن العزیز» و با تحقیق دکتر [[عبد المعطی امین قلعجی]] در دو جلد در سال ۱۴۱۰ در بیروت از سوی دار المعرفة و اخیرا نیز با نام تفسیر عبد الرزاق و با تحقیق دکتر [[محمود محمد عبده]] در سه جلد در سال ۱۴۱۹ در بیروت از سوی دار الکتب العلمیه چاپ و منتشر شده است. در این [[تفسیر]] به ذکر [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] [[صحابه]] و [[تابعین]] در ذیل [[آیات]] اکتفا شده و هیچگونه [[اجتهاد]]، شرح و توضیحی از سوی مؤلف دیده نمیشود و ازاینرو، در دستهبندی [[تفاسیر]]، این تفسیر را باید از [[تفاسیر روایی]] محض به شمار آورد. در این تفسیر، روایات با سند آورده شده و در آغاز همۀ سندها نام عبد الرزاق آمده است و در [[روایت]] دوم، پیش از عبد الرزاق دو واسطه با نامهای [[محمد بن عبد السلام]] و [[سلمة بن سعید]] دیده میشود که ظاهراً سند نویسندۀ تفسیر به عبد الرزاق باشد. | این تفسیر عبد الرزاق که چاپ شده و موجود است، یکبار با نام «تفسیر القرآن» و با تحقیق دکتر [[مصطفی مسلم محمد]] در سه جلد در سال ۱۴۱۰ در ریاض به چاپ رسیده است و یکبار با نام «تفسیر القرآن العزیز» و با تحقیق دکتر [[عبد المعطی امین قلعجی]] در دو جلد در سال ۱۴۱۰ در بیروت از سوی دار المعرفة و اخیرا نیز با نام تفسیر عبد الرزاق و با تحقیق دکتر [[محمود محمد عبده]] در سه جلد در سال ۱۴۱۹ در بیروت از سوی دار الکتب العلمیه چاپ و منتشر شده است. در این [[تفسیر]] به ذکر [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] [[صحابه]] و [[تابعین]] در ذیل [[آیات]] اکتفا شده و هیچگونه [[اجتهاد]]، شرح و توضیحی از سوی مؤلف دیده نمیشود و ازاینرو، در دستهبندی [[تفاسیر]]، این تفسیر را باید از [[تفاسیر روایی]] محض به شمار آورد. در این تفسیر، روایات با سند آورده شده و در آغاز همۀ سندها نام عبد الرزاق آمده است و در [[روایت]] دوم، پیش از عبد الرزاق دو واسطه با نامهای [[محمد بن عبد السلام]] و [[سلمة بن سعید]] دیده میشود که ظاهراً سند نویسندۀ تفسیر به عبد الرزاق باشد. | ||
در [[تفسیر آیات]] از [[رسول خدا]]{{صل}} و بهندرت از [[امام علی]]{{ع}}<ref>براساس برنامه رایانهای معجم فقهی، نقل روایت از آن حضرت با عنوان علی بن ابی طالب{{ع}} در تمام سه جلد تفسیر نهبار است. برای آگاهی از آن موارد ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق؛ ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۳۰۶ رقم ۱۷۰ (تفسیر آیه ۱۸۰ بقره)، ص۳۴۵ رقم ۲۷۷ (تفسیر آیه ۲۲۶ بقره)، ص۴۸۱، رقم ۶۴۷ (تفسیر آیه ۱۴۱ نساء)، ج۲، ص۷۹ رقم ۹۰۱ (تفسیر آیه ۴۳ اعراب)، ص۱۴۵ رقم ۱۰۷۵ (تفسیر آیه ۳۴ توبه) ص۳۴۸ رقم ۱۷۲۴ (تفسیر آیه ۱۰۳ کهف)، ص۳۹۹ رقم ۱۹۰۵ (تفسیر آیه ۱۹ حج)، ج۳، ص۲۲۴، رقم ۲۳۵۴ (تفسیر آیه ۶ تحریم)، ص۴۶۷، رقم ۳۷۱۸ (تفسیر سوره کوثر).</ref> روایت نقل شده است، ولی بیشتر روایات آن از صحابه و تابعین است و در بین روایات نقل شده از صحابه و تابعین بیشترین عدد به [[قتاده]] اختصاص دارد؛ برای مثال، از چهل روایتی که در اول [[سوره بقره]] در تفسیر آیات ۱-۶۰ آورده است، هفده، روایت از قتاده، پنج روایت از [[مجاهد]] و از [[معمر]]، کلبی، [[محمد بن کلبی]]، [[ابن عباس]] و [[ابو موسی اشعری]] هریک دو روایت، از [[زهری]]، [[ابن مسعود]]، حسن، طاووس، [[عبید بن عمرو]] و [[عمرو بن میمون اودی]] هرکدام یک روایت و از [[رسول خدا]]{{صل}} نیز تنها یک [[روایت]] نقل شده است<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۵۸-۲۷۰، رقم ۱۵-۵۴.</ref>. | در [[تفسیر آیات]] از [[رسول خدا]] {{صل}} و بهندرت از [[امام علی]] {{ع}}<ref>براساس برنامه رایانهای معجم فقهی، نقل روایت از آن حضرت با عنوان علی بن ابی طالب {{ع}} در تمام سه جلد تفسیر نهبار است. برای آگاهی از آن موارد ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق؛ ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۳۰۶ رقم ۱۷۰ (تفسیر آیه ۱۸۰ بقره)، ص۳۴۵ رقم ۲۷۷ (تفسیر آیه ۲۲۶ بقره)، ص۴۸۱، رقم ۶۴۷ (تفسیر آیه ۱۴۱ نساء)، ج۲، ص۷۹ رقم ۹۰۱ (تفسیر آیه ۴۳ اعراب)، ص۱۴۵ رقم ۱۰۷۵ (تفسیر آیه ۳۴ توبه) ص۳۴۸ رقم ۱۷۲۴ (تفسیر آیه ۱۰۳ کهف)، ص۳۹۹ رقم ۱۹۰۵ (تفسیر آیه ۱۹ حج)، ج۳، ص۲۲۴، رقم ۲۳۵۴ (تفسیر آیه ۶ تحریم)، ص۴۶۷، رقم ۳۷۱۸ (تفسیر سوره کوثر).</ref> روایت نقل شده است، ولی بیشتر روایات آن از صحابه و تابعین است و در بین روایات نقل شده از صحابه و تابعین بیشترین عدد به [[قتاده]] اختصاص دارد؛ برای مثال، از چهل روایتی که در اول [[سوره بقره]] در تفسیر آیات ۱-۶۰ آورده است، هفده، روایت از قتاده، پنج روایت از [[مجاهد]] و از [[معمر]]، کلبی، [[محمد بن کلبی]]، [[ابن عباس]] و [[ابو موسی اشعری]] هریک دو روایت، از [[زهری]]، [[ابن مسعود]]، حسن، طاووس، [[عبید بن عمرو]] و [[عمرو بن میمون اودی]] هرکدام یک روایت و از [[رسول خدا]] {{صل}} نیز تنها یک [[روایت]] نقل شده است<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۵۸-۲۷۰، رقم ۱۵-۵۴.</ref>. | ||
عدد [[روایات]] در چاپ دار المعرفة ۳۷۵۹ و در چاپ دارالکتب العلمیة ۳۷۵۵ است و طبق آمار رایانه ۱۹۱۴ بار نام [[قتاده]] در این [[تفسیر]] آمده است؛ بنابراین، میتوان گفت حدود نصف این تفسیر آرای [[تفسیری]] نقل شده از قتاده است. | عدد [[روایات]] در چاپ دار المعرفة ۳۷۵۹ و در چاپ دارالکتب العلمیة ۳۷۵۵ است و طبق آمار رایانه ۱۹۱۴ بار نام [[قتاده]] در این [[تفسیر]] آمده است؛ بنابراین، میتوان گفت حدود نصف این تفسیر آرای [[تفسیری]] نقل شده از قتاده است. | ||
این تفسیر همۀ سور [[قرآن]] را دربر دارد، ولی در مورد [[آیات]] [[گزینش]] شده و برای بسیاری از آیات، روایت و تفسیری ذکر نشده است و برای بسیاری از آیات تنها در حدّ معنا کردن یک کلمه تفسیر آورده شده است؛ برای مثال، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> بیان آن تنها در این حد است که از قتاده نقل کرده که در معنای {{متن قرآن|لَا رَيْبَ فِيهِ}} میگوید: {{عربی|"لا شك فيه"}}<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۵۸، رقم ۱۶.</ref>. این تفسیر نیز مانند بسیاری از [[تفاسیر روایی]]، خالی از روایات ساختگی و نامناسب با ساحت [[قدس]] [[انبیا]] نیست؛ برای نمونه، در تفسیر آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> روایت {{متن حدیث|جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الرَّجُلِ مِنِ امْرَأَتِهِ...}} را از [[مجاهد]] و روایت {{متن حدیث|حَلَّ الْهِمْيَانَ وَ جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الْخَائِنِ...}} را از [[ابن عباس]] نقل کرده است<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۲۱۱-۲۱۲، رقمهای ۱۲۹۴ و ۱۲۹۹.</ref>. | این تفسیر همۀ سور [[قرآن]] را دربر دارد، ولی در مورد [[آیات]] [[گزینش]] شده و برای بسیاری از آیات، روایت و تفسیری ذکر نشده است و برای بسیاری از آیات تنها در حدّ معنا کردن یک کلمه تفسیر آورده شده است؛ برای مثال، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> بیان آن تنها در این حد است که از قتاده نقل کرده که در معنای {{متن قرآن|لَا رَيْبَ فِيهِ}} میگوید: {{عربی|"لا شك فيه"}}<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۵۸، رقم ۱۶.</ref>. این تفسیر نیز مانند بسیاری از [[تفاسیر روایی]]، خالی از روایات ساختگی و نامناسب با ساحت [[قدس]] [[انبیا]] نیست؛ برای نمونه، در تفسیر آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> روایت {{متن حدیث|جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الرَّجُلِ مِنِ امْرَأَتِهِ...}} را از [[مجاهد]] و روایت {{متن حدیث|حَلَّ الْهِمْيَانَ وَ جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الْخَائِنِ...}} را از [[ابن عباس]] نقل کرده است<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۲۱۱-۲۱۲، رقمهای ۱۲۹۴ و ۱۲۹۹.</ref>. | ||
همچنین [[داستان ساختگی]] [[حضرت داوود]]{{ع}} و [[همسر]] اوریا نیز در این تفسیر دیده میشود<ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۳، ص۱۱۳ و ۱۱۴، رقم ۲۵۸۵.</ref>. برخی [[روایات]] این [[تفسیر]] مشتمل بر [[تفسیر قرآن به قرآن]] است؛ برای مثال، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی | همچنین [[داستان ساختگی]] [[حضرت داوود]] {{ع}} و [[همسر]] اوریا نیز در این تفسیر دیده میشود<ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۳، ص۱۱۳ و ۱۱۴، رقم ۲۵۸۵.</ref>. برخی [[روایات]] این [[تفسیر]] مشتمل بر [[تفسیر قرآن به قرآن]] است؛ برای مثال، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref> از [[ابن مسعود]] نقل کرده که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ}}<ref>«آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref> نازل شد، مفاد آیه بر [[مسلمانان]] گران آمد، گفتند: «ای [[رسول خدا]]! هیچکس نیست مگر به خودش [[ستم]] میکند» [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «معنای آیه این نیست، آیا سخن [[لقمان]] به پسرش را نشنیدهاید که میگفت: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref><ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۲، ص۵۶، رقم ۸۲۳.</ref> | ||
در تفسیر {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> نیز از [[قتاده]] نقل کرده است که گفت: آن کلمات [[سخن]] [[خدا]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref><ref>ر.ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸، رقمهای ۴۴ و ۴۵.</ref><ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۴۴ -۳۵۰ .</ref> | در تفسیر {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> نیز از [[قتاده]] نقل کرده است که گفت: آن کلمات [[سخن]] [[خدا]] {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref><ref>ر. ک: صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ط، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸، رقمهای ۴۴ و ۴۵.</ref><ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۴۴ -۳۵۰.</ref> | ||
== فهرست کتاب == | == فهرست کتاب == | ||
خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
== دربارهٔ پدیدآورنده == | == دربارهٔ پدیدآورنده == | ||
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست. | |||
== پانویس == | == پانویس == |