ابوحکیم کنانی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوحکیم کنانی در تراجم و رجال]] - [[ابوحکیم کنانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوحکیم کنانی در تراجم و رجال]] - [[ابوحکیم کنانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
وی جد [[قعقاع بن حکیم]] [[راوی]] معاصر [[مهدی عباسی]] است<ref>ر.ک: مسعودی، ج۳، ص۳۲۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۸.</ref> میگوید: [[بغوی]] او را در شمار [[صحابه]] ذکر کرده و از طریق ابن سمعان از قعقاع از جدش نقل میکند که به [[عایشه]] گفتم: از [[پیامبر]] درباره [[نماز خواندن]] با [[کفش]] بپرس. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[خاک]] برای [[پاک]] شدن کفش کافی است. بغوی این [[حدیث]] را فقط به [[روایت]] ابن سمعان یافته و سخن او را محکم ندانسته است. در برخی منابع هم در [[سند]] این حدیث به جای جد قعقعاع، [[پدر]] او از عایشه از پیامبر آمده است<ref>عقیلی، ج۲، ص۲۵۷؛ ابن عدی، ج۴، ص۱۲۷؛ طبرانی، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. از آنجا که بسیاری از صحابهشناسان همچون ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]] از او یاد نکردهاند و از سویی بغوی و رجالشناسان پیش گفته، روایت را از نظر [[سند ضعیف]] دانستهاند، نمیتوان چنین شخصی را در شمار صحابه دانست. گویا وقتی صحابهنگاران به احادیثی از این نمونه بر میخورند و نام و [[کنیه]] راوی [[عصر پیامبر]] را نمییابند، کنیهای به تناسب اطلاعات باقی مانده برای او میسازند.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحکیم کنانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۷.</ref> | وی جد [[قعقاع بن حکیم]] [[راوی]] معاصر [[مهدی عباسی]] است<ref>ر. ک: مسعودی، ج۳، ص۳۲۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۷۸.</ref> میگوید: [[بغوی]] او را در شمار [[صحابه]] ذکر کرده و از طریق ابن سمعان از قعقاع از جدش نقل میکند که به [[عایشه]] گفتم: از [[پیامبر]] درباره [[نماز خواندن]] با [[کفش]] بپرس. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[خاک]] برای [[پاک]] شدن کفش کافی است. بغوی این [[حدیث]] را فقط به [[روایت]] ابن سمعان یافته و سخن او را محکم ندانسته است. در برخی منابع هم در [[سند]] این حدیث به جای جد قعقعاع، [[پدر]] او از عایشه از پیامبر آمده است<ref>عقیلی، ج۲، ص۲۵۷؛ ابن عدی، ج۴، ص۱۲۷؛ طبرانی، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. از آنجا که بسیاری از صحابهشناسان همچون ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]] از او یاد نکردهاند و از سویی بغوی و رجالشناسان پیش گفته، روایت را از نظر [[سند ضعیف]] دانستهاند، نمیتوان چنین شخصی را در شمار صحابه دانست. گویا وقتی صحابهنگاران به احادیثی از این نمونه بر میخورند و نام و [[کنیه]] راوی [[عصر پیامبر]] را نمییابند، کنیهای به تناسب اطلاعات باقی مانده برای او میسازند.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحکیم کنانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |