ابوطلیق اشجعی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوطلیق اشجعی در تراجم و رجال]] - [[ابوطلیق اشجعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوطلیق اشجعی در تراجم و رجال]] - [[ابوطلیق اشجعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
وی با [[کنیه]] ابوطلیق شناخته میشود؛ هر چند به او ابوطَلق نیز گفتهاند<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۹۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۹.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۹۴.</ref> شرح حال او را در قسم اول ([[صحابه]]) آورده و میگوید که بَغَوی، ابن سکَن و دیگران، وی را [[صحابی]] دانستهاند. ابوطلیق نقل میکند که همسرش أم طلیق، برای رفتن به [[حج]]، از او شترش را درخواست کرد. ابوطلیق که دو شتر نر و ماده ([[جمل]] و [[ناقه]]) داشت و از شتر نر برای شرکت در [[جنگ]] و از شتر ماده برای حج استفاده میبرد، با تقاضای همسرش به این دلیل [[مخالفت]] کرد که شتر را برای جنگ و [[جهاد]] [[حبس]] کرده است. [[همسر]] در جواب گفت که حج نیز [[راه الهی]] ([[فی سبیل الله]]) است، ولی ابوطلیق تقاضای وی را [[اجابت]] نکرد. همسرش شتر ماده وی را برای این کار طلبید، اما وی به این بهانه که خود میخواهد با آن به حج رود، با وی مخالفت کرد. بار دیگر همسرش از او برای این [[مسافرت]] درخواست هزینه کرد، ولی ابوطلیق توان پرداخت نداشت؛ زیرا آنچه مهیا کرده بود، تنها [[کفاف]] خودش میکرد. در نهایت، همسرش از او خواست چون [[رسول خدا]]{{صل}} را دید، بدو [[سلام]] رساند و ماجرای تقاضای وی را با آن [[حضرت]] در میان گذارد. چون ابوطلیق رسول خدا{{صل}} را دید و آن حضرت را در جریان خواستههای همسرش گذاشت، فرمود ام طلیق سخن صحیحی گفته است. اگر شتر (جمل) را به او داده بودی، در [[راه خدا]] بود و اگر ناقه را به او داده بودی، هم خود و هم شترت در راه خدا بود و اگر از [[نفقه]] خود به او میدادی، [[خدا]] آن را بازپس میداد. ابوطلیق از سوی همسرش از رسول خدا{{صل}} پرسید که چه چیزی معادل حج است؟ آن حضرت فرمود: "[[عمره]] در [[ماه رمضان]]"<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۲۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۹۵ و ر.ک: ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۷۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۴۴.</ref>. [[طلق بن حبیب]] از او [[روایت]] میکند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۲.</ref>. ممکن است طلق (= طلیق بن حبیب)، فرزند وی باشد؛ زیرا به طور معمول [[فرزندان]] [[راوی]] روایت پدران هستند.<ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوطلیق اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۰۷-۴۰۸.</ref> | وی با [[کنیه]] ابوطلیق شناخته میشود؛ هر چند به او ابوطَلق نیز گفتهاند<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۹۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۷۹.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۹۴.</ref> شرح حال او را در قسم اول ([[صحابه]]) آورده و میگوید که بَغَوی، ابن سکَن و دیگران، وی را [[صحابی]] دانستهاند. ابوطلیق نقل میکند که همسرش أم طلیق، برای رفتن به [[حج]]، از او شترش را درخواست کرد. ابوطلیق که دو شتر نر و ماده ([[جمل]] و [[ناقه]]) داشت و از شتر نر برای شرکت در [[جنگ]] و از شتر ماده برای حج استفاده میبرد، با تقاضای همسرش به این دلیل [[مخالفت]] کرد که شتر را برای جنگ و [[جهاد]] [[حبس]] کرده است. [[همسر]] در جواب گفت که حج نیز [[راه الهی]] ([[فی سبیل الله]]) است، ولی ابوطلیق تقاضای وی را [[اجابت]] نکرد. همسرش شتر ماده وی را برای این کار طلبید، اما وی به این بهانه که خود میخواهد با آن به حج رود، با وی مخالفت کرد. بار دیگر همسرش از او برای این [[مسافرت]] درخواست هزینه کرد، ولی ابوطلیق توان پرداخت نداشت؛ زیرا آنچه مهیا کرده بود، تنها [[کفاف]] خودش میکرد. در نهایت، همسرش از او خواست چون [[رسول خدا]]{{صل}} را دید، بدو [[سلام]] رساند و ماجرای تقاضای وی را با آن [[حضرت]] در میان گذارد. چون ابوطلیق رسول خدا{{صل}} را دید و آن حضرت را در جریان خواستههای همسرش گذاشت، فرمود ام طلیق سخن صحیحی گفته است. اگر شتر (جمل) را به او داده بودی، در [[راه خدا]] بود و اگر ناقه را به او داده بودی، هم خود و هم شترت در راه خدا بود و اگر از [[نفقه]] خود به او میدادی، [[خدا]] آن را بازپس میداد. ابوطلیق از سوی همسرش از رسول خدا{{صل}} پرسید که چه چیزی معادل حج است؟ آن حضرت فرمود: "[[عمره]] در [[ماه رمضان]]"<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۲۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۹۵ و ر. ک: ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۷۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۴۴.</ref>. [[طلق بن حبیب]] از او [[روایت]] میکند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۶۲.</ref>. ممکن است طلق (= طلیق بن حبیب)، فرزند وی باشد؛ زیرا به طور معمول [[فرزندان]] [[راوی]] روایت پدران هستند.<ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوطلیق اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۰۷-۴۰۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |