پرش به محتوا

آیه استخلاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آیه استخلاف در قرآن]] - [[آیه استخلاف در حدیث]] - [[آیه استخلاف در اخلاق اسلامی]] - [[آیه استخلاف در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = آیه استخلاف (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آیه استخلاف در قرآن]] - [[آیه استخلاف در حدیث]] - [[آیه استخلاف در اخلاق اسلامی]] - [[آیه استخلاف در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = آیه استخلاف (پرسش)}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.


==[[شبهه تعارض با نصوص امامت]]==
== [[شبهه تعارض با نصوص امامت]] ==
[[قرآن کریم]] در [[آیه ۵۵ سوره نور]] می‌فرماید: “خداوند به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] از شما [[وعده]] داده است که آنان را [[جانشینان]] [[زمین]] قرار دهد؛ همان‌گونه که پیشینیان را جانشینان بر زمین قرار داد، و [[ترس]] آنان را به [[امنیت]] مبدّل ساخت، تا مرا [[عبادت]] کنند و چیزی را [[شریک]] من قرار ندهند و هر کس پس از این، [[کفر]] ورزد، [[فاسق]] خواهد بود”.
[[قرآن کریم]] در [[آیه ۵۵ سوره نور]] می‌فرماید: “خداوند به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] از شما [[وعده]] داده است که آنان را [[جانشینان]] [[زمین]] قرار دهد؛ همان‌گونه که پیشینیان را جانشینان بر زمین قرار داد، و [[ترس]] آنان را به [[امنیت]] مبدّل ساخت، تا مرا [[عبادت]] کنند و چیزی را [[شریک]] من قرار ندهند و هر کس پس از این، [[کفر]] ورزد، [[فاسق]] خواهد بود”.
عده‌ای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهل‌سنت]]، آیه یاد شده را [[دلیل]] بر [[خلافت]] خلفای سه‌گانه یا چهارگانه نخست دانسته‌اند. مؤلف و [[شارح مواقف]] گفته‌اند: “خطاب آیه به [[صحابه]] است و کمترین مرتبه جمع، سه است و [[وعده خداوند]] نیز [[حق]] است؛ پس باید خلافت وعده داده شده در آیه بر تعدادی از صحابه منطبق شود که به‌وسیله آنان امنیت محقّق شده و [[دین اسلام]] استقرار یافته است. این ویژگی، جز بر خلفای چهارگانه منطبق نیست پس خلافت آنان، مدلول و [[موعود]] این آیه است”<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
عده‌ای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهل‌سنت]]، آیه یاد شده را [[دلیل]] بر [[خلافت]] خلفای سه‌گانه یا چهارگانه نخست دانسته‌اند. مؤلف و [[شارح مواقف]] گفته‌اند: “خطاب آیه به [[صحابه]] است و کمترین مرتبه جمع، سه است و [[وعده خداوند]] نیز [[حق]] است؛ پس باید خلافت وعده داده شده در آیه بر تعدادی از صحابه منطبق شود که به‌وسیله آنان امنیت محقّق شده و [[دین اسلام]] استقرار یافته است. این ویژگی، جز بر خلفای چهارگانه منطبق نیست پس خلافت آنان، مدلول و [[موعود]] این آیه است”<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
خط ۲۴: خط ۲۴:


نکته دیگر اینکه هیچ دلیلی بر این مطلب وجود ندارد که [[وعده الهی]] به [[مؤمنان]] [[صالح]]، پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} تحقق یافته و در [[زمان]] آن [[حضرت]] واقع نشده است، بلکه قراین و [[دلایل]]، بیانگر آن است که این وعده در عصر رسالت تحقق یافت؛ هرچند پس از [[پیامبر]]{{صل}} نیز استمرار پیدا کرد و توسعه یافت. [[مفسران]] از [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده‌اند که گفته است:
نکته دیگر اینکه هیچ دلیلی بر این مطلب وجود ندارد که [[وعده الهی]] به [[مؤمنان]] [[صالح]]، پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} تحقق یافته و در [[زمان]] آن [[حضرت]] واقع نشده است، بلکه قراین و [[دلایل]]، بیانگر آن است که این وعده در عصر رسالت تحقق یافت؛ هرچند پس از [[پیامبر]]{{صل}} نیز استمرار پیدا کرد و توسعه یافت. [[مفسران]] از [[ابوالعالیه]] [[روایت]] کرده‌اند که گفته است:
پیامبر{{صل}} سیزده سال در [[مکه]] اقامت گزید و با [[بیم]] و [[ترس]] به‌صورت آشکار و پنهان، [[مردم]] را به [[آیین اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد. سپس به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. او و اصحابش با ترس و بیم [[زندگی]] می‌کردند و [[شب]] و [[روز]]، مسلّح بودند. فردی به پیامبر{{صل}} گفت: “آیا روزی برای ما فرا نمی‌رسد که [[امنیت]] یابیم و [[سلاح]] را زمین بگذاریم؟” پیامبر{{صل}} به او فرمود: “طولی نخواهد کشید که از چنان [[امنیتی]] برخوردار شوید که یکی از شما میان جمع و بدون [[سلاح]] حضور یابد و خطری او را [[تهدید]] نکند”. در این هنگام، [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ}}<ref>«خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نازل شد. [[خداوند]] [[پیامبر]]{{صل}} را بر [[جزیرة العرب]] مسلط ساخت و [[وعده الهی]] در [[حق]] آنان تحقق یافت<ref>جامع البیان (تفسیر طبری)، ج۱۸، ص۱۹۰، الدر المنثور، ج۶، ص۱۹۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۱۲۱-۱۲۰.</ref>.
پیامبر{{صل}} سیزده سال در [[مکه]] اقامت گزید و با [[بیم]] و [[ترس]] به‌صورت آشکار و پنهان، [[مردم]] را به [[آیین اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد. سپس به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. او و اصحابش با ترس و بیم [[زندگی]] می‌کردند و [[شب]] و [[روز]]، مسلّح بودند. فردی به پیامبر{{صل}} گفت: “آیا روزی برای ما فرا نمی‌رسد که [[امنیت]] یابیم و [[سلاح]] را زمین بگذاریم؟ ” پیامبر{{صل}} به او فرمود: “طولی نخواهد کشید که از چنان [[امنیتی]] برخوردار شوید که یکی از شما میان جمع و بدون [[سلاح]] حضور یابد و خطری او را [[تهدید]] نکند”. در این هنگام، [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ}}<ref>«خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نازل شد. [[خداوند]] [[پیامبر]]{{صل}} را بر [[جزیرة العرب]] مسلط ساخت و [[وعده الهی]] در [[حق]] آنان تحقق یافت<ref>جامع البیان (تفسیر طبری)، ج۱۸، ص۱۹۰، الدر المنثور، ج۶، ص۱۹۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۱۲۱-۱۲۰.</ref>.


[[ابن‌کثیر]] در [[تفسیر آیه]] گفته است: “این آیه، وعده الهی به پیامبر{{صل}} است به اینکه [[امت]] او را [[جانشینان]] [[زمین]]، یعنی [[پیشوایان]] و [[والیان]] آن قرار دهد، و به‌واسطه آنان سرزمین‌ها را [[اصلاح]] کند، افراد [[بشر]] را [[خاضع]] آنان سازد و [[ترس]] آنان را به [[امنیت]] مبدّل کند. خداوند، این [[وعده]] خود را تحقق بخشید، زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[دنیا]] نرفت تا اینکه خداوند؛ [[مکه]]، [[خیبر]]، [[بحرین]] و دیگر نواحی جزیرة‌العرب و [[سرزمین]] [[یمن]] را برای او [[فتح]] کرد، و آن [[حضرت]] از [[مجوس]] هجر و برخی نواحی [[شام]]، [[جزیه]] گرفت. [[پادشاه روم]]، فرمانروای [[مصر]] و اسکندریه و [[پادشاهان]] عمان و [[نجاشی]] برای او هدایایی فرستادند. ابن‌کثیر سپس از ادامه [[فتوحات]] در [[زمان]] [[خلافت ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] به‌عنوان استمرار وعده الهی به پیامبر{{صل}} و [[سیادت]] [[امت اسلامی]] بر [[جهان]]، [[سخن]] گفته است”<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۱۱۹؛ احمد مصطفی مراغی در تفسیر آیه گفته است: “خداوند وعده کرده است که پیامبر و مؤمنان مطیع پروردگار را خلفای در زمین قرار دهد و با نصرت و عزت خود آنان را تأیید کند، ترس و بیم آنان را به امنیت تبدیل کند تا خدای یکتا را پرستش کنند، خداوند به وعده خود عمل کرد و هنوز پیامبر از دنیا نرفته بود که مکه، خیبر، بحرین و سایر جزیرة‌العرب را فتح کرد. از مجوس هجر و برخی نواحی شام جزیه گرفت، پادشاهان روم، مصر و حبشه برای او هدیه فرستادند و...”. تفسیر المراغی، ج۱۸، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
[[ابن‌کثیر]] در [[تفسیر آیه]] گفته است: “این آیه، وعده الهی به پیامبر{{صل}} است به اینکه [[امت]] او را [[جانشینان]] [[زمین]]، یعنی [[پیشوایان]] و [[والیان]] آن قرار دهد، و به‌واسطه آنان سرزمین‌ها را [[اصلاح]] کند، افراد [[بشر]] را [[خاضع]] آنان سازد و [[ترس]] آنان را به [[امنیت]] مبدّل کند. خداوند، این [[وعده]] خود را تحقق بخشید، زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[دنیا]] نرفت تا اینکه خداوند؛ [[مکه]]، [[خیبر]]، [[بحرین]] و دیگر نواحی جزیرة‌العرب و [[سرزمین]] [[یمن]] را برای او [[فتح]] کرد، و آن [[حضرت]] از [[مجوس]] هجر و برخی نواحی [[شام]]، [[جزیه]] گرفت. [[پادشاه روم]]، فرمانروای [[مصر]] و اسکندریه و [[پادشاهان]] عمان و [[نجاشی]] برای او هدایایی فرستادند. ابن‌کثیر سپس از ادامه [[فتوحات]] در [[زمان]] [[خلافت ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] به‌عنوان استمرار وعده الهی به پیامبر{{صل}} و [[سیادت]] [[امت اسلامی]] بر [[جهان]]، [[سخن]] گفته است”<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۱۱۹؛ احمد مصطفی مراغی در تفسیر آیه گفته است: “خداوند وعده کرده است که پیامبر و مؤمنان مطیع پروردگار را خلفای در زمین قرار دهد و با نصرت و عزت خود آنان را تأیید کند، ترس و بیم آنان را به امنیت تبدیل کند تا خدای یکتا را پرستش کنند، خداوند به وعده خود عمل کرد و هنوز پیامبر از دنیا نرفته بود که مکه، خیبر، بحرین و سایر جزیرة‌العرب را فتح کرد. از مجوس هجر و برخی نواحی شام جزیه گرفت، پادشاهان روم، مصر و حبشه برای او هدیه فرستادند و... ”. تفسیر المراغی، ج۱۸، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref>.


[[بدیهی]] است [[خلافت]] [[مؤمنان]] در [[زمین]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به‌معنای خلافت مورد بحث در مسئله [[امامت]] نیست. [[ابن‌کثیر]] در اینکه خلافت در [[آیه]] را در خلفای سه‌گانه یا چهارگانه منحصر ندانسته، درست اندیشیده است، ولی در اینکه آن را شامل عموم [[امت اسلامی]] دانسته، به [[خطا]] رفته است، زیرا چنان‌که گفته شد، [[وعده]] خلافت در زمین و [[سیادت]] و [[امنیت]]، مخصوص برخی از امت اسلامی، یعنی [[مؤمنان مخلص]] و [[صالح]] است.
[[بدیهی]] است [[خلافت]] [[مؤمنان]] در [[زمین]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به‌معنای خلافت مورد بحث در مسئله [[امامت]] نیست. [[ابن‌کثیر]] در اینکه خلافت در [[آیه]] را در خلفای سه‌گانه یا چهارگانه منحصر ندانسته، درست اندیشیده است، ولی در اینکه آن را شامل عموم [[امت اسلامی]] دانسته، به [[خطا]] رفته است، زیرا چنان‌که گفته شد، [[وعده]] خلافت در زمین و [[سیادت]] و [[امنیت]]، مخصوص برخی از امت اسلامی، یعنی [[مؤمنان مخلص]] و [[صالح]] است.
خط ۳۷: خط ۳۷:
از اینجا می‌توان به [[نادرستی]] این سخن ابن‌کثیر پی برد که گفته است: “احادیث [[دوازده خلیفه]] را نمی‌توان بر [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] منطبق ساخت؛ زیرا بسیاری از آنان زمام [[رهبری سیاسی]] [[جامعه]] را در دست نداشتند”. خطای ابن‌کثیر این است که خلافت به معنای [[رهبری الهی]] را با [[خلافت]] به معنای [[فرمانروایی]] [[سیاسی]] یکسان انگاشته است، با اینکه ملازمه‌ای میان آن دو وجود ندارد. آیا می‌توان [[یزید]] را که فرمانروایی سیاسی [[جهان اسلام]] را در دست داشت، [[خلیفه خدا]] و [[پیامبر]] و [[رهبر الهی]] دانست و [[رهبری]] او را مایه [[عزت]] و [[شوکت]] [[اسلام]] به شمار آورد؟
از اینجا می‌توان به [[نادرستی]] این سخن ابن‌کثیر پی برد که گفته است: “احادیث [[دوازده خلیفه]] را نمی‌توان بر [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] منطبق ساخت؛ زیرا بسیاری از آنان زمام [[رهبری سیاسی]] [[جامعه]] را در دست نداشتند”. خطای ابن‌کثیر این است که خلافت به معنای [[رهبری الهی]] را با [[خلافت]] به معنای [[فرمانروایی]] [[سیاسی]] یکسان انگاشته است، با اینکه ملازمه‌ای میان آن دو وجود ندارد. آیا می‌توان [[یزید]] را که فرمانروایی سیاسی [[جهان اسلام]] را در دست داشت، [[خلیفه خدا]] و [[پیامبر]] و [[رهبر الهی]] دانست و [[رهبری]] او را مایه [[عزت]] و [[شوکت]] [[اسلام]] به شمار آورد؟


طبق معیاری که [[ابن‌کثیر]]، [[فخرالدین رازی]] و همفکران آنان برگزیده‌اند، خلافت در [[آیه]]، شامل امیرالمؤمنین علی{{ع}} نخواهد شد، زیرا در [[زمان]] آن [[حضرت]]، به [[دلیل]] منازعه‌های داخلی، [[فتوحات]] و کشورگشایی‌ها متوقف شد. این، مطلبی است که رازی آشکارا آن را بیان کرده است<ref>{{عربی|و معلوم أن بعد الرسول الاستخلاف الذی هذا وصفه انما کان فی ایام ابی بکر و عمر و عثمان لم یحصل ذلک فی ایام علی (رضی الله عنه) لانه لم یتفرغ لجهاد الکفار لاشتغاله بمحاربة من خالفه من اهل الصلاة}}. مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۲۵.</ref>، ولی با معیار مزبور، خلافت در آیه، [[زمامداری]] [[معاویه]] را شامل می‌شود، زیرا بخشی از [[فتوحات اسلامی]] در زمان او رخ داد<ref>ر.ک: الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۷۹ و ۵۰۴؛ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۵.</ref> و پس از وی نیز ادامه یافت و این برخلاف [[اعتقاد]] آنان است که دوران خلافت سی سال بیش نبوده است.
طبق معیاری که [[ابن‌کثیر]]، [[فخرالدین رازی]] و همفکران آنان برگزیده‌اند، خلافت در [[آیه]]، شامل امیرالمؤمنین علی{{ع}} نخواهد شد، زیرا در [[زمان]] آن [[حضرت]]، به [[دلیل]] منازعه‌های داخلی، [[فتوحات]] و کشورگشایی‌ها متوقف شد. این، مطلبی است که رازی آشکارا آن را بیان کرده است<ref>{{عربی|و معلوم أن بعد الرسول الاستخلاف الذی هذا وصفه انما کان فی ایام ابی بکر و عمر و عثمان لم یحصل ذلک فی ایام علی (رضی الله عنه) لانه لم یتفرغ لجهاد الکفار لاشتغاله بمحاربة من خالفه من اهل الصلاة}}. مفاتیح الغیب، ج۲۴، ص۲۵.</ref>، ولی با معیار مزبور، خلافت در آیه، [[زمامداری]] [[معاویه]] را شامل می‌شود، زیرا بخشی از [[فتوحات اسلامی]] در زمان او رخ داد<ref>ر. ک: الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۷۹ و ۵۰۴؛ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۵.</ref> و پس از وی نیز ادامه یافت و این برخلاف [[اعتقاد]] آنان است که دوران خلافت سی سال بیش نبوده است.


[[سید محمود آلوسی]]، [[استدلال]] عده‌ای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهل‌سنت]] به آیه بر [[درستی]] خلافت [[خلفا]] را [[نقل]] و تقریر کرده است، ولی در پایان، دیدگاه خود را یادآور شده و گفته است:
[[سید محمود آلوسی]]، [[استدلال]] عده‌ای از [[متکلمان]] و [[مفسران اهل‌سنت]] به آیه بر [[درستی]] خلافت [[خلفا]] را [[نقل]] و تقریر کرده است، ولی در پایان، دیدگاه خود را یادآور شده و گفته است:
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش