اثبات تحریفناپذیری قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==ادلّه [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]]== | == ادلّه [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]] == | ||
[[مفسران]] [[اسلامی]] برای رد هرگونه احتمال تحریفی در [[آیات]] و سورههای [[قرآنکریم]] دلیلهایی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود: | [[مفسران]] [[اسلامی]] برای رد هرگونه احتمال تحریفی در [[آیات]] و سورههای [[قرآنکریم]] دلیلهایی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
===[[آیات قرآن]]=== | === [[آیات قرآن]] === | ||
#'''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه:۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] میشناساند. از سوی دیگر بر [[عظمت]] [[قرآن]] و [[سلامت]] آن از هر نوع دستبردی در حین [[نزول]] تأکید میورزد. جمله دوم [[آیه شریفه]] نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و [[حفظ]] قطعی [[قرآن]] از هر نوع [[تحریف]] پس از [[نزول]] آن سخن میگوید. | #'''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه:۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] میشناساند. از سوی دیگر بر [[عظمت]] [[قرآن]] و [[سلامت]] آن از هر نوع دستبردی در حین [[نزول]] تأکید میورزد. جمله دوم [[آیه شریفه]] نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و [[حفظ]] قطعی [[قرآن]] از هر نوع [[تحریف]] پس از [[نزول]] آن سخن میگوید. | ||
#'''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ | #'''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه:۴۱ - ۴۲.</ref>. مقصود از "کتاب" در این [[آیه]]، [[قرآن مجید]] است. ارجاع سه [[وصف]] "{{متن قرآن|عَزِيزٌ}}: رسوخناپذیر، "{{متن قرآن|لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ}}:[[باطل]] به آن راه نمییابد و {{متن قرآن|تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}: نازل شده از سوی [[خداوند حکیم]] ستوده هریک به طور مستقل بر [[عدم تحریف قرآن]] دلالت میکند، چون واژه "[[عزیز]]" به معنای شکستناپذیر و غیر قابل نفوذ<ref> مفردات، ص۵۶۳، «عزز».</ref> و [[تحریف]] نوعی [[شکست]] و موجب نفوذپذیری [[قرآن]] است. واژه "[[باطل]]" نیز به معنای نقیض [[حق]]، چیزی را گویند که [[ثبات]] ندارد و [[تباهی]] و [[فساد]] میپذیرد<ref> مفردات، ص۱۲۹، «بطل».</ref> و [[قرآن]] با نفی [[باطل]] هر نوع تغییر و تبدیلی را درباره خود نفی میکند، زیرا با توجه به [[اعجاز قرآن]] هرگونه تغییر و تبدیل، به محتوا، [[نظم]] و هماهنگی [[قرآن]] آسیب میرساند و مصداق تباهشونده و فسادپذیر میگردد، در حالی که این [[آیه]] با تعبیر {{متن قرآن|مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ}} به طور کلی در زمان گذشته و [[آینده]] و از هر جهت چنین امری را منتفی دانسته است. جمله پایانی این [[آیه]] یادآور این نکته است که چون [[قرآن]] فرود آمده از سوی [[خداوند حکیم]] و ستوده است، قابل [[تحریف]] و تغییر نیست. آری خداوندی که کارهایش هدفدار و بدون [[نقص]] و خود برخوردار از همه کمالهاست، کتابش بطلانناپذیر است، بنابراین اگر [[قرآن]]، [[تحریف]] شده باشد [[نقض غرض]] و ناسازگار با [[وصف]] [[حکیم]] بودن [[خدا]] خواهد بود. مقایسه بین تعابیر این دو [[آیه]] روشن میکند که صیانت [[قرآن]] از هر نوع تغییر و تحریفی هم از درون به لحاظ [[عزیز]] بودن و نفوذناپذیری و هم از برون به [[دلیل]] نگهبانی [[خداوند]]، تضمین شده است. | ||
#'''[[آیه نفی ریب]]:''' [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref> و پیامبر میگوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند؛ سوره فرقان، آیه: ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|تَنزِيلُ الْكِتَابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> فرو فرستادن این کتاب (آسمانی) که تردیدی در آن نیست از سوی پروردگار جهانیان است؛ سوره سجده، آیه:۲.</ref> و {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ}}<ref> این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، | #'''[[آیه نفی ریب]]:''' [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref> و پیامبر میگوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند؛ سوره فرقان، آیه: ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|تَنزِيلُ الْكِتَابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref> فرو فرستادن این کتاب (آسمانی) که تردیدی در آن نیست از سوی پروردگار جهانیان است؛ سوره سجده، آیه:۲.</ref> و {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ}}<ref> این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است؛ سوره بقره، آیه:۲.</ref> نیز از دیگر آیاتی است که [[مفسران]] [[اسلامی]] با استناد به آنها هرگونه احتمال [[تحریف قرآن]] را [[انکار]] و رد کردهاند<ref> نک: سلامة القرآن من التحریف، ص۲۵-۲۶.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref> | ||
#'''[[اعجاز قرآن]]''': [[خداوند سبحان]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ}}<ref>سورهای همگون آن بیاورید؛ سوره یونس، آیه: ۳۸.</ref> [[مخالفان]] نیز [[انگیزه]] لازم را برای [[مبارزه]] داشتند و نتوانستند همانند [[قرآن]] بیاورند و این دال بر صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] است<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۴۷.</ref>. | #'''[[اعجاز قرآن]]''': [[خداوند سبحان]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ}}<ref>سورهای همگون آن بیاورید؛ سوره یونس، آیه: ۳۸.</ref> [[مخالفان]] نیز [[انگیزه]] لازم را برای [[مبارزه]] داشتند و نتوانستند همانند [[قرآن]] بیاورند و این دال بر صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] است<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۴۷.</ref>. | ||
این ادعا نیز که [[وعده]] [[حفظ قرآن]] تنها در [[قلب]] [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} امکان دارد<ref> نک: فصل الخطاب، ص۳۴۸.</ref> یا [[حفظ]] یک نسخه از [[قرآن]] نزد [[معصوم]] برای تحقق [[وعده خدا]] کافی است<ref> فصل الخطاب، ص۳۴۸.</ref> بیمبناست، چون [[قرآن]] به اقتضای [[هدف]] از [[نزول]] آن باید در میان [[مردم]] محفوظ بماند تا زمینه [[هدایت]] | این ادعا نیز که [[وعده]] [[حفظ قرآن]] تنها در [[قلب]] [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} امکان دارد<ref> نک: فصل الخطاب، ص۳۴۸.</ref> یا [[حفظ]] یک نسخه از [[قرآن]] نزد [[معصوم]] برای تحقق [[وعده خدا]] کافی است<ref> فصل الخطاب، ص۳۴۸.</ref> بیمبناست، چون [[قرآن]] به اقتضای [[هدف]] از [[نزول]] آن باید در میان [[مردم]] محفوظ بماند تا زمینه [[هدایت]] آنان فراهم آید و این [[هدف]] با قرآنِ [[تحریف]] شده در میان [[مردم]] با [[حفظ]] نسخه [[مصون از تحریف]] نزد [[معصوم]] تأمین نمیشود و اگر قرآنِ [[تحریف]] شده باز بر سِمَت هدایتگریش باقی است، نیازی به [[وعده خدا]] بر [[حفظ قرآن]] در [[قلب]] [[حضرت رسول]]{{صل}} هم نبود<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
'''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | '''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
'''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | '''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | ||
===احادیث=== | === احادیث === | ||
#'''[[احادیث]] بیانگر ویژگیهای [[قرآن]]:''' در [[خطبه فدکیه]] [[حضرت زهرا|حضرت زهرای مرضیه]]{{س}} که بخش قابل توجهی از آن به ویژگیهای [[قرآن]] اختصاص یافته<ref> بلاغات النساء، ص۲۹ ـ ۳۰؛ کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref> و نیز در [[خطبهها]] و نامههای [[امام علی|امیرمؤمنان، امام علی]]{{ع}}، [[قرآن]] به گونهای معرفی شده، که امکان دستبرد در آن را منتفی میسازد<ref> نهج البلاغه، خطبههای ۱۸۳، ۱۹۸.</ref> از جمله این اوصاف جایگاهی است که [[امام علی]]{{ع}} برای [[قرآن]] در رفع نزاعها بهطور | #'''[[احادیث]] بیانگر ویژگیهای [[قرآن]]:''' در [[خطبه فدکیه]] [[حضرت زهرا|حضرت زهرای مرضیه]]{{س}} که بخش قابل توجهی از آن به ویژگیهای [[قرآن]] اختصاص یافته<ref> بلاغات النساء، ص۲۹ ـ ۳۰؛ کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref> و نیز در [[خطبهها]] و نامههای [[امام علی|امیرمؤمنان، امام علی]]{{ع}}، [[قرآن]] به گونهای معرفی شده، که امکان دستبرد در آن را منتفی میسازد<ref> نهج البلاغه، خطبههای ۱۸۳، ۱۹۸.</ref> از جمله این اوصاف جایگاهی است که [[امام علی]]{{ع}} برای [[قرآن]] در رفع نزاعها بهطور مطلق میشناسد و به [[مالک اشتر]] مینویسد: رد [[نزاع]] به [[خدا]] در [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] نساء استناد به [[آیات محکم]] از کتاب اوست<ref> نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. بخشهایی از دعاهای [[صحیفه سجّادیه]] نیز که در [[مقام]] اوصاف و ویژگیهای قرآناند، بر [[سلامت]] این کتاب [[گواهی]] میدهند<ref> صحیفه سجادیه، دعای ۴۲.</ref>، افزون بر این، [[دانشمندان]] به احادیثی گوناگون برای [[اثبات]] [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]]، [[استدلال]] کردهاند<ref> سلامة القرآن منالتحریف، ص۲۷ ـ ۳۳.</ref>. | ||
#'''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر [[تواتر معنوی]] آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. [[محدث نوری]] نیز با [[اذعان]] به اینکه [[اخبار]] عرض بر کتاب متواترند و با فرض [[تحریف قرآن]]، عرض [[اخبار]] بر آن وجهی نخواهد داشت، میگوید: این [[اخبار]] با [[میزان]] بودن [[قرآن]] منافاتی ندارد، چون از این [[اخبار]] آنچه که از [[پیامبر خدا]]{{صل}} است، منافاتی با تغییر [[قرآن]] پس از ایشان ندارد و آنچه که از [[ائمه]]{{عم}} است قرینه میشود بر اینکه آنچه از [[قرآن]] ساقط شده به [[میزان]] بودن [[قرآن]] زیانی نمیرساند و [[قرآن]] در عین اینکه [[تحریف]] شده، مانعی از عرض [[اخبار]] بر آن نیست، افزون بر آن، این معیار تنها برای آیاتالاحکام است<ref>فصل الخطاب، ص۳۵۱.</ref>. مناقشات [[محدث نوری]] [[باطل]] است، زیرا اوّلاً [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} به طور مطلق [[قرآن]] را معیار قرار داده است. ثانیاً [[اخبار]] عرض تنها درباره آیات الاحکام، صادر نشده است، بلکه [[معصومان]] در [[مقام]] بیان ضابطهای کلی آنها را ارائه کردهاند و تعابیرشان نیز اطلاق دارد. | #'''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر [[تواتر معنوی]] آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. [[محدث نوری]] نیز با [[اذعان]] به اینکه [[اخبار]] عرض بر کتاب متواترند و با فرض [[تحریف قرآن]]، عرض [[اخبار]] بر آن وجهی نخواهد داشت، میگوید: این [[اخبار]] با [[میزان]] بودن [[قرآن]] منافاتی ندارد، چون از این [[اخبار]] آنچه که از [[پیامبر خدا]]{{صل}} است، منافاتی با تغییر [[قرآن]] پس از ایشان ندارد و آنچه که از [[ائمه]]{{عم}} است قرینه میشود بر اینکه آنچه از [[قرآن]] ساقط شده به [[میزان]] بودن [[قرآن]] زیانی نمیرساند و [[قرآن]] در عین اینکه [[تحریف]] شده، مانعی از عرض [[اخبار]] بر آن نیست، افزون بر آن، این معیار تنها برای آیاتالاحکام است<ref>فصل الخطاب، ص۳۵۱.</ref>. مناقشات [[محدث نوری]] [[باطل]] است، زیرا اوّلاً [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} به طور مطلق [[قرآن]] را معیار قرار داده است. ثانیاً [[اخبار]] عرض تنها درباره آیات الاحکام، صادر نشده است، بلکه [[معصومان]] در [[مقام]] بیان ضابطهای کلی آنها را ارائه کردهاند و تعابیرشان نیز اطلاق دارد. | ||
#'''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمانها تصریح و تأکید شده و [[باور]] به [[تحریف]] عملا این [[تمسک]] را منتفی میسازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] [[حجیت]] و اعتبار [[ظواهر]] [[قرآن]] و مآلاً [[تمسک]] بدان را نفی میکند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخشهایی از یک متن، بیگمان [[فهم]] [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن میسازد، زیرا چهبسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه [[فهم]] بخشهای موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. | #'''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمانها تصریح و تأکید شده و [[باور]] به [[تحریف]] عملا این [[تمسک]] را منتفی میسازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] [[حجیت]] و اعتبار [[ظواهر]] [[قرآن]] و مآلاً [[تمسک]] بدان را نفی میکند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخشهایی از یک متن، بیگمان [[فهم]] [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن میسازد، زیرا چهبسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه [[فهم]] بخشهای موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. | ||
#'''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهلبیت]] میدانند. حال با [[پذیرش]] [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن میشود، زیرا چنان که اصولیان گفتهاند، لازمه "اشتغال [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] | #'''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهلبیت]] میدانند. حال با [[پذیرش]] [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن میشود، زیرا چنان که اصولیان گفتهاند، لازمه "اشتغال [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] قرائت کند؛ ولی با احتمال [[تحریف]] با قرائت هیچ سورهای [[یقین]] به [[امتثال]] حاصل نخواهد شد، زیرا با [[پذیرش]] [[تحریف]]، همه [[سورهها]] محتملالتحریفاند. این [[استدلال]] در همه [[احکام شرعی]] که در آنها بر قرائت [[سوره]] کامل یا [[آیه]] کامل تصریح کردهاند جاری است<ref> مدخل التفسیر، ص۲۲۱.</ref>. | ||
#'''[[احادیث]] [[فضل]] و [[ثواب]] [[تلاوت]]:''' [[روایات]] فراوانی که درباره [[فضایل]] و آثار مترتب بر [[قرائت قرآن]]، [[ثواب]] [[قرائت]] [[سورههای قرآن]] و جواز قرائت دو [[سوره]] در هر رکعت از [[نماز]] [[نافله]] و [[ثواب]] ختم [[قرآن]] و نیز [[نهی]] از ختم [[قرآن]] در یک شب و عدم جواز آن در کمتر از سه روز آمده است، مؤید [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]] است<ref> الاعتقادات، ص۸۴.</ref>، زیرا با فرض [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[احکام]] دشوار، بلکه محال خواهد بود. | #'''[[احادیث]] [[فضل]] و [[ثواب]] [[تلاوت]]:''' [[روایات]] فراوانی که درباره [[فضایل]] و آثار مترتب بر [[قرائت قرآن]]، [[ثواب]] [[قرائت]] [[سورههای قرآن]] و جواز قرائت دو [[سوره]] در هر رکعت از [[نماز]] [[نافله]] و [[ثواب]] ختم [[قرآن]] و نیز [[نهی]] از ختم [[قرآن]] در یک شب و عدم جواز آن در کمتر از سه روز آمده است، مؤید [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]] است<ref> الاعتقادات، ص۸۴.</ref>، زیرا با فرض [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[احکام]] دشوار، بلکه محال خواهد بود. | ||
#'''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} در نامهای به [[سعد الخیر]] که با [[سند صحیح]] [[نقل]] شده میفرماید: "از جمله [[بیاعتنایی]] آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْكِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ}}؛ الکافی، ج۸، ص۵۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز مطابق [[نقل]] [[حسین بن عثمان]] میفرماید: "آنچه بین دو جلد قرار دارد بدون کم و زیاد [[قرآن]] است"<ref>{{متن حدیث|مَا بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ قُرْآنٌ}}؛ الاصول الستة عشر، ص۱۱۱.</ref>. در [[نامه]] [[امام عسکری]]{{ع}} به اهل [[اهواز]] نیز آمده است: "جملگی [[امت اسلام]] بدون [[اختلاف]] بر این باورند که [[قرآن]] [[حق]] است و شکی در آن نیست. آنان در این اتفاقِ نظر، | #'''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} در نامهای به [[سعد الخیر]] که با [[سند صحیح]] [[نقل]] شده میفرماید: "از جمله [[بیاعتنایی]] آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْكِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ}}؛ الکافی، ج۸، ص۵۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز مطابق [[نقل]] [[حسین بن عثمان]] میفرماید: "آنچه بین دو جلد قرار دارد بدون کم و زیاد [[قرآن]] است"<ref>{{متن حدیث|مَا بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ قُرْآنٌ}}؛ الاصول الستة عشر، ص۱۱۱.</ref>. در [[نامه]] [[امام عسکری]]{{ع}} به اهل [[اهواز]] نیز آمده است: "جملگی [[امت اسلام]] بدون [[اختلاف]] بر این باورند که [[قرآن]] [[حق]] است و شکی در آن نیست. آنان در این اتفاقِ نظر، راست اندیشاند"<ref>بحارالانوار، ج۲، ص۲۲۵؛ ج۵، ص۶۸.</ref>. این [[روایات]]، صریح یا دست کم ظاهر در [[سلامت]] [[قرآن]] از تحریفاند. [[روایات]] دیگری نیز دراین باره یافت میشوند که هر نوع تردیدی را درباره [[تحریف قرآن]]، میزدایند<ref> النشر، ص۱۳ ـ ۱۴.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.</ref> | ||
===شواهد [[تاریخی]]=== | === شواهد [[تاریخی]] === | ||
در این [[دلیل]] به [[عنایت ویژه]] [[مسلمانان]] در تمام ابعاد جمعآوری، [[حفظ]]، ضبط و [[نگارش]] [[قرآن]] و نیز [[انس]] بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز [[نزول]] در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد [[تاریخی]]، [[مسلمانان]] در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر [[قرآن]]، پایان میدهند. | در این [[دلیل]] به [[عنایت ویژه]] [[مسلمانان]] در تمام ابعاد جمعآوری، [[حفظ]]، ضبط و [[نگارش]] [[قرآن]] و نیز [[انس]] بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز [[نزول]] در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد [[تاریخی]]، [[مسلمانان]] در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر [[قرآن]]، پایان میدهند. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در موردی دیگر [[خلیفه دوم]] بر این [[پندار]] بود که در قرائت [[آیه]] ۱۰۰ [[سوره]] [[توبه]]: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه:۳۴.</ref> واژه "[[انصار]]" مرفوع و حرف "و" در ابتدای {{متن قرآن|الَّذِينَ}} وجود ندارد. در این صورت [[جایگاه]] [[شایسته]] [[انصار]] منوط به [[تبعیت]] آنان از [[مهاجران]] میشد و [[مهاجران]] را در [[جایگاه]] و مرتبهای [[برتر]] از [[انصار]] قرار میداد. این بار نیز [[ابی بن کعب]] و برخی دیگر از [[صحابه]] به [[عمر]] [[اعتراض]] و تأکید کردند که [[آیه]] آن چنان که او قرائت میکند نیست<ref> جامعالبیان، ج۱۱، ص۱۳؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۴۸۳.</ref>. عمر بر این [[باور]] بود که در [[قرآن]] آیهای هست که "حد رجم" را ذکر کرده است؛ اما از اینکه این [[باور]] را اعلام کند و [[مردم]] او را به افزودن بر [[کتاب خدا]] متهم کنند، میهراسید<ref>الموطأ، ج۲، ص۸۲۴.</ref>. از [[ابن زبیر]] نیز نقل شده که [[عثمان]] در پاسخ این [[پرسش]] که چرا [[آیه]] ۲۴۰ [[سوره بقره]] را که [[حکم]] آن [[نسخ]] شده از [[قرآن]] حذف نمیکند، گفت: هرگز چیزی از [[قرآن]] را تغییر نمیدهد و از جایش برنمیگیرد<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref>. | در موردی دیگر [[خلیفه دوم]] بر این [[پندار]] بود که در قرائت [[آیه]] ۱۰۰ [[سوره]] [[توبه]]: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه:۳۴.</ref> واژه "[[انصار]]" مرفوع و حرف "و" در ابتدای {{متن قرآن|الَّذِينَ}} وجود ندارد. در این صورت [[جایگاه]] [[شایسته]] [[انصار]] منوط به [[تبعیت]] آنان از [[مهاجران]] میشد و [[مهاجران]] را در [[جایگاه]] و مرتبهای [[برتر]] از [[انصار]] قرار میداد. این بار نیز [[ابی بن کعب]] و برخی دیگر از [[صحابه]] به [[عمر]] [[اعتراض]] و تأکید کردند که [[آیه]] آن چنان که او قرائت میکند نیست<ref> جامعالبیان، ج۱۱، ص۱۳؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۴۸۳.</ref>. عمر بر این [[باور]] بود که در [[قرآن]] آیهای هست که "حد رجم" را ذکر کرده است؛ اما از اینکه این [[باور]] را اعلام کند و [[مردم]] او را به افزودن بر [[کتاب خدا]] متهم کنند، میهراسید<ref>الموطأ، ج۲، ص۸۲۴.</ref>. از [[ابن زبیر]] نیز نقل شده که [[عثمان]] در پاسخ این [[پرسش]] که چرا [[آیه]] ۲۴۰ [[سوره بقره]] را که [[حکم]] آن [[نسخ]] شده از [[قرآن]] حذف نمیکند، گفت: هرگز چیزی از [[قرآن]] را تغییر نمیدهد و از جایش برنمیگیرد<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref>. | ||
عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از [[رحلت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است<ref> نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.</ref>. در بین [[امامیه]] نیز نخستین کسی که به این [[دلیل]] توجه کرده [[شریف مرتضی]] است<ref> الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.</ref> و | عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از [[رحلت]] [[رسول خدا]]{{صل}} است<ref> نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.</ref>. در بین [[امامیه]] نیز نخستین کسی که به این [[دلیل]] توجه کرده [[شریف مرتضی]] است<ref> الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.</ref> و پس از وی مقبول دیگر [[مفسران]] قرار گرفت<ref> المنقذ، ج۱، ص۴۷۷ ـ ۴۷۸؛ الصراط المستقیم، ج۱، ص۴۵؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۶۵.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref> | ||
===دلیل عقلی=== | === دلیل عقلی === | ||
====تحریف در تنافی با هدف قرآن==== | ==== تحریف در تنافی با هدف قرآن ==== | ||
این [[دلیل]] مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است: | این [[دلیل]] مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است: | ||
# [[خداوند حکیم]] [[قرآن]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] فرستاد. | # [[خداوند حکیم]] [[قرآن]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] فرستاد. | ||
# [[قرآن]] [[آخرین کتاب آسمانی]] و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست. | # [[قرآن]] [[آخرین کتاب آسمانی]] و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست. | ||
#اگر این کتاب [[تحریف]] شده باشد، [[مردم]] به [[بیراهه]] میروند، بدون آنکه [[کتاب آسمانی]] دیگر یا [[پیامبری]] دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست. | # اگر این کتاب [[تحریف]] شده باشد، [[مردم]] به [[بیراهه]] میروند، بدون آنکه [[کتاب آسمانی]] دیگر یا [[پیامبری]] دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست. | ||
#این [[گمراهی]] با ساحت [[پروردگار]] ناسازگار و با [[حکمت]] او در [[هدایت]] [[بشر]] مخالف است، بنابراین [[قرآن]] باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد<ref> تفسیر موضوعی، ج۱، ص۳۱۵.</ref> این [[دلیل]] به گونهای دیگر نیز تقریر شده است<ref> نک: نفحات الرحمن، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶؛ صیانة القرآن، ص۶۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> | # این [[گمراهی]] با ساحت [[پروردگار]] ناسازگار و با [[حکمت]] او در [[هدایت]] [[بشر]] مخالف است، بنابراین [[قرآن]] باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد<ref> تفسیر موضوعی، ج۱، ص۳۱۵.</ref> این [[دلیل]] به گونهای دیگر نیز تقریر شده است<ref> نک: نفحات الرحمن، ج۱، ص۱۴ ـ ۱۶؛ صیانة القرآن، ص۶۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> | ||
====[[عقل]] و بیپایگی فرضیه [[تحریف]]==== | ==== [[عقل]] و بیپایگی فرضیه [[تحریف]] ==== | ||
[[مسلمانان]] پیوسته نسبت به [[قرآن کریم]] اهتمام فوقالعادهای داشتند و [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] را [[حفظ]] میکردند که جمع کثیری از [[مسلمانان]] [[حافظ]] [[قرآن]] شدند. این اهتمام بالا، پس از [[رحلت]] [[پیامبر خاتم|نبی مکرم]] نیز ادامه یافت لذا [[قرآن]] بهصورت [[متواتر]] [[حفظ]] و [[نقل]] میشد و [[تحریف]] آن عادتاً امری محال است. | [[مسلمانان]] پیوسته نسبت به [[قرآن کریم]] اهتمام فوقالعادهای داشتند و [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] را [[حفظ]] میکردند که جمع کثیری از [[مسلمانان]] [[حافظ]] [[قرآن]] شدند. این اهتمام بالا، پس از [[رحلت]] [[پیامبر خاتم|نبی مکرم]] نیز ادامه یافت لذا [[قرآن]] بهصورت [[متواتر]] [[حفظ]] و [[نقل]] میشد و [[تحریف]] آن عادتاً امری محال است. | ||
[[سید مرتضی]] و [[محمد جواد بلاغی|شیخ محمد جواد بلاغی]] نیز چنین [[استدلال]] کردهاند. [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]]، اسباب اهتمام [[مسلمانان]] در [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] را چنین بیان میدارد: | [[سید مرتضی]] و [[محمد جواد بلاغی|شیخ محمد جواد بلاغی]] نیز چنین [[استدلال]] کردهاند. [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]]، اسباب اهتمام [[مسلمانان]] در [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] را چنین بیان میدارد: | ||
# [[بلاغت قرآن]]: [[عرب]] به [[حفظ]] [[کلام]] [[تبلیغ]] "اشعار و [[خطبهها]]..." اهتمام ویژهای داشت. | # [[بلاغت قرآن]]: [[عرب]] به [[حفظ]] [[کلام]] [[تبلیغ]] "اشعار و [[خطبهها]]..." اهتمام ویژهای داشت. | ||
#توصیه [[پیامبر]] نسبت به فراگیری و [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] و [[تلاوت]] آن. | # توصیه [[پیامبر]] نسبت به فراگیری و [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] و [[تلاوت]] آن. | ||
# [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] مایه [[افتخار]] بود زیرا [[قاریان]] و حافظان، [[احترام]] ویژهای داشتند. | # [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]] مایه [[افتخار]] بود زیرا [[قاریان]] و حافظان، [[احترام]] ویژهای داشتند. | ||
#در [[اسلام]]، [[حفظ]] و [[قرائت قرآن]] یکی از [[بهترین]] [[اعمال عبادی]] به شمار میرود. بر این [[استدلال]] اشکال کردهاند که بسیاری از [[احکام]] که روزی چندبار به آن عمل میشد، مورد [[اختلاف]] واقع شد، مانند [[وضو]]. | # در [[اسلام]]، [[حفظ]] و [[قرائت قرآن]] یکی از [[بهترین]] [[اعمال عبادی]] به شمار میرود. بر این [[استدلال]] اشکال کردهاند که بسیاری از [[احکام]] که روزی چندبار به آن عمل میشد، مورد [[اختلاف]] واقع شد، مانند [[وضو]]. | ||
'''جواب:''' [[قیاس]] [[احکام]] یادشده به [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]]، معالفارق است. در مورد [[حفظ]] و [[نقل]] [[قرآن]]، اهتمام همگانی و ویژهای بود که مانند آن را درباره هیچ امر دیگری نمیتوان یافت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۴۶ ـ ۱۵۰.</ref>. | '''جواب:''' [[قیاس]] [[احکام]] یادشده به [[از بر کردن قرآن|حفظ قرآن]]، معالفارق است. در مورد [[حفظ]] و [[نقل]] [[قرآن]]، اهتمام همگانی و ویژهای بود که مانند آن را درباره هیچ امر دیگری نمیتوان یافت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۴۶ ـ ۱۵۰.</ref>. |