ابوشمیله شنئی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوشمیله شنئی در تراجم و رجال]] - [[ابوشمیله شنئی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوشمیله شنئی در تراجم و رجال]] - [[ابوشمیله شنئی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
بنا بر نقل [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۷۶.</ref>، [[صحابه]] نگارانی چون مستغفری - صاحب کتاب معرفة الصحابة الاوائل - که اینک در دست نیست. وی را [[صحابی]] دانستهاند؛ چنان که ابن فتحون در استدراک بر کتاب الاستیعاب نام وی را به عنوان صحابی افزوده است. با اینکه ابن حجر از استدراک ابن فتحون در این مورد یاد کرده، ولی ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۱.</ref> شرح حال این فرد را در بخش [[کنیهها]] آورده و از او با عنوان {{عربی|" رجل من الصحابه"}} یاد کرده است. بر اساس گزارشی که [[سند]] آن به [[ابن عباس]] میرسد، ابوشمیله مردی از [[قبیله]] شنوءه بود که پیوسته شراب مینوشید. چون وی را مست نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آوردند، آن [[حضرت]] مشتی [[خاک]] برداشت و به صورت او پاشید و به [[مردم]] اجازه زدن وی را داد. مردم هم با کفشها و آنچه در دست داشتند وی را کتک زدند<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۱۶۴؛ زمخشری، ج۳، ص۲۲۳.</ref>. | بنا بر نقل [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۷۶.</ref>، [[صحابه]] نگارانی چون مستغفری - صاحب کتاب معرفة الصحابة الاوائل - که اینک در دست نیست. وی را [[صحابی]] دانستهاند؛ چنان که ابن فتحون در استدراک بر کتاب الاستیعاب نام وی را به عنوان صحابی افزوده است. با اینکه ابن حجر از استدراک ابن فتحون در این مورد یاد کرده، ولی ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۵۱.</ref> شرح حال این فرد را در بخش [[کنیهها]] آورده و از او با عنوان {{عربی|" رجل من الصحابه"}} یاد کرده است. بر اساس گزارشی که [[سند]] آن به [[ابن عباس]] میرسد، ابوشمیله مردی از [[قبیله]] شنوءه بود که پیوسته شراب مینوشید. چون وی را مست نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آوردند، آن [[حضرت]] مشتی [[خاک]] برداشت و به صورت او پاشید و به [[مردم]] اجازه زدن وی را داد. مردم هم با کفشها و آنچه در دست داشتند وی را کتک زدند<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۱۶۴؛ زمخشری، ج۳، ص۲۲۳.</ref>. | ||