پرش به محتوا

ابوبکره ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۲: خط ۱۲:
در مورد نام و وضعیت [[پدر]] وی، گزارش‌های ناهمگونی وجود دارد. نام پدرش را «حارث»<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۳۲.</ref>، «مسروح»<ref>واقدی، ج۳، ص۹۳۱؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۶۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸.</ref> و «مسروق» گفته‌اند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۰.</ref> که به [[یقین]] مسروق، تصحیف مسروح است. ابن اثیر می‌گوید: کسانی که وی را فرزند مسروح می‌دانند، مسروح را برده حارث معرفی می‌کنند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۳۵.</ref>. به این ترتیب، برخی می‌گویند: پدر نفیع، مسروح، برده حارث بن کلده بود و حارث، نفیع را به خویشتن ملحق کرد. ابوبکره از این استلحاق بسیار ناخشنود بود و همواره با [[انکار]] آن، خویش را مولای [[رسول خدا]]{{صل}} می‌خواند. [[ابن سعد]] در جریان استلحاق، نامی از [[حارث]] نبرده و تنها گفته است: [[ثقیف]] چنین ادعایی داشت<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۱؛ مزی، ج۳۰، ص۵.</ref>. از طرفی عکس آن گزارش نیز وارد شده است. می‌گویند: حارث [[پدر]] نفیع، وی را که طفلی سیاه چرده بود، از خویش ندانست و گفت: هیچ یک از پدرانم سیاه نبودند و نفیع را از آن مسروح [[غلام]] [[حبشی]] خویش دانست<ref>بلاذری، ج۲، ص۱۳۳.</ref>. نفیع می‌گفت: اگر [[مردم]] [[اصرار]] دارند مرا به [[نسب]] بخوانند، من [[نفیع بن مسروح حبشی]] هستم<ref>ابن عساکر، ج۲۶، ص۲۰۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۶؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۰، ص۴۱۸.</ref> [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۳۳۴.</ref>
در مورد نام و وضعیت [[پدر]] وی، گزارش‌های ناهمگونی وجود دارد. نام پدرش را «حارث»<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۶۳۲.</ref>، «مسروح»<ref>واقدی، ج۳، ص۹۳۱؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۶۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸.</ref> و «مسروق» گفته‌اند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۰.</ref> که به [[یقین]] مسروق، تصحیف مسروح است. ابن اثیر می‌گوید: کسانی که وی را فرزند مسروح می‌دانند، مسروح را برده حارث معرفی می‌کنند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۳۵.</ref>. به این ترتیب، برخی می‌گویند: پدر نفیع، مسروح، برده حارث بن کلده بود و حارث، نفیع را به خویشتن ملحق کرد. ابوبکره از این استلحاق بسیار ناخشنود بود و همواره با [[انکار]] آن، خویش را مولای [[رسول خدا]]{{صل}} می‌خواند. [[ابن سعد]] در جریان استلحاق، نامی از [[حارث]] نبرده و تنها گفته است: [[ثقیف]] چنین ادعایی داشت<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۱؛ مزی، ج۳۰، ص۵.</ref>. از طرفی عکس آن گزارش نیز وارد شده است. می‌گویند: حارث [[پدر]] نفیع، وی را که طفلی سیاه چرده بود، از خویش ندانست و گفت: هیچ یک از پدرانم سیاه نبودند و نفیع را از آن مسروح [[غلام]] [[حبشی]] خویش دانست<ref>بلاذری، ج۲، ص۱۳۳.</ref>. نفیع می‌گفت: اگر [[مردم]] [[اصرار]] دارند مرا به [[نسب]] بخوانند، من [[نفیع بن مسروح حبشی]] هستم<ref>ابن عساکر، ج۲۶، ص۲۰۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۶؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۰، ص۴۱۸.</ref> [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۳۳۴.</ref>


به نقل از [[احمد بن حنبل]] می‌گوید: اکثراً وی را [[نفیع بن حارث]] می‌نامند. او می‌افزاید نسب [[هوذة بن خلیفه بکراوی]] از [[نوادگان]] [[ابوبکره]] را [[املا]] می‌کردم. هنگامی که به ابوبکره رسید گفتم: او فرزند کیست؟ گفت: چیزی بر این نام نیفزا و آن را رها کن. ابوبکره هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ}}<ref>«آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر است و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید برادران دینی و وابستگان شمایند و شما را در آنچه اشتباه کرده‌اید گناهی نیست اما در آنچه دل‌هایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.</ref>. را خواند، به [[مسلمانان]] گفت: من از آن جمله‌ام که پدرم ناشناخته است. پس من، [[برادر دینی]] و مولای شما<ref>قرطبی، تفسیر، ج۱۴، ص۱۲۱.</ref> یا غلام [[رسول]] خدایم<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۳۵.</ref>.
به نقل از [[احمد بن حنبل]] می‌گوید: اکثراً وی را [[نفیع بن حارث]] می‌نامند. او می‌افزاید نسب [[هوذة بن خلیفه بکراوی]] از [[نوادگان]] [[ابوبکره]] را [[املا]] می‌کردم. هنگامی که به ابوبکره رسید گفتم: او فرزند کیست؟ گفت: چیزی بر این نام نیفزا و آن را رها کن. ابوبکره هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ}}<ref>«آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر است و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید برادران دینی و وابستگان شمایند و شما را در آنچه اشتباه کرده‌اید گناهی نیست اما در آنچه دل‌هایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.</ref>. را خواند، به [[مسلمانان]] گفت: من از آن جمله‌ام که پدرم ناشناخته است. پس من، [[برادر دینی]] و مولای شما<ref>قرطبی، تفسیر، ج۱۴، ص۱۲۱.</ref> یا غلام [[رسول]] خدایم<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۳۵.</ref>.


بسیاری از منابع پیش گفته، به نقل از ابن سعد می‌گویند ابن سعد بر این [[باور]] است که نام وی نفیع بن حارث است، در صورتی که ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۰-۱۱.</ref> در ابتدای معرفی وی، نفیع بن مسروق (مسروح) آورده است و می‌گوید: [[فرزندان]] [[ابوبکره]] ادعا می‌کردند از نژاد [[عرب]] هستند و برای [[اثبات]] این ادعا، نام وی را نفیع بن حارث ثقفی می‌گفتند. اما بر پایه گزارشی، ابوبکره هنگام [[وفات]] به دخترش گفت: مرا در [[عزا]] و [[نوحه]] خویش ابن مسروح حبشی بخوان. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۱.</ref> ادعای فرزندان ابوبکره را بیان کرده و نام [[نفیع بن مسروح]] را صحیح می‌داند. برخی می‌گویند او به ابن مسروح [[شهرت]] دارد <ref>باجی، ج۲، ص۵۹.</ref>.
بسیاری از منابع پیش گفته، به نقل از ابن سعد می‌گویند ابن سعد بر این [[باور]] است که نام وی نفیع بن حارث است، در صورتی که ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۰-۱۱.</ref> در ابتدای معرفی وی، نفیع بن مسروق (مسروح) آورده است و می‌گوید: [[فرزندان]] [[ابوبکره]] ادعا می‌کردند از نژاد [[عرب]] هستند و برای [[اثبات]] این ادعا، نام وی را نفیع بن حارث ثقفی می‌گفتند. اما بر پایه گزارشی، ابوبکره هنگام [[وفات]] به دخترش گفت: مرا در [[عزا]] و [[نوحه]] خویش ابن مسروح حبشی بخوان. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۱.</ref> ادعای فرزندان ابوبکره را بیان کرده و نام [[نفیع بن مسروح]] را صحیح می‌داند. برخی می‌گویند او به ابن مسروح [[شهرت]] دارد <ref>باجی، ج۲، ص۵۹.</ref>.
خط ۲۰: خط ۲۰:
حارث از سمیه دو فرزند به نام [[نافع]] و نفیع آورد. سپس سمیه را به ازدواج برده‌اش عبید رومی درآورد. زیاد فرزند دیگر سمیه در فراش عبید به [[دنیا]] آمد<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. [[ابن کثیر]] [[برادران]] [[مادری]] ابوبکره را زیاد، نافع و نفیع گفته است <ref>البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref> این در صورتی است که نام وی را مسروح بدانیم؛ در غیر این صورت، او خود، نفیع است و آن دو، برادران اویند. [[شاهد]] ما آن است که فرزندان سمیه را همین سه تن نام برده‌اند و نیز در [[شعر]] [[خالد نجار]] چنین آمده است<ref>ابن عساکر، ج۲۶، ص۲۰۴ و ج۷۵، ص۳۹۴ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>.
حارث از سمیه دو فرزند به نام [[نافع]] و نفیع آورد. سپس سمیه را به ازدواج برده‌اش عبید رومی درآورد. زیاد فرزند دیگر سمیه در فراش عبید به [[دنیا]] آمد<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. [[ابن کثیر]] [[برادران]] [[مادری]] ابوبکره را زیاد، نافع و نفیع گفته است <ref>البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref> این در صورتی است که نام وی را مسروح بدانیم؛ در غیر این صورت، او خود، نفیع است و آن دو، برادران اویند. [[شاهد]] ما آن است که فرزندان سمیه را همین سه تن نام برده‌اند و نیز در [[شعر]] [[خالد نجار]] چنین آمده است<ref>ابن عساکر، ج۲۶، ص۲۰۴ و ج۷۵، ص۳۹۴ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>.


[[ابن کثیر]] پس از گزارش این حادثه می‌گوید: [[مهدی عباسی]] در مورد [[نسب]] [[فرزندان]] [[ابوبکره]]، به [[ولاء]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[حکم]] کرد و انتساب ایشان را به ثقیف [[باطل]] شمرد و این [[حکم]] را برای [[والی بصره]] فرستاد تا [[اعمال]] کند. البته او به آن [[فرمان]] وقعی ننهاد. مهدی عباسی همچنین انتساب زیاد و [[نافع]] را نیز باطل کرد. خالد بن نجار شاعر در شعری، نسب این سه [[برادر]] را به سخره گرفته است و می‌گوید: {{عربی|"انّ زیادا ونافعا وأبا بكره عندي من أعجب العجب ذا قرشي كما يقول وهذا مولی وهذا یزعمه عربی" }}<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>.
[[ابن کثیر]] پس از گزارش این حادثه می‌گوید: [[مهدی عباسی]] در مورد [[نسب]] [[فرزندان]] [[ابوبکره]]، به [[ولاء]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[حکم]] کرد و انتساب ایشان را به ثقیف [[باطل]] شمرد و این [[حکم]] را برای [[والی بصره]] فرستاد تا [[اعمال]] کند. البته او به آن [[فرمان]] وقعی ننهاد. مهدی عباسی همچنین انتساب زیاد و [[نافع]] را نیز باطل کرد. خالد بن نجار شاعر در شعری، نسب این سه [[برادر]] را به سخره گرفته است و می‌گوید: {{عربی|"انّ زیادا ونافعا وأبا بكره عندي من أعجب العجب ذا قرشي كما يقول وهذا مولی وهذا یزعمه عربی" }}<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>.


در مورد [[صحابی]] بودن وی اختلافی نیست. او در هیجده سالگی<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۱۲-۴۱۱.</ref> در [[غزوه طائف]] [[مسلمان]] شد و [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]، نام وی را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۱۳۵.</ref>.
در مورد [[صحابی]] بودن وی اختلافی نیست. او در هیجده سالگی<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۱۲-۴۱۱.</ref> در [[غزوه طائف]] [[مسلمان]] شد و [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]، نام وی را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۱۳۵.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش